رییس تیم کارشناسی مذاکرات هستهای تشریح میکند:
فرجام برجام؛ پیچیدگیها و ابتکارات حل پرونده هستهای
حمید بعیدی نژاد، مدیرکل امور سیاسی و امنیت بین الملل وزارت امور خارجه *
دیپلماسی ایرانی: بسیاری از اساتید حوزه روابط بین الملل اذعان کردند که مذاکرات هسته ای یکی از پیچیده ترین مذاکرات بین المللی معاصر است. در جامعه ایران و همین طور در افکار عمومی بین الملل، یک تلقی وجود دارد، مبنی بر اینکه توافق انجام شده حاصل توافق سیاسی بین ایران و ۱+۵ و محصول سازشی است که دو طرف پشت میز مذاکره با هم داشتند که می توانست اشکال مختلفی داشته باشد اما به این شکل در آمده است. چنین تفکری به توافق بسیار گمراه کننده است. لازم است به برخی چارچوب های بین المللی و حقوقی این توافق بپردازیم و مشخص کنیم که اینطور نیست. این توافق می توانست به هر صورتی درآید و اتفاقا به این صورت درآمده و فقط الزامات توافق سیاسی اعضا توانسته این توافق را شکل دهد. اولین موضوعی که باید به آن پرداخت به عنوان یکی از مهمترین عوامل پیچیده بودن این مذاکرات، چارچوب های حقوقی در زمینه مباحث هسته ای است یعنی فرض کنید اگر NPT، نظام پادمانی آژانس و پروتکل الحاقی را نداشتیم توافق ما می توانست به شکل دیگری در آید. توافق ما در چارچوبی در حال شکل گیری است که یک نظام عدم اشاعه سلاح هسته ای به نام NPT و یک نظام پادمانی داریم که سیستم نظارتی آژانس است و یک پروتکل الحاقی که در سال های بعد به این نظام ملحق شد. نظام عدم اشاعه سلاح هسته ای در سال ۱۹۶۸ منعقد شد. اولین بار در آستانه جنگ جهانی دوم کشور ایرلند ایده عدم گسترش سلاح های هسته ای را مطرح می کند، اولین کشورهایی که به سلاح هسته ای دست یافتند آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه و چین بودند و تا سال ۱۹۶۵ شاهد ظهور قدرت های هسته ای هستیم. این مساله در بعضی از کشورها ایجاد نگرانی کرد که دارندگان سلاح هسته ای به مراتب گسترش پیدا می کنند. پیش بینی کردند که اگر NPT منعقد نمی شد تعداد کشورهای دارنده سلاح هسته ای بیشتر می شد. پایه اول محدود کردن دارندگان سلاح های هسته ای به همان پنج کشور یعنی آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه و چین بود. دومین پایه این است که در ماده سه NPT فرض را بر این می گیرند که برنامه اتمی کشورهای غیرهسته ای عضو NPT تحت آژانس باشد و آژانس بتواند تضمین کند که این برنامه صلح آمیز باقی می ماند. ماده سوم تضمین می کند برنامه های صلح آمیز هسته ای ادامه پیدا می کند.
از سال ۱۹۷۰ که رسما NPT لازم الاجرا شد تا به امروز با چالش های بسیار زیادی در زمینه عدم اشاعه سلاح های هسته ای مواجه هستیم که اگر این تاریخچه را ندانیم و به فرازهای مهم آن توجه نکنیم در واقع توافق هسته ای هم با این ادبیات که در زمینه عدم گسترش سلاح های هسته ای شکل گرفته است به خوبی پیش نمی رود و چارچوب های سیاسی آن تضمین نمی شود. یکی از مهم ترین چالش های NPT این است که آیا این پنج کشور کماکان دارای سلاح هسته ای هستند یا تعداد آنها بیشتر شده است؟ اگر اعضای NPT بپذیرند که تعداد کشورهای دارنده سلاح هسته ای بیشتر از پنج کشور شده است آن پایه اول که همان محدود ماندن کشورهای دارنده سلاح به پنج کشور بود از بین می رود چون اساس NPT پنج عضو دارندگان سلاح هسته ای است، اما واقعیت جهان این است که بیش از ۵ کشور سلاح هسته ای داریم. هند، پاکستان و آفریقای جنوبی رسما خود را دارنده سلاح هسته ای می دانند. اسراییل هم سیاستی در نظر گرفته است که در روابط بین الملل به عنوان «سیاست ابهام» از آن یاد می شود، به این معنا که به صراحت اعلام نمی کند که سلاح هسته ای دارد یا نه؟ اما ادبیاتی که در حوزه سیاست بین الملل وجود دارد این است که اسراییل در حوزه سلاح هسته ای کلاهک های متعددی را تولید کرده است. کره شمالی هم رسما اعلام کرده که به سلاح های هسته ای دست پیدا کرده و آزمایش های متعددی را انجام داده است. بر اساس شرایطی که NPT اعلام می کند ۵ کشور دارای سلاح هسته ای هستند در حالی که چهار کشور نیز اعلام کرده اند به سلاح هسته ای دست پیدا کرده اند پس در اینجا بحث به رسمیت شناختن کشورهای دارای سلاح هسته ای مطرح می شود اما عده ای ممکن است این بعد را درک نکنند و اعلام کنند که فرقی نمی کند که دنیا آنها را به رسمیت بشناسد یا نه. در حالی که از منظر حقوق بین الملل و روابط بین الملل این مسأله تفاوت دارد. هند یکی از مخالفان اساسی NPT است. کشوری مثل هند یکی از قدرت های بزرگ منطقه ای است که جمعیت و منابع زیادی دارد و سلاح های هسته ای تولید می کند. پس چطور می توان هند را در قالب این وضعیت قرار داد؟ هند با وجود تمام قدرتی که در دنیا دارد اما در اجلاس های NPT به صراحت در تمام مصوبات آمده که از هند، پاکستان و اسراییل می خواهیم به عنوان غیردارندگان سلاح هسته ای به NPT ملحق شوند. NPT بیشترین تعداد عضویت را در میان معاهدات بین المللی بعد از منشور ملل متحد دارد، اما به عنوان زیربنای عدم اشاعه سلاح های هسته ای توسط این چند کشور مورد چالش قرار گرفته است. تا این کشورها چالش خود را با NPT حل نکنند نمی توانند در نظام بین الملل رابطه ای عادی داشته باشند. هند اعلام کرده به هیچ وجه NPT را به رسمیت نمی شناسد؛ از سوی دیگر تمام کشورها به غیر از این چند کشور اعلام می کنند هند باید به عنوان یک کشور غیرهسته ای به NPT ملحق شود. هند یا پاکستان چطور می توانند این خواسته جهانی را نادیده بگیرند؟ ماده سه NPT تمام کشورها را موظف کرده توافقی را با آژانس تحت عنوان نظام پادمانی امضا کنند و برنامه های خود را تحت نظارت پادمان انرژی هسته ای قرار دهند. مسوولیت اینکه برنامه های چه کشوری در دنیا صلح آمیز است یا نه به آژانس بین المللی انرژی اتمی واگذار شده است و وقتی وارد نظام عدم اشاعه سلاح های هسته ای شوند پذیرش پادمان های آژانس جزو لاینفک این نظام عدم اشاعه به شمار می آید. از سال ۱۹۷۰ که ایران عضو آن شد نظام پادمانی آژانس اجرا شد ولی امروز برنامه های پادمانی آژانس با چالش هایی مواجه است و به دلیل اینکه نظام سنتی آژانس کفایت نمی کرد. پروتکل الحاقی تدوین شد که دسترسی های بیشتری را در اختیاز آژانس قرار دهد تا بتواند قضاوت نهایی درباره اینکه برنامه های کشورها صلح آمیز است یا نه را انجام دهد.
ایران تنها کشور عضو NPT بوده که درصدد نیست خود را از گروه کشورهای غیر هسته ای به گروه کشورهای دارنده سلاح های هسته ای جا به جا کند. کشور ما توانسته تمام عوامل توسعه انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز را محقق کند. کشورهایی که اصولا به دنبال غنی سازی رفتند کشورهایی بودند که به دنبال کسب توانمندی سلاح های هسته ای بودند. از جمله هند، پاکستان و آفریقای جنوبی اما ایران تنها کشوری است که با وجود اینکه به تعهدات خود به عنوان یک کشور غیردارنده سلاح هسته ای تاکید می کند، توانسته به تمام برنامه های صلح آمیز هسته ای دست پیدا کند و مدلی را به دنیا ارائه می کند که درخصوص آن تحقیقات وسیعی در حال شکل گیری است. کشوری که بتواند غنی سازی را انجام دهد اما غیردارنده سلاح هسته ای باقی بماند، یک مدل جدید است. آنها همواره در طول مذاکرات به ما اعلام می کردند که پذیرش غنی سازی شما برای ما کار آسانی نیست چون مدلی که شما ارایه می کنید مدل جدیدی است که ما آماده نیستیم آن را شناسایی کنیم؛ آنها غنی سازی را حوزه خط قرمز می دانند، چون فکر می کنند هر کشوری که وارد حوزه غنی سازی می شود به دنبال کسب سلاح است و این کار ساده ای نبود که به آنها بگوییم ما هم غنی سازی و هم صلح آمیز بودن را می خواهیم.
مساله سابقه در نظام بین الملل بسیار مهم است؛ یعنی اگر بتوان یک سابقه ایجاد کرد می توانید یک فضای جدید ایجاد کنید. آنها نگران بودند که موضوع ایران بتواند در نظام بین الملل یک سابقه ایجاد کند پس به ما می گفتند که ما در عبارت پردازی هایی که ایجاد می شود بسیار مراقب خواهیم بود تا به هیچ وجه چنین سابقه ای را ایجاد نکنیم، مبنی بر اینکه کشور دیگری هم به ما بگوید که غنی سازی ایران را پذیرفتید پس باید غنی سازی ما را هم بپذیرید.
این توافق یک متن بسیار متقن و پیچیده و حاصل هزاران ساعت کار کارشناسانه است. کسانی به مذاکرات می آمدند که عالی ترین تخصص ها در طراحی و ساخت راکتور تحقیقاتی داشتند. ما ساعت ها با آنها مذاکره کردیم که نیروگاه آب سنگین اراک باید حفظ شود در حالی که عده زیادی در داخل اعلام کردند که آب سنگین تبدیل به آب سبک شده است. از نگاه حقوق بین الملل، مذاکرات ما با آژانس بین المللی انرژی اتمی، مذاکرات بسیار پیچیده ای بود که روندهای خاص خود را می طلبید و فقط بحث دانستن زبان نبود، بلکه هر کدام اطلاعات خاص خود را داشت و جمهوری اسلامی ایران هم برای اولین بار وارد این مذاکرات شد و توانست پا به پای پیچیده ترین مذاکرات بین المللی حرکت کند که نتیجه آن بسیار افتخارآمیز است.
پیچیدگی مذاکرات ایران به دلیل ابعاد سیاسی و منطقه ای کشور ما بود. تاریخچه منطقه ای ایران را که نگاه کنید یک جنگ بزرگ با عراق داشتیم، تحولات منطقه ای به سمتی رفته است که کشوری مثل عربستان سعودی، ایران را تهدیدی برای جاه طلبی های خود در منطقه می داند. همچنین رابطه ایران و اسراییل خصمانه است و ایران هیچگاه اسراییل را به رسمیت نشناخت و کشوری که با اسراییل درگیر شود با آمریکا درگیر خواهد شد. ایرانی که انقلاب کرد اما در جنگ عراق سرافراز بیرون آمد و روزبه روز قدرتمندتر شد. کشورهای دیگر هم هر کدام می خواستند از این فضا استفاده کنند و نظام جمهوری اسلامی سقوط کند، بنابراین ایران با این شرایط و فضا وارد مذاکرات شده بود. آمریکا می دانست اگر این توافق حاصل شود قطعا جایگاه ایران در منطقه ارتقا پیدا می کند بنابراین آنها نمی خواستند این توافق به نتیجه برسد.
عنصر چهارم مسأله اهمیت بسیار زیاد این مذاکرات از منظر رسانه ها و افکار عمومی است. در دنیا مذاکرات زیادی صورت می گیرد اما کدام روزنامه نگاران پشت در اتاق مذاکرات، دوربین های خود را مستقر می کنند و هر حرکتی از مذاکرات را در عالی ترین سطح ممکن ثبت و ضبط می کنند و پوشش خبری می دهند. اینها فقط بحث تبلیغات نیست وقتی مذاکرات در این حد قابل توجه است حساسیت های زیادی را به مذاکرات تحمیل می کند. گویا در آخرین روز مذاکرات در وین، انتظاری در ایران بود که مثلا تا ظهر قرار است تفاهم شود بنابراین تعداد بیشماری تماس از ایران گرفته می شد که چرا مذاکرات اعلام نمی شود. آیا در این زمینه مشکلی به وجود آمده است و عده ای هم خوشحال بودند که مذاکرات به نتیجه نرسیده است!
هم من و هم دکتر ظریف بارها اعلام کردیم که به خاطر تحریم ها پای میز مذاکره نرفتیم و بارها به طرف مذاکره کننده گفتیم اگر مسأله راکتور آب سنگین حل نشود و اگر میلیاردها دلار هم به ایران دهید ایران پای توافق را امضا نمی کند. آنها هم فکر می کردند ایران به خاطر تحریم ها درخواست مذاکره کرده است، اما ما به آنها گفتیم که به هیچ وجه نیامده ایم برنامه هسته ای خود را بفروشیم که برای ما قیمت تعیین می کنید. البته برداشته شدن تحریم ها یکی از اصولی ترین خواسته های ما بود که بحمدالله محقق شد.
*متن سخنرانی در نشست تخصصی با عنوان فرجام برجام؛ نگاهی از درون به مذاکرات هسته ای، انجمن ایرانی روابط بین الملل در دانشگاه علامه طباطبایی
انتشار اولیه: شنبه 3 بهمن 1394 / انتشار مجدد: یکشنبه 11 بهمن 1394
نظر شما :