گزارشی از درون اسرائیل
این وضعیت خطرناک هشدارآمیز است

دیپلماسی ایرانی: بهتازگی از سفری یکهفتهای از اسرائیل بازگشتهام. اگرچه ظاهراً چیزی در وضعیت جاری اسرائیل تغییری نکرده است و جنگ در غزه همچنان ادامه دارد، اما نشانههایی از تغییر در فضای داخلی اسرائیل به چشم میخورد. این تغییر را گرچه هنوز نمیشود «جنبش ضدجنگ» نامید، اما صداهایی از طیفهای مختلف سیاسی – از چپ تا راست میانه – در حال آشکار شدن هستند که ادامه این جنگ را فاجعهبار میدانند و پایان آن را خواستار هستند و میگویند تداوم آن میتواند هزینههای بسیار سنگین و سرسامآوری را در پی داشته باشد.
از جمله، ایهود اولمرت، نخستوزیر پیشین از جناح میانه سیاسی اسرائیل، در مقالهای در روزنامه هاآرتص نوشت که جنگ کنونی «بیهدف، بیبرنامه، بدونفرصت پیروزی» و همراه با «کشتار بیرحمانه و جنایتکارانه غیرنظامیان» است. او نتیجه گرفت: «بله، اسرائیل مرتکب جنایات جنگی میشود.»
از سمت راست، آمیت هالوی، عضو حزب لیکود، ضمن حمایت کلی از جنگ، نحوه اجرای آن را «فریبکارانه» توصیف کرده و گفته که دولت «دروغ گفته» و «برنامهای ناکارآمد داشته» که «در هدف خود برای نابودی حماس شکست خورده است.»
یائیر گولان از چپ سیاسی و رهبر ائتلاف لیبرال اسرائیل نیز هشدار داده که اسرائیل در حال تبدیل شدن به «دولت طردشدهای مانند آفریقای جنوبی دوران آپارتاید» است. او تأکید کرده که تمدید جنگ به تصمیمهای امنیتی مرتبط نیست بلکه دلایل سیاسی دارد که عدهای منافع سیاسی شخصی خود را با آن دنبال میکنند.
این در حالی است که فضای خفقانآور سختی بر چگونگی پوشش اخبار جنگ حاکم شده است. هیچ خبرنگار مستقل خارجی اجازه گزارشگری مستقیم از غزه را ندارد و با هر گونه رفتاری خلاف آن با شدت عمل برخورد میشود و این در حالی است که انتظار میرود با پایان جنگ، تصاویر و گزارشهای فجایع انسانی در این منطقه ضربهای سنگین بر وجهه اسرائیل و یهودیان جهان بزند.
اعمال آتشبس، بازگرداندن گروگانها و استقرار نیروی بینالمللی در غزه نیازی فوری است که باید از هر صدایی در جهت پشتیبانی از آن دفاع کرد. ادامه این وضعیت تنها به عمیقتر شدن بحران میانجامد که قابل تحمل نیست.
تحلیلگر نظامی هاآرتص، آموس هارل، میگوید که بسیاری از حملات هوایی اسرائیل در اصل تلاشی برای ترور رهبران حماس است که حالا در اردوگاههای پناهندگان زندگی میکنند و همین مساله به کشتهشدن گسترده غیرنظامیان منجر شده است.
فشارهای اجتماعی و روانی جنگ نیز ملموس است: افزایش خودکشی، فروپاشی خانوادهها و بحران در کسبوکارها تنها نشانههای کوچکی از آن است. اما دولت نتانیاهو همه اینها را نادیده میگیرد و بر سیاستهای جنگطلبانه، افراطی و فرصتطلبانه خود پافشاری میکند.
داستانی تکاندهنده از لوسی آهاریش، مجری عربتبار اسرائیلی، روایت میشود که پسر ۴ سالهاش در واکنش به صدای آژیر سالانه یادبود کشتهشدگان، با ترس وسایلش را جمع میکرد تا به پناهگاه برود. این روایت نشان میدهد که جنگ چقدر در روان کودکان اسرائیلی نفوذ کرده است در حالی که نتانیاهو و وزرا و مقامات افراطیاش این واقعیت را درک نمیکنند.
در غزه نیز نارضایتی از حماس در حال افزایش است، اگرچه ابراز آن سخت است. نظرسنجیای مستقل نشان داده که ۴۸درصد از ساکنان غزه از اعتراضات ضدحماس حمایت کردهاند. در فضای جنگی به شدت خشنی که بیش از یک سال و نیم از آن گذشته بروز چنین احساساتی چندان دور از انتظار نیست.
عملیات نظامی بنیامین نتانیاهو گرچه نفوذ ایران را در منطقه کاهش داده و راه را برای عادیسازی روابط با کشورهای عربی گشوده، اما او از فرصتهای صلح بهخاطر وابستگی به ائتلاف افراطی خود استفاده نمیکند. در حالی که اکنون هیچ کشوری جرات ندارد از عادی سازی روابط با اسرائیل صحبت کند و آن دسته از کشورهایی که با اسرائیل رابطه دارند نیز با احتیاط و ترس رابطه را حفظ کرده اند. نتانیاهو با ادامه جنگ در حال قربانیکردن روند صلح با عربستان سعودی است تا ائتلاف مذهبی – ملیگرای راستگرایان را حفظ کند؛ ائتلافی که اسرائیل را در مسیر تبدیل شدن به یک کشور دینی، نه دموکراتیک، سوق میدهد.
از سوی دیگر شباهتهای خطرناکی بین بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ وجود دارد: هر دو در تلاش برای تضعیف نهادهای قانونی، حفظ قدرت شخصی، و حرکت بهسمت اقتدارگرایی تلاش میکنند. دو چهرهای که میتوانند خطری بالقوه برای جهانیان نیز باشند.
منبع: نیویورک تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/۱۱
نظر شما :