درباره جنگی که علیه کشورمان شد

جنگ هسته ای یا جنگ تمدنی؟

۰۹ تیر ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۳۶۶۳ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: ماندانا تیشه یار
ماندانا تیشه‌یار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: راست است که تعارض میان اسراییل با کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، بیش از آنکه تعارض سیاسی و نظامی باشد، ریشه در بنیان های هویتی این جوامع دارد. از پایان جنگ جهانی دوم، دعوا در منطقه ما نه بر سر «زمین»، بلکه بر سر «هویت سرزمینی» بوده است. اسراییل به عنوان نماد تمدن غربی در این منطقه از جهان، کوشش بسیار کرده تا جایی برای خود پیدا کند. و اگرچه گاه با جنگ و گاه با گفت‌وگو توانسته برخی دولت ها را با خود همراه و برخی دیگر را در برابر خود بی تفاوت سازد، اما همچنان در یافتن پایگاهی میان مردمان جوامع گوناگون ناکام مانده است.
جنگ هسته ای یا جنگ تمدنی؟

دیپلماسی ایرانی: پنج روز است که اسراییل و ایران دست از حمله نظامی به یکدیگر کشیده اند. اگرچه شرایط ناپایدار به نظر می رسد، اما امید است که جنگ شهرها بار دیگر گریبان شهروندان را نگیرد. اینک فرصتی فراهم شده تا به دلایل شکل گیری جنگی که از سال ها پیش انتظار آن می رفت، بیاندیشیم. آیا جدال میان اسراییل و ایران ریشه در برنامه های هسته ای ایران دارد؟ آیا اگر ایران این برنامه را نداشت و یا اگر برنامه هسته ایش را به کلی متوقف کند، جدال میان این دو به پایان می رسد؟ و یا باید ریشه اختلافات میان آنها را در عوامل دیگری جستجو کرد؟ 

راست است که تعارض میان اسراییل با کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، بیش از آنکه تعارض سیاسی و نظامی باشد، ریشه در بنیان های هویتی این جوامع دارد. از پایان جنگ جهانی دوم، دعوا در منطقه ما نه بر سر «زمین»، بلکه بر سر «هویت سرزمینی» بوده است. اسراییل به عنوان نماد تمدن غربی در این منطقه از جهان، کوشش بسیار کرده تا جایی برای خود پیدا کند. و اگرچه گاه با جنگ و گاه با گفت‌وگو توانسته برخی دولت ها را با خود همراه و برخی دیگر را در برابر خود بی تفاوت سازد، اما همچنان در یافتن پایگاهی میان مردمان جوامع گوناگون ناکام مانده است.

دشمنی جامعه ایرانی با این نماد غربی نیز به دوره پهلوی باز می گردد. اگرچه دولت ایران در آن هنگام روابط دیپلماتیک با اسراییل برقرار کرده بود، اما از کتاب های خاطرات به جا مانده از سیاستگذاران عصر پهلوی می توان دید که تا چه اندازه دولت در برابر واکنش های مردمی برای گسترش روابط با اسراییل محتاط بوده است. 

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، گفتمان تازه ای در سطح منطقه شکل گرفت که بر تمدن و هویت شرقی در برابر آنچه استعمار و امپریالیسم غربی خوانده می شد، پای می فشرد. و در این میان، اسراییل بار دیگر نماد تحمیل سیاست های غربی در میان ملت های مشرق زمین به شمار می آمد. 

در فضای پساجنگ سرد نیز اسراییل بیش از آنکه در جنوب جهان تعریف شود، هویت خود را در شمال جهان و در کنار قدرت های غربی بازشناخت. همین اختلافات فرهنگی و هویتی میان مردمان در خاورمیانه است که بارها و بارها به جنگ هایی منجر شده که یک سر آن اسراییل بوده است. 

به این ترتیب، می توان گفت که اگرچه ممکن است رهبران اسراییل گمان کنند که با به راه انداختن جنگ و حمله به تاسیسات هسته ای دیگر کشورها، می توانند امنیت فیزیکی برای خود فراهم نمایند، اما آنان بی تردید می‌دانند که امنیت هویتی و وجودی هرگز از این راه به دست نخواهد آمد. 

در دو هفته گذشته، علی‌رغم مواضع برخی دولت ها، پیام های فراوانی از دانشگاهیان کشورهای گوناگون جهان برای ابراز همدردی و همدلی با مردم ایران دریافت شده که خود گویای جهت گیری افکار عمومی جهان در قبال این جنگ است. اما در این میان، آنچه که توجه بیشتری را می طلبد، آن است که بسیاری از پیام های دریافت شده از دانشگاهیان حوزه تمدنی مشترک ما در سطح منطقه، از استانبول تا دهلی نو و از آستانه تا دوحه، بر چند نکته تاکید داشته اند؛ 

نخست آنکه گفته اند برای مردم ایران دعا می کنند که در امان و پیروز باشند. 

دوم آنکه، تاکید کرده اند که خبرها را مدام دنبال می کنند و توصیه می کردند که شهرهای بزرگ را ترک کنیم و به جاهای امن تر برویم. برخی حتی با مهربانی پیشنهاد دادند که در صورت ادامه جنگ، آماده اند که پذیرای دوستان ایرانی در کشور و خانه شان باشند. 

و سوم آنکه، در بسیاری از پیام ها، به ویژه از کشورهای منطقه فرهنگی نوروز، آشکارا به این نکته اشاره شده بود که آنان از ایران به عنوان نماد یک هویت تمدنی، که خود نیز به آن تعلق دارند، پشتیبانی می کنند. 

می‌دانیم که شعر و ادبیات بخش مهمی از فرهنگ حوزه تمدنی ما را شکل می دهد. در این روزها سروده های بسیاری از دوستان دانشگاهی در کشورهای گوناگون منطقه به دستمان رسیده است. برای نمونه یکی از آنها که سروده استادی اهل افغانستان و مقیم اروپا است را در اینجا به اشتراک می گذارم: 

تهران بانویی زخمی است
خواهرخوانده ی کابل
شعری خونین است
در دیوان دو هزار و پنجصد سال تمدن
و حکایت رزم و صبوری است 
در شاهنامه

تهران 
منشور کوروش است
خون آلوده در پنجه اهریمن جنگ
و پرسپولیس است
دلواپس چشم دوخته به فرداها

تهران قلب ماست
می تپد از لاهور تا کابل
از دوشنبه تا سمرقند
از بخارا تا بلخ
و از هرات تا اصفهان
تهران جان ماست.

در این سروده و در بسیاری دیگر از پیام های همدلانه که تا امروز به دانشگاه های ما رسیده، حمله اسراییل به ایران نه جنگی بر سر مسایل هسته ای و نه جنگی بر سر موضوعات ایدئولوژیک و مذهبی، بلکه جنگی میان تمدن ها بازنمایی شده است. پشتیبانی آمریکا و متحدین اروپایی اش از اسراییل، این باور را در میان بسیاری از دانشگاهیان کشورهای منطقه تقویت کرده که برای حفظ بنیان های فرهنگی و تمدنی خود، نیاز به همگرایی بیشتر با یکدیگر دارند. 

در این شرایط، به نظر می رسد ما، دانشگاهیان کشورهای آسیایی، از یکسو نیازمند بازشناسایی و گفت‌وگو درباره ارزش های فرهنگی و هویتی مشترک خود در چهارچوب تمدن های دیرینه سرزمین هایمان هستیم و از سوی دیگر، می توانیم به راه های گفتگو با دیگر تمدن ها برای برپایی صلح و امنیت پایدار بیاندیشیم. تضادهای تمدنی می توانند به جنگ منجر نشوند، اگر با استفاده از راه های گفتگو، دیپلماسی و به رسمیت شناختن تفاوت ها بتوانیم روش های مدنی تری برای تعامل بیابیم. 

در دهه ۱۹۹۰، هنگامی که هانتینگتون ایده برخورد تمدن ها را مطرح کرد، در میان نقدهای گوناگونی که از گوشه و کنار جهان برخاست، ابتکار «گفتگوی میان تمدن ها» از سوی سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور وقت ایران، در سازمان ملل مطرح شد و زمینه ای را فراهم آورد که سال ۲۰۰۱ به عنوان سال گفتگوی میان تمدن ها نامیده شود. امروز به نظر می رسد که راه برپایی ثبات در منطقه، بازگشت به همان ایده است. 

ماندانا تیشه یار

نویسنده خبر

دکترای روابط بین الملل از دانشگاه جواهرلعل نهرو هندوستان، عضو هیات علمی گروه مطالعات منطقه ای در دانشگاه علامه طباطبائی، عضو هیات علمی گروه مطالعات منطقه ای آسیای مرکزی و ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران اسرائیل ایران و اسرائیل حمله نظامی به ایران حمله اسرائیل به ایران جنگ ایران و اسرائیل ماندانا تیشه یار


( ۳ )

نظر شما :