یک گذرگاه و چند معادله
دردسر زنگه زور
نویسنده: علی اصغر بصیری جم، کارشناس ارشد روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی:
پیشینه
آتش بس جنگ دوم قره باغ ۲۰۲۰ و آغاز بحث ها در خصوص لزوم دسترسی زمینی آذربایجان به منطقه خودمختار نخجوان، سفرهای سران آذربایجان و ترکیه به کشورهای یکدیگر و ترویج ایده مرزهای مشترک کشورهای ترک زبان و ضرورت های الحاق زمینی نخجوان به آذربایجان در اذهان سیاستمداران آذربایجان از سوی ترکیه را می توان اولین بارقه های احداث کریدور زنگه زور محسوب کرد؛ اگرچه که این تلاش ها بدون حمایت روسیه نمی توانستند به مرحله اجرا برسند.
جنگ اوکراین و انزوای سیاسی و اقتصادی تحمیلی غرب به روسیه، تنگناهای فروش و انتقال نفت و گاز روسیه از خاک اوکراین به اروپا، فرصت طلبی آذربایجان در راستای کسب منافع و قدرت در غالب تسهیل گری فروش نفت روسیه با توجه به وضعیت اضطرار آن و همچنین اقدامات ترکیه در نقش پنجره واحد روسیه به دنیای غرب در بعد اقتصادی از طریق فروش گاز در غالب طرح ترک استریم و افزایش تراز تجاری با روسیه در وضعیت جنگی موجود، در کنار عدم منفعت ارمنستان برای روسیه با توجه به عدم وجود زیرساخت ها، منابع، بازار و خفگی ژئوپلتیک ارمنستان و همچنین رویکردهای غربگرایانه دولت پاشینیان آن هم در همسایگی روسیه، آن را بر آن داشت تا به حمایت از کریدور زنگه زور اقدام کند.
کریدوری که هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت منشاء تحولات بسیاری در ژئوپلتیک منطقه و توازن قوا خواهد بود.
یکی از مهمترین دلایل ایجاد این گذرگاه را می توان جنگ اوکراین و شرایط خاص روسیه دانست، شرایطی که زمینه ساز بهره برداری حداکثری آذربایجان و ترکیه را از موقعیت به وجود آمده فراهم کرده است.
اگرچه کریدور زنگزور به عنوان یک طرح در میان کشورهای حوزه قفقاز مطرح است اما زمینه ساز مسائلی از حیث ژئوپلتیک و حدود مرزی و امنیتی برای ایران خواهد بود که باید به آنها توجه داشت.
در روزهای اخیر و پس از اعلام مواضع روسیه در خصوص احداث و راه اندازی این دالان، شاهد نطق ها و موضع گیری هایی از سوی سیاستمداران داخلی هستیم، نطق هایی که جملگی صرفا حاوی لفاظی و بدون ارائه راهکاری برای حل و فصل موضوع هستند.
به طور خلاصه موضوع عبارت است از؛ اول آنکه راه اندازی این کریدور در گستره کشورهای حوزه قفقاز است. دوم آنکه ایران هم با توجه به نقشه راه کریدور، در غیاب کریدور ارس می تواند از موقعیت به وجود آمده در حوزه شمالی خود از مزایای اقتصادی آن با صادرات کالا بهره مند شود و سوم آنکه موضوع بحث در جایی برای ایران مهم و تاثیرگذار خواهد بود که پیوند سرزمینی ایران با ارمنستان قطع شود و بدین شکل خطوط مرزی و همسایگی ایران تغییر کند و یا کنترل و بازرسی نوار مرزی که اکنون توسط نیروهای روس در حال انجام است از کنترل ارمنستان خارج و به دست نیروهای ثالث بیافتد و یا در نهایت آنکه این گذرگاه دست آویزی شود برای اقدامات نظامی و امنیتی آتی توسط دولت های غیر دوست ایران !
اما چه باید کرد؟
تنش های سال های اخیر آذربایجان و ایران، تلاش های علیاف در راستای قدرت نمایی در منطقه قفقاز، افتتاح سفارت اسرائیل در آذربایجان و خرید تجهیزات و به روزآوری ارتش آذربایجان و اصرار دولت آذربایجان بر ایجاد گذرگاه زمینی با نخجوان از جمله عواملی هستند که ایران را نسبت به آینده این دالان مشکوک می کند.
زنگ خطر راه اندازی این دالان اگرچه دیر اما به گوش مسئولین ایرانی رسید و در نخستین اقدامات برای اعلام مواضع در خصوص احداث آن، از بعد نظامی شاهد انجام رزمایش های نظامی ارتش ایران در سرحدات آذربایجان و ارمنستان و از بعد سیاسی شاهد افتتاح کنسولگری ایران در نقطه ای که کانون محوری این گذرگاه است بودیم، استان سیونیک سال ۱۴۰۱ !
در کنار اقدامات فوق و در حال حاضر که کشورهای ترکیه، روسیه و آذربایجان نسبت به حمایت از ایجاد این کریدور اعلام موضع کرده اند، آنچه مسلم به نظر می رسد آن است که ایران باید قاطعانه بر اصول خود که همانا عدم تغییر مرز، کنترل آن و تغییرات سرزمینی است در قدم اول با طرفین به بحث و گفت وگو بپردازد و صراحتا مواضع خود را اعلام کند. در قدم بعد می توان از پتانسیل نهادها و سازمان های بین المللی در خصوص رفع اختلافات در غالب طرح موضوع به عنوان یک وضعیت تهدید کننده صلح و امنیت در شورای امنیت سازمان ملل و یا درخواست رسیدگی به موضوع از طریق دیوان دادگستری بین المللی اقدام کرد.
تعیین و تغییر خطوط مرزی از جمله مواردی است که دیوان بین المللی دادگستری در دعاوی متعدد به آن رسیدگی کرده است. دیوان در کلیه این موارد با توجه به آنکه بحث تمامیت عرضی و حاکمیت سرزمینی مطرح است اصل را بر رضایت طرفین در خصوص تعیین نقاط مرزی گذاشته و همواره بر آن تاکید کرده است (پرونده لیبی – چاد۱۹۹۴). اما در خصوص دالان فوق با در نظر گرفتن امکان تغییر در خطوط مرزی و همسایگی، اگرچه ایران و ارمنستان دارای موافقتنامه مرزی نیستند و تنها موافقتنامه موجود قرارداد ۱۳۱۰ ایران و ترکیه است که سرحدات شمالی ایران را مشخص می کند و کوه های آرارات را از خاک ایران خارج و در اختیار ترکیه می گذارد و پس از آن منطقه ارمنستان تشکیل می شود و همسایه مرزی ایران می شود، می توان با استناد به موافقتامه بهره برداری از مرز نوردوز – مغری (۱۳۹۶) میان ایران و ارمنستان که به نوعی آن را موافقتنامه مرزی میان دو کشور محسوب کرد که با احداث این گذرگاه از حیز انتفاع خارج و موجب تغییر خطوط مرزی بدون رضایت ایران می شود از دیوان دادگستری بین المللی درخواست رسیدگی و صدور دستور موقت مبنی بر توقف راه اندازی این کریدور را مطالبه کرد.
در پرونده برخی اقدامات نیکاراگوئه در منطقه مرزی کاستاریکا۲۰۱۰، کاستاریکا با توجه به اقداماتی که نیکاراگوئه در منطقه مرزی خود با احداث جاده به انجام رسانده بود مواردی از جمله بروز تغییرات اقلیمی و خسارات زیست محیطی، تغییرات نقاط مرزی و عدم النفع های احتمالی را در دادخواست خود عنوان و از دیوان تقضای رسیدگی کرد، مواردی که با ایجاد این دالان برای ایران نیز متصور است و در دادخواستی می توان از دیوان مطالبه رسیدگی در خصوص آنها داشت.
آینده نگری
همان گونه که پیشتر مطرح شد احداث این دالان برای آذربایجان و ترکیه از بعد اقتصادی، نظامی و ایدئولوژیک منشاء منافع بسیاری است اما برای روسیه و ایران در بلند مدت می تواند زمینه ساز بر هم خوردن توازن قوا و بروز مسائل امنیتی بسیار باشد. راه اندازی این دالان در بلند مدت می تواند آذربایجان را که همواره در پی کسب جایگاه منطقه ای و بلندپروازی های بسیار است به اوکراین دوم برای روسیه و چالشی بزرگ برای ایران تبدیل کند. جاه طلبی های شخص علیاف برای کسب قدرت و اقتدار در منطقه با اتکاء به حمایت های اسرائیل و ترکیه، هم زمینه ساز حضور اسرائیل به عنوان دولت متخاصم در مرزهای ایران و هم زمینه ساز گسترش ناتو در مرزهای روسیه توسط ترکیه خواهد شد و بدین نحو هم منطقه قفقاز و هم مرزهای شمال ایران دچار تغییرات استراتژیک و ژئواستراتژیک خواهند شد و این دالان زمینه ساز حضور نیروهای فرامنطقه ای در جهت کسب منافع و گسترش آراء و ایده های آنها خواهد شد.
درست است که روسیه برای رهایی از تنگناهای موجود و از سر اضطرار به حمایت از راه اندازی این کریدور اقدام کرده اما به نظر می رسد راه حل اساسی که مبتنی بر منافع ایران و روسیه در بلند مدت و رافع مشکلات روسیه بدون هزینه های آتی باشد حمایت از کریدور ارس است. کریدوری که مدت ها پیش از زنگهزور در خصوص آن بحث و تصویب شده با احداث آن علاوه بر آنکه تمامیت عرضی ارمنستان حفظ می شود و تحدیدات مرزی برای ایران به وجود نمی آید، نفت و گاز روسیه به فروش می رسد و آذربایجان نیز از این رهگذر منتفع می شود و مانع گسترش مرزهای ناتو به منطقه خواهد بود.
نظر شما :