با این رفتارها منطقه امن نمی شود
استفان والت می نویسد: وقتی اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران حمله کرد واشنگتن حتی پلک هم نزد، در حالی که این کشور حمله اخیر اکوادور به سفارت مکزیک در کیتو را محکوم کرده بود.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: وقتی اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران حمله کرد واشنگتن حتی پلک هم نزد، در حالی که این کشور حمله اخیر اکوادور به سفارت مکزیک در کیتو را محکوم کرده بود.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: اگر شما با تاریخ این ماجرا چندان آشنا نیستید و تنها زمانی به این مسئله توجه میکنید که اتفاق وحشتناکی رخ میدهد – مانند هم اکنون – ممکن است از خود بپرسید: "مشکل چیست؟ چرا اسرائیلیها و فلسطینیها نتوانستهاند اختلافات خود را حل کنند و به زندگی عادی برگردند؟ ایالات متحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم با آلمان و ژاپن آشتی کرد و امروزه روابط بین ایالات متحده و ویتنام دوستانه است. حتی جوامع مشکلداری مانند آفریقای جنوبی و ایرلند شمالی به سمت عدالت و صلح حرکت کردند. پس چرا تلاشهای مختلف برای پایان دادن به این درگیری شکست خوردهاند به گونه ای که اکنون شاهد بدترین خونریزیهای اسرائیلی – فلسطینی از زمان تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ هستیم؟"
ادامه مطلباستفان والت در یادداشتی می نویسد: از نگاه برخی ناظران، همچون البریج کولبی Elbridge Colby، مقابله با چین، بالاترین اولویت آمریکاست و رهبران ایالات متحده نباید به خود اجازه دهند جنگ اوکراین یا هر مسئله دیگر سیاست خارجی، توجه آنها را از چین دور کند. جان میرشایمر John Mearsheimer ، و گراهام الیسون Graham Allison هم به همین اندازه نگران چالش چین هستند، به خصوص به خاطر آنچه از نگاه آنها ریسک فزاینده جنگ است. اخیرا یک گروه کاری در اندیشکده شورای روابط خارجی استدلال کرده که روندهای نظامی در آسیا به سود چین در حال تغییر است و خواهان دو برابر شدن تلاشها برای تقویت بازدارندگی، به ویژه در تنگه تایوان شده اند. هال برندز Hal Brands و مایکل بکلی Michael Beckley فکر میکنند که فواره قدرت چین در حال نزدیک شدن به اوج خود است و بیش از پیش به نظر میرسد که پکن نمی تواند کار چندانی برای جلوگیری از افول نهایی خود انجام دهد. اما آنها این روزنه فرصت آینده را بیشتر به عنوان یک نشانه نگرانی و نه آرامش خیال میبینند. بر عکس این دیدگاه، مایکل سواین Michael Swaine همکار موسسه کوئینسی و نیز جسیکا چن وایس Jessica Chen Weiss از دانشگاه کورنل، فکر میکنند که ما خطر چین را بیش از حد بزرگ میکنیم و نگران این هستند که دو کشور به یک چرخه بدگمانی متقابل فروافتند که به سود هیچ کدام نخواهد بود، صرف نظر از اینکه کدام کشور در سکوی نخست جهان قرار گیرد.
ادامه مطلببرای جلوگیری از گسترش جنگ غزه و استقرار یک امنیت بزرگتر منطقه ای، ضرورت دارد که واشنگتن، ایران را به میز گفت وگو بیاورد.
ادامه مطلباستفان والت در یادداشتی می نویسد: یک دیپلمات برجسته گروه هفت، ماه گذشته به فایننشال تایمز گفت: "ما قطعا نبرد در جهان جنوبی را باختیم. همه کاری که در این بخش از جهان (در موضوع اوکراین) انجام داده بودیم، از دست رفت. (توصیه) به قوانین بین الملل را فراموش کنید، نظم جهانی را فراموش کنید. آنها دیگر حتی به این حرف ها گوش هم نخواهند داد." شاید این توصیف، کمی بزرگنمایی باشد اما اشتباه نیست.
ادامه مطلباستفان وال در یادداشتی می نویسد: در این بافت و پس زمینه گستردهتر، حداقل پنج اپیزود (صحنه، رخداد) یا عنصر کلیدی وجود دارد که به ما کمک می کند به وقایع تلخ دو هفته گذشته برسیم.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: پایانهای هالیوودی (جنگ های آمریکا) از سال ۱۹۴۵ به بعد به شدت کاهش می یابد. جنگ کره با تساوی پایان یافت و جنگ ویتنام نیز یک شکست بود، همانطور که فیلمهایی مانند "پلتون Platoon "، "ژاکت تمام فلزی Full Metal Jacket" و "مزارع مرگ آور The Killing Fields" این واقعیت را به روشنی تصویر می کنند. جنگ سرد به سود ایالات متحده و همپیمانانش به پایان رسید اما فروپاشی آرام و از سر فرسودگیِ اتحاد جماهیر شوروی، از آن دست پیروزی های هیجان زایی نبود که هالیوود دوست دارد.
ادامه مطلباستفان والت در یادداشتی می نویسد: شعارهای دولت آمریکا، ستایش از برتری دموکراسی نسبت به خودکامگی، تاکید بر تعهد به "نظم مبتنی بر قانون" و ثابت قدمی در حمایت از حقوق بشر را بازتاب می دهد اما اگر این شعارها حقیقت دارد، این دولت نباید سلاحهایی را به اوکراین بفرستد که برای مردم مخاطرات جدی در پی می آورد و خود آمریکا هم در گذشته، استفاده از آنها در اوکراین را شدیدا مورد انتقاد قرار داده است.
ادامه مطلبعلی اسمعیلی اردکانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به معرفی کتاب ریشه های اتحادها اثر استفن والت پرداخته است و می نویسد: ترجمه یکی دیگر از کتابهای اساسی رشته روابط بینالملل مهم است زیرا با مطالعه متون اساسی به شکل مستقیم و نه صرف شرح و تفسیرهای دست دوم از یک نظریه یا بنیان نظری، میتوان اسطورهسازیها و مزخرفات مطرح دانشگاهی و غیردانشگاهی که به اشتباه یا به دلیل مطالعه با واسطه آن نظریه از طریق شرح و تفسیرهای نامعتبر وارد یک دیسیپلین شده است را حذف کرد.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: بایدن و بلینکن با تلاش برای عادی سازی میان این دو، تنها به آپاراتاید اسرائیل کمک کرده و فضا را برای ادامه اش آماده می کنند. سعودی ها هرگز مخالفت جدی ای با سر برآوردن واقعیت تک کشوری نخواهند کرد اما عادی سازی با اسرائیل به این معنی است که انقیاد همیشگی فلسطینی ها را پذیرفته اند.
ادامه مطلباستفان والت در پادکستی برای فارن پالسی درباره پیش بینی اش از آینده جنگ اوکراین و تاثیرات منطقه ای و داخلی آن و همچنین از چین و اقتصاد جهانی می گوید.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: اکنون بنیامین نتانیاهو بازگشته و در راس راستگراترین دولت تاریخ اسراییل قرار گرفته است. هر امکانی برای رسیدن به یک توافق تازه برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران، اکنون بیشتر به یک رویای دست نیافتنی شباهت دارد.
ادامه مطلباستفان والت در یادداشتی می نویسد: ظاهرا آن روزهایی که قدرت های بزرگ می توانستند یک جنگ بزرگ را با وسوسه دستاوردهای راهبردی آغاز کنند، به تاریخ پیوسته اند؛ کاری که ژاپن در سال ۱۹۰۵ علیه روسیه کرد یا بیسمارک پروس در جنگ های یکپارچه سازی آلمان انجام داد یا صدام حسین در زمان حمله به ایران و بعد به کویت انجام داد و در هر دو هم به سختی شکست خورد. ایالات متحده به عراق و افغانستان حمله کرد و به باتلاق هایی پرهزینه رسید و مداخله ۲۰۱۱ آمریکا در لیبی هم، به یک دولت ناکارآمد ختم شد. مداخله اسرائیل در لبنان به یک اشغال هجده ساله انجامید که عاقبتی بهتر از تقلای طولانی آمریکا در افغانستان نداشت. یورش صربستان به کوزوو، نهایتا به محاکمه و محکومیت اسلوبودان میلوشویچ به عنوان جنایتکار جنگی انجامید.
ادامه مطلبآنچه دولت بایدن عملا در خاورمیانه انجام داد، به همان اندازه دوران دونالد ترامپ، تراکنشی بود؛ در واقع، رویکرد دولت آمریکا در قبال منطقه، اساسا "یک رویکر ترامپی کوچک" است. با روگردانی از پیوستن امریکا به برجام در دوران حسن روحانی، چشم انداز توافقی تازه، عملا از میان رفت و ایران را از همیشه به بمب هسته ای نزدیکتر کرد.
ادامه مطلباستفان والت در یادداشتی می نویسد: روشن ترین دلیل برای قدرت های بزرگ در تلاش برای حل و فصل منازعات ادامه دار، این است که مشکلات کنونی را از دستور کار جاری سیاست خارجی شان حذف کنند. واقع گرایان می پذیرند که دردسرهای تازه، همیشه پشت پاشنه درِ این جهان خوابیده و هر مشکل یا منازعه ای را که بتوان خاموش کرد، چیزی است که باید بی گمان به آن پرداخت.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: باتوجه به این ملاک هاست که ایالات متحده، این روزها عمیقا گرفتار بیماری "غیرجدی بودن" است... بیشتر به نظر می رسد که سیاستمداران و سازمان های رسانه ای، فعالانه تلاش می کنند توجه جامعه را از مشکلات واقعی و بدکاری های اصلی دور کنند... هزاران حرفه ای در درون و بیرون دولت هستند که هر ساعت و روز، در تقلای انجام کارشان هستند اما تلاش هایشان به آسانی توسط یک سری آنتیک های غیرجدی خنثی می شود.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: درهای سامانه سیاسی آمریکا، به شکل چشمگیری بر همه گونه نفوذ زیانبار خارجی باز است، چه از گذر لابی گران خانگی و خارجی، گروه های دارای منافع ویژه یا بات های رسانه اجتماعی که هر کدامشان تلاش دارد سیاست خارجی آمریکا را به مسیری ببرد که علائق خودش را تامین می کند. به این مشکل، اضافه کنید عملکرد دولت آمریکا را در واگذاری بیش از سی درصد از همه پست های سفارت خانه هایش به اسپانسرهای بزرگ کارزارهای انتخاباتی و نه به دیپلمات های حرفه ای آموزش دیده. این است که تنها می توان عملکردی حداقلی را انتظار داشت.
ادامه مطلبسید قاسم ذاکری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هر چند قصد مجادله کلامی با این نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل نداریم ولی طبیعتا اگر قرار بود متحدین آمریکا در غرب آسیا فاسد، ناکارآمد و غیر مردمی نباشند آنگاه شرط اصلی اش این بود که دیگر وابسته به آمریکا نباشند چنانکه مرکز ثقل فشارهای جهانی آمریکا متوجه حکومتها و کشورهائی است که راه استقلال از آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی را انتخاب کرده اند؛ با اینحال جناب استفان والت در پایان مقاله اش بصورت ناخودآگاه به تازه ترین تغییر کلیدی در نظام بین الملل اشاره کرده و اینکه زین پس زیاد روی کمک و همکاری آمریکا حساب نکنید بلکه بر عکس این آمریکا است که برای رویاروئی با قدرتهای نوظهور جهانی همچنین دیگر چالشهای بین المللی به کمک و مساعدت دیگران نیازمند است!
ادامه مطلباکنون در آمریکا، مجارستان، ترکیه، برزیل و سایر کشورهای جهان بحث آزاد و واکاوی صادقانه مورد استقبال قرار نمیگیرد. رهبران این کشورها تمایلی به پذیرش حقایق ناخوشایند، اشتباهات و درس گرفتن از تجربیات گذشته ندارند.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: مقامات و کارشناسان آمریکا دلایلی مانند «تمایل رهبران چین برای توسعه یک الگوی بسته استبدادی به جای حاکمیتهای دموکراتیک و اقتصادهای بازار آزاد»، «تفاوت حزب کمونیست امروزی چین با ۱۰ سال قبل و گرایش آن به نابودی ایدهها، دموکراسیها و ارزشهای غربی»، «هدف حزب کمونیست برای تقویت حاکمیت این حزب و گسترش نفوذ آن در سراسر جهان» را برای دشمنی ایالات متحده با چین مطرح و تاکید میکنند که تنها راه برون رفت از این بنبست «دگرش رفتار حاکمان چین و بازگشت آنها به روحیه 'اصلاح و گشایش' و آزادیهای بیشتر است.» برخیها حتی شی جینپینگ، رئیس جمهوری چین، را دلیل جنگ سرد دو کشور میشناسند.
ادامه مطلباستفان والت می نویسد: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده و جمهوریخواهان خشونتطلبیِ مانند تام کاتن میپندارند که تنها عامل مورد نیاز برای پایان دادن به اعتراضات، استفاده بیرحمانه از زور است. زور و نیروی قهری فقط گاهی و به ویژه هنگامی کارآمد است که تهدیدی واقعی علیه ثبات رژیم وجود دارد، یعنی شرایطی که بخش عمده مردم حامی دولت هستند و دولت میتواند روی پیروی نیروی های امنیتی از دستورات و پاسخ بیرحمانه حساب کند. اما همانطور که عملکرد شاه ایران و سایر حاکمان مستبد نشان داد، به کارگیری مشت آهنین میتواند اعتراضات صلح آمیز را به خشونت تبدیل کند، افراد بیشتری را به مخالفت و به خیابانها بکشاند و سرانجام باعث چرخش سوگیری مردمیِ تشکیلات امنیتی یا انحلال آن شود.
ادامه مطلباین اتحاد در زمان خودش دستاورد بزرگی بود و در گذشته هم به آمریکا و هم اروپا خدمت کرده است. اما در روابط بین الملل هیچ چیز پایدار نیست و دستاوردهای گذشته ی ناتو نباید باعث شود ما چشمانمان را بر شکنندگی روز افزون این اتحاد ببندیم.
ادامه مطلباستفان والت مینویسد: با بررسی سرنگونی رژیمهایی که با دخالت خارجی همراه بوده است، متوجه میشویم که به ندرت منتج به منافع مد نظر کشورهای مداخلهگر که پیشبینیاش را میکردند، شده است.
ادامه مطلبزمانی که ایران و سوریه برای کمک به شورش های عراقی ها پس از حمله آمریکا متحد شدند، مقامات ایالات متحده شوکه شدند. اما این امر جای تعجب نداشت چراکه اگر آمریکا در اشغال عراق موفق می شد، ایران و سوریه گزینه های بعدی در فهرست حمله آمریکا قرار می گرفتند.
ادامه مطلباستفان والت مینویسد: رویکرد رئال در آسیا از ایالات متحده میخواهد چشم از چین برندارد و ائتلاف ظریف و توازنبخشی با شرکای آسیایی مدیریت کند.
ادامه مطلباستفان والت مینویسد: در درازمدت مهمترین خطای ترامپ رویکرد کورکورانه وی در قبال آسیا است. اروپا اهمیت دارد اما معضلات کنونیاش اغلب داخلی است و ایالات متحده نمیتواند کار چندانی در قبالش انجام دهد.
ادامه مطلباستفان والت مینویسد: چه اولویتهای دیگر جهانی وجود دارد که لیبرالها آمادهاند به منظور حفظ آنچه که از نظم اروپایی از دست میرود، قربانی کنند؟
ادامه مطلباستفان والت مینویسد: زمانی که یک نامزد انتخاباتی میگوید که یک ماشین بازگشت به گذشته دارد که بهطرز جادویی میتواند ما را به عصر طلایی گذشته بازگرداند، احتمالا چیزی را به ما میفروشد که تاریخ مصرفش مدتهاست که گذشته است.
ادامه مطلباستفان والت مینویسد: ترامپ برای این که بتواند به ریاست جمهوری برسد باید بتواند ثابت کند که چیزی بیشتر از انتشار نام خود روی ساختمانها، اهانت به زنان و اقلیتها و به هدر دادن ارثیه پدری خود میداند.
ادامه مطلب