رقابت ژئواکونومی در شورای همکاری خلیج فارس؛
پیامدهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی برای ایران

نویسنده: عباس عبدالخانی، پژوهشگر مسائل خلیج فارس
دیپلماسی ایرانی: رقابت ژئواکونومی میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در سالهای اخیر به یکی از مهمترین روندهای شکلدهنده به معماری نوین زنجیرههای تأمین جهانی بدل شده است. این تحول که از دل تنشهای ژئوپلیتیکی، تحولات فناورانه، بحرانهای زیستمحیطی و ناامنیهای فزاینده در حوزه انرژی و غذا برآمده، فرصتی تاریخی برای بازیگران منطقهای ایجاد کرده است تا فراتر از نقش سنتی خود به عنوان صادرکنندگان نفت و گاز، به بازیگران چندبعدی و مؤثر در زنجیرههای ارزش جهانی تبدیل شوند.
در این میان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و سلطنت عمان با تدوین و اجرای برنامههای کلان ملی و بلندمدت، رقابت فشردهای برای تثبیت جایگاه خود در این معماری جدید آغاز کردهاند. عربستان با اتکا به چشمانداز ۲۰۳۰ و برنامه توسعه صنعت و لجستیک ملی، در حال سرمایهگذاری گسترده در بنادر پیشرفته نظیر بندر ملک عبدالله، خطوط ریلی راهبردی، شهرهای صنعتی هوشمند و پروژههای انرژیهای نو است. همچنین توسعه زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی و سرمایهگذاری در داراییهای کشاورزی بینالمللی، بخشی از راهبرد امنیت غذایی و صنعتی این کشور را تشکیل میدهد. در همین چارچوب، پروژه عظیم نئوم به عنوان یک اَبَر شهر هوشمند، با هدف تبدیل عربستان به یکی از قطبهای نوآوری، فناوریهای پاک، گردشگری پیشرفته و اقتصاد دیجیتال در مقیاس جهانی طراحی و در حال اجرا است.
امارات متحده عربی نیز ضمن حفظ جایگاه خود در عرصه تجارت و لجستیک جهانی، از طریق بندر جبل علی و مناطق آزاد پیشرفته، مسیر نوینی در توسعه فناوریهای پاک، اقتصاد دیجیتال، هوش مصنوعی، بازارهای فلزات استراتژیک و انرژیهای تجدیدپذیر پیش گرفته است. این کشور با سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از قطبهای منطقهای اقتصاد هوشمند است.
قطر با بهرهگیری از درآمدهای حاصل از صادرات گاز طبیعی مایع، برنامه بومیسازی صنایع انرژی و فناوریهای پیشرفته را دنبال میکند. این کشور همچنین از طریق حضور فعال در پروژههای راهبردی بینالمللی در تلاش است تا جایگاه خود را در زنجیرههای تأمین فرامنطقهای تثبیت کند.
سلطنت عمان نیز با تکیه بر موقعیت جغرافیایی خود در دریای عمان و اتصال به اقیانوس هند، در حال تبدیل بندر دقم به هاب جدید تجارت، لجستیک و صنایع سنگین منطقه است. این کشور در مسیر جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی برای توسعه زیرساختهای ترانزیتی و زنجیرههای تأمین در بخشهای کلیدی انرژیهای نو گامهای بلندی برداشته است.
این روندها نشان میدهد که رقابت ژئواکونومی کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال بازتعریف نقش ژئوپلیتیک این کشورها در نظام بینالملل است. با این حال، آنچه تاکنون در سیاستگذاریهای ایران کمتر به آن توجه شده، پیامدهای این تحولات برای منافع راهبردی جمهوری اسلامی ایران است.
نخستین و مهمترین اثرات، تضعیف جایگاه ژئوپلیتیک ایران در کریدورهای ترانزیتی جهانی است. پروژههایی نظیر کریدورها با هدف دور زدن مسیرهای ترانزیتی سنتی ایران و ایجاد مسیرهای جدید میان جنوب خلیج فارس، هند و اروپا طراحی شدهاند. تثبیت این مسیرها به معنای کاهش سهم ایران در ترانزیت بینالمللی و از دست رفتن فرصتهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی مهم در تعاملات منطقهای خواهد بود.
همچنین جذب پرحجم سرمایهگذاریهای خارجی در کشورهای خلیج فارس در حالی که ایران همچنان با محدودیتهای ناشی از تحریم و فضای کسبوکار نامطمئن مواجه است، میتواند به انتقال سرمایه، فناوری و نیروی انسانی متخصص از ایران به این کشورها بینجامد و شکاف فناورانه و زیرساختی میان ایران و همسایگان جنوبی را تشدید کند. این روند بهویژه در صنایع آیندهساز نظیر انرژیهای پاک، فناوریهای دیجیتال، هوش مصنوعی و مواد معدنی حیاتی، که نقش تعیینکنندهای در اقتصاد آینده خواهند داشت، میتواند جایگاه رقابتی ایران را تضعیف کند.
از سوی دیگر، تبدیل کشورهای خلیج فارس به گرههای اصلی زنجیرههای جهانی به آنها اهرمهای جدیدی در تعاملات بینالمللی اعطا میکند. حضور فعال آنها در ائتلافهای امنیت دریایی، مشارکت در تأمین امنیت انرژی جهانی و ایفای نقش محوری در مسیرهای حملونقل کالا به معنای افزایش قدرت چانهزنی این کشورها در تعامل با قدرتهای بزرگ و در نتیجه محدودتر شدن حاشیه مانور ایران خواهد بود.
نکته نگرانکننده دیگر، بروز رقابتهای درون منطقهای میان کشورهای خلیج فارس است که با وجود فرصتهایی برای همگرایی، عملاً نوعی واگرایی و مسابقه تسلیحاتی اقتصادی را در منطقه دامن زده است. در این شرایط، در صورتی که ایران نتواند به سرعت راهبردی هوشمند و یکپارچه برای تعامل با این روند تدوین کند، با خطر عقبماندگی فزاینده در رقابت منطقهای مواجه خواهد شد.
برای جلوگیری از این وضعیت، ضروری است که سیاستگذاران کشورمان با درکی عمیق از ماهیت و ابعاد این رقابت ژئواکونومی، اقدامات راهبردی اتخاذ کنند. تسریع در توسعه زیرساختهای ترانزیتی ملی و کریدورهای مکمل، تسهیل فضای کسبوکار و جذب سرمایهگذاریهای کلیدی، همگرایی هوشمند با پروژههای منطقهای و سرمایهگذاری پایدار از جمله اقداماتی است که میتواند از تبدیل این روند به تهدیدی جدی برای منافع ملی ایران جلوگیری کند.
رقابت ژئواکونومی جاری در خلیج فارس نه یک روند گذرا، بلکه بخشی از بازآرایی پایدار نظم اقتصادی منطقهای و جهانی است. کشورهایی که این واقعیت را درک و برای آن برنامهریزی کنند، در آینده دست بالا خواهند داشت. در مقابل نادیدهگرفتن این تحولات میتواند فرصتهای راهبردی ایران را در دهههای پیشرو به شدت محدود کند. اکنون بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازنگری هوشمندانه و اقدام راهبردی در قبال این روند هستیم.
نظر شما :