یادآوری ۸ نکته

دالان تورانی ناتو و منطق معیوب روسیه

۳۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۷۸۲۱ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
احمد کاظمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بازگشایی خطوط مواصلاتی منطقه‌ای موضوعی است که هم ایران و هم ارمنستان با ارائه کریدور ارس و تقاطع صلح بر آن تاکید دارند و معتقدند این بازگشایی ها، باید با رعایت حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها و بدون تغییر مرزهای بین المللی صورت بگیرد. از این منظر لاوروف در اظهارات خود آگاهانه از کاربرد واژه کریدور خودداری کرده است کما اینکه مقامات روسیه از جمله  معاون نخست وزیر روسیه و مسئول در مذاکرات سه جانبه روسیه ، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، پیش از این بر مخالفت با هر نوع کریدور تاکید کرده اند.
دالان تورانی ناتو و منطق معیوب روسیه

نویسنده: دکتر احمد کاظمی، استاد حقوق بین الملل دانشگاه   

دیپلماسی ایرانی: بدنبال سفر ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه به باکو، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه این کشور در مصاحبه با کانال یک روسیه، بدون کاربرد واژه کریدور تاکید کرد: “ما طرفدار انعقاد سریع یک معاهده صلح میان باکو و ایروان و رفع انسداد ارتباطات هستیم. متأسفانه، با توجه به جلوگیری از ارتباطات از منطقه سیونیک، ارمنستان در حال نقض توافق نامه ای است که توسط پاشینیان امضا شده و درک چنین رویکردی دشوار است”.

به دنبال این اظهارات لاوروف موجی از گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌ها درباره کریدور جعلی زنگزور و مواضع روسیه مطرح شده که در این خصوص هشت نکته قابل طرح است:

نکته اول، لاوروف در اظهارات خود عامدانه بر بازگشایی خطوط مواصلاتی منطقه‌ای تاکید کرده نه بر کریدور، که مورد تاکید باکو و آنکاراست. بازگشایی خطوط مواصلاتی منطقه‌ای موضوعی است که هم ایران و هم ارمنستان با ارائه کریدور ارس و تقاطع صلح بر آن تاکید دارند و معتقدند این بازگشایی ها، باید با رعایت حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها و بدون تغییر مرزهای بین المللی صورت بگیرد. از این منظر لاوروف در اظهارات خود آگاهانه از کاربرد واژه کریدور خودداری کرده است کما اینکه مقامات روسیه از جمله  معاون نخست وزیر روسیه و مسئول در مذاکرات سه جانبه روسیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، پیش از این بر مخالفت با هر نوع کریدور تاکید کرده اند. با وجود این جمهوری آذربایجان سرخورده از اجرای کریدور با تهدید نظامی  و لابی‌ها و ترول های اینترنتی آن تلاش می‌کنند این موضع روسیه را به معنای موافقت مسکو با کریدور جعلی زنگزور القا و فشار روانی را علیه ارمنستان و ایران در آستانه فعالیت دولت چهاردهم افزایش دهند.

 نکته دوم، اگرچه بازگشایی خطوط مواصلاتی بشکل عادی بین جمهوری آذربایجان  و ارمنستان برای توسعه همکاری‌ها و همگرایی منطقه‌ای مفید است با وجود این از منظر حقوقی،  استناد روسیه به توافقنامه ۲۰۲۰ برای بازگشایی خطوط مواصلاتی مشروعیت ندارد. به دلیل آنکه با حمله جمهوری آذربایجان به قرا‌باغ در سپتامبر ۲۰۲۳ و همچنین پاکسازی قومی ارامنه قراباغ و از بین رفتن کریدور لاچین که در توافقنامه مذکور اشاره شده توافقنامه ۲۰۲۰ عملاً منسوخ شده است کما اینکه ماه گذشته جمهوری آذربایجان و ارمنستان در اقدامی مهم توافق کردند که بند مربوط به گشایش خطوط مواصلاتی منطقه‌ای را از پیش نویس پیمان صلح حذف کنند. این بدان معناست ایروان و باکو توافقنامه را پایان یافته می‌دانند.

