پیشتازی چین و روسیه در برابر عقب نشینی ایالات متحده
امریکا در برابر ایران و ترکیه هیچ گزینه ای ندارد
نویسنده: دیوید گلدمن
دیپلماسی ایرانی: یکی از دلایل ترامپ برای واگذاری سرنوشت هم پیمانان کرد سوریه به روسیه، ایران و ترکیه این است که او نمی خواهد جان سربازان آمریکایی را برای برطرف کردن مشکلات سایر ملت ها به خطر اندازد. اما اصلی ترین دلیل در هراس و نگرانی تشکیلات سیاست خارجی آمریکا در گرایش ترکیه به روسیه و چین ریشه دارد.
من در سال 2014 هشدار دادم که ترکیه به ورشکستگی نزدیک می شود و این فرصتی است برای چین که ترکیه را با هزینه ای اندک به چنگ آورد و از این فرصت طلایی برای گسترش طرح جاهطلبانه "یک کمربند، یک جاده" خود در منطقه استفاده کند. ترکیه همچنین به جای سامانه پاتریوت آمریکایی، سامانه دفاع هوایی اس -400 روسی را خریداری کرد. سامانه های روسی خیلی بهتر از سامانه منسوخ و محدود پاترویت است. در حال حاضر ترکیه خرید هواپیماهای جنگی روسیه را بررسی می کند.
والتر راسل مید (Walter Russel Mead)، ستوننویس سیاست خارجی وال استریت ژورنال اوایل سال جاری میلادی هشدار داد که "نگذارید ترکیه به روسیه نزدیک شود." مایکل دوران (Michael Doran)، در موسسه هادسون نیز تاکید کرد که آمریکا باید ائتلاف راهبردی خود با ترکیه را بهبود دهد. آنها به درستی تاکید کردند که پکن می تواند ترکیه را جذب امپراطوری تکنوکرات خود کرده و اقتصاد ترکیه را به شاخه ای از اقتصاد چین تبدیل کند. ترکیه ورشکسته است و چین پول دارد؛ چین دارای فناوری و ترکیه نیازمند بهبودی و احیاء است.
دوران در کنفرانس واشنگتن در ماه ژوئیه اعلام کرد که ما به ترکیه به عنوان موازنه ای در برابر ایران نیاز داریم. به نظر من این به هیچ عنوان درست نیست. ما نه تنها در برابر ترکیه بلکه در برابر ایران هم گزینه های مناسبی در اختیار نداریم. یکی از دلایل برکناری جان بولتون، تاکید او بر اقدام نظامی علیه ایران بود. اما من هیچ مقام ذیصلاح نظامی را نمی شناسم که باور داشته باشد ایالات متحده در حال حاضر حتی یک گزینه نظامی کارآمد علیه ایران دارد، چه رسد به یورش هوایی تمام عیار.
این ناتوانی آمریکا در برابر ایران حاصل دو دهه بی توجهی به فناوری های نظامی و همچنین خودخشنودی و کوتهبینی ما در برابر قابلیت "جنگ نامتقارن" ایران است. سامانه های دفاع هوایی پاتریوت و هاواک ما نمی تواند به اهدافی که در ارتفاع کمتر از 150 متر قرار دارند، اصابت کند در حالی که پهپادها و موشک های کروز ایرانی می توانند برای اصابت به اهداف خود در کمترین ارتفاع و مماس با زمین پرواز کنند، اتفاقی که در یورش های اخیر به تاسیسات نفتی عربستان افتاد.
شمار فراوانی از موشک های کروز کوتاهبرد ایرانی، موشک های بالیستیک ایرانی و مهم تر از همه توپخانه های معمولی ایرانی تنها از فاصله چند مایلی از سواحل ایران می توانند سامانه های سپر دفاع موشکی مستقر در کشتی های ما را هدف قرار دهند.
ایران در حال حاضر دارای بزرگترین سیاهه موشک های بالیستیک در خاورمیانه است که بهروزترین و جدیدترین تسلیحات چینی و همچنین تسلیحات کپی شده در داخل را شامل می شود. توپخانه های این کشور در سواحل خلیج فارس مستقر است.
عربستان سعودی خواهان جنگ با ایران نیست چرا که هرگز نخواهد فهمید برنده این جنگ کیست. ایالات متحده خواهان محاصره ایران نیست چون احتمال از دست دادن کشتیهایش وجود دارد. جنگ منطقه ای می تواند قیمت نفت را تا رکود اقتصاد جهانی بالا برده و به اقتصاد در حال حاضر کند آمریکا آسیب بزند.
این ها حاصل تلاش های دولت جورج بوش پسر برای صدور دموکراسی به خاورمیانه است. ما به جای به روزکردن سامانه های تسلیحاتی خود، خون و پول امریکایی ها را برای یک توهم به هدر دادیم. یک دهم پولی که برای صدور دموکراسی به خاورمیانه هزینه شد کافی بود تا ما تسلیحات لازم برای مقابله با ایران، ترساندن ترکیه و دور نگه داشتن روسیه و چین از منطقه را به دست آوریم. مشکل این نیست که امپراطور لباس ندارد، مشکل این است که امپراطوری خیاط ندارد.
ترامپ باید خود را از بند ریتون (Raytheon) لابیگر که در راس پنتاگون قرار دارد، رها کند و مایکل گریفین، معاون وزارت دفاع را به کار گیرد؛ بودجه دفاعی را در راستای مقابله با نسل بعدی تهدیدات – از پهپادهای ایرانی گرفته تا موشک های کروز پرسرعت چینی – دوباره تنظیم کند؛ ساخت ناوهای هواپیمابر را متوقف کند (آنها در برابر موشک ها و زیردریایی های چینی بی دفاع هستند)؛ سازمان سیا را تعطیل کند و یک سرویس اطلاعاتی تازه تشکیل دهد؛ و به ترکیه اولتیماتوم بدهد که از کردها دور بماند.
اکنون آمریکا به واسطه اقدامات خود نمی تواند علیه ایران اقدامی انجام دهد. آمریکا ابتدا تنها دولت سنی یعنی دولت صدام حسین را که ایران از آن هراس داشت، سرنگون کرد؛ سپس با حمایت از رژیم شیعه عراق دشمن خونی ایران را به همپیمان جمهوری اسلامی تبدیل کرد (جایی که شبه نظامیان شیعه آن با حمایت سپاه پاسداران قدرتمندتر از ارتش این کشور شده است)؛ ایالات متحده سپس شورشیان سنی سوریه را مسلح کرد و به این ترتیب روسیه را به عنوان همپیمان ایران وارد صحنه کرد؛ گام اشتباه چهارم این بود که آمریکا در جنگ با داعش به همان شبه نظامیان شیعه تکیه کرد و به اشغال غیررسمی عراق توسط ایران رسمیت بخشید.
آمریکا به مدت 15 سال هر کاری برای افزایش قدرت ایران انجام داد، به جز تحریم ها که آن هم فقط به مردم ایران آسیب رساند، بدون این که محدودیتی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد کند. تصور جبران تمام این ها در یک روز امکان پذیر نیست.
آمریکا ده سال قبل می توانست با مصونیت کامل و به بهانه کشته شدن سربازان آمریکایی توسط دستنشاندگان ایرانی در عراق، ایران را بمباران کند. اما اکنون حماقت های آمریکا بازیگران دیگری را به صحنه آورده که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد. چین بزرگترین شریک تجاری ایران و مهم ترین تامین کننده نیازهای موشکی و فناوری های موشکی این کشور است. ترکیه محرومیت ایران را به منبعی مهم برای درآمدزایی خود تبدیل کرده و به این کشور در دورزدن تحریم های آمریکا کمک می کند.
شرایط آمریکا در برابر چین، روسیه و ترکیه هم چندان بهتر از ایران نیست. آمریکا نمی تواند روابط تجاری با چین را تخریب کند و از این کشور انتظار داشته باشد که به روابط تجاری چشمگیر خود با ایران پایان بدهد. آمریکا نمی تواند روسیه را تحریم کند و انتظار داشته باشد که مسکو در تحریم ایران با ایالات متحده همکاری کند. این سه کشور با رزمایش دریایی مشترک پوزه آمریکا را به خاک می مالند.
منبع: پیجی مدیا / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :