ترکیه و روسیه عامل بیرونی جنگ ها هستند
مقوله قومیت ها در جنگ های این روز قفقاز و اوکراین
دیپلماسی ایرانی: در سال گذشته شاهد سه درگیری میان کشورهای مختلف در سراسر دنیا بوده ایم. یکی از این جنگ ها در اروپا میان مسکو و اوکراین است و جنگ های دیگر حول منطقه خاورمیانه و قفقاز رخ داده است. علی رغم تمام عوامل و محرکات مطرح شده، مهمترین چیزی که در طول دوره زندگی بشر به خصوص در عصر جهانی شدن در آغاز درگیری ها بسیار موثر بوده مساله قومیت و اختلافات مرزی است که نمونه بارز آن در سالهای اخیر و دهه های اخیر به چشم می خورد. به جهت اهمیت این امر گفت وگویی را با دکتر مریم خالقی نژاد پیرامون مساله قومیت و اختلافات مرزی در جنگ های اخیر داشته ایم.
در عصر جدید قومیت و هویت یکی از دستاویزهای مناسب برای رسیدن به مقاصد مختلف سیاسی و اجتماعی است. در جنگ های کنونی شاهدیم که طرف های دیگر در مناطقی رودر رو شده اند که قومیت های مشابهی را در آنجا دارند. در سال گذشته شاهد حمله روسیه به اوکراین بوده¬ایم در این جنگ قومیت چه تاثیری داشته است؟
حمله روسیه به اوکراین اگرچه بنابر دلایل متعددی از جمله نزدیکی ناتو به مرزهای روسیه و یا رقابت و تقابل غرب و روسیه در اوکراین رخ داد اما چیزی که بسیار آشکار است و درگیری اصلی و اختلاف روسیه و اوکراین را رقم می زند جدای از مسائل سیاسی دیگر، مساله مناطق شبه جزیره کریمه، دونتسک و لوهانسک است که دارای قومیت روس تباری است که روسیه آن را متعلق به خود می داند. علی رغم تلاش اوکراین در سیاست-های اوکراین سازی در مناطق مختلف این کشور، اما این کمپین سیاست سازی دارای افراط بوده و باعث بی اثر شدن در مناطقی مانند (کریمه) دونتسک و لوهانسک شده است. در همین مسیر ارزش های فرهنگ اوکراین از سال 2001 بیشتر از سال 1991 در این مناطق در معرض خطر قرار گرفته است. از طرفی هم نباید فراموش کنیم که روسیه در پی زنده کردن شوروی سابق است و این را به عنوان یک شعار در اقدامات خود قرار داده است، لذا به هیچ عنوان از قومیتگرایی در این جنگ نمی توان چشم پوشی کرد. یکی از دلایل توجیه این جنگ از نظر روس تبارها در جامعه جهانی نیز همین قومیت گرایی است. در چند روز اخیر نیز با استفاده از نتایج برگذاری همه پرسی برای پیوستن به روسیه این امر مهر تاییدی بر قومیت گرایی در این جنگ و تاثیر آن بر برافروختن آتش جنگ است. کریمه یک مورد بسیار واضح است زیرا این شبه جزیره بخشی از اوکراین تاریخی نیست و تعداد کمی از اوکراینی ها در آنجا زندگی می کنند. علاوه بر این، کریمه مورد مناقشه نیروهای قدرتمند روسیه است. بنابراین اگر موضوع قومیت گرایی در جنگ روسیه و اوکراین در صدرنشینی عوامل معرفی و ذکر نشود در مهمترین عوامل موثر و تحریک کننده قرار دارد.
سال های زیادی است که قره باغ مورد مناقشه آذربایجان و ارمنستان است، در حالی که هر دو کشور آن را منطقه مورد تملک خود می دانند اما هنوز هیچ صلح پایداری در این منطقه به چشم نمی¬خورد. از آنجایی که در این منطقه مرزی قومیت نیز بسیار پررنگ است در این زمینه تحلیلتان چیست؟
ببینید در هر منطقه مرزی مورد اختلاف نمی توان از قومیت سخن نگفت چرا که در تاریخ گذشته آن مناطق بی تردید اکثریت غریب به اتفاق مردمانی با فرهنگ مشترک و قومیت واحد بوده اند که در دوره های قبل تاریخ خویش در یک سرزمین قرار داشته اند. قره باغ نیز نمونه ای از این قبیل است که علی رغم اینکه آذربایجان آن را از نظر حقوقی جزئی از ممالک خویش می داند اما ارمنستان نیز به قومیت های ارمنی مستقر در آنجا بسیار حساس است و تمایل دارد که بنا بر خواست عده زیادی از مردمان مستقر در این سرزمین این منطقه تحت نظارت ارمنستان باشد. در منطقه قره باغ هم به مانند کریمه در اوکراین، قومیت ارمنی مورد اختلاف و ریشه اختلافات و درگیری دو کشور است که البته این به معنای صرفا و تنها عامل موثر در اختلافات نیست بلکه پشت پرده¬های زیادی در این جنگ ها و درگیری ها نهفته است اما یکی از آشکارترین و مهمترین تحریکات این جنگ قومیت است.
هفته های گذشته یکی دیگر از اختلافات قدیمی در منطقه، میان دو کشور قرقیزستان و تاجیکستان شعله ور شده بود. در این جنگ اختلافات میان دو کشور همانند جنگ های دیگر بر سر منطقه مرزی است اما قومیت گویا در این جنگ جایگاه برجسته ای ندارد بلکه مساله دسترسی به منابع مطرح است. دیدگاهتان در مورد این جنگ با نگاه به مساله مرزی چگونه است؟
قرقیزستان و تاجیکستان دو کشور عضو شوروی سابق هستند که اکنون هر کدام به صورت مستقل حاکمیت خویش را دارا هستند. اگر بخواهیم به ریشه اختلافات و درگیری های میان این دو منطقه نیز بپردازیم باید به تاریخ قبل مراجعه کنیم و تقسیم مناطق شوروی سابق که سیاست¬های قومیتی حزب کمونیست در این امر تاثیرگذار بود. چرا که تقسیم قدرت میان جمهوری های سابق به صورتی رخ داد که قومیت های مختلف در مرزهای مختلف و مشترک نیز وجود داشته باشند بنابراین در ریشه یابی اختلافات تاریخی، قومیت در این منطقه نیز تاثیرگذار بوده است. علی رغم اینکه اکنون این دو کشور دهه هاست که مستقل هستند اما بخشی از مرزهای آنها به صورت تعیین نشده باقی مانده است و هر چند وقت یک بار شاهد اختلاف بر سر این منطقه در خصوص دسترسی به منابع آبی مردمان محلی هستیم. اگرچه اختلاف اصلی بر سر منابع آبی است اما باید توجه کنیم که در این میان منطقه "واروخ" وجود دارد که در تشدید اختلافات قومیتی بسیار موثر است چرا که این منطقه با قومیت تاجیکی بنا بر دلایل مقامات تاجیکی جزئی از خاک تاجیکستان است که در قلمرو قرقیزستان واقع شده و تنها راه اتصالی مناسب و رفت و آمد تاجیک ها از طریق کریدور آق سای است. همیشه اظهارات جنجالی برخی از مدیران و سیاستمداران قرقیزستانی در خصوص "واروخ" موجب حساسیت جامعه مدنی تاجیکستان شده است. بنابراین در این منطقه قومیت نیز در اختلاف و تنش زایی نیز موثر است. اگرچه این درگیری متفاوت با دو درگیری قبل است چرا که در این کشورها عامل اصلی بر سر منابع مرزی است که عوامل قومیتی تقویت کننده آن هستند.
نقش عوامل خارجی مانند ترکیه و روسیه را در قومیت گرایی و افزایش تنش ها و درگیری های نام برده چگونه می بینید؟
همیشه یکی از مهمترین عواملی که یا آتش بیار معرکه هستند و یا در فروکش کردن تنش ها کمک می کنند عوامل و مداخلات خارجی است که بنا بر اهداف و منافع خویش وارد درگیری های منطقه ای و جهانی می شوند. در این میان با ذکر دو نمونه روسیه و ترکیه بهتر می توانم توضیح دهیم.
روسیه در خصوص تنش های اخیر نقش بسیار موثری را در برخی مناطق ایفا کرده است برای مثال در منطقه قره باغ با حمایت از ارمنستان ضمن حفظ منافع دو کشور آتش بسی را برقرار کرده و نیروهای حافظ صلح خود را در منطقه مستقر کرده است. در مورد درگیری میان تاجیکستان و قرقیزستان، اکنون روسیه یکی از قدرت های جهانی است که در هر دو کشور پایگاه نظامی دارد و با توجه به اینکه این دو کشور از جمهوری های سابق شوروی بوده¬اند لذا خود را ملزم به میانجیگری و یا دخالت در این تنش می کند.
مثال دوم که بسیار بارز و با اهداف قومیت گرایی سیاست های خود را دنبال می کند، ترکیه است. ترکیه یکی از کشورهایی است که به طور آشکار فعالیت های پان ترکیسم آن در همه سرزمین های ترک تبار به چشم می-خورد. برای مثال در موضوع قره باغ ترکیه برای ترویج پان ترکیسم خویش به طور علنی از آذربایجان حمایت می کند. در قرقیزستان نیز همکاری های تسلیحاتی مانند تجارت و رد و بدل برخی پهپادها مانند "بیرقدار تی بی 2" موجب برخی جریان های مختلف و تشویق آنها در حمایت از پان ترکیسم و دامن زدن به رشد قومیت گرایی شده است. بنابراین ترکیه به صورت آشکاری به جانبداری از طرف هایی که دارای قومیت ترک هستند پرداخته که همزمان با همسویی برخی اهداف مشترک سیاسی و اقتصادی، راهی برای نشر بیشتر و تحقق پان ترکیسم مورد نظر اردوغان است که همسو با سیاست های کلی نظام ترکیه است.
جمع بندی شما از قومیت گرایی در درگیری های اخیر چیست؟
همانطور که در ابتدای سخنانم بیان کردم در درگیری های اخیر اگر قومیت گرایی و ریشه در اختلافات قومیتی را صدر نشین محرک های اصلی درگیری ها ندانیم باید آن را به عنوان یکی از مهمترین عوامل برافروختن آتش جنگ های نام برده تلقی کنیم. در جنگ روسیه و اوکراین شبه جزیره کریمه با اکثریت روس تبار، در جنگ قره باغ قومیت ارامنه، در جنگ قرقیزستان و تاجیکستان تاثیر منطقه واروخ است.
به عنوان سخن آخر اینکه در عصر جهانی شدن ایجاد تنش ها با موضوعات قومیتی و فرهنگی به دور از انتطار نیست و نیاز است مجامع بین المللی و دولت های مختلف برای جلوگیری از عدم اشاعه این درگیری ها راه حلی جامع برای اختلافات مرزی با قومیت های مشابه ارائه دهند.
نظر شما :