ارزیابی دیدار نخستوزیر اسرائیل و رئیسجمهور آمریکا
نتانیاهو برای بقای خود هر کاری میکند، حتی حمله به ایران
دیپلماسی ایرانی: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل برای گفتوگو با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده روز یکشنبه ۱۴ بهمن راهی واشنگتن شد. به گزارش شرق، نتانیاهو، نخستین مقامی است که پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ با او دیدار کرد. پیش از این ملاقات و به نوشته سیانان گفته شده بود که موضوعات مختلفی از جمله مسئله هستهای و تنش بین ایران و اسرائیل، ادامه آتشبس در غزه و لبنان، طرح صلح ابراهیم، حوادث سوریه و بهویژه مسائل کردی در آن کشور، روابط ترکیه و اسرائیل و احتمالا چگونگی برخورد با حوثیهای یمن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. آخرین دیدار بنیامین نتانیاهو با دونالد ترامپ در میانه تابستان امسال در جریان سفر نخستوزیر اسرائیل به آمریکا بر اساس دعوت کنگره در دولت جو بایدن انجام شد. در آن سفر، ترامپ بهعنوان نامزد نهایی جمهوریخواهان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا قرار داشت که در اقامتگاه شخصی خود در فلوریدا در دیدار با بنیامین نتانیاهو گفت اگر «او در قدرت مانده بود، جنگ غزه و ربودن شهروندان اسرائیلی رخ نمیداد».
شبکه کان دوشنبهشب اعلام کرد که دونالد ترامپ و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه وی در امور خاورمیانه مصمم به تداوم و تکمیل توافق آزادی اسرا برای پایاندادن به جنگ غزه هستند. اما گفته میشود که نتانیاهو تصمیم دارد مذاکرات مرحله دوم تبادل اسرا را تا دیدار با دونالد ترامپ به تعویق بیندازد. در این باره مذاکرات مرحله دوم قرار بود روز دوشنبه از سر گرفته شود، اما نتانیاهو دستور داد تا پیش از دیدارش با ترامپ، هیئتی به قطر فرستاده نشود.
البته بنیامین نتانیاهو در آستانه سفر خود در جمع خبرنگاران به موضوعاتی مانند مقابله با حماس و بازگرداندن شهروندان ربودهشده اشاره کرد و افزود «همکاری با ترامپ میتواند امنیت اسرائیل را تقویت کند». با این حال اکنون دو روایت از سفر بیبی به آمریکا وجود دارد. در همین باره و به گزارش رویترز، اگرچه طیفی این سفر زودهنگام را بهعنوان نشانهای از حمایت دونالد ترامپ از نخستوزیر راستگرای اسرائیل تلقی میکنند، اما روزنامه عبری «تایمز اسرائیل» باور دیگری دارد و با اذعان به جایگاه و موقعیت بسیار خطیر بیبی، سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن را در مقام اولین میهمان خارجی ترامپ، یک فرصت برای موقعیت شکننده او در عرصه سیاسی اسرائیل میداند. چون نتانیاهو در دوراهی حفظ همراهی جناح تندروی ائتلاف و اجرای آتشبس مورد تأکید ترامپ، سرگردان شده است.
روایت مختلف ترامپ و بیبی از ایران
در پیوست سفر نتانیاهو به اسرائیل، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری روز دوشنبه ۱۵ بهمن درباره ملاقات نتانیاهو و ترامپ عنوان کرد «این سفر بین دو طرف از مدتها قبل برنامهریزی شده بود و در مورد آن صحبت میکردند. ما سعی میکنیم به موضوعات و مسائل خودمان تمرکز کنیم». او افزود «در عین حال بازتاب چنین رفت وآمدهایی را با دقت رصد خواهیم کرد». البته پیش از دیدار نخستوزیر اسرائیل و رئیسجمهور آمریکا، به ادعای تایمز اسرائیل، موضوع ایران، یکی از مواردی است که ممکن است به اختلاف میان ترامپ و نتانیاهو منجر شود. چراکه بیبی به حمایت کاخ سفید از حمله نظامی به برنامه هستهای ایران همچنان امیدوار است. اما باید توجه داشت، اگرچه ترامپ دیدگاه مثبتی نسبت به ایران ندارد و احتمالا تحریمهای حداکثری خود را افزایش خواهد داد، اما به نظر نمیرسد خواهان جنگ باشد. به خصوص در شرایطی که شکلگیری سیاستهای داخلی و خارجی او هنوز در ابتدای راه است و مشخص نیست.
