آیا واشینگتن می‌تواند با این واقعیت سازگار شود؟

افول هژمونی آمریکا در جهان چندقطبی

۲۶ فروردین ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۲۲۰۷ اخبار اصلی آمریکا
رضا معصومی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ظهور چین و روسیه، ناکامی‌های سیاست خارجی آمریکا، و بحران‌های داخلی این کشور، جهان را به سمت چندقطبی شدن برده است.
افول هژمونی آمریکا در جهان چندقطبی

نویسنده: رضا معصومی، کارشناس روابط بین‌الملل

دیپلماسی ایرانی: فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱، ایالات متحده را به‌عنوان تنها ابرقدرت جهان تثبیت کرد و نظم تک‌قطبی را برای بیش از دو دهه رقم زد. اما امروز، نشانه‌های افول این هژمونی آشکار است. ظهور چین و روسیه، ناکامی‌های سیاست خارجی آمریکا، و بحران‌های داخلی این کشور، جهان را به سمت چندقطبی شدن برده است. این یادداشت دلایل این افول، نقش کلیدی ایران در منطقه، و پیامدهای نظم نوین را بررسی می‌کند. پرسش اینجاست: آیا آمریکا می‌تواند با این واقعیت سازگار شود، یا کاهش نفوذش اجتناب‌ناپذیر است؟ پاسخ به این سؤال نه‌تنها آینده واشینگتن، بلکه سرنوشت بازیگرانی چون ایران را روشن می‌کند.

نشانه‌های افول هژمونی آمریکا

۱. کاهش سلطه اقتصادی

اقتصاد آمریکا، ستون نظم لیبرال، زیر فشار است. بدهی ملی در مارس ۲۰۲۵ از ۳۴ تریلیون دلار گذشته، معادل ۱۲۵٪ تولید ناخالص داخلی (۲۷ تریلیون دلار). سهم دلار در ذخایر ارزی جهان از ۷۱٪ در ۲۰۰۰ به ۵۸.۴٪ در ۲۰۲۴ افتاده و چین و روسیه با تجارت به یوان و روبل (۳۰٪ معاملات دوجانبه در ۲۰۲۳) این روند را شتاب داده‌اند. چین با تولید ناخالص داخلی ۱۹.۲ تریلیون دلار و طرح «یک کمربند، یک راه» (سرمایه‌گذاری ۱.۳ تریلیون دلاری تا ۲۰۲۵)، ۱۴۰ کشور را به خود وابسته کرده است. در فناوری، هواوی در ۵G از آمریکا پیشی گرفته و اتحادیه اروپا با تجارت ۶۷۰ میلیارد دلاری با چین در ۲۰۲۳، دیگر وفادار مطلق واشینگتن نیست.

۲. محدودیت‌های قدرت نظامی

با بودجه نظامی ۹۳۴ میلیارد دلار در ۲۰۲۵، آمریکا هنوز قدرت برتر نظامی است، اما این برتری شکننده شده. جنگ‌های عراق و افغانستان با هزینه ۶.۴ تریلیون دلار به دلیل ضعف استراتژیک ناکام ماند. چین با ناوگان ۳۶۰ کشتی جنگی و موشک DF-21، و روسیه با هایپرسونیک کینژال، توان بازدارندگی آمریکا را کم کرده‌اند. جنگ اوکراین (۲۰۲۲-۲۰۲۵) هم با ناکامی ناتو در برابر تسلط روسیه بر ۲۰٪ خاک اوکراین، اعتبار واشینگتن را خدشه‌دار کرد.

۳. تضعیف ائتلاف‌های بین‌المللی

اعتماد متحدان به آمریکا کم شده است. خروج از برجام در ۲۰۱۸، اروپا را به تجارت مستقل با ایران (۲۰ میلیارد دلار در ۲۰۱۷) سوق داد. تنش با فرانسه پس از قرارداد AUKUS در ۲۰۲۱، که پاریس را از قرارداد ۶۶ میلیارد دلاری محروم کرد، ایده «استقلال راهبردی اروپا» را قوت بخشید. ماجرای اخیر ناتو در ۲۰۲۴، که آلمان علناً از کاهش وابستگی به آمریکا سخن گفت، شکاف را عمیق‌تر کرد. در خاورمیانه، توافق ایران و عربستان در ۲۰۲۳ با میانجی‌گری چین (تجارت ۱۱۰ میلیارد دلاری) نشان داد که واشینگتن دیگر حرف آخر را نمی‌زند. بریکس با تولید ناخالص داخلی ۲۸ تریلیون دلار، در ۲۰۲۴ به ۵۰ کشور ۱۱۰ میلیارد دلار وام داد و نهادهای تحت سلطه آمریکا را به چالش کشید.

۴. نقش ایران و چالش‌های منطقه‌ای

ایران، با سیاست مستقل، مانع هژمونی آمریکا در خاورمیانه است. تقویت محور مقاومت، از جمله حزب‌الله با ۱۵۰,۰۰۰ موشک و حضور در سوریه، تلاش‌های واشینگتن را ناکام کرده. در یمن، انصارالله با پهپادهای ایرانی ناوگان آمریکا را تهدید می‌کند. قرارداد ۲۵ ساله با چین (۴۰۰ میلیارد دلار) و تجارت ۴۵ میلیارد دلاری با روسیه در ۲۰۲۴، تحریم‌ها را بی‌اثر کرده است. ناکامی آمریکا در عراق و افغانستان نیز نفوذش را به حداقل رسانده.

ظهور نظم چندقطبی

جهان دیگر تحت سلطه یک قدرت نیست. چین با تجارت ۲۸۰ میلیارد دلاری در آفریقا و ۶۰۰ میلیارد دلاری در آسیا، و روسیه با اتحادهای نظامی، نظم جدیدی ساخته‌اند. بریکس با عضویت ایران و تولید ۳۲٪ اقتصاد جهانی، دلار را در ۴۰٪ معاملات کنار گذاشته است. هند و ترکیه هم نفوذ خود را گسترش داده‌اند. آمریکا هنوز تسلط بر بانک جهانی، قدرت نرم (صادرات فرهنگی ۲۰۰ میلیارد دلاری)، و نوآوری فناوری دارد، اما شکاف سیاسی و نابرابری این برتری‌ها را تضعیف کرده است.

فرصت‌های استراتژیک ایران

ایران با چهارمین ذخایر نفت جهان و موقعیت ژئوپلیتیکی، می‌تواند قطب انرژی نظم چندقطبی شود. صادرات گاز به اروپا، که در ۲۰۲۴ با مذاکرات اولیه ۱۰ میلیارد دلاری آغاز شد، نمونه‌ای است. شراکت با چین و روسیه، و میانجی‌گری موفق در تنش‌های قفقاز در ۲۰۲۳، ایران را به بازیگری دیپلماتیک تبدیل کرده است. این فرصت‌ها، اگر با خودکفایی نظامی (تولید ۹۰٪ تجهیزات) همراه شود، ایران را فراتر از منطقه، به قدرتی جهانی می‌رساند.

نتیجه‌گیری

افول هژمونی آمریکا، ریشه در چالش‌های اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک دارد. این روند، پایان قدرت آمریکا نیست، بلکه ظهور جهانی چندقطبی است. ایران با تکیه بر ائتلاف‌ها و منابعش، نقشی محوری خواهد داشت. اگر آمریکا تا ۲۰۳۵ استراتژی خود را بازتعریف نکند، نیمی از متحدانش به چین یا بریکس متمایل می‌شوند. این نظم نوین، برای مردم جهان هم تهدید است و هم فرصت؛ رقابت‌ها را شدت می‌دهد، اما عدالت اقتصادی را برای ملت‌های محروم، از جمله در آفریقا و آسیا، دست‌یافتنی‌تر می‌کند.

کلید واژه ها: آمریکا ایالات متحده امریکا جهان چندقطبی چین روسیه امریکا و روسیه امریکا و چین هژمونی آمریکا ایران دلار چین روسیه


( ۳ )

نظر شما :