نکته سوم، بعید است که روسیه به عنوان یکی از قدرت های جهانی، از طرح ناتو با محوریت انگلستان برای ایجاد به اصطلاح جهان ترک در قالب پان تورانیسم انگلیسی به عنوان ابزار جدید غرب در گذار به نظم نوین منطقه و جهانی بیخبر باشد؛ بویژه که جهان تورانی مد نظر ناتو عملکرد خودش را در تحولات منطقه ای و جهانی اخیر از جمله حمایت از جنایت رژیم صهیونیستی در فلسطین و تقویت دولت زلنسکی در اوکراین از طریق ارسال سوخت، ارزاق، تجهیزات، سلاح و نیروی مزدور نشان داده است. کریدور جعلی زنگزور سنگ بنای اصلی پی ریزی به اصطلاح جهان ترک و تورانی مد نظر نظم آنگلوساکسونی است. از این‌رو روسیه با آگاهی از این موضوع، اما با یک برآورد اشتباه، خوشبینانه و معیوب پس از جنگ ۲۰۲۰ تلاش کرد مسئله کنترل و نظارت بر کریدور جعلی زنگزور را عهده‌دار شود تا بتواند از آن به عنوان ابزاری در مقابل ناتو و کنترل آن بر تنگه‌های دریایی بسفر و داردانل استفاده کند اما به دلیل نارضایتی ارمنستان از سیاست‌های یک جانبه مسکو، رویکرد غرب‌گرایانه پاشینیان و هماهنگی باکو و آنکارا برای اخراج روسیه از قفقاز در این خصوص موفق نشد. به طوری که باکو با پیشنهاد مدل کالینینگراد برای ارتباط جمهوری آذربایجان با نخجوان عملاً نشان داد که به دنبال کریدوری بدون روسیه است. اکنون نیز مسکو با همان رویکرد اشتباه و تحت تاثیر تنگناهای جنگ اوکراین و با رجحان منافع کوتاه مدت بر منافع بلند مدت، مسیری را می پیماید که به تقویت حضور ناتو در قفقاز و آسیای مرکزی منتهی می شود.

نکته چهارم، در شرایطی که جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای حذف موضوع خطوط مواصلاتی منطقه‌ای در پیش‌نویس توافقنامه صلح توافق کردند، انتقاد لاوروف از موضع ارمنستان در خصوص جلوگیری از گشایش خطوط مواصلاتی از سیونیک که بیشتر بر ارتباط ریلی اشاره دارد، از سه دلیل عمده ناشی است: ۱. رئیس جمهور روسیه در سفر به جمهوری آذربایجان امتیازات کلان و جدیدی در حوزه انرژی و انتقال آن از الهام علیف دریافت کرده، از جمله این امتیازات حضور بیشتر روسیه در حوزه‌های نفت و گاز جمهوری آذربایجان و افزایش حجم انتقال گاز روسیه با استفاده از خطوط لوله جمهوری آذربایجان به بازارهای اروپایی بدون عنوان گازپروم است؛ بنابراین تاکید لاوروف بر بازگشایی خطوط مواصلاتی بدون کاربرد عنوان کریدور نوعی “قدردانی شکلاتی” در قبال امتیازدهی باکوست. ۲. تحت تاثیر جنگ اوکراین و تشدید وخامت در جبهه‌های جنگ و ضربه حیثیتی ناتو و اوکراین به  مسکو در کورسک، روسیه هرچه بیشتر در تنگنای ژئوپلیتیکی و ترانزیتی در منطقه قرار گرفته است. در این وضعیت علی رغم وجود راه‌های آلترناتیو مانند دالان شمال - جنوب به ویژه از مسیر آسیای مرکزی و کاسپین، به دلیل عوامل مختلفی نظیر امتیازدهی های باکو و نفوذ لابی‌های غربی در وزارت امور خارجه روسیه، مقامات مسکو بر گشایش خطوط مواصلاتی منطقه‌ای  از طریق سیونیک تاکید و  تصور می‌کنند می‌توانند در موقع لازم از تبدیل این خطوط  مواصلاتی به دالان تورانی ناتو جلوگیری کنند. ۳. لاوروف با این موضع‌گیری تلاش کرده است با تحت فشار گذاشتن ارمنستان بار دیگر ناخرسندی روسیه را سیاست‌های غرب‌گرایانه پاشینیان و اقدامات دولت ایروان در دوری از پیمان امنیت دسته جمعی و عضویت آن در دیوان بین‌المللی کیفری و افزایش همکاری با فرانسه و آمریکا به موازات اخراج مرزبانان روسی را نشان دهد. این در شرایطی است که با توجه به عملکرد مسکو و پیمان امنیت دسته جمعی در زمان جنگ دوم و سوم  قرا باغ، این رویکرد باعث دوری هرچه بیشتر ایروان از روسیه و توجیهات جدید دولت پاشینیان برای روسیه گریزی خواهد شد.

