رقابت امریکا، چین و هند ابعاد دیگری به خود می گیرد

جنگ اوکراین و فرصت طلایی ترکیه در قفقاز

۰۲ مهر ۱۴۰۲ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۲۱۹۷۱ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: رامین فخاری
رامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با آغاز جنگ اوکراین روسیه ناگزیر شد که همه انرژی خود را در اوکراین متمرکز کند و باتوجه‌ به این‌که جنگ اوکراین به صورتی که روسیه تصور می‌کرد پیش نرفت و روسیه عملاً در جنگ اوکراین وارد یک باتلاق ژئوپلیتیک شد حضور روسیه در منطقه قفقاز و حتی در سوریه کاهش پیدا کرد. این مسئله به این منجر شد که ترکیه با خیال راحت‌تری برنامه‌های منطقه‌ای خود را به‌وسیله‌ی جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز به‌پیش ببرد و جنگ اوکراین عملاً چند فرصت طلایی را در اختیار ترکیه قرار داد.
جنگ اوکراین و فرصت طلایی ترکیه در قفقاز

دیپلماسی ایرانی: بر اساس نظریه امنیتی مکتب کپنهاک یک ناامنی در یک محیط می‌تواند بر محیط پیرامونی آن نیز اثرگذار باشد و بر اساس همین  نظریه جنگ اوکراین می‌تواند ناامنی را به محیط اطراف خودش تسری بدهد که منطقه‌ی قفقاز نیز از این مسئله مستثنی نیست. در این نوشته قصد داریم به بررسی اثرات جنگ اوکراین و رقابت آمریکا و چین در بحران قفقاز بپردازیم.

تا قبل از آغاز جنگ اوکراین روسیه در دو منطقه سوریه و قفقاز حضور فعال داشت و حضور  روسیه در قفقاز به ایجاد یک تعادل بین قدرت ترکیه و ایران و جمهوری آذربایجان و ارمنستان منجر می‌شد و عملاً روسی مانعی برای برنامه‌های منطقه‌ای ترکیه در منطقه قفقاز بود. زمانی که ارمنستان و آذربایجان به سمت واگرایی می‌رفتند روسیه به‌عنوان یک کفه ترازو تااندازه‌ای مانع از بحران می‌شد.

اما با آغاز جنگ اوکراین روسیه ناگزیر شد که همه انرژی خود را در اوکراین متمرکز کند و باتوجه‌ به این‌که جنگ اوکراین به صورتی که روسیه تصور می‌کرد پیش نرفت و روسیه عملاً در جنگ اوکراین وارد یک باتلاق ژئوپلیتیک شد حضور روسیه در منطقه قفقاز و حتی در سوریه کاهش پیدا کرد. این مسئله به این منجر شد که ترکیه با خیال راحت‌تری برنامه‌های منطقه‌ای خود را به‌وسیله‌ی جمهوری آذربایجان در منطقه قفقاز به‌پیش ببرد و جنگ اوکراین عملاً چند فرصت طلایی را در اختیار ترکیه قرار داد.

فرصت طلایی اول همان‌طور اشاره شد این بود که با توجه به اینکه روسیه انرژی خود را در جنگ اوکراین متمرکز کرد از میزان  حضور امنیتی روسیه در منطقه قفقاز کاسته شد و همچنین از فشار روسیه بر جمهوری آذربایجان نیز کاسته شد و این مسئله باعث شد ترکیه با خیال راحت‌تری و باقدرت بیشتری برنامه‌های منطقه‌ای خود را در قفقاز پیگیری کند.

موضوع دوم این بود که ترکیه از جنگ اوکراین نهایت استفاده‌ی خود را برای کسب منافع اقتصادی و امنیتی از روسیه انجام داد. به طور مثال ترکیه توانست به‌وسیله جنگ اوکراین به هاب مواد غذایی تبدیل شود و صادرات مواد غذایی روسیه و اوکراین را از طریق خاک خودش به آفریقا انجام بدهد و به واسطه گره خوردن اقتصاد توانست امتیازات امنیتی را نیز از روسیه مطالبه کند.

موضوع سوم بعد از تحریم‌های متعدد بین‌المللی علیه روسیه، ترکیه بخشی از فروش انرژی روسیه را نیز برعهده گرفت و این مسئله به گره‌خوردن اقتصاد روسیه به اقتصاد ترکیه منجر شد. می توان گفت که عملاً روسیه از ترکیه به‌عنوان مجرایی برای دورزدن تحریم‌ها استفاده می‌کند و باتوجه‌به این‌که اقتصاد ترکیه به‌واسطه جنگ اوکراین با اقتصاد روسیه گره‌خورده مسائل امنیتی ترکیه نیز با مسائل امنیتی روسیه گره‌خورده و این موضوع باعث شده است که روسیه تااندازه‌ای از کنشگری‌های امنیتی ترکیه در  منطقه قفقاز چشم‌پوشی کند و ترکیه عملاً  یک رقیب قدرتمند  را در منطقه قفقاز از دست داد و هم‌اکنون تنها با ارمنستان و ایران که از ارمنستان حمایت می‌کند مواجه است. 

موضوع دیگر این است که فعالیت‌های امنیتی ترکیه در قفقاز نیز بخشی از پروژه بزرگ ترکیه برای مبدل‌شدن به هاب منطقه است. هم‌اکنون باتوجه‌به این‌که بخشی از انرژی روسیه توسط ترکیه به فروش می‌رسد روسیه ناگزیر است در برابر کنشگری‌های امنیتی ترکیه برای مبدل‌شدن به هاب انرژی نیز چشم‌پوشی کند، اما به دلیل اینکه دارای روابط امنیتی با ایران است و با توجه به اینکه در برابر افزایش قدرت ترکیه به عنوان یک عضو ناتو نیز احتیاط دارد از اتحاد با ترکیه در منطقه قفقاز نیز خودداری می کند. حتی این مساله نیز دور از ذهن نیست که با پایان جنگ اوکراین و کاهش تحریم های روسیه، این کشور در دهه آینده نیز به یک رقیب امنیتی برای ترکیه در قفقاز تبدیل شود.

موضوع چهارم این است که در قاره آفریقا نیز روسیه و ترکیه به دنبال کاهش نقش فرانسه هستند. آنها در معادلات امنیتی قاره آفریقا همسو هستند. تحولات مربوط به نیجر و کشور گابن و کمربند کودتاها ناشی از همسو شدن مسائل امنیتی ترکیه و روسیه در قاره آفریقاست. این مسئله نیز به خودی خود می‌تواند به چشم‌پوشی روسیه از فعالیت‌های امنیتی ترکیه در قفقاز منجر شود. باید این را هم افزود که تلاش  روسیه برای کاهش نفوذ فرانسه در قاره آفریقا نیز ناشی از حمایت‌های فرانسه و غرب از زلنسکی در جریان اوکراین است و این موضوع همسو شدن روسیه و ترکیه در قاره آفریقا و به‌تبع آن چشم‌پوشی روسیه از تحولات امنیتی منطقه قفقاز را باعث شده است. 

جنگ اوکراین اثرات اقتصادی و سیاسی و امنیتی زیادی در روسیه گذاشته است و افول روسیه در قفقاز و ظهور ترکیه در این منطقه را باعث شده و همکاری دوجانبه بین روسیه و ترکیه را تقویت کرده است.

اما دررابطه‌با ایالات متحده‌ی آمریکا نیز که تحولات قفقاز را رصد می‌کند دارای چندین متعهد ناقض دررابطه ‌با قفقاز است:

رویکرد اول می‌گوید که ایالات متحده  به دلیل کم‌شدن نفوذ ایران و روسیه در قفقاز از پروژه‌های امنیتی ترکیه و پروژه‌های ترکیه برای مبدل‌شدن به هاب انرژی حمایت می‌کند و همچنین باتوجه‌به این‌که اگر ترکیه مبدل به هاب انرژی شود رقیبی برای روسیه در مارکت‌های انرژی می‌شود و یا حتی اگر بخشی از انرژی روسیه توسط ترکیه به فروش برسد فروش انرژی روسیه تحت کنترل و نظارت یک کشور عضو ناتو انجام‌گرفته است ایالات متحد نیز از کنشگری امنیتی ترکیه در منطقه قفقاز صرف‌نظر کرده است و از ارمنستان حمایت به عمل نمی آورد.

اما یک رویکرد دوم نیز وجود دارد؛ باتوجه‌به این‌که ایالات متحد به دنبال محدودکردن چین است و سعی دارد هند را به‌عنوان رقیبی در برابر چین مطرح کند و باتوجه‌به این‌که اخبار متعددی از آغاز همکاری‌های امنیتی بین هند و ارمنستان به گوش می‌رسد و هند نیز به دنبال این است که جاده کتان خود را از طریق خاک ارمنستان در راستای رقابت با جاده ابریشم نوین چین عبور بدهد برخی از تحلیل‌ها نیز حکایت از این مسئله دارد که ایالات متحد از طریق هند به دنبال افزایش قدرت ارمنستان و کاهش نفوذ ترکیه و چین در منطقه‌ی قفقاز است. اما این مسئله که ایالات متحد و درنهایت بین محدودشدن روسیه و یا چین کدام گزینه را انتخاب خواهد کرد در قفقاز به یک تناقض مبدل شده است؛ زیرا اگر بخواهد در منطقه قفقاز چین را محدود کند باید از پروژه‌های خود در زمینه محدودکردن روسیه در قفقاز صرف‌نظر کند و یا اگر بخواهد روسیه را در منطقه قفقاز محدود کند باید از برنامه‌های خود برای محدودکردن چین صرف‌نظر کند. 

یک گزینه سوم نیز وجود دارد که ممکن است ایالات متحده به‌صورت مقطعی به دنبال کاهش نفوذ روسیه در قفقاز به‌واسطه ترکیه باشد؛ اما در درازمدت به‌وسیله حمایت از ارمنستان سعی خواهد کرد ترکیه را نیز در منطقه قفقاز محدود کند.

دررابطه‌با چین نیز باید به این مسئله اشاره کرد که باتوجه‌به همکاری ترکیه در پروژه کریدور ترانس‌خزر که منطقه آسیای مرکزی را از طریق قفقاز به ترکیه و سپس اروپا انتقال می‌دهد و مبادلات گسترده تجاری ترکیه با چین، به نظر می‌آید که  چین ضمن پیگیری سیاست عدم مداخله خود در منطقه قفقاز به دنبال تأمین منافع اقتصادی خود از طریق ترکیه است.
 
موضوع بعدی دررابطه‌با چین این است که ترکیه که یکی از ذی‌نفعان جنگ اوکراین است و جنگ اوکراین بر اهمیت کریدور ترانس‌خزر چین که ترکیه نقش فعالی در آن دارد افزوده است. چین به دلیل ناامنی در روسیه از طریق این کریدور سعی می‌کند کالاهای خود را به سمت اروپا گسیل بدارد. در نتیجه باتوجه‌به این‌که ترکیه دست بالا را در این کریدور دارد به نظر می‌رسد که ترجیح می‌دهد دراین‌رابطه ترکیه برنده رقابت‌های ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز باشد؛ اما بااین‌وجود به نظر می‌رسد که چین سیاست عدم مداخله را در قفقاز رعایت کرده و اخباری مبنی‌ بر حضور امنیتی چین در قفقاز و دخالت چین در این منطقه مشاهده نشده است.
 
نتیجه‌گیری:

باید به این مسئله اشاره کرد که خلأ وجود قدرت‌های بزرگ و متعادل‌کننده در قفقاز باعث شده است که بازیگران میانی مانند ایران و ترکیه در رقابت های امنیتی منطقه قفقاز دست بالا را بگیرند و به رقابت با یکدیگر بپردازند که این رقابت از طریق بازیگران خرد حاضر در منطقه یعنی جمهوری آذربایجان و ارمنستان صورت می‌گیرد. عملاً قدرت‌های بزرگ ترجیح داده‌اند باتوجه‌به مسائل مربوط به جنگ اوکراین و رقابت آمریکا و چین و احتمال بروز جنگ سرد بین آمریکا و چین انرژی خود را در مسائل مهم‌تری متمرکز کنند و به عنوان یک نظاره گر تحولات امنیتی قفقاز را دنبال کنند، اما ورود دوباره یکی از بازیگران بزرگتر به منطقه قفقاز می تواند به تغیر در تحولات امنیتی منطقه قفقاز منجر شود.

رامین فخاری

نویسنده خبر

کارشناسی علوم سیاسی و کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه علامه طباطبایی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: قفقاز منطقه قفقاز جنگ اوکراین روسیه و اوکراین حمله روسیه به اوکراین جمهوری آذربایجان ارمنستان ترکیه و قفقاز ترکیه و آذربایجان جنگ آذربایجان و ارمنستان روسیه چین روسیه و قفقاز چین و قفقاز ایران و روسیه و قفقاز رامین فخاری ایران و ترکیه


( ۱۷ )

نظر شما :

