به بهانه انجام یک سفر دیپلماتیک
۱۵ خرداد ۱۴۰۰
سفر اخیر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه به دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان در روزهای ۲۵ و ۲۶ می ۲۰۲۱ میلادی (۴ و ۵ خرداد ۱۳۹۹) صرف نظر از شرایط حساس کنونی حاکم بر مناسبات دو کشور به ویژه تنشهای مرزی و اختلاف در تفسیر بند نهم موافقتنامه موافقتنامه آتش بس قرهباغ (کریدور نخجوان به جمهوری آذربایجان یا دالان زنگه زور) از نظر رویکرد متوازن ایران در منطقه قفقاز بسیار شایان توجه بود. این سفر که در ادامه سفر سال گذشته سید عباس عراقچی و محمد جواد ظریف به منطقه قفقاز صورت گرفت را باید «شکسته شدن تابوی سفر هم زمان به جمهوری آذربایجان و ارمنستان» دانست. متاسفانه پس از ناکامی ایران در عرصه میانجیگری در جنگ اول قرهباغ و کنارگذاشتن کشورمان از ترکیب گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا، رویکرد نسبتاً متوازن ایران در منطقه قفقاز کنار گذاشته شد. در نتیجه به تدریج سنتی نانوشته و البته غلط در عرصه سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز شکل گرفت که بین سفر مقامات ارشد کشورمان به ارمنستان و جمهوری آذربایجان باید فاصله زمانی معناداری ایجاد شود تا باعث ایجاد حساسیت و مخالفت احتمالی در این دو کشور نشود. این قاعده نانوشته که تقریباً به مدت سه دهه در سفر رئیس جمهور، وزیر امور خارجه، وزیران و سایر مقامات ارشد کشورمان به منطقه دنبال میشد، در واقعیت امر ملاحظاتی بود که با دست خودمان به سیاست خارجی ایران تحمیل شد و قدرت مانور و تحرک موثر را در بسیاری از مقاطع از کشورمان سلب کرد و حتی بعضاً فضایی را ایجاد کرد که برخی از کارشناسان، مقامات و به ویژه نمایندگان مجلس جمهوری آذربایجان و ارمنستان به انتقاد از سفر مقامات کشورمان به ایروان یا باکو برآیند. در راستای این رویکرد نامتوازن بود که با وجود مناسبات دیپلماتیک ایران با هر سه کشور ارمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان که روسیه و ترکیه از این ظرفیت دیپلماتیک محروم هستند، هنوز هیچ رئیس جمهوری از ایران در سه دهه گذشته به طور هم زمان از باکو، تفلیس و ایروان دیدار نکرده است و بعد از سفر مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران به تفلیس در آوریل ۱۹۹۵ میلادی و سفر میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهور وقت گرجستان به تهران در اوت ۲۰۰۴ میلادی، تا کنون دیداری میان روسای جمهور ایران و گرجستان در پایتختهای دو کشور صورت نگرفته است و در دولت حسن روحانی نیز، گرجستان در منطقه قفقاز جنوبی تنها کشوری است که رئیس جمهور ایران در هشت سال گذشته دیدار دو جانبهای با رئیس جمهور این کشور (گئورگی مارگولاشویلی، رئیس جمهور سابق و خانم سالومه زورابیشویلی، رئیس جمهور کنونی) در تهران یا تفلیس نداشته است. در حالی ایران از این ظرفیت بالقوه جغرافیایی و دیپلماتیک خود به صورت موثری بهره برداری نکرده است که کشورهای اروپایی و آمریکایی به دلیل عدم توانایی روسیه (قطع ارتباط با گرجستان) و ترکیه (قطع ارتباط با ارمنستان) در سه دهه گذشته در عرصه مدیریت مناسبات دیپلماتیک، رویکرد متوازنی را در پیش گرفتهاند و تقریباً تمامی رهبران و مقامات اروپایی و آمریکایی در سفر به منطقه قفقاز به صورت هم زمان به باکو، ایروان و تفلیس سفر میکنند که سفرهای منطقهای آنگلا مرکل (صدراعظم آلمان)، فرانسوا اولاند، سارکوزی و امانوئل ماکرون (روسای جمهور سابق و کنونی فرانسه)، سرجو ماتارلا (رئیس جمهوری ایتالیا)، جان بولتون (مشاور سابق امنیت ملی آمریکا) و حتی پاپ فرانسیس رهبر مسیحیان کاتولیک جهان به روشنی گویای این امر است. لذا اگر ایران درصدد اجرایی نمودن الگوی ۳+۳ (ارمنستان، آذربایجان، گرجستان + روسیه، ترکیه و ایران) در منطقه قفقاز است، مقدمه و پیش شرط آن حرکت به سمت الگوی ۱+۳ (ایران + جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان) خواهد بود. بنابراین، روندی که با سفر سید عباس عراقچی و محمد جواد ظریف در چند ماه اخیر در پیش گرفته شده است، مسیر عقلانی، درست و منطبق با رویکرد متوازن سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز است که باید از سوی سایر مقامات کشورمان ادامه پیدا کند. این امر باید تبدیل به یک سنت و رویه در رویکرد سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز تبدیل شود و با تغییر دولت ها در ایران نیز نباید تغییری در آن ایجاد شود که اگر این گونه شود، بازگشت به رویکرد غیر منطقی و نامتوازن گذشته خواهد بود. با عنایت به نکات و ملاحظات یاد شده، در یادداشت تحلیلی پیش رو کوشش خواهد شد شناخت و درک بهتری از الزامات و ضرورتهای رویکرد متوازن ایران در قبال سه کشور منطقه قفقاز جنوبی حاصل شود.
ادامه مطلب