 نکته پنجم، مقامات روسیه به خوبی بر اهمیت کریدور ارس در برقراری ارتباط مواصلاتی جمهوری آذربایجان به نخجوان که در ادامه نقش سه دهه ای ایران در این خصوص است، واقفند. کریدور ارس نه تنها باعث گشایش خطوط مواصلاتی در دو طرف قفقاز می‌شود بلکه بهانه پیگیری فتنه های ژئوپلیتیکی و امیال تاریخی و قومی را از باکو و آنکارا که به عنوان پیمانکاران نظم آنگلوساکسونی عمل می‌کنند، از بین می‌برد. بنابراین منافع روسیه در حمایت آشکار از کریدور ارس است. در این خصوص نگاه آسیب شناسانه روسها به برخی از اشتباهات خود در قفقاز و آسیای مرکزی که به افزایش نفوذ آمریکا، ناتو، انگلستان و رژیم صهیونیستی در دو سوی کاسپین منجر شده است، موثر خواهد بود. با توجه به منافع مشترک ایران و روسیه در بسیاری از حوزه‌ها در قفقاز، مقامات مسکو نباید این تصور را ایجاد بکنند که همچنان از عینک انحصارگرایی به معادلات قفقاز نگاه می کنند. کریدور ارس ظرفیت بزرگ همکاری‌های ایران و روسیه برای تغییر معادلات در قفقاز در فرایند گذار به نظم نوین است.

نکته ششم، یک تقسیم کار هماهنگ میان اقدامات جمهوری آذربایجان و ترکیه با اقدامات ناتو علیه روسیه وجود دارد. ناتو با درگیر کردن روسیه در اوکراین و با استفاده ویژه از ظرفیت ترکیه اقدام به انسداد مرزهای اروپایی روسیه و محاصره آن در دریای سیاه کرده است. در تکمیل این موضوع ترکیه و جمهوری آذربایجان ماموریت دارند ظرفیت ترانزیتی روسیه را در مسیر مورد نظر نظم‌ آنگلوساکسونی یعنی دالان تورانی ناتو متمرکز کنند تا از این طریق کنترل بیشتری بر تحرکات مسکو داشته باشد. طبیعی است که ترکیه به عنوان نماینده دیرینه ناتو و جمهوری آذربایجان به عنوان یک ساختار ماسونی تحت سیطره انگلیس چنانچه انبوه تحولات سیاسی، نظامی و اقتصادی سه دهه قفقاز نشان داده است، هیچگاه زمینه تقویت دراز مدت مسکو را در منطقه فراهم نمی‌سازند. این دو بیشترین نقش را در سال‌های اخیر در تضعیف و اخراج روسیه از قفقاز داشتند، کما اینکه اکنون نیز باکو حتی حاضر به موافقت با گشایش کنسولگری روسیه در قراباغ نیست. از این رو منطق روسیه برای تاکید بر گشایش خطوط مواصلاتی چه به دلیل تنگناهای جنگ و چه بغض از ارمنستان، در نگاه دراز مدت، معیوب است و طبیعتا تبعات منفی بیشتری متوجه روسیه خواهد کرد.

نکته هفتم، در شرایطی که ناتو برای تشدید فشارها بر روسیه به دنبال ایجاد یک کانون جدید درگیری علیه مسکو در قفقاز با محوریت گرجستان و تحرکات جمهوری آذربایجان است، اظهارات جانبدارانه لاوروف در خصوص خطوط مواصلاتی  نشان می‌دهد که مسکو تا چه میزان از سردرگمی در قفقاز به سر می‌برد، چه اینکه این نوع اظهارات می‌تواند محرکی برای جمهوری آذربایجان و ترکیه برای دور جدید ماجراجویی در قفقاز برای پیگیری دالان تورانی ناتو یا حداقل امتناع آنها از صلح و عادی سازی مناسبات با ایروان باشد. بویژه که باکو در حال حاضر شریک اول، سیاست های تنش زایانه رژیم کودک کش صهیونیستی در این منطقه است. اگرچه به دلایل مختلف از جمله قطعیت خطوط قرمز تهران در قفقاز و تصمیم برای تأدیب رژیم اسرائیل و اذناب اش در هر نقطه ممکن، بعید است ولی طبیعی است در صورت تحقق، روسیه مهمترین متضرر در این سناریو خواهد بود. روس‌ها در این خصوص می توانند از رویکرد جامع چین در قفقاز پیام بگیرند، پکن با افزایش سرمایه‌گذاری در خطوط راه آهن و راه های گرجستان نشان داد که با آگاهی از تبعات شکل‌گیری یک دالان قومی به اصطلاح ترانزیتی در منطقه بر استان سین کیانگ، بر تقویت کریدور میانی به جای کریدور جعلی زنگزور متمرکز شده است.

نکته هشتم، موضع اصولی ایران در خصوص مباحث مواصلاتی منطقه از همان زمان انعقاد توافقنامه آتش بس ۲۰۲۰ مشخص و بلاتغیبر بوده است. ایران با هرگونه تغییرات ژئوپلیتیکی و مرزی در قفقاز مخالف هست و بیانات مقام معظم رهبری در دیدار ۲۸ تیر ۱۴۰۱ با پوتین و اردوغان و همچنین دیدار ۲ خرداد ۱۴۰۳ با پاشینیان در این خصوص گویا هستند. ایران با هر کریدوری که به تغییرات مرزی منجر بشود، مخالف است. همچنین تهران اگرچه با بازگشایی خطوط مواصلاتی عادی منطقه‌ای به شرط رعایت حاکمیت کشورها مخالف نیست اما معتقد است ترکیه و جمهوری آذربایجان به عنوان پیمانکاران نظم آنگلوساکسونی برای ایجاد به اصطلاح جهان تورانی از خطوط مواصلاتی نیز به عنوان زمینه سازی برای پیشبرد فتنه های قومی ژئوپلیتیکی استفاده خواهند کرد. از این منظر از دیدگاه تهران ایروان حتی برای جلوگیری از بازگشایی خطوط مواصلاتی در منطقه در چهارچوب اختیارات حاکمیتی خود حق دارد و استناد به توافقنامه منسوخ ۲۰۲۰ اعتبار حقوقی ندارد.

کلید واژه ها: روسیه قفقاز دالان زنگه زور ارمنستان روسیه و ارمنستان ایران و روسیه ایران و روسیه و ارمنستان آذربایجان ایران و آذربایجان دالان تورانی ترکیه ایران و ترکیه ترکیه و آذربایجان ترکیه و ارمنستان سید احمد کاظمی


( ۱۹ )

نظر شما :

خسرو ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۴:۵۷
سرو ته نوشته متناقض بود از یک سو بر تاکید بدون دلیل برای عدم بازگشایی دالان زنگه زور ادامه می‌هد و از سوی دیگر روسیه را باخته حساب می‌کند و از طرف دیگر افکار ترک ستیزانه خودش را بعنوان مواضع جمهوری اسلامی ایران جا می‌زند جمهوری آذربایجان در سی سال گذشته استاندارد چندگانه غربی‌ها در رابطه با اشغالگری ارمنستان را شدیدا احساس کرد و از این‌رو متمایل به روسیه و چین و کلا شرقی هاست ترکیه را بعنوان متحد طبیعی اش حساب می‌کند و اگر مواضع طرفدارانه ایران از ارمنستان پایان یابد به ایران هم نزدیکتر خواهد شد ___ ارمنستان با هر رهبر و دولتی در دامان غربی‌ها غش می‌کند و آذربایجان به روسیه نزدیکتر می‌شود اگر ملاک ایران ، دوری و یا نزدیکی کشورها به روسیه و یا آمریکا باشد!!! آذربایجان به روسیه نزدیکتر است پس باید ایران از آن استقبال کند
پروفسور بالتازار ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۶:۳۹
این جیراانها گل کدام باغ اند؟ هم ترک اند و هم ترک ستیز
عبدالرضا ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۶:۵۰
متاسفانه مواضع ایران در قبال چنین مسایلی همیشه با تاخیر زمانی همراه است در مورد دالان زنگزور نیز همه با ان موافقت کرده و از ان استفاده خواهند کرد ولی سرایران بعد از تشکیل دالان زنگزور بی کلاه خواهد ماند در ضمن چرا ازربایجان با داشتن چنین راهی خود را محتاج دالان اراز کند در ضمن روسیه نیز متوجه شده دالان زنگزور حتمی است و کاری از دستش بر نمی اید فلذا حداقل می خواهد دالان زنگزور را به نفع خود ایجاد کند
رامیان ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۳
دست مریزاد با چنین تحلیلی همه جانبه و منسجم. ارمنستان بایستی بداند که رژیم بادکوبه که بی شرمانه با ارسال نفت ارزان به دولت صهیونیست کودک کش ماهیت ضد انسانی خود را به چشم جهانیان آشکار نمود کریدور زنگزور سقف خواستهایش از ارمنستان نیست. همانگونه که رژیم کودک کش صهیونیستی با موجودیت قوم مظلوم فلسطین قهرمان مشکل دارد نوچه اش در بادکوبه هم با موجودیت ارمنستان مشکل دارد. کریدور جعلی تورانی و ناتو ئی زنگزور تنها شروع خواستهایش می باشد در مرحله بعدی تمام استان سیانوگ و بعد دیگر بخشهای ارمنستان را طمع خواهد نمود. ارمنستان بخوبی می داند آنچه که از ارمنستان باقی ماند بخشی است که همواره به همت ایران(پارس ارمنیها) از دست برد ترکان عثمانی و پیش از آنها از دست برد رومیان محافظت می شده است. پس اینبار هم بایستی به توصیه ایران گوش فرا دهد. آن بخش از ارمنستان که در تصرف ترکان عثمانی و پیش از آنها در تصرف رومیان بوده است با نسل کشی قرن گذشته توسط ترکان جوان از روی زمین محو گشته است.
کامران ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۲۱:۵۹
پر واضح است که تمانی قدرتهای جهانی و منطقه در این موضوع دارای منافع هستند و هر کدام برای بدست گرفتن ابتکار عمل تلاش میکنند .ارتباط زمینی بی واسطه از زمان شوروی بین دو بخش بناحق جدا شده جمهوری اذربایجان وجود داشته و چون انها در یک مجموعه فدراتیو بوده اند مشکلی ایجاد نمیکرده اما امروزه این موضوع نیاز به راهکار قانونی و جدید دارد .سفیر امریکا در اذربایجان طی مصاحبه اخیر با تلویزیون اذربایجان سعی در کتمان حضور نیروها و تجهیزات در مرزهای ارمنستان داشت اما در طرف مقابل سایتهای معتبر نظامی روسیه مستند و با تصاویر ماهواره ای این حضور را تایید کردند . و عجیب که جناب کاظمی هیچ اشاره ای به این حضور نظامی نکرده و تحلیلی در مورد ان نداشتند!! برای ایران بهترین کار پذیرش واقعیت تاریخی در این مورد و همکاری و هماهنگی با کشورهای منطقه و کاهش تاثیر و خنثی سازی حضور ابرقدرتها در منطقه است .زنگزور منطقه ای بوده که پیوستگی تاریخی و مردمی با خاک اذربابجان داشته و هنوز هم اکثر روستاهای اذربایجانی نشین در ان منطقه خالی از سکنه هستند مثال بارز ان دهستان نوودی با نام اخیر (nornadzor)در انسوی ارس و درست در مرز ایران که خرابه های خانه ها مشهود است و خالی از سکنه است .
مجتبی ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ | ۲۲:۲۴
مقاله خوبی بود تمام 7 نکته به خوبی بیان کردید اما هدف اصلی روسیه در مقاله سایر سایتها فروش گاز روسیه به اروپا با تزریق به خط لوله باکو و ترکیه و هدف دوم روسیه کنترل کریدورها رقیب خود .ایران با حمایت از ارمنستان میتواند این حربه را خنثی سازد تاریخ نشان داده باکو بسیار قدر نشناس و دشمن ذاتی ایران و ایرانی است و به شدت متمایل به اسراییل ترکیه و انگلیس
وزیراف ۰۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۱:۲۳
لاوروف در اظهاراتش چه به لغت کریدور اشاره کرده باشد یا نه اهمیتی، ندارد. سفر پوتین به آزربایجان و امضای قراردادها و امتیاز گرفتن و امتیاز دادن به یکدیگر، در عین نزدیکی دولت آزربایجان به غرب، نشان از به انزوا رفتن و کنار گذاشته شدن ایران از فرمت ۳+۳ است، و این به خودی خود اتفاق مثبتی برای قفقاز جنوبی و صلح و ثبات منطقه خواهد بود. حمایت نسبی غرب از بازگشایی مسیر زنگه‌زور و همراهی روسیه با آذربایجان در کنار موافقت ضمنی ارمنستان نشان از بی‌اعتنایی همه شرکای تهران به خط قرمز فرضی آن است. به هر حال مواضع تهران علیرغم اصرارش به حفظ وضع موجود محلی از اعراب نخواهد داشت و طبق معمول نظاره‌گر تغیبر وضعیت از جمله ایجاد خطوط مواصلاتی آزربایجان و نخجوان خواهد شد.
فرزاد ۰۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۰:۵۳
جناب آقای دکتر کاظمی به عنوان یک آذربایجانی که اطلاعات دقیقی از قفقاز دارند؛ ازمعدودکارشناسانی بودن که دقیقترین و بهترین تحلیلها رو از وقایع قفقاز واهداف بازیگران این منطقه به مخاطبان ارائه کردن.ولی متاسفانه همیشه یک حقیقت آشکار در نوشته های ایشان ناگفته میماند واون اینکه ما در قفقاز علاوه بر ترکیه با روسیه هم سده هاست که تضاد منافع داریم.ولزومی نداره همه ی فعالیتهای ما در قفقاز با روسیه هماهنگ بشه.خوشبینی و اعتماد به روسیه در قفقاز برای منافع ملی ما سم مهلک هست.ما در قفقاز و مشخصا ارمنستان ؛بیشترین اشتراک منافع و همکاری رو میتونیم با هند و فرانسه داشته باشیم.
خسرو ۰۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۳:۳۴
فارغ از اینکه کریدورها چقدر واقعی هستند و کاربردشان چقدر هست با فرض اینکه کریدور زنگه زور ، واصل کریدور میانی شرق و غرب است و در واقع کالاهای چین و آسیای شرقی را به اورپا می‌برد چند سوال مطرح می‌شود چرا چین ( متحد استراتژیک ایران و صاحب قرارداد ۲۵ ساله )از اراضی وسیع ایران برای حمل ونقل استفاده نمی کند ؟ چرا روسیه اینقدر به آذربایجان نزدیک می‌شود؟ ( بااینکه سیاستمداران ایرانی و استاد احمد کاظمی ارمنستان را میپسندند) چرا ایران به همکاری نظامی ارمنستان با آمریکا بی تفاوت است ؟ با توجه به اینکه ۷۰درصد مردم آذربایجانی اصل شیعه در داخل مرزهای ایران و تبعه ایران هستند ، جایگاه طبیعی ایران بودن در کنار آذربایجان نیست؟ بهتر نیست برای بی اثر کردن کریدور زنگه زور ، کریدور ارس را با شرایط خیلی بهتر و آزادتر راه اندازی کنیم ؟
مرگ بر دشمن آذربایجان ۰۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۳:۵۷
چهار سال است آذربایجان پیروزی پشت پیروزی کسب می‌کند. همه دشمنانش را ناک اوت کرد. خسته نشدید از بیهوده گویی ؟
به پروفسور بالتازار ۰۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۴:۱۴
اولا معلوم نیست، واقعا اینها تورک هستند یا اینطور تبلیغ کرده‌اند. یک زمانی می‌گفتند جواد طباطبایی هم تورک و تبریزی الاصل است، در حالیکه چنین نبود و فقط با تکرار دروغ همچین باوری را جا انداخته بودند. دوماً پانفارس بنابه رهنمود اربابان آنگلوساکسون خود، برای حفظ ظاهر و برائت از اینکه هیچ دشمنی با تورک‌ها ندارد، همیشه دنبال مانقورد کردن و سپس استفاده از خود تورک‌ها علیه یکدیگر عمل کرده است. و در آخر باید گفت که احمد کاظمی و امثالهم افرادی مستقل با نظرات مخصوص خود نیستند، اینها سخنگو و به اصطلاح تئوریسین‌های تشکیلات‌هایی هستند که کاظمی‌ها را در ویترین و برای بیان نظراتشان استخدام کرده‌اند.
علی ۰۱ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۵:۰۸
مخالفان دهلیز زنگه زور ، از آن به عنوان دالان تورانی یاد می کنند و مدام می گویند با این کار کشورهای تورک منطقه به هم وصل می شوندسوالی که مطرح است این که اگر این دالان منجر به وصل این کشورها هم شود چه خطری برای به خصوص کشور مادارد که با هر هزینه ای می خواهند جلو آن را بگیرند.بخش وسیعی از کشور ایران تورک هستند و گشایش این دالان منافع بسیاری برای این مناطق ودر مجموع برای کل کشور خواهد داشت اگر به فرض محال مرز ارمنستان با ایران هم قطع شود مگر ما از این همسایگی چند ده کیلومتری جز ضرر چیز دیگری دیده ایم که می خواهید آن را با هر قیمتی حفظ کنید؟ ارمنستانی که پای نیروهای نظامی آمریکا را هم به مرز کشانده است و سانسور خبر تنها کاری است که حاکمیت انجام میدهدو آنها خیلی با شادی ونشاط به دامان غرب پناه برده اندپس بهتر است ایران ما حامی بومیان منطقه یعنی آذربایجان وکل کشورهای تورک منطقه باشد حتی به عضویت دولتهای تورک جدی نگاه کند چون آینده در دست بومیان منطقه خواهدبود.
مجتبی ۰۲ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۷:۲۹
روس‌ها در سوریه با تروریست‌های ترکیه بدون اطلاع ایران و دولت سوریه به تفاهم رسیده بودند که از از مناطقی خروج شوند اما سردار سلیمانی با پافشاری سه روزه تروریست‌های را مجبور به آزادی گروگانها و اسیران نیروهای سوری و مردم سوریه کرد و امروز ایران نیاز به همان مرد میدان سیاست دارد و هم روس‌ها و باکویی ها میداند اگر اراده و نظر ایران تامین نشود یا خطوط قرمز ایران نادیده گرفته شود نه راه و نه کریدوری میماند
حامد ۰۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۷:۰۹
ترکیه و روسیه همواره رقیب و دشمن ایران بوده اند. نوچه آنها یعنی علیف هم با وجود لبخندهایش در حال خرید سلاح بیشتر از اسراییل و صدور نفت و گاز به صهیونیستها برای کشتار و ترور بیشتر است. متاسفانه با توجه به نفوذ پانترکیسم و تجزیه طلبی ترکی در رسانه های داخلی، آنها می‌خواهند به بهانه روابط ارمنستان با آمریکا و فرانسه که قبلا شکل گرفته، ایران را عملا در مقابل زنگه زور جعلی خلع سلاح کنند. ایران باید روابط استراتژیک و طولانی مدت و امنیتی با ارمنستان برقرار کند و به هیاهوی پانترکها توجهی نکند. اینها همانهایی هستند که می‌گفتند پیروزی باکو در قره باغ به نفع ماست ولی فردای پیروزی علیف رانندگان ایرانی را دستگیر کرد، خطوط جاده ای را به روی ما بست، اموال ایران را توقیف کرد، و همراه با ترکیه شروع کردند به بلغور کردن جعلیات در مورد زنگه زور. حالا همان پانترکها باز هم با وقاحت دارند نظر می‌دهند! روسیه هم فعلا در اوکراین گیر کرده و به هر ریسمانی دست می‌اندازد. آنها قابل اتکا نیستند.