هرچند که تا لحظه تنظیم این مصاحبه، گزارشی درخصوص خروجی دیدار دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو یا نشست خبری مشترک آنها منتشر نشد، اما در گفتوگویی با محمد ایرانی به تحلیل و ارزیابی دقیقتر از دستورکارهای این دیدار پرداختهایم. البته به باور سفیر ایران در کویت، لبنان و اردن دیدار نخستوزیر اسرائیل با رئیسجمهور آمریکا مهم است. چراکه به گفته این دیپلمات ارشد کشورمان، موضوع روابط نتانیاهو و ترامپ محل بحث و تأثیر بر بسیاری از معادلات خاورمیانه و مشخصا ایران خواهد بود. آنچه در ادامه میخوانید ماحصل گپ و گفت با تحلیلگر غرب آسیا و جهان عرب است.
جناب ایرانی پیش از آنکه وارد ارزیابی سفر بیبی به آمریکا و دیدارش با دونالد ترامپ شویم، میخواهم تحلیل شما را از نگاه غایی دولت دوم دونالد ترامپ درباره تحولات خاورمیانه و اسرائیل بدانم. چون از یک سو ترامپ، طی حکمی هشدار داده که حامیان حماس از آمریکا اخراج خواهند شد. ضمن آنکه از اردن و مصر خواسته که پذیرای فلسطینیان باشند. با این حال و در سوی دیگر با فشار دونالد ترامپ، نتانیاهو تن به آتشبس با حماس داد و همزمان شاهد آن هستیم که ترامپ با انتخاب استیو ویتکاف به عنوان فرستاده ویژه امور خاورمیانه سعی در پایاندادن به تنش و درگیری در خاورمیانه دارد. از سوی دیگر طیفی از ناظران معتقدند که ترامپ برخلاف سایر رؤسای جمهور آمریکا، وابستگی حزبی و حتی به طریق اولی، حرفشنوی از برخی لابیها مانند لابی آیپک ندارد و با استقلال رویه بیشتری عمل خواهد کرد. در میان این تناقضات نگاه ترامپ به خاورمیانه چیست؟
واقعاً دونالد ترامپ، هم در دولت اول و هم در دولت جدید خود به وضوح نشان داده که فردی غیرقابل پیشبینی است و مجموعهای از این تناقضات هم بر عدم پیشبینی سیاست و نگاه غایی دونالد ترامپ، نه درخصوص اسرائیل و خاورمیانه، بلکه در همه موضوعات صحه بیشتری میگذارد. اما همانطور که گفتید، اظهارنظرهایی که اخیرا دونالد ترامپ درخصوص منطقه خاورمیانه کرده است که تا حدودی هم به ما مربوط میشود، اظهارنظرهایی بوده است که از جنس اظهارنظرهای حزبی یا وابستگی به لابی آیپک نیست. چون اگر به گذشته رجوع کنیم، مواضع احزاب جمهوریخواه در قبال منطقه خاورمیانه و ایران کاملا تندتر بود و همین نگاه تند در مورد آینده فلسطین و اسرائیل، طرح دودولتی و مسائل اینچنینی مطرح شده است. اما دونالد ترامپ با ادبیات جدید به دنبال طرح مباحث جدید است.
با این اوصاف واقعا میتوان از دل این تناقضات به درک بهتری از نگاه غایی ترامپ رسید؟
عرض کرد واقعا دونالد ترامپ بازیگر جدیدی است که ادبیات جدیدی دارد و طرحهای جدیدی هم مطرح کرده است و در عین حال ویژگیهای خاص خود را دارد که او را متفاوت از سایر رؤسای جمهور آمریکا میکند. چون همانطور که گفتید و من هم تأکید کردم، او وابستگی حزبی سفت و سختی هم ندارد. یعنی به شکل پررنگ، مقید به روابط حزبی نیست که از این طریق بتوانیم به تحلیل گفتمان او بپردازیم. به همین دلیل واقعا میتوان برداشتهای متفاوت، مختلف و حتی متضادی از گفتهها و رفتارهای ترامپ داشت. از یک سو برخی معتقدند که ترامپ به دنبال ترسیم چهره قلدرمآبانه از خود است و سعی دارد در محیط بینالملل، امتیازاتی را به نفع آمریکا و حاکمیت ملی ایالات متحده کسب کند. اما در مقابل طیفی هم معتقدند که دونالد ترامپ به عنوان یک رئالیست، خوانش اقتصادی و تجاری از مناسبات بینالملل دارد. لذا وی به دنبال درگیری، جنگ و تنش نیست و صرفا میخواهد منافع اقتصادی و تجاری آمریکا را ارتقا دهد و در یک کلاننگاه، به دنبال تقابل با چین خواهد بود. به همین دلیل است که واقعا نمیتوان ارزیابی صددرصدی از نگاه غایی ترامپ درخصوص پروندهها و تحولات بینالملل و مشخصا موضوع خاورمیانه و اسرائیل داشت و هر تحلیلی میتواند در یک سطح نزدیک به واقعیت باشد و در سطح دیگر، اختلاف معناداری با نگاه و عملکرد ترامپ پیدا کند.
شاید این سؤال عجیب باشد، ولی برخلاف این همه تأکید بر اهمیت دیدار بیبی و نتانیاهو واقعا باید سفر نخستوزیر اسرائیل، نتانیاهو و مذاکراتش با رئیسجمهور آمریکا را مهم دانست؟
نه، اتفاقا این سفر و دیدار صورتگرفته اهمیت خاص خود را دارد؛ اینکه به فاصله دو هفته بعد از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، شاهد سفر نتانیاهو به آمریکا و دیدارش با ترامپ بودیم، واقعا مهم است.
چرا؟
چون اکنون موضوع روابط نتانیاهو و ترامپ محل بحث بسیار است. فراموش نکنیم در روزهای منتهی به روی کار آمدن ترامپ شاهد آتشبس بین اسرائیل و حماس بودیم که در محافل غربی سروصدای بسیاری به پا کرد و عمده تحلیلگران معتقد بودند با فشار غیرمستقیم دونالد ترامپ، نتانیاهو مجبور شد این آتشبس را بپذیرد. لذا باید این سفر را در ترسیم روابط دو طرف، چه در سطح مناسبات اسرائیل و آمریکا و چه در مناسبات فردی ترامپ و نتانیاهو جدی تلقی کرد که میتواند ریلگذار اتفاقات و تحولات بعدی، حتی در کل منطقه خاورمیانه باشد.
با این حال برخی رسانهها، حتی رسانه عبری تایمز اسرائیل هم پیش از انجام دیدار دو طرف، معتقد بود که مناسبات شخصی نتانیاهو و ترامپ مانند دولت اول او (ترامپ) نیست و اکنون سطحی از اختلافات بین دو طرف وجود دارد که میتواند روی مناسبات، توافقات و مذاکرات در آینده اثرگذار باشد. برداشت شما چیست؟
بله اینگونه تصور میشد که ادبیات و نگاه نتانیاهو و دونالد ترامپ درخصوص تحولات منطقهای و به خصوص منازعات اعراب و اسرائیل تا حد بسیار زیادی شبیه هم باشد و این مناسبات و این قرائت دو نفر تا جایی نزدیک به هم بود که طیفی معتقد بودند نتانیاهو ادامه کاراکتر سیاسی ترامپ در منطقه خاورمیانه است. اما در دوره جدید به نظر میرسد وضعیت را باید متفاوت دید. چون گفتهها و مواضع جدید دونالد ترامپ با یک ادبیات تازه و طرح مباحث نوین گویای آن است که سطحی از اختلافات بین او و نتانیاهو شکل گرفته است و برخلاف برخی ارزیابیها، نگاه این دو به شکل صددرصدی بر هم منطبق نیست و در مواردی، حتی با هم اختلاف جدی و ضدیت دارند. به همین دلیل باید تجدید نظر در روابط ترامپ و نتانیاهو انجام شود.
ولی این اختلاف نظر در کلانروایت ترامپ درخصوص اسرائیل اثرگذار نیست و صرفاًموضوع شخصی با نتانیاهوست؛ درست است؟
بله. اگرچه در دولت اول ترامپ، مواضع و برخی تصمیماتش حواشی و جنجالهای زیادی در منطقه خاورمیانه ایجاد کرد. اما وضعیت اکنون قدری متفاوت است. ما در دولت اول ترامپ دیدیم که آمریکا سفارت خود را از تلآویو به بیتالمقدس تغییر داد که به معنای آن بود که ایالات متحده اکنون بیتالمقدس را پایتخت اسرائیل میداند. از طرف دیگر موضوع انتقال فلسطینیان به خارج از فلسطین در دولت اول ترامپ مطرح شد.
در نشست سهروزه منامه در دولت اول ترامپ این پروژه به شکل جدی مطرح بود؟
بله، اما اکنون دولت دوم دونالد ترامپ نشان داده که با رویکرد جدیدی نسبت به اسرائیل عمل خواهد کرد. دونالد ترامپ به دنبال فراهمکردن زمینه برای طرحها و رویدادهای بزرگتری است.
به چه معنا؟
به این معنا که اگرچه در روزهای منتهی به بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید با فشارهای غیرمستقیم او نهایتا بنیامین نتانیاهو مجبور شد آتشبس با حماس را بپذیرد، اما دونالد ترامپ طرحهای بزرگتری برای منطقه در نظر دارد.
چه طرحهایی؟
مثلا عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل. مخصوصا دونالد ترامپ به دنبال ادغام اقتصاد اسرائیل در اقتصاد منطقه خاورمیانه است. پس نگرشهای کلانتری مدنظر دونالد ترامپ است که درست در تعارض با تلاش بنیامین نتانیاهو برای شروع مجدد جنگ در غزه است. البته این را هم باید گفت که هرچند دونالد ترامپ به دنبال توقف همیشگی درگیری در منطقه خاورمیانه و فلسطین است. اما او سعی دارد که طرحهای کلان خود را پیاده کند. به بیان دیگر تلاش ترامپ برای پایاندادن به جنگ در خاورمیانه به معنای صلح و پذیرش طرح دودولتی بین فلسطین و اسرائیل نیست. یعنی نباید با قرائت انساندوستانه به آن نگاه کرد. بلکه ترامپ به دنبال یک اسرائیل بزرگتر و قویتر است. چون از یک طرف میخواهد فلسطینیان را به خارج از فلسطین کوچ دهد. از طرف دیگر به دنبال تکمیل عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل است و همچنین سعی دارد تجارت اسرائیل را با تجارت کشورهای منطقه ادغام کند.
پیرو آنچه گفتید، اتفاقا برخی معتقدند توافق آتشبس بین حماس و اسرائیل شکننده است و سعی دارد در دیدار با ترامپ، او را متقاعد به آغاز مجدد درگیریها در غزه کند. بهویژه آنکه حزب راست افراطی «قدرت یهود»، در اعتراض به تصویب توافق آتشبس در کنست از ائتلاف خارج شد و حزب «صهیونیسم مذهبی» نیز همچنان تهدید میکند که اگر نتانیاهو بلافاصله پس از پایان مرحله اول توافق آتشبس، بار دیگر جنگ را آغاز نکند، دولت را سرنگون خواهد کرد. بن گویر از کابینه نتانیاهو خارج شد و اسموتریج هم صراحتا عنوان کرده درصورتیکه شاهد ازسرگیری جنگ در غزه نباشیم، از کابینه خارج میشود. شبکه کان هم دوشنبهشب اعلام کرد که دونالد ترامپ و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او در امور خاورمیانه، مصمم به تداوم و تکمیل توافق آزادی اسرا برای پایاندادن به جنگ غزه هستند. اما گفته میشود که نتانیاهو تصمیم دارد مذاکرات مرحله دوم تبادل اسرا را تا دیدار با دونالد ترامپ به تعویق بیندازد. دراینباره مذاکرات مرحله دوم قرار بود روز دوشنبه از سر گرفته شود، اما نتانیاهو دستور داد تا پیش از دیدارش با ترامپ، هیئتی به قطر فرستاده نشود. فارغ از دیدار انجامشده نخستوزیر اسرائیل و رئیسجمهور آمریکا، بی بی، ترامپ را متقاعد به جنگ خواهد کرد؟
نکات شما درست است و اتفاقا نتانیاهو تا لحظه آخر برای آتشبس، شدیدترین برخوردها و کشتار و جنایت را در فلسطین انجام داد و برخلاف فشارهای ترامپ، نتانیاهو اصلا تمایلی به آتشبس نداشت. بههمیندلیل نتانیاهو اکنون سعی میکند برای حفظ جایگاه و موقعیت و همچنین حفظ کابینه خود، جنگ در غزه را مجددا آغاز کند. اما دراینبین محدودیت و ملاحظه بزرگ نتانیاهو، آمریکاست؛ اینکه آیا دونالد ترامپ با آغاز مجدد جنگ در این باریکه موافقت میکند؟ چون بدون همکاری، حمایت و هماهنگی و چراغ سبز آمریکا نمیتوان متصور بود که اسرائیل بتواند جنگ در غزه را آغاز کند و همانطور که گفتم، ترامپ با پایاندادن به جنگ به دنبال طرحهای بزرگتری است.
یعنی اکنون نگاه استراتژیک ترامپ در مقابل نگاه تاکتیکی نتانیاهو قرار دارد؟
بله، البته نتانیاهو اکنون دو نگاه به جنگ غزه دارد. یا مجددا درگیریها را آغاز کند که کل فلسطینیان از این باریکه به دیگر مناطق بروند و سیطره کاملی برای منطقه داشته باشد و اصطلاحا حماس را به طور کامل نابود کند یا اینکه سعی میکند بعد از آتشبس، همین وضعیت جاری ادامه پیدا کند و مدیریت باریکه غزه را به دست بگیرد تا از این طریق حمایتهای تسلیحاتی و نظامی و اقتصادی و تجاری آمریکا حفظ شود و هم اینکه بتواند به شکل موازی، فشارهای دیپلماتیک را برای کوچاندن آوارگان فلسطینی به دیگر مناطق فراهم کند. البته دونالد ترامپ هم با این سناریو چندان زاویه ندارد، چون ترامپ هم سعی دارد از طریق کشورهایی مانند مصر و اردن، آوارگان فلسطینی به این کشورها کوچانده شوند.
در دیدار بی بی و نتانیاهو کدامیک قدرت متقاعدکردن طرف مقابل را دارد؟
واقعیت را بخواهید به نظر من وضعیت شکننده نتانیاهو بعد از آتشبس با حماس سبب شده که اکنون دونالد ترامپ ملاحظات جدیتری برای سرمایهگذاری روی آینده نتانیاهو داشته باشد.
پس به گفته شما اگر ترامپ در مقابل خواسته احتمالی نتانیاهو برای آغاز مجدد جنگ در غزه بایستد و در صورت خروج اسموتریج از کابینه و پیشتر هم خروج بن گویر، باید شاهد سقوط دولت نتانیاهو باشیم؟
وضعیت نتانیاهو در اسرائیل چندان مساعد نیست و اتفاقا با این سفر او به آمریکا و دیدارش با ترامپ، نتانیاهو میخواهد تدبیری برای حفظ جایگاه و موقعیت خود داشته باشد تا آن را به قدرت داخلی در اسرائیل ترجمه کند که بهرهبرداریهای خود را در اسرائیل داشته باشد.
به مهمترین موضوع مصاحبه، یعنی مسئله ایران برسیم که به اذعان برخی از کارشناسان و رسانهها مهمترین دستور کار نتانیاهو در سفر به آمریکا و دیدار با دونالد ترامپ خواهد بود. دراینبین برخی معتقدند که رئیسجمهور آمریکا اساسا تمایلی به هیچگونه تقابل و مواجههای با ایران ندارد، درحالیکه نتانیاهو سعی میکند واشنگتن را متقاعد به جنگ نظامی یا در یک سناریوی حداقلی، ضربه نظامی ذیل حمله به تأسیسات هستهای ایران بکند. ارزیابی شما دراینباره چیست؟ آیا شما اساسا قائل به برخورد نظامی هستید؟
اگر نتانیاهو احساس کند که برای بقای خود در صحنه سیاسی و قدرت نیاز به حمله و جنگ با کشوری مانند ایران دارد، حتما این کار را خواهد کرد... .
حتی بدون هماهنگی و چراغ سبز از سوی آمریکا؟!
حتی بدون هماهنگی با واشنگتن. البته باید این را در نظر گرفت که اگرچه برای عملیاتهای خارجی اسرائیل، نیازی به حمایت و چراغ سبز آمریکا وجود دارد. اما همه چیز در آمریکا محدود به ترامپ نیست. کانونهای قدرت موازی هم وجود دارند. ما اکنون در سنا و مجلس نمایندگان هم برخی از تندروها را داریم که موافق تقابل با تهران هستند. تأثیر لابیهای اسرائیلیها را هم نباید فراموش کرد. پس باز هم این هشدار را میدهم که اگر نتانیاهو احساس کند که میتواند با حمله به ایران بقای خود را در قدرت و صحنه سیاسی حفظ کند، این کار را انجام خواهد داد. البته در دیدار نتانیاهو و ترامپ، موضوعات مختلف دیگری هم وجود دارد که میتواند روی موضوع ایران اثرگذار باشد که یکی از آنها مسئله عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل است که قطعا میتواند دستاورد بزرگی برای ترامپ و نتانیاهو باشد. از طرف دیگر باید این را هم بگویم که صرفا موضوع جنگ نظامی نیست. شاید دونالد ترامپ و نتانیاهو در این دیدار به دنبال سناریوهای موازی باشند؛ یعنی نتانیاهو سعی داشته باشد که دونالد ترامپ را از هرگونه مذاکره و توافق احتمالی با ایران در آینده منصرف کند و همزمان موضوع کمپین فشار حداکثری و دیگر تحریمها را مجددا در دستور کار کاخ سفید قرار دهد.
با ارجاعی به مصاحبه قبلیتان با روزنامه «شرق» و ارزیابیای که از معادلات عادیسازی برای سال ۲۰۲۵ داشتید، به نظر میرسد یکی از محورهای اصلی دیدار ترامپ و نتانیاهو به این موضوع اختصاص داشت. واقعا پس از این نشست، ارزیابیتان در این زمینه چیست. آیا آنگونه که مطرح است، مهمترین دستور کار برای ویتکاف در حوزه خاورمیانه به عادیسازی روابط کشورهای عربی و مشخصا عربستان سعودی با اسرائیل بازمیگردد، چون به نظر میرسد ادعای اخیر دونالد ترامپ درباره کرانه باختری و نوار غزه و انتقال فلسطینیان به اردن و مصر ادامه همان مقوله معامله قرن و نشست سهروزه منامه در دولت اول او باشد؟
اینجا دو موضوع مطرح است؛ یکی عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل و دیگری عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل با فرمول مدنظر دونالد ترامپ است. اگر مواضع جدید دونالد ترامپ برای انتقال آوارگان فلسطینی به مصر و اردن و عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل در این فرمول جای بگیرد، به نظر میرسد که به نتیجه نخواهد رسید و اگر هم چنین دستور کاری برای ویتکاف تعریف شده باشد، نمیتواند موفق باشد.
*** به چه دلیل؟
چون این فرمول مدنظر دونالد ترامپ دقیقا در تعارض با خواستهها، انتظارات و گفتههای کشورهای عربی است. به هر حال حداقلی از شناسایی و به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی در جهان عرب مطرح است. پس اگر قرار است عادیسازی بین اعراب و اسرائیل شکل بگیرد، باید موضوع به رسمیت شناختن کشور فلسطینی و طرح دولتی اجرائی شود.
اما به نظر میرسد خود طرح دو دولتی هم در عمل محلی از اعراب نداشته باشد.
بله، طرح دو دولتی هم از نگاهی واقعبینانه و با توجه به معادلات جدید منطقه اجرائی نخواهد شد. نهتنها اسرائیل خود را مقید و متعهد به رسمیت شناختن کشور فلسطینی نمیداند، بلکه حتی از نظر زمینی و ژئوپلیتیک هم نمیتوان فضایی برای طرح دو دولتی متصور بود، چون وقتی از نظر سرزمینی و جغرافیایی شاهد یک وضعیت دوپاره هستیم که یک طرف کرانه باختری قرار دارد و طرف دیگر نوار غزه. نمیتوان شاهد کشور مستقل فلسطینی بود. موضوع دیگر، آوارگان فلسطینی خارج از کشور است که مسئله بازگرداندن آنها هم محور جدی برای طرح کشور فلسطینی خواهد بود. از همه مهمتر اختلاف نظرها درباره بیتالمقدس هم عملا تشکیل کشور فلسطینی را تحتالشعاع قرار خواهد داد و همه اینها درست در تعارض با گفتهها و مواضع جدید دونالد ترامپ درباره مسئله فلسطین است.
عربستان معادلات خود را دارد، غیرازاین است؟
مسئله عربستان و غیر عربستان نیست. همه کشورهای عربی، حداقلی به رسمیت شناختن کشور فلسطینی را ذیل طرح دو دولتی برای خود در نظر دارند. بههمیندلیل انتظار میرود که آمریکا و حتی اسرائیل هم این حداقلها را برای به رسمیت شناختن غزه و کرانه باختری بیتالمقدس در دستور کار قرار بدهند و اصطلاحا همان طرح نیمبند دو دولتی اسرائیلی-فلسطینی اجرائی شود. حالا اینکه از نگاه کشورهای عربی اهمیتی ندارد که فلسطینیان چه امتیازاتی به دست بیاورند یا چه امتیازاتی از دست بدهند، اما اصل تشکیل کشور فلسطینی مهم است. دراینمیان دونالد ترامپ از اساس مخالف تشکیل کشور فلسطینی است. وقتی از مصر و اردن درخواست میکند که پذیرای فلسطینیان باشند، به این معناست که او اعتقادی به طرح دو دولتی ندارد. حالا چالش اساسی هم مخالفت کشورهای عربی و بهویژه دو کشور مصر و اردن با این درخواست جدید دونالد ترامپ است که صراحتا مخالفت خود را با هرگونه کوچاندن، انتقال یا مهاجرت اجباری آوارگان فلسطینی اعلام کردهاند. بهویژه اردن. البته اردنیها نه به خاطر موضوع آرمان فلسطین، بلکه برای منافع و امنیت ملی خود اساسا موافق پذیرش آوارگان فلسطینی، چه از کرانه باختری و چه از نوار غزه نخواهند بود، چون با پذیرایی از این میزان فلسطینی، معادلات جمعیتی و اجتماعی در اردن به هم میخورد.
حالا خودتان هم سفیر در اردن بودهاید، ولی به نظر میرسد علاوه بر مسئله چالشهای جمعیتی و اجتماعی، موضوع مهمتر ناظر به مشکلات اقتصادی، معیشتی و همچنین امنیتی است. همین الان هم ملک عبدالله دوم با یک وضعیت شکننده و اقتصاد رو به زوال در اردن مواجه است؟
بله، واقعا مسئله حضور فلسطینیان در اردن همواره بهعنوان یک تهدید امنیتی محسوب میشود و اکنون مسئله انتقال آوارگان فلسطینی به اردن، آنگونه که ترامپ میخواهد، یک خط قرمز خواهد بود... .
اهرم فشار ترامپ را چگونه ارزیابی میکنید؟ فعلا در حکمی شاهد توقف کمکهای خارجی بودیم و دراینمیان مصریها مستثنا شدهاند، ولی آیا واقعا دولت دوم ترامپ میتواند با این اهرم فشار، هم قاهره و هم امان را وادار به پذیرش فلسطینیان کند؟ چون به نظر میرسد که ملک عبدالله دوم و عبدالفتاح السیسی، مرد مقابله و مواجهه با ترامپ نباشند.
نکات شما کاملا درست است و اگر ملک عبدالله دوم و عبدالفتاح السیسی به واسطه فشارها و ترس از قطع کمکهای خارجی ترامپ مجبور شوند پذیرای آوارگان فلسطینی باشند، نوعی خودزنی کردهاند و این خودزنی از دو بعُد است؛ اول آنکه از نگاه خود مردم مصر و اردن، سران آنها با پذیرش آوارگان فلسطینی به آرمان فلسطین خیانت کردهاند که برای جهان عرب بسیار مهم است. موضوع دیگر که به گفته قبلی من بازمیگردد، بحث مربوط به آثار و تبعات ناشی از پذیرش این میزان از آوارگان فلسطینی در مصر و اردن خواهد بود که تبعات اجتماعی، جمعیتی، اقتصادی، معیشتی و امنیتی زیادی را به دنبال خواهد داشت.
ضمن آنکه ۱۵ ماه جنایت و جنگ اسرائیل در غزه هم ثابت کرد که مردم فلسطین با وجود آوارگی و نابودشدن خانه و کاشانه خود، حاضر به ترک سرزمین و وطن خود و حتی عزیمت به کشورهای اروپایی نیستند، بنابراین در صورت موافقت قاهره و امان با درخواست ترامپ باید شاهد معادلات جدید سیاسی و دیپلماتیک باشیم. شما فراموش نکنید که با وجود اختلافات در جریانهای سیاسی، همه آنها درباره مسئله فلسطین یک نظر واحد دارند. قدرت و نفوذ اخوانالمسلمین هم که روشن است، بههمیندلیل درخواست ترامپ برای انتقال فلسطینیان به مصر و اردن به همین سادگی نخواهد بود و با یک فرمان و فشار نمیتوان مصر و اردن را برای این موضوع راضی کرد./شرق
نظر شما :