رامیان ۰۲ مهر ۱۴۰۲ | ۱۶:۵۴
آقا رامین گرامی، نوشتید "ترانس خزر" همانگونه که می دانید واژه "ترانس" انگلیسی می باشد و لذا بهتر بود می نوشتید "ترانس کاسپیان" و نه آن نام جعلی تحمیلی؟!
کامران ۰۲ مهر ۱۴۰۲ | ۱۹:۰۷
جغرافیای ایران به غیر از جغرافیای ترک نبوده است در طول تاریخ و مخصوصا هزار سال اخیر این درهم تنیدگی همیشه بوده و هست .هر حرکت خلاف ان منجر به نایودی و شکست است .
کامران ۰۲ مهر ۱۴۰۲ | ۱۹:۴۰
تصاویر پهپادی نشان از اتش سوزی های عمدی مناطق ارمنی نشین توسط خود انها حکابت دارد.گویی اینها هبچ عرق و علاقه ای به مناطق زیست خود ندارند ‌حال انکه در ۳۰ سال پیش و زمان تصرف این مناطق اذربابجانی های اواره فقط خانه های خود را قفل کردند و خارج شدند .جالبترین موضوع اینکه هنوز خیلی از روستاها در گویچه و زنگزور که جزو ارمنستان فعلی هست خالی از سکنه هستش و هیج ارمنی در ان ساکن نیست .چون عرقی به خاک وجود ندارد.زیست کشور ارمنستان فقط در چارچوب کشور دیگر فابل تصور است و الا به خودی خود قابلیت زیست ندارند
خسرو ۰۲ مهر ۱۴۰۲ | ۱۹:۴۱
جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ قبل از حمله روسیه به اکراین به وقوع پیوست در سی سال گذشته در گروه مینسک بارها از ارمنستان خواسته شد که لااقل پنج‌ رایون اطراف قره باغ را به آذربایجان تحویل دهد ولی ارمنستان بواسطه حمایت آمریکا و فرانسه و روسیه و ایران و ... باور نمی‌کرد که آذربایجان بتواند قره باغ را پس بگیرد و‌ پوتین صریح گفت که تا کی ارمنستان میخواهد اراضی آذربایجان را نگهدارد ؟
ناشناس ۰۳ مهر ۱۴۰۲ | ۰۷:۴۵
یک گزینه ی چهارم هم من با اجازه ی نویسنده ، اضافه می کنم . این احتمال هم وجود دارد که آمریکا علی رغم مخالفت سفت و سختش در مورد حضور ایران در عراق و سوریه ، دخالت ایران در قفقاز جنوبی را بربتابد و حتی از طریق کانالهایی به حمایت از آن بپردازد . بالاخره رسیدن انرژی خزر به بازارهای جهانی به مذاق آمریکا که الان خودش هم انرژی فروش شده ، خوش نمی آید . حضور چین و اتصال آن به اروپا از طریق راه مد نظر چین ، برای آمریکا یک شبه کابوس است . از طرف دیگر یکه تازی محور اسراییل - ترکیه در قفقاز و تغییر ژئوپولتیک منطقه که قطعا به ضرر روسها است چه بسا روسها را تحریک کند که علی رغم درگیری در اوکراین ، نقش جدیتری در قفقاز بازی کنند که می دانیم ظرفیت و پتانسیلش را دارند و البته آمریکا خواهان این نیست . شاید ( شاید ) اینها سبب شود که آمریکا طی یک توافق نانوشته ( و یا حتی نوشته ) به دخالت سخت ایران در قفقاز تن در دهد و یا حتی مشوق این کار باشد . بر خلاف تصور عموم مردم ، آمریکا یک ابرقدرت صلب و سخت نیست بلکه به شدت سیاستی ژله ای دارد و هر جا منافعش ایجاب کند کارهایی می کند که شاید دور از انتظار باشد .
عبدالرضا ۰۳ مهر ۱۴۰۲ | ۱۶:۴۹
برخلاف نوشته نویسنده امریکا کاملا با دالان زنگزور موافق است زیرا از طریق تورکیه ازربایجان تورکیستان ناتو بیخ گوش چین است و علیرغم اینکه از حقوق مسلمانان هیچ دفاعی نمی کردند در مورد تورکهای تورکیستان از خود تورکیه خیلی بیشتر حامی مسلمانان تورکیستان شرقی هستند
ایرانی ۰۵ مهر ۱۴۰۲ | ۱۴:۰۳
تورکستان!!! خانه تروریستی جدید ترکها.
خراسانی ۰۶ مهر ۱۴۰۲ | ۰۹:۲۷
پانترکها از تحریف و جعل تاریخ و حمایت ترکیه و باکو دلگرم حمایت امریکا شده اند اما نمی داند برای امریکا ارزش یک ارمنی بیشتر از ترکها متجاوز است .غرب هم قادر به شکست عثمانی در بالکان و اروپا شرقی نبود خرس روس تزاری را به جان عثمانی انداخت و عثمانیها را با خفت و خواری از بالکان و...خارج کرد .دالان زنگه زور هم رقیب امریکا در انرژی و اهرم ترانزیت چین باعث نگرانی غرب و امریکا از قدرت چین خواهد شد