
سه سال آزمون استرس
در این مقاله، ما به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه این بحرانها ساختارهای جهانی را تغییر دادهاند و چه درسهایی میتوان از آنها آموخت.
ادامه مطلبدر این مقاله، ما به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه این بحرانها ساختارهای جهانی را تغییر دادهاند و چه درسهایی میتوان از آنها آموخت.
ادامه مطلبمحمدرضا بابایی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نشست ریاض را میتوان بخشی از نمود و نماد نظم جهانی آینده تعبیر کرد که در آن قدرتهای منطقهای نوظهور دیگر صرفا بر بازیگری در سطح منطقه بسنده نمیکنند بلکه به دنبال کنشگری در عرصه بینالمللی هستند تا بتوانند در نظمسازی نوین ایفای نقش کنند.
ادامه مطلبنارضایتی از نظام جهانی موجود این بینظمی را بدتر کرده است. در نتیجه، نظم نسبتاً پایدار گذشته که به مدت یکچهارم قرن پس از پایان جنگ سرد حاکم بود – نظامی که با همکاری غریزی در بحرانهای امنیتی، اقتصادی و زیستمحیطی همراه شد – به پایان رسیده است.
ادامه مطلبسکینه ببری گنبد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اجلاس ۲۰۲۴ سران بریکس با حضور رئیس جمهوری کشورمان و رهبران کشورهای برتر جنوب جهانی به مثابه تشکل تمدن های کهن و اقتصادهای نوظهور چشم انداز نوینی پیش روی محققان روابط بین الملل، سیاستگذاران و افکار عمومی جهان می گشاید. این بار غرب (آمریکا و اروپا) دیگر امکان نادیده انگاری این تشکل قدرتمند را ندارند.
ادامه مطلبعلی بمان اقبالی زارچ در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: می توان گفت در حال حاضر ایران در موقعیت های بین المللی بسیار خوبی قرار دارد و تنها چیزی که از انجام بازی های خود در خاورمیانه مانع می شود، حضور نظامی آمریکاست که امیدوار است با کمک چین، روسیه و حتی ترکیه از شر آن خلاص شود.
ادامه مطلبوحید کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: پاسخ خیر است. در بین نخبگان و سیاسیون، از نظم نوین جهانی و "دوران گذار" زیاد شنیده می شود. به نظر می رسد؛ نظم جهانی شکل گرفته از سال ۱۹۴۵ میلادی نه تنها تغییری نخواهد کرد بلکه اتفاقی که قرار است در سال ۲۰۲۴ بیفتد، ادامه نظم جهانی فعلی را تا سال ۲۰۳۴ تضمین کند. (۱)
ادامه مطلبهر دو کشور روسیه و ترکیه در شرایط فعلی به همدیگر نیاز دارند چون هر دو از غرب کینه و در خصوص نقشهای آتی خود در نظم جهانی جاه طلبی دارند. همچنین هر دو کشور پیرامون واقع گرائی سیاسی و منافع ملی با زبان مشترکی صحبت می کنند.
ادامه مطلبوحید اخوت در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: از نظر کیسینجر در صورتی که تلاشها برای به وجود آمدن نظم جدید جهانی شکست بخورد، لزوما جهان به ورطه جنگ خانمانسوز و فراگیر نخواهد غلطید، بلکه ممکن است، جهان به بلوکهایی تقسیم شود که هر کدام به لحاظ داخلی، نظم خاص خود را داشته باشند. به طور مثال یک بلوک با نظم وستفالیایی اداره شود و نظم بلوک دیگر بر اساس نسخهای افراطی از اسلام شکل گیرد و روشن نیست که چنین نظمی تا کی امکان بقا خواهد داشت.
ادامه مطلبعبدالناصر نورزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: روی همرفته، گورباچف با سیاست هایش چنین جهانی را برای ما به ارث گذاشت و خودش را به زعم دنیای غرب، قهرمان و برنده جایزه صلح نوبل اما در نظریات جامعه روس، جهان سوم و مناطقی که بیشتر در نتیجه فروپاشی این تحول گفتمانی ژئولتیکی، آسیب دیدند، یک خطاکار نابخشودنی، در ذهن ها ماندگار ساخت.
ادامه مطلبریچارد هاس می نویسد: آنچه روشن است اینکه رهبران چین، ظاهرا این تصور را دارند که پکن برای رفتار تهاجمی اش، هزینه چندانی پرداخت نخواهد کرد چرا که دیگران وابستگی زیادی به صادرات چین و دسترسی به بازارهای این کشور دارند. با این حال، به نظر نمی رسد که بروز یک منازعه میان واشنگتن و پکن، یک احتمال دور باشد. با نزدیک شدن مسکو و پکن، اکنون برخلاف چهل یا پنجاه سال پیش، این آمریکاست که خود را مرد سالخورده این دیپلماسی سه ضلعی می بیند.
ادامه مطلبدیدگاه واشنگتن تاریکتر شده است. نه تنها چین، بلکه روسیه نیز که از بسیاری جهات از نظم بینالمللی که میخواست آن را در آینه غرب بازسازی کند، واپس مانده اند.
ادامه مطلبعلی ربیعی در یادداشتی می نویسد: ایران باید در نظم در حال قوام جهانی نقشی شایسته خود بیابد. می دانیم که دوره گذار از یک نظم بین المللی به نظم جدید بینالمللی مستلزم عبور از یک دوره گذار بی نظمی است؛ دورانی که در آن مقررات بین المللی که تا کنون معتبر بودهاند به چالش گرفته میشود و سلسله مراتب ژئوپولیتیکی نظم سابق به هم می ریزد. به این ترتیب، قدرت های کوچکتری که انتظار نمی رفت، گاهی قادر به نقش آفرینی های موثرتری می شوند و قدرت های بزرگی که انتظار می رفت، گاهی از نقش آفرینی های موفقیت آمیز باز می مانند.
ادامه مطلبامیرهوشنگ کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی برخواسته از یک انقلاب حق طلب و عدالت محور، همواره معیار حق و عدالت را در مواجهه با نظام بین الملل درنظر داشته است. عدالت خواهی و حق طلبی ایران اسلامی ظرف چهل سال گذشته، آن را رودروی نظام ناعادلانه حاکم بر جهان قرار داده و از این رو هزینه های سنگینی را نیز متحمل شده است.
ادامه مطلبسید قاسم ذاکری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هر چند قصد مجادله کلامی با این نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل نداریم ولی طبیعتا اگر قرار بود متحدین آمریکا در غرب آسیا فاسد، ناکارآمد و غیر مردمی نباشند آنگاه شرط اصلی اش این بود که دیگر وابسته به آمریکا نباشند چنانکه مرکز ثقل فشارهای جهانی آمریکا متوجه حکومتها و کشورهائی است که راه استقلال از آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی را انتخاب کرده اند؛ با اینحال جناب استفان والت در پایان مقاله اش بصورت ناخودآگاه به تازه ترین تغییر کلیدی در نظام بین الملل اشاره کرده و اینکه زین پس زیاد روی کمک و همکاری آمریکا حساب نکنید بلکه بر عکس این آمریکا است که برای رویاروئی با قدرتهای نوظهور جهانی همچنین دیگر چالشهای بین المللی به کمک و مساعدت دیگران نیازمند است!
ادامه مطلببرخی از جنبه های رقابت چین و آمریکا طبیعتا مادی خواهد بود، زیرا هر کشوری به دنبال توسعه توانایی های برتر هوش مصنوعی، فناوری انرژی سبز و محصولات زیست پزشکی همراه با قابلیت های پیشرفته نظامی است. اما بخش عمده رقابت، هنجاری خواهد بود زیرا هر دو کشور به دنبال دفاع و ترویج قوانین یا هنجارهایی هستند که معتقدند نظم جهانی باید مبتنی بر آنها باشد. بنابراین، این سال پیش می آید که قوانین و هنجارهای کدام طرف در نهایت بیشتر در جهان مورد حمایت قرار می گیرد؟
ادامه مطلبحسین درجانی و رسول نجفی در یادداشتی مشترک برای دیپلماسی ایرانی می نویسند: در زمان ترومن آمریکا برای خاتمهِ جنگ تصمیم هولناکی گرفت و برای تسلیم ژاپن دستور حمله اتمی را صادر کرد. این دستور در حقیقت آغاز نظمِ جدید جهانی با محوریت سازمانِ مللِ متحد و ساز و کار شورای امنیت بود. ترامپ نیز به دنبال تحول در نظمِ جهانی است که در آغاز با پس زمینه نظم بیقاعده به دنبال ساخت نظم جدید است. نظمِ بی قاعده به ترامپ کمک کرده تا بدون ملاحظات قانونی و حقوقِ بینالمللِ برساخته شدهِ از نظمِ جهانیِ مستقر در جهت منافع ایالات متحده تلاش کند. خارج شدن یا تهدید به خارج شدن از میانْ نظمها و خُرده نظمهایِ بینالمللی در دستور کار ترامپ قرار گرفته؛ چرا که هزینه کمتری برای آمریکا داشته و باعث میشود تا در درازمدت به قاعدهِ اصلی و نظمِ کلانِ بینالملل هجمه بیشتری وارد کند. اما باید دید که ادامه این روند تا چه حد قابل تحقق است؟ و اساساً با ترامپ یا بدون ترامپ پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر ۲۰۲۰؛ ایالات متحده نسبت به روند نظمسازی چه راهبردی را اتخاذ میکند؟
ادامه مطلبپاتریک ساهاکیان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: شیوع کویید ۱۹، نه تنها امنیت زیست محیطی در جهان به شمار می رود، بلکه تهدید امنیت اقتصادی نیز محسوب می شود. اما نکته مهم آن است که نگرانی ملت ها از شیوع و عدم همکاری دولت/ملت ها با یکدیگر، پدیده انتظار ملت ها از دولت ها، یک بار دیگر حس توسعه ناسیونالیست در ملت ها و محدودیت همکاری بازیگران عرصه بین المللی (دولت ها) را پیش روی دولتمردان قرار داد.
ادامه مطلباحمد آدینه وند در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: برخلاف اجماع واشنگتن اجماع پکن با صرفنظر از نوع رژیم های سیاسی حاکم بر کشورها امکان همکاری با آنها را در حوزه های اقتصادی مورد تاکید قرار می دهد و اقتدارگرا یا دموکراتیک بودن نوع رژیم ها را در این امر دخیل نمی داند. نظم جهانی فعلی نظمی غرب محور و در غیاب سایر قدرت های جهانی نظیر چین بود، اما نظم آینده لاجرم باید ارزش های غیر غربی را به رسمیت بشناسد زیرا توزیع قدرت جهانی برخلاف گذشته سهم عمده ای را به قدرت های غیر غربی خصوصا در شرق آسیا مانند چین داده است.
ادامه مطلببشریت برای اولین بار در دوران معاصر با یک تهدید مشترک مواجه شده که برای شکست دادن آن، حرکتی جمعی لازم است. زمان آن رسیده که برنامه ریزی برای دوران پیروزی بر بیماری همه گیر ویروس کرونا آغاز شود.
ادامه مطلبابوالفضل پازوکی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: می توان از پایان نظم لیبرالی که برای بیش از دو دهه نظم مطلق روابط بین المللی بود سخن به میان آورد. نظمی که پس از پایان جنگ جهانی دوم پا به عرصه وجود گذاشت و همزمان با فروکش کرون شعله های جنگ سرد در دهه ۸۰ به نظم یکه تاز و برتر بین الملی مبدل شد.
ادامه مطلبایالات متحده باید ضمن محافظت از شهروندانش از بیماری ها، خیلی زود برای آغاز یک دوره جدید خود را آماده و برنامه ریزی کند.
ادامه مطلبامیر سجادی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: در غیاب ساختار حاکمیتی موثر در نظام بین الملل شاهد گسست، تقابل و بالا رفتن سطح و دامنه اختلاف و بحران در میان بازیگران جهانی، منطقه ای و محلی هستیم و تا زمانی که پارادایم حاکمیتی جدیدی بر مبنای توافق و اجماع قدرت های اصلی به ویژه ایالات متحده به دست نیامده باشد، نمی توان امید چندانی به بهبود وضعیت کنونی و بازگشت ثبات و آرامش به سپهر سیاسی جهان داشت.
ادامه مطلبریچارد هاس مینویسد: تبیین مفهوم تعهدات مستقل به عنوان ستونی در نظم بینالمللی، نیاز به دههها مشاوره و مذاکره حتی پس از پذیرش آن دارد تا راه تاثیرگذاری آن هموار شود. این پروسه باید توسط کشورها به طور داوطلبانه صورت پذیرد و هیچ گونه راهی برای تحمیل بالا به پایین آن وجود ندارد.
ادامه مطلبدولت آمریکا همچنین در راهبرد امنیت ملی اعلام کرد سیاست خارجی را نباید حول محور یک تهدید یا منطقه خاص در نظر گرفت و لازم است به منافع گسترده و مسئولیت های گوناگون آمریکا در جهان توجه شود.
ادامه مطلب