پس و پیش ترامپ

توپ در زمین تهران است

۱۸ بهمن ۱۴۰۳ | ۰۶:۰۰ کد : ۲۰۳۰۹۹۸ اخبار اصلی آمریکا
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
سرانجام دو هفته پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و در واپسین دقایق سه‌شنبه، وی دستور احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران را صادر کرد. رئیس‌جمهور آمریکا پس از امضای یادداشتی از آمادگی برای مذاکره با رئیس‌جمهور ایران خبر داد و درباره آینده مناسبات با تهران و تداوم سیاست فشارحداکثری خود ابراز امیداوری کرد که «نیازی به استفاده از این گزینه (فشار حداکثری) نباشد. اما باید دید آیا می‌توانیم به توافقی با ایران برسیم؟» ترامپ در ادامه از تردیدش برای امضای دستور بازگشت فشار حداکثری به ایران گفت و مدعی آن بود که «این برای ایران خیلی سخت است و من امیدوارم مجبور نباشیم خیلی از آن استفاده کنیم».
توپ در زمین تهران است

دیپلماسی ایرانی: سرانجام دو هفته پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و در واپسین دقایق سه‌شنبه، وی دستور احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران را صادر کرد. رئیس‌جمهور آمریکا پس از امضای یادداشتی از آمادگی برای مذاکره با رئیس‌جمهور ایران خبر داد و درباره آینده مناسبات با تهران و تداوم سیاست فشارحداکثری خود ابراز امیداوری کرد که «نیازی به استفاده از این گزینه (فشار حداکثری) نباشد. اما باید دید آیا می‌توانیم به توافقی با ایران برسیم؟» ترامپ در ادامه از تردیدش برای امضای دستور بازگشت فشار حداکثری به ایران گفت و مدعی آن بود که «این برای ایران خیلی سخت است و من امیدوارم مجبور نباشیم خیلی از آن استفاده کنیم».

 از تماس ترامپ با تهران تا تهدید به نابودی ایران

در جلسه پرسش و پاسخ ترامپ، پس از امضای دستور احیای فشار حداکثری علیه ایران، وی با لحنی توام با تهدید و احترام نسبت به تهران سخن گفت. چنانی که از یک سو و در پاسخ به این سؤال که «آیا برای شروع مذاکرات، با ایرانی‌ها درباره نوعی توافق تماس گرفته‌اید؟» صراحتا عنوان داشت که «من با آنها تماس می‌گیرم، برایم مهم نیست که آنها تماس بگیرند یا من بگیرم». اگر چه به ادعای رئیس‌جمهور آمریکا «بسیاری از افراد می‌گویند بگذار آنها (ایرانی‌ها) تماس بگیرند»؛ اما به گفته ترامپ «برای من این مