از دشمنی با پکن تا دوستی با مسکو
مواضع ترامپ، چین و روسیه را متحد هم می کند
نویسنده: نایجل گولد دیویس
دیپلماسی ایرانی: تماس تلفنی جمعه گذشته میان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری منتخب ایالات متحده آمریکا و «تسای اینگ ون»، رئیس جمهوری تایوان یک بار دیگر اثبات کرد که ترامپ غیرقابل پیش بینی است. رئیس جمهوری جدید آمریکا فاقد تجربه لازم در زمینه دولت داری و امور نظامی است و مواضع و رویکردهای وی در زمینه سیاست خارجی با رویکردهای حزب جمهوری خواه آمریکا تفاوت و فاصله بسیاری دارد.
بدون شک ترامپ در زمینه سیاست خارجی با چالش های بی سابقه ای روبرو خواهد بود اما جدی تر از این چالش ها، فقدان دیدگاه استراتژیک مشخص و یکپارچه برای هدایت سیاست خارجی آمریکا در مسیری متفاوت است. رویکرد و مواضع ترامپ درخصوص روسیه و چین به شدت نگران کننده است و نشان از عدم انسجام در سیاست خارجی ترامپ دارد. اگر ترامپ در عمل نیز به شعارهای انتخاباتی خود پایبند بماند، بدون شک موجب ایجاد اتحادی بین این دو کشور قدرتمند جهان خواهد شد.
برای بررسی بهتر این موضوع نخست به سیاست های احتمالی ترامپ در قبال چین خواهیم پرداخت. دستور کار اقتصادی ترامپ که یکی از عوامل پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری نیز محسوب می شد، مستقیماً چین را مورد تهدید قرار می دهد. ترامپ در طول فعالیت های انتخاباتی خود همواره وعده داد که پس از راهیابی به کاخ سفید اقدامات سریعی را در راستای مقابله با سیاست های ناعادلانه چین در زمینه تجارت و دستکاری در نرخ ارز صورت خواهد داد.
در زمینه مسائل امنیتی نیز برخی معتقدند، این که ترامپ از کشورهایی همچون ژاپن و کره جنوبی خواسته تا بخش اعظمی از هزینه های دفاعی خود را تقبل کنند نشان از آمادگی آمریکا برای ترک اتحادهای به وجود آمده در منطقه شرق آسیا دارد. این اقدام آمریکا فضای مساعدی را برای چین به وجود خواهد آورد تا نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد. اما به نظر می رسد شعار ترامپ مبنی بر بازگرداندن آمریکا به دوران اوج خود بیشتر به برتری نظامی بلامنازع این کشور متمرکز باشد تا ترک تعهدات دیرینه این کشور در قبال سایر متحدانش. ترامپ همواره در سخنرانی ها و اظهارات خود در مورد ظهور چین و افزایش قدرت این کشور ابراز نگرانی کرده است. به عنوان مثال، وی در یکی از سخنرانی های خود در ماه ژوئن سال 2015 نسبت به افزایش قدرت نظامی چین هشدار داد و اعلام کرد که قدرت نظامی این کشور به مرحله بسیار ترسناکی رسیده است. وی در ادامه اظهارات خود در این سخنرانی گفت: "یکی از مسائل و مشکلات کنونی ما گروه تروریستی داعش است اما مسئله بزرگتری نیز در این میان وجود دارد و آن چین است." تماس تلفنی اخیر ترامپ با رهبر تایوان موجب شده تا روابط میان آمریکا و چین حتی پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید صدمه دیده و رو به وخامت رود.
اما رویکرد آمریکا در قبال روسیه بسیار متفاوت است. اظهارات ترامپ در خصوص پوتین و سیاست های وی بسیار مشخص تر و مطلوب تر از اظهارنظرهای رئیس جمهوری منتخب آمریکا در قبال دیگر کشورها است. به عنوان مثال وی در موضوع هک های گسترده در آمریکا روسیه را مقصر ندانسته و این موضوع را به کل رد کرده است. همچنین ارتباطات مشاوران ترامپ با روسیه نیز اخیراً موجب بروز نگرانی هایی در آمریکا شده است. به عنوان مثال «نیوث گینگریچ»، یکی از یاران نزدیک ترامپ اخیراً در اظهاراتی کشور استونی، یکی از متحدان اصلی ناتو را "شهرکی در حومه" سن پترزبورگ توصیف کرده است.
بنابراین به نظر می رسد که دولت ترامپ رویکرد سختگیرانه ای را در قبال چین و مواضع نرمتری را در قبال روسیه در پیش بگیرد. می توان منطق به کار رفته در هر کدام از این رویکردها را مورد بحث قرار داد اما ترکیب این دو رویکرد نوعی رابطه سه گانه را بین این سه کشور ایجاد خواهد کرد که نتیجه آن بدون شک به ضرر آمریکا خواهد بود. از زمانی که «ریچارد نیکسون»، رئیس جمهوری پیشین آمریکا از جدایی چین و شووروی بهره برداری کرد، چین را از انزوا خارج کرد و روابط جدیدی را با این کشور ایجاد کرد، آمریکا همواره از جایگاه ممتازی در این رابطه سه سویه برخوردار بوده است. آمریکا با استفاده از همین جایگاه ممتاز خود توانست اتحاد جماهیر شورروی را به منظور ایجاد صلح و آشتی میان دو ابر قدرت، در دهه 1970 به پای میز مذاکره بکشاند و پس از شکست این توافق نیز توانست با محدود کردن قدرت اتحاد جماهیر شوروی راه را برای پایان مسالمت آمیز جنگ سرد هموار سازد.
اما رویکرد سختگیرانه آمریکا در قبال چین، منافع مورد نظر این کشور از همکاری با ایالات متحده آمریکا را به طرز چشمگیری کاهش خواهد داد و «ژی جی پینگ»، رئیس جمهوری چین را نسبت به ایجاد دوران جدیدی از همکاری های میان چین و آمریکا ناامید و مأیوس خواهد کرد. در مقابل، رویکرد نرم آمریکا در قبال روسیه موجب خواهد شد تا این کشور در صورت بروز رفتارهای جسورانه و خطرناک هزینه کمتری متحمل شود. در کل می توان این گونه نتیجه گرفت که اتخاذ چنین رویکردی از سوی آمریکا در قبال روسیه و چین موجب نزدیکی هر چه بیشتر این دو کشور و تعمیق همکاری و روابط میان آنها خواهد شد؛ روابطی که در حال حاضر و نسبت به 60 سال اخیر در بهترین حالت خود قرار دارد.
چنین نتیجه و پیامدی می تواند به شدت به آمریکا و منافع غرب آسیب وارد کند، اما این موضوع امری حتمی نیست و می توان از وقوع آن جلوگیری کرد. به عبارت دیگر دولت جدید آمریکا با اتخاذ رویکردی استراتژیک که در آن تمامی طرفین مد نظر قرار گرفته باشد می تواند از وقوع چنین اتفاقی جلوگیری کند. اما باید در نظر داشت که اتخاذ رویکردی نامنسجم که موجب تضعیف کلیت سیاست های اتخاذی آمریکا شود، هیچ گاه به موفقیت و سرانجام نخواهد رسید و نه تنها موجب شکست برنامه های دولت جدید خواهد شد، بلکه نظم بین المللی را نیز به خطر خواهد انداخت.
منبع: تلگراف / مترجم: زهره شهریاری
نظر شما :