همچنان دیپلماسی بهترین گزینه است

جدال با عقل در مذاکرات ایران و امریکا

۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۹:۰۰ کد : ۲۰۳۲۵۷۴ اخبار اصلی پرونده هسته ای
نویسنده خبر: سید علی موسوی خلخالی
سید علی موسوی خلخالی می‌نویسد: تداوم مذاکرات، حتی بی‌فایده، می‌تواند به مثابه به تعویق افتادن زمان تنش سخت و جنگ باشد که همان هم غنیمت است. طرف‌های بسیاری هستند که برای ورود به جنگ با ایران لحظه‌شماری می‌کنند.
جدال با عقل در مذاکرات ایران و امریکا

دیپلماسی ایرانی: گفت‌وگوهای غیرمستقیم ایران و امریکا شاید راه به جایی نبرد و بعد از چند دور گفت‌وگو حتی مذاکرات به بن‌بست بخورد، ولی قطعا عاقلانه‌‌ترین مسیر است و بهتر از هر گونه تنشی است. کسانی که مذاکرات را بی‌فایده می‌دانند و امیدی به آن ندارند، جایگزین دیگری پیشنهاد نمی‌دهند. در حالی که جایگزین مذاکره خیلی راحت می‌تواند جنگ باشد، حتی اگر یکی از طرفین خواهان آن نباشد. تداوم مذاکرات، حتی بی‌فایده، می‌تواند به مثابه به تعویق افتادن زمان تنش سخت و جنگ باشد که همان هم غنیمت است. طرف‌های بسیاری هستند که برای ورود به جنگ با ایران لحظه‌شماری می‌کنند.

البته تکلیف مخالفان مذاکره با ایران در امریکا و اروپا و اسرائیل روشن است. آنها گزینه نظامی را مد نظر دارند. اروپایی‌ها بی‌پروا از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل که می‌تواند به یک تنش بی‌سابقه سیاسی – اگر نگوییم نظامی – منجر شود. و اسرائیل نیز صراحتا از جنگ صحبت می‌کند و از این‌که می‌بیند دونالد ترامپ فعلا گزینه دیپلماسی را انتخاب کرده، ناخشنود است.‌

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل روز یکشنبه به صراحت گفت که هدفش نابودی کامل تاسیسات و توانایی‌های هسته‌ای ایران است و جز این به چیز دیگری راضی نمی‌شود. او در حالی این تهدید را بیان کرد که امروز، چهارشنبه، یسرائیل کاتس، وزیر جنگ اسرائیل در جدیدترین سخنان خود گفت که ایران به دنبال نابودی ماست و ما اجازه نخواهیم داد که این کشور سلاح هسته‌ای داشته باشد.

رویارویی در امریکا

بسیاری از منابع می‌گویند که آنچه در امریکا مشهود است، رویارویی سنگین نوجمهوری‌خواهان جنگ‌طلب با نومحافظه‌کاران موسوم به «مگا» (Make America Great Again) است که اولی جنگ طلب هستند و دومی به دنبال جنگ در هیچ مدل آن نیستند و به نوعی انزواطلبی امریکا را از صحنه سیاسی تنش‌های جهانی مطالبه می‌کنند.

هفته گذشته، «تاکر کارلسون» چهره رسانه‌ای محافظه‌کار و نزدیک به ترامپ یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا را در یک برنامه تلویزیونی حاضر کرد که ادعا می‌کرد به دلیل این که گمان برده می‌شد او برای بمباران ایران از سوی آمریکا مانعی بوده، برکنار شده است. «دان کالدول» مشاور ارشد پیشین «پیت هگست» وزیر دفاع آمریکا پیشتر در ماه جاری به اتهام درز دادن اطلاعات محرمانه درباره استفاده هگست از پیام‌رسان سیگنال از پنتاگون اخراج شده بود. اما روایت کارلسون که دسترسی بی‌نظیری به دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا دارد، متفاوت است. او به کالدول گفت: «شاید تنها اشتباه حرفه‌ای تو این بود که در گفت‌وگوهای رسمی، دیدگاه‌های سیاست خارجی‌ات را بیان کردی. دیدگاه‌هایی که با جریان اصلی جنگ‌افروزان در واشینگتن مغایرت دارد. بعد ناگهان خواندم که تو را خائن خطاب کردند.»

یکشنبه گذشته نیز «کلِیتون موریس» گوینده پیشین فاکس نیوز و مجری پادکست‌های محافظه‌کار گفت که صداهای طرفدار اسرائیل «به شدت در تلاش هستند تا تیم ضد جنگ ترامپ را از بین ببرند که پنتاگون را تشکیل داده‌اند». موریس با اشاره به برنامه تلویزیونی خود گفت: «ما در «ریداکتد» فهمیدیم که ماموران پیشین موساد به شدت در رسانه‌های اجتماعی و پشت پرده تلاش می‌کنند تا اعتبار پیت هگست، وزیر دفاع را خدشه‌دار کنند.»

بسیاری از رسانه‌های غربی می‌گویند که دولت دونالد ترامپ میان جمهوری‌خواهان سنتی‌تری مانند مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و «مایک والتز» مشاور امنیت ملی و انزواطلبان حامی شعار «اول آمریکا» از جمله «سوزی وایلز» رئیس دفتر کاخ سفید و «تولسی گابارد» رئیس اطلاعات ملی تقسیم شده است. انتقادهای آن‌ها از صداهای طرفدار اسرائیل و عوامل موساد در حزب جمهوری‌خواه بی‌سابقه است. 

این انتقادها در حالی مطرح می‌شود که ترامپ تلاش می‌کند بین غرایز سیاست خارجی تهاجمی خود و تعهدش نسبت به جلوگیری از به راه انداختن جنگ‌های جدید در منطقه غرب آسیا توازن برقرار کند. اما در مورد ایران، هم او و هم‌ نزدیک‌ترین نمایندگانش دچار تناقض شده‌اند. از یک سو بر لزوم رسیدن به توافق با ایران سخن می‌گویند و از سوی دیگر بر مخالفتشان با برخورداری ایران از غنی‌سازی اورانیوم مورد نیاز برای استفاده از اهداف صلح‌آمیز که به تایید مجامع بین‌المللی رسیده است.

«استیو ویتکاف» فرستاده ویژه کاخ سفید که به عنوان برطرف‌کننده مشکلات جهانی ترامپ شناخته می‌شود و در حال حاضر علاوه بر مدیریت گفت‌وگوها با روسیه بر سر جنگ اوکراین، مسئول گفت‌وگوهای غیرمستقیم با ایران نیز هست، قبل از آغاز دور سوم گفت‌وگوها با ایران گفته بود که واشینگتن ممکن است غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران در سطوح پایین را بپذیرد. اما او پس از واکنش‌های طرفداران اسرائیل، موضع خود را تغییر داد و گفت که تهران «باید به طور کامل غنی‌سازی هسته‌ای را متوقف و حذف کند.»

این هفته، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز گفته بود که آمریکا ممکن است به توافقی بازگردد که ایران برنامه هسته‌ای غیرنظامی خود را حفظ کند اما به شرطی که غنی‌سازی آن متوقف شود و درعوض اورانیوم را از خارج وارد کند. صحبت از توافق و تاکید بر غنی‌سازی صفر، بر خلاف حقوق تصریح‌شده مجامع بین‌المللی، تناقضی است که روبیو نیز از بیان نکردن آن ناتوان است.

جنگ و جدال با عقل

جدال میان جنگ‌طلبان و مخالفان جنگ می‌تواند به یک نقطه عطف تاریخی برسد که نه تنها بر بسیاری از سیاست‌ها تاثیر بگذارد بلکه مسیری جدید را در سیر حرکت روندهای جهانی رقم بزند. 

پیش از آغاز جنگ جهانی دوم نویل چمبرلین، نخست‌وزیر بریتانیا، گفته بود که «من از جنگ می‌ترسم چون عقل دارم. در حالی که جنگیدن عقل نمی‌خواهد، سر بی‌باک می‌خواهد.» او که تجربه جنگ جهانی اول را دیده بود و دردهای آن را از نزدیک حس کرده بود تلاش می‌کرد انگلیس را برای بار دوم وارد جنگ نکند. برای همین همیشه – حتی تا الآن – بسیار مورد انتقاد است که در برابر آدولف هیتلر، صدراعظم آلمان، کرنش می‌کرد و در برابر زیاده‌خواهی‌های او کوتاه می‌آمد. وقتی که علی‌رغم همه تلاش‌های او و هم‌فکرانش از جمله در فرانسه، جنگ آغاز شد، گفت: «دیگر کار از کار گذشته است. تلاش برای نجنگیدن شجاعت می‌خواست که ناکام شد. وگرنه الان دیگر مشارکت در نابودی شجاعت نیست بلکه انتخاب نابودی است.»

حالا ترامپ باید انتخاب کند که آیا می‌خواهد شجاع باشد و نجنگیدن را حتی زیر فشار جنگ‌طلبان و اسرائیل انتخاب کند یا در آخر به انتخابی تن می‌دهد که هیتلر زمانه – نتانیاهو دنبال آن است. سر بی‌باک برای جنگیدن یعنی تکرار تحمیل خسارت‌های سنگین جنگ عراق و أفغانستان و ورود به نبردهای بی‌پایان و غیرقابل پیش‌بینی و تحمیل خسارت‌های سنگین که حتی نزدیک‌ترین متحدانش در منطقه یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی دیگر خواهان آن نیستند. نتیجه جنگ أفغانستان و عراق میراث شوم بحران اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۸ بود که اقتصاد جهان را تا لبه پرتگاه پیش برد. اکنون که دنیا هنوز از زخم‌های اقتصادی دوران کرونا کاملا التیام نیافته، آیا ترامپ می‌پذیرد شریک فردی باشد که تنها جنگ را به سود خود می‌داند و به هزینه‌های آن توجهی ندارد چون متوجه اقتصاد جهانی به ویژه ایالات متحده است؟! 

روزنامه نگار، مترجم و سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و امریکا مذاکرات ایران و امریکا دونالد ترامپ ایران و ترامپ سید علی موسوی خلخالی ایران ترامپ اسرائیل بنیامین نتانیاهو تاسیسات هسته ای ایران برجام نومحافظه کاران تاکر کارلسون مارکو روبیو وزارت دفاع امریکا استیو ویتکاف غنی‌سازی اورانیوم کاخ سفید مگا


( ۱ )

نظر شما :