تهران در مسائل موشکی طلب کار است نه بدهکار

انزوای مثلث شوم در برابر ایران

۰۹ اسفند ۱۳۹۶ | ۲۰:۴۰ کد : ۱۹۷۵۱۳۹ گفتگو خاورمیانه
مهدی ذاکریان در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی در خصوص در خصوص ارزیابی نگاه کنفرانس امنیتی مونیخ به برجام و نقش و جایگاه ایران در امنیت منطقه ای و جهانی معتقد است که دکتر ظریف نه در این دور از کنفرانس امنیتی مونیخ و نه در هیچ نشست و کنفرانسی در موضع دفاع نبوده است. بلکه موضع او تبیین مواضع سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بوده است. با وزارت امور خارجه قدرتمندی که ما در بیش از 4 سال گذشته در اختیار داریم، توانسته ایم تا حدود زیادی این تبیین را در جامعه جهانی داشته باشیم.
انزوای مثلث شوم در برابر ایران

عبدالرحمن فتح الهی – از سال 1962 میلادی (سال آغاز به کار کنفرانش امنیتی مونیخ) کنفرانس امنیتی مونیخ که با تلاش های "ادوارد هاینریش فن کلایست اشمنتسین" شکل گرفت تا به امروز سعی داشته است تا نقش مهم خود را به عنوان یک مجمع مستقل بین المللی سازنده در زمینه ارتقای حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه ها و همکاری و گفت و گوی بین المللی ایفا کند. لذا هر چند هدف اصلی و اساسا ذات و ماهیت برگزاری کنفرانس مونیخ ارتقای و ایجاد فضای مذاکره ای و تبیین گفت وگوهای مثبت و سازنده در جهت حل و فصل مناقشات و چالش های امنیتی جهانی است، اما تقریبا هر ساله شاهد آنیم که بعضا برخی مقامات کشورها از این فرصت برای ایجاد فضایی علیه ایران استفاده می کنند. در همین راستا نیز پنجاه و چهارمین دوره کنفرانس امنیتی مونیخ که از 16 تا 18 فوریه برگزار شد به سیاق سال های پیشین محل ایجاد چنین فضایی بود تا ایران را به عنوان یکی از مهم ترین چایش ها وتهدیدات امنیتی در عرصه بین الملل معرفی کنند. اما آیا چنین فضایی در طی سه روز برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ علیه ایران شکل گرفته بود؟ واکنش های ایران و شخص ظریف به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در این خصوص چگونه ارزیابی می شود؟ با توجه به چالش های متعدد امنیتی جهانی چرا هر ساله ایران در کانون توجهات کنفرانس مونیخ قرار می گیرد؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات و پرسش های از این دست را در گپ و گفتی با دکتر مهدی ذاکریان، کارشناس و پژوهشگر حقوق بین الملل و تحلیلگر مسائل اسرائیل پی گرفته که در کارنامه خود تدریس و تحقیق در بنیاد دانشگاهی اروپا - بروکسل، موسسه مطالعات اسلام معاصر دانشگاه لایدن، دانشکده حقوق و مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه پنسیلوانیا، موسسه دانشگاهی اتحادیه اروپا و همچنین استاد مدعو دانشکده حقوق دانشگاه پنسیلوانیا، عضو هیات تحریریه فصلنامه Relacions Internationales  دانشگاه کورتابیا و بوینس آیرس انجام داده است که در ادامه می خوانید.

همان طور که انتظار می رفت  در سایه اهمیت مساله توافق هسته ای و نیز پررنگ شدن مساله نقش تهران در امنیت منطقه و جهانی در چند وقت اخیر؛ ایران به یکی از مضامین اصلی سخنرانی مقامات در کنفرانس امسال مونیخ بدل گشت؛ هر چند نوع سخنرانی ها و دیدگاه کشورها در این خصوص متفاوت بود؛ اما هربرت مک مستر، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آغازگر موج ضد ایرانی در این کنفرانس با حمله به برجام و مهم تر از آن مساله نقش مخرب ایران در منطقه خاورمیانه و جهان بود و در این راستا با متهم کردن سپاه به عنوان عامل افزایش ناامنی، بستر را برای ایران هراسی در این دور از کنفرانس فراهم کرد که در سومین روز این ایران هراسی به اوج خود رسید؛ در سایه این نکات اگر کنفرانس امنیتی مونیخ را برآیند نگاه عرصه بین الملل در خصوص امنیت جهانی بدانیم، آیا برآیند این نگاه بین المللی ایران را جدی ترین تهدید امنیتی منطقه خاورمیانه و جهان می داند؟

خیر من چنین تصوری ندارم. ایران نه تنها تهدید امنیتی نیست، بلکه منبع ثبات وامنیت در منطقه خاورمیانه است. لذا تمامی فضاسازی هایی که در کنفرانس امنیتی مونیخ با مک مستر شروع شد و با سخنان و اظهارات عادل الجبیر و نتانیاهو ادامه یافت در راستای همان ایران هراسی است که رسانه های آمریکایی و اسرائیلی به همراه جوسازی هایی است که ریاض در چند سال گذشته به راه انداخته، بوده است. در غیر این صورت نگاه غالب جهانی چنین نگاه منفی را به نقش و جایگاه ایران در منطقه و جهان ندارند. لذا فضایی که کنفرانس امنیتی مونیخ باید مورد توجه قرار می داد و بیشتر هم به آن پرداخته شد، بحث مبارزه با تروریسم خشن و افسار گسیخته ای است که از افراط گرایی داعش سرچشمه می گیرد و کنفرانس هم بیشتر به چالش های امنیتی پیش رو در این خصوص پرداخت. اتفاقا اگر ما سخنان ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو و برخی از اظهارات مقامات و سران اروپایی را مد نظر قرار دهیم، بر پررنگ شدن تهدیدات و چالش های امنیتی تروریسم داعش در جهان تاکید داشتند. لذا اساسا سوژه ایران چنانی که شما اشاره می کنید در کنفرانس امنیتی مونیخ امسال مطرح نبوده است.

اما جناب ذاکریان ما که نمی توانیم علاوه بر اظهارات مک مستر، عادل الجبیر و نتانیاهو، سخنان ترزا می، زیگمار گابریل را نادیده بگیریم. حتی در این راستا ترزا می، نخست وزیر بریتانیا، آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان و امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه نیز با صدور بیانیه ی مشترک، اعلام کرده اند به توافق هسته ای با ایران پایبند خواهند بود، اما در عین حال، از تهران خواستند در مذاکراتی سازنده برای توقف اقدامات بی ثبات کننده اش در منطقه شرکت کند؟

بی ثبات کننده در کجا و کدام منطقه؟

به اداعای آنان در خاورمیانه.

ببینید اتفاقا نقش ایران در امنیت خاورمیانه نقش معکوسی بوده و نه تنها مخل و مخرب امنیت در منطقه نیست، بلکه عامل افزایش معنادار صلح و ثبات در خاورمیانه است. این ایران بود که داعش و تروریسم افسار گسیخته آن را در سوریه و عراق مهار کرد. همین الان شما در سوریه شاهدید که ترکیه چه رفتاری را در مقابل کردهای سوریه دارد. امروز آنکارا تنها به دلیل مسائل ناسیونالیسنی و ملی گرایانه خود می بینید که به چه اقداماتی دست زده است؟ اما آیا ایران تا کنون چنین رفتاری در هر جای خاورمیانه داشته است؟ جمهوری اسلامی ایران بر اساس موارد و بندهای منشور سازمان ملل و به دعوت رسمی دولت های عراق و سوریه در جنگ با تروریسم در این کشورها شرکت داشته و بر اساس همین قواعد بین الملل هم رفتار کرده است. لذا کنفرانس امنیتی مونیخ نباید در مثلث سیاه مک مستر- الجبیر - نتانیاهو خلاصه می شود. اکنون هر سه کشوری که این افراد نمایندگی آنان را بر عهده دارند، در انزوای کامل سیاسی – دیپلماتیکی قرار گرفته اند.

با وزارت امور خارجه قدرتمندی که ما در بیش از 4 سال گذشته در اختیار داریم، توانسته ایم تا حدود زیادی این تبیین را در جامعه جهانی داشته باشیم. البته این وزارت امورخارجه قدرتمند مشمول همه نیروهای آن نیست و تنها به حدود 5 درصد از نیروی نخبه ای باز می گردد که در دستگاه سیاست خارجی ما حضور دارند. این تیم نخبه در طول این سال ها در موضع در انزوا قرار دادن اسرائیل، عربستان و آمریکای ترامپی بوده است.

اما همسویی اروپایی ها را که نمی توان کتمان کرد؟

اجازه دهید سخنان من تمام شود؛ سخنان مقامات اروپایی به هیچ وجه در همسویی با مثلث سیاهی که گفتم نبوده است. همه آنها تاکید داشتند و مکرر هم تکرار کردند که در سایه برجام، توافق بسیار مثبت و سازنده ای با ایران در خصوص فعالیت های هسته ای صورت گرفته است. این یک دستاورد جهانی برای افزایش صلح و امنیت است. این به چه معنا است؟ این به معنای تایید فعالیت ها و نقش و جایگاه ایران در افزایش امنیت جهانی و منطقه ای است. در مسائل هسته ای همان طور که آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت های ایران را تایید می کند، مقامات اروپایی هم فعالیت های ایران را صلح آمیز می دانند.

اما بحث بیشتر در خصوص ایران موشکی است تا ایران هسته ای و توافق برجام؟

ببینید باید دو مساله را از هم تفکیک کرد. ایران موشکی با مسائل هسته ای دو مقوله کاملا جداگانه ای است. در خصوص مسائل موشکی و توان دفاعی کشور تا به امروز ما مذاکره وگفت و گویی را نداشته ایم. ما هیچ صحبتی در این رابطه نداشته ایم. هیچ قرارداد و توافق نامه ای امضا نشده است تا طرف اروپایی و یا آمریکایی و یا هر کشور دیگر ادعا کند که ایران در خصوص توان دفاعی خود مساله ای و یا مفادی را نقض کرده است. ما در تحریم موشکی نیستیم. این یک نکته کاملا شفاف و روشنی است.

اما قطعانه 2231 به چنین مسائلی هم در کنار موضوعات هسته ای ایران پرداخته است؛ در این قطعنامه از ایران خواسته شده است که از روز اجرای توافق (برجام) به مدت ۸ سال، هیچ فعالیتی درباره موشک های بالستیک قادر به حمل سلاح های اتمی نداشته باشد؛ اما مساله اینجا است که در این راستا هماهنگی رو به گسترشی میان اروپا و آمریکا درباره مطرح کردن این موضوع که ایران در حال نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل (۲۲۳۱) است، در حال شگل گیری است؟

چنانی که شما هم اشاره داشتید تنها مساله که در خصوص توان موشکی ایران در قطعنامه 2231 ذکر شده است، این بوده که ایران از داشتن هر گونه موشک و توان موشکی با قابلیت حمل کلاهک هسته ای منع شود و تهران از به دست آوردن این نوع تجهیزات هم دوری کند. حتی این جمله و بند ناقض فعالیت های موشکی ایران نیست. برای این که کلیه تجهیزات موشکی توان دفاعی کشور، همان طور که از نام آن پیدا است، برای دفاع از کشور بوده و در راستای تقویت مسائل امنیتی و افزایش توان بازدارنگی کشور بوده است. لذا این مسائل، مسائلی نبوده که در پروسه مذاکرات دو و یا چند جانبه با طرف هایی مورد گفت وگو قرار گیرد تا در سایه این گفت گو ها ایران تعهدی را به کسی، کشوری، نهادی، ارگانی و یاسازمان بین المللی داده باشد. اتفاقا در این رابطه باید کشورهای دیگر به جامعه جهانی در خصوص رفتارهای مخرب امنیتی خود پاسخ گو باشند؛ یکی از آنان اسرائیل است. تل آویو درباره فعالیت های هسته ای خود در دیمونا تمامی مفاد و بندهای (N.P.T) را نقض کرده است. چرا که هیچ کدام از اقدامات اسرائیل تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی نیست. اسرائیل با حمله به نیروگاه اتمی عراق در دهه 80 میلادی طی قطعنامه شورای حکام از هر گونه همکاری و هرگونه حمایت و پشتیبانی آژانس بین المللی انرژی اتمی محروم شده است. در خصوص توان موشکی نیز امروز اسرائیل موشک هایی را در اختیار دارد که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را دارند. لذا یکی از موارد مخرب وعامل بی ثباتی در امنیتی جهانی و خاورمیانه، نه ایران بلکه خود اسرائیل است. از زمان تاسیس این رژیم تا به امروز تل آویو نزدیک به 10 جنگ را به خاورمیانه تحمیل کرده است. از همین رو زمانی که ادعاهایی از مثلث سیاه ریاض - تل آویو- واشنگتن علیه ایران مطرح می شود، نباید این گونه گفت که ایران در سایه این ادعاها در جامعه جهانی تحت فشار است و در داخل هم تحت تاثیر چنین القائاتی، فشارهای روانی را به کشور وارد کرد.

اما واکنش دیپلماتیک و دستگاه سیاست خارجی کشور در خصوص این مثلث سیاهی که شما نام گذاری کردید باید چگونه باشد؟

همان طور که اشاره کردم هر سه ضلع این مثلث سیاه در انزوای جهانی قرار دارند. اما نکته اینجا است که انزوای کامل این سه ضلع منوط به رفتار دیپلماتیکی و فعالیت های سیاسی ما در عرصه بین المللی  است. اینجا است که مساله دیپلماسی عمومی، Track two Diplomacy (دیپلماسی خط دو یا مدار دو) و یا Half and One Diplomacy (دیپلماسی یک و نیم) مطرح می شود. در سایه چنین دیپلماسی ایران و دستگاه سیاست خارجی کشور باید چنین رفتار کند که تهران به تمامی مفاد و تعهدات خود در جامعه جهانی متعهد و پایبند بوده است.

اما نکته ای که در اینجا مغفول مانده این است که در سایه پررنگ شدن تحرکات دیپلماتیک معنادار واشنگتن بعد از اولتیماتوم 120 روزه ترامپ، آمریکا در حال گره زدن توافق هسته ای به توان دفاعی کشور است؛ در همین رابطه هم کمیته ای به نام کمیته اصلاح برجام میان اروپا و آمریکا شکل گرفته است؟

کجا و در چه زمانی این کمیته شکل گرفته است؟ چه کسی این اداعا را مطرح کرده است؟                                            

این ادعا را رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا در جریان سفر ماه ژانویه سال جاری میلادی اروپایی خود که به لندن، پاریس، داووس و ورشو داشت، مطرح کرد.

ببینید در خود برجام کمیته شکایات حال از هر طرفی، نهاد بازرسی و نحوه نظارت بر اجرای مفاد و تعهدات طرفین پیش بینی شده است. لذا هر نوع اقدامی که در برجام بخواهد صورت بگیرد باید با توافق و چراغ سبز ایران باشد. پس هر گونه بحث و یا هر نوع کمیته ای در خصوص اصلاح بند و یا مفادی از برجام بدون حضور طرف ایرانی مشکل جدی حقوقی دارد و هیچ اعتبار قانونی ندارد. پس اساسا بحث تشکیل کمیته ای به نام کمیته اصلاح برجام از طرف تیلرسون و یا هر طرف دیگری اعتبار قانونی ندارد.

یعنی شما منکر تحرکات دیپلماتیک معنادار آمریکا برای همراهی اروپا با خود علیه ایران هسته ای و ایران موشکی هستید؟

اروپا خود را نیم قرن عقب تر از آمریکایی ها می داند. بزرگ ترین بودجه نظامی جهان در دست آمریکا است. بنابراین اگر تمام قدرت نظامی کشورهای جهان را گرد آوریم با قدرت آمریکا می تواند رقابت کند. پس اکنون کاخ سفید در حال استفاده از همین توان و قدرت نظامی بالای خود برای فشار بر جامعه جهانی من جمله اروپا است. فشاری که در حال حاضر ترامپ برای تغییر برجام و حتی مطرح کردن توان موشکی ایران به عنوان عامل ناامنی منطقه ای و حتی جهانی  به کار بسته است. اما این که واشنگتن در این امر موفق خواهد شد یا خیر؛ محل تردید است. کما این که از ریاست جمهوری ترامپ اکنون بیش از یک سال گذشته است. اما او نتوانسته در این مدت برجام را لغو کند و یا حتی آمریکا را از توافق هسته ای خارج کند. بنابراین روی ادعای تیلرسون مبنی بر شکل گیری کمیته اصلاح برجام باید گفت که کمیته ای تا به اکنون شکل نگرفته، اگر هم چنین کمیته ای هم شکل گیرد، بدون حضور و جواب مثبت ایران اعتبار قانونی ندارد. اما من هم در راستای نکته شما منکر فشارهای تیلرسون و ترامپ بر اروپا برای همسو کردن اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی با مواضع خود کاخ سفید علیه ایران نیستم. 

یعنی اکنون حلقه ای که به دور ایران پیچیده اند که بخشی از آن را در کنفرانس امنیتی مونیخ دیده شد، در حال تنگ تر شدن نیست؟

سخنان مقامات اروپایی به هیچ وجه در همسویی با مثلث سیاهی که گفتم نبوده است. همه آنها تاکید داشتند و مکرر هم تکرار کردند که در سایه برجام، توافق بسیار مثبت و سازنده ای با ایران در خصوص فعالیت های هسته ای صورت گرفته است. این یک دستاورد جهانی برای افزایش صلح و امنیت است. این به چه معنا است؟ این به معنای تایید فعالیت ها و نقش وجایگاه ایران در افزاdش امنیت جهانی ومنطقه ای است.

خیر؛ ایران به هیچ وجه در تنگنا قرار ندارد. بلکه تنگ تر شدن عرصه اکنون برای اسرائیل صدق می کند. ببیند امروز در خصوص مسائل هسته ای ایران هیچ گونه چالش و مشکلی با جامعه جهانی ندارد. تنها مشکل توافق هسته ای هم به مشکل ترامپ با برجام باز می گردد که آن را حاصل دولتمردان پیشین کاخ سفید می داند. حتی او کاخ سفید نشینان سابق را در این خصوص احمق و نادان خواند. تکلیف این شخص در جامعه جهانی امروز پس از یک سال از زمامداریش روشن شده است. من به شخصه از رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا این مطلب را شنیدم که اگر از ترامپ بپرسید که اتحادیه اروپا چیست و در کجا قرار دارد، به شما خواهد گفت که نام روستایی در یکی از ایالات های آمریکا است.  این نشانه بارزی از بی سوادی و بی خردی فردی است که به نام ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، سکان هدایت این کشور را در دست گرفته است. لذا ایران در خصوص فعالیت های هسته ای خود هیچ گونه مشکلی نداشته و مطابق با مفاد (N.P.T)، پادمان ها و نیز زیر نظارت شدید آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت های خود را انجام می دهد. ایران از همان ابتدا تمامی فعالیت ها و تلاش های هسته ای خود را برای موارد صلح آمیز به کار بسته است. این مساله هم با بازرسی های مکرر آژانس و تایید رفتار ایران از طریق همین آژانس به اثبات رسیده است. در خصوص مسائل موشکی هم باید گفت که ایران به عنوان کشوری که مورد حمله قرار گرفته است و به مدت 8 سال بر او جنگ تحمیل شد می تواند به چنین توانی دست یابد. مضافا این که  در در طول 200 سال گذشته ایران آغازگر و شروع کننده هیچ جنگی نبوده و به هیچ کشوری حمله نکرده است. بنابراین وضعیت ایران وضعیت یک عامل ثبات دهنده در منطقه و جهان بوده است. حتی در رفع ناامنی و به درخواست رسمی کشورها ایران حضور موثری در آن کشورها یافته است. اما در خصوص این که ایران ورود به ساخت موشک برای بالا بردن توان دفاعی خود داشته باشد، یک حق مسلم برای کشور است، چرا که در سایه منشور سازمان ملل این حق برای همه کشورهای جهان در نظر گرفته شده است. هر کشوری حق دفاع از تمامیت ارضی خود را در برابر هر عامل متجاوزی را دارد. حق دفاع از خود در برابر متجاور با چه ابزاری صورت می گیرد، مگر غیر از جنگ افزار، موشک  و سلاح است. ما که در خصوص حق دفاعی و بالا بردن توان موشکی خود از اروپا و سایر نقاط جهان هم تقاضای کمکی نداشته ایم، بلکه این موشک ها حاصل توان و دانش بومی ایران است. آیا در تولید این سلاح ها ما محدویتی داریم؟ آیا به واسطه توان دفاعی خود، مفادی از کنواسیون بین المللی را نقض کرده ایم؟ آیا ایران مین ضد نفر ساخته است؟ آیا ما بمب خوشه ای و یا سلاح شیمیایی و میکروبی و سایر جنگ افزارهای غیر متعارف دیگر را به کار برده است؟

در راستای نکات شما حتی ایران (C.T.B.T.) پیمان منع جامع آزمایش های هسته ای را هم امضا کرده است، اما چرا چنین مسائلی و فشارهایی بر ایران وارد است؟

بله؛ ایران حتی عضو شورای اجرایی سازمان منع گسترش سلاح های شیمایی است. یعنی ایران مقام تصمیم گیرنده و موثر در منع و تکثیر سلاح های شیمایی در دیوان لاهه است. اما دلیل این که ایران با چنین نقش مثبتی، چنین فشارهایی را متحمل شده، ناشی از این است که فضایی که در خصوص ایران شکل گرفته است، فضایی مبتنی بر بررسی های حقوقی و تکنیکی در بستر حقوق بین الملل نیست. پس به وضوح می بینید که در رفتار و گفتار ایران هیچ نقطه تاریکی مبنی بر توان دفاعی بر خلاف رفتار اسرائیل وجود ندارد. من در مصاحبه قبلی با دیپلماسی ایرانی این نکته را هم عنوان کردم که ایران این حق را برای خود مسلم و محفوظ می داند که توان خود را در ساخت و افزایش تجهیزات دفاعی به منظور بالابرد سطح امنیت کشور داشته باشد. من به عنوان یک استاد در حوزه حقوق بین الملل این نکته را هم عنوان می کنم که حق تولید موشک ها و نیز برد آن برای هر کشوری مانند ایران تا جایی است که مورد تهدید واقع شود. پس زمانی که به صورت مستقیم از جانب اسرائیل، عربستان و حتی ایالات متحده آمریکا مورد تهدید هستیم، حقوق بین الملل به ما این اجازه را می دهد که برد موشکی خود را تا مرزهای آمریکا گسترش دهیم.

پس با این تفاسیری که شما بیان می کنید ما در خصوص توان موشکی نباید وارد مذاکره شویم؟

بر اساس حقوق بین الملل حق دفاع از کشور یک حق قانونی است و ما در این خصوص با هیچ کشوری وارد مذاکره نشده ایم؛ اگر هم وارد مذاکره و گفت وگو شویم، باید از موضع طلبکارانه باشد، نه بدهکار به جامعه جهانی.

اما در خصوص مسائل حقوق بشری ایران به موازات دو مساله دیگر یعنی نقش مخرب در خاورمیانه و توان دفاعی و موشکی همیشه مورد بازخواست بوده است. بعد از کاهش حاشیه های اعتراضات مردمی دی ماه گذشته متاسفانه مرگ کاووس سید امامی دوباره نام ایران را به صدر حاشیه ها کشاند. آیا شما ضلع سوم را هم مانند دو ضلع دیگر می بینید؟

من بر خلاف دو موضوعی که تا کنون به آن پرداخته ام در راستای نکات شما به شدت اعتقاد دارم که در ایران نقض حقوق بشر صورت می گیرد. این از کاستی های ما است و من به آن معترفم. مقام معظم رهبری در سخنرانی یکشنبه خود به صراحت از عدم برقرار عدالت در کشور سخن گفتند و بابت آن هم عذرخواهی کردند. یعنی مقام اول کشور به این کاستی معترف است. اما آیا ترامپ و یا ملک سلمان به چنین کاستی هایی در کشورهای خود معترفند؟ یکی از مخالفین جدی نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران بنده هستم. در طی سال ها آن را به کرات مطرح کرده ام. در خصوص مساله حمایت از حقوق بشر من به هیچ عنوان کوتاه نمی آیم و از مواضع جدی خود عقب نشینی نخواهم کرد. من معتدم که در خصوص نقض حقوق بشر در کشور پیش و بیش از آن که به مجامع جهانی پاسخگو باشیم، باید به خدا و قرآن پاسخگو باشیم. ما مسلمانیم. به واسطه آموزه های به حق اسلام باید حقوق بشر را به درستی پیاد کنیم. به حکم دین مبین اسلام یک مسلمان و یک غیر مسلمان با حقوق مساوی باید در جامعه زندگی خود را داشته باشند. آیا در خصوص پیاده کردن این شرایط در داخل با مشکل روبه روییم؟ بله. من به شدت به نقض حقوق بشر در داخل معترضم. چرا که افرادی در داخل با سلیقه خود در کشور عمل می کنند. اما آیا این کار قانونی است؟ خیر. آیا اساسا نظام این کار را تایید می کند؟ خیر. آیا ما توانسته ایم از تمام ظرفیت ها قانون اساسی و سایر مسائل برای ایجاد یک فضای درست حقوق بشری استفاده کنیم؟ خیر. اما نکته اینجا است که آیا این کاستی ها سبب خواهد شد که ریاض، تل آویو و یا واشنگتن به همراهی اروپا چماق نقض حقوق بشر را بر سر ایران بگیرند؟ خیر، به هیچ وجه چنین مساله قابل پذیرش نیست. بلکه ایران باید این کشورها را نه به دلیل نقض حقوق بشر که به دلیل نقض فاحش حقوق بشر، تاکید دارم نقض فاحش حقوق بشر مورد بازخواست قرار دهد. بزرگ ترین قرارداد تسلیحاتی جهانی میان چه کشورهایی بسته شد، غیر از آمریکا و عربستان؟ آیا غیر از این است که ریاض مخالفان خود را حتی در میان شاهزادگان اعدام می کند؟ آیا در عربستان سعودی زنان حق رای دارند؟ تا همین چند ماه پیش هم حق رانندگی هم نداشتند. پس چطور این کشورها می توانند از مساله حقوق بشر علیه ایران استفاده کنند. وضعیت اسرائیل که به مراتب بدتر از عربستان است. در این شرایط شما دیدید که در سخنان رهبری ایشان گفتند که می توانند از ایشان هم انتقاد داشته باشند. این انتقاد به معنی مخالفت با نظام نیست. لذا ضلع سوم حقوق بشر در ایران در قیاس با دو ضلع دیگر اکنون با چالش هایی روبه رو است.  

اما برای سوال پایانی سخنرانی ظریف و مساله مهمی که در اظهارات وی مبنی بر تغییر معماری امنیتی منطقه ای خاورمیانه با تشکیل نوعی مجمع گفت و گوی منطقه ای مطرح شد، چیزی شبیه به معاهده هلسینکی که وی پیشتر هم در نشست اسلو آن را عنوان کرده بود را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا این دست از پیشنهادها نمی تواند تا اندازه ای به تلطیف جو ایران هراسی که ما بخشی از آن را در کنفرانس مونیخ شاهد بودیم، بینجامد؟

قبل از هر چیزی باید بگویم که بر خلاف باور برخی من معتقدم که دکتر ظریف نه در این دور از کنفرانس امنیتی مونیخ و نه در هیچ  نشست و کنفرانسی در موضع دفاع نبوده است. بلکه موضع او تبیین مواضع سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بوده است. با وزارت امور خارجه قدرتمندی که ما در بیش از 4 سال گذشته در اختیار داریم، توانسته ایم تا حدود زیادی این تبیین را در جامعه جهانی داشته باشیم. البته این وزارت امور خارجه قدرتمند مشمول همه نیروهای آن نیست و تنها به حدود 5 درصد از نیروی نخبه ای باز می گردد که در دستگاه سیاست خارجی ما حضور دارند. این تیم نخبه در طول این سال ها در موضع در انزوا قرار دادن اسرائیل، عربستان و آمریکای ترامپی بوده است. یعنی مسئولین سیاست خارجی در همه نشست ها و همه مذاکرات در محل طلبکارانه مبنی بر حقوق بین الملل توانسته اند این مثلث سیاه را در انفعال قرار دهند. لذا سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر مذاکره و گفت وگو به دنبال حل مناقشات و تنش های منطقه ای و جهانی بر اساس یک منطق دیپلماتیک است. لذا در خصوص نکته شما درباره پیشنهاد دکتر ظریف باید گفت که اتفاقا چنین پیشنهادهایی در راستای همان منطق روشن سیاست خارجی ایران به دنبال ایجاد مجمع منطقه ای برای گفت وگو در راستای حل اختلافات منطقه ای است، چرا که منطق سیاست خارجی ایران، مذاکره را یگانه راه حل مشکلات می داند، نه بمباران موشک باران مدارس، بیمارستان ها و کشتن کودکان و زنان که برخی کشورها این رویه را در پیش گرفته اند.

انتشار اولیه: سه شنبه 1 اسفند 1396 / انتشار مجدد: چهارشنبه 9 اسفند 1396

کلید واژه ها: کنفرانس امنیتی مونیخ ایران عربستان آمریکا توامن موشکی برجام حقوق بشر مهدی ذاکریان


نظر شما :