ظرفیت پر شده ایران در صبر استراتژیک و امتیازدهی
استفاده بایدن از «اهرم فشار» تحریم های ترامپ جواب نمی دهد
دیپلماسی ایرانی: با شکست چندجانبه سیاست «اعمال فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ، انتظار می رود دولت منتخب جو بایدن رویکرد موثرتر ایالات متحده در قبال ایران را امکان پذیر کند. بازگشت طرفین به تعهدات برجامی کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده ایران که در واکنش به سیاست های ترامپ به 12 برابر بیشتر از حد مجاز در توافق رسیده را ممکن می سازد. اگر ایالات متحده تلاشی برای نابود کردن تجارت ایران نداشته باشد، ایران هم تمایلی به اقدامات تحریک آمیز نخواهد داشت. و روند از بین بردن اعتبار میانه روهای ایران و تقویت محافظه کاران و تندروهای این کشور در پی سیاست های آمریکا پایان خواهد یافت.
برخی در ایالات متحده از جمله حامیان و موافقان با رئیس جمهوری منتخب بایدن می گویند از آنجایی که دولت ترامپ همه تحریم ها علیه ایران را اعمال کرده، دولت جدید باید سعی کند از آنها به عنوان اهرم فشار استفاده و ایران را به موافقت با توافقی مطلوب تر از برجام برای ایالات متحده وادار کند. برخی اظهارنظرها مبنی بر این است که جهان «در چهار سال گذشته» تغییر کرده است و بایدن نباید سعی کند «آنچه باراک اوباما ساخته و ترامپ خراب کرده» را بازسازی کند. این مشاهدات کاملا بی اعتبار نیستند. گاها می شود در یک سیاست شکست خورده برخی عناصر مفید یافت. اینکه ترامپ کاری را انجام داده نباید تنها دلیل بازگشت از آن کار باشد؛ در آن صورت، دولت بایدن هم به نسخه ای از دولت ترامپ تبدیل می شود که به دنبال نابود کردن دستاوردهای اوباما بود. با این حال، پیشنهادات درباره استفاده بایدن از تحریم ها به عنوان اهرم فشار علیه ایران اساسا با شرایط خاص این کشور و عملکرد نفوذ و تاثیرگذاری بین المللی مغایرت دارد.
شرایط لازم اهرم فشار
اهرم فشار در روابط بین الملل مستلزم آن است که با هدف اهرم به صورت مشروط برخورد شود؛ رفتار کشور استفاده کننده از اهرم باید به آنچه کشور هدف انجام می دهد بستگی داشته باشد. رفتار مطلوب با پاداش یا دست کم تسهیل مجازات همراه می شود و رفتار نامطلوب با مجازات. مجازات یک کشور بدون در نظر گرفتن رفتار آن اهرم فشار ایجاد نمی کند بلکه اهرم را از بین می برد. برخورد ترامپ در قبال ایران در شرایطی که این کشور به تعهدات برجامی خود و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد متعهد بود، از نمونه همین رفتارهای اشتباه است. ایران تا یک سال پس از خروج ترامپ از توافق و اعمال تحریم ها به تعهدات خود ادامه داد، اما ترامپ مجازات بیشتری علیه آن اعمال و یک جنگ اقتصادی همه جانبه آغاز کرد. سران ایران که دیدند بدون در نظر گرفته شدن برخوردشان مجازات شده اند، انگیزه خود برای پیروی از توافق را از دست دادند و در صدد یافتن راه هایی برای اعمال فشار برآمدند. آنها به این نتیجه رسیدند که هدف واقعی وزیر خارجه مایک پومپئو و سایر شکل دهندگان به سیاست دولت ترامپ در قبال ایران تغییر نظام بوده است.
هر دو طرف معادله اهرم فشار یعنی مجازات و پاداش به یک اندازه اهمیت دارند. چشم انداز مجازات در برابر رفتار نامطلوب باید با چشم انداز پاداش رفتار مطلوب همخوانی داشته باشد. در حال حاضر سیاست دولت ترامپ در قبال ایران فاقد چنین تعادلی است و دولت جدید بایدن باید برای راضی کردن تهران به توافق جدید با واشنگتن، اعتبار را به سیاست گذاری ها بازگرداند. میانه رو های ایران اعتبار خود را در داخل این کشور به دلیل انتقاد و خروج ترامپ از برجام از دست داده اند و حتی زمانی که چهره ها در کاخ سفید عوض می شوند، نمی توانند مجددا همان راه گذشته را بروند. در همین حال، محافظه کاران و تندروها قدرتمندتر شده اند.
تعهد به توافق های گذشته
مقامات ایران اعلام کرده اند که در فرصت و شرایط مناسب حاضرند درباره موضوعات خارج از برجام و قطعنامه 2231 مذاکره کنند، اما در رد هرگونه مذاکره مجدد بر سر برجام قاطع هستند. این رویکرد ایران عجیب و غیرقابل درک نیست، اما آمریکایی ها نمی خواهند منطق پشت رویکرد ایران را بپذیرند.
برجام محصول مذاکراتی طولانی و دشوار بود. همه طرفین مذاکره هر چه در توان داشتند روی میز گذاشتند. روند مذاکرات دو محدودیت اساسی را آشکار کرد: اول اینکه اگر هر طرف بر سر خواسته های خود اصرار کند، توافقی وجود نخواهد داشت؛ و دوم، ایالات متحده نمی تواند بر سر خواسته خود درباره غنی سازی صفر اصرار بورزد.
در چهل سال گذشته تصور و سیاست آمریکا همواره این بوده که اگر برای مدت بیشتری به اعمال فشار ادامه دهد، ایران در برابر خواسته های آن تسلیم خواهد شد. پیشنهادات درباره استفاده دولت بایدن از تحریم های اعمال شده توسط ترامپ هم مبتنی بر همین تصور است. اما این رویکرد نه در چهل سال گذشته و به ویژه نه در چهار سال گذشته موثر واقع نشده است و دلیلی هم برای امیدواری به موثر بودن آن در چهار سال آینده وجود ندارد.
ایالات متحده اگر به دنبال فضا و فرصت مناسب برای گفت و گو بر سر موضوعات گسترده تر با ایران است، باید دو واقعیت را درک کند: اول، برای اینکه چیزهای بیشتری به دست آورد، باید چیزهای بیشتری بدهد؛ دوم، توافق درباره برخی موضوعات مانند محدودیت در برنامه موشکی ایران تنها در صورت پرداختن به موضوع در چارچوب منطقه ای میسر می شود. اما به هر حال، ایالات متحده برای رسیدن به چنین موقعیتی برای مذاکرات گسترده تر باید به جای تلاش برای استفاده از مزایای یک سیاست شکست خورده، به تعهدات خود در توافقی که به آن پشت کرده عمل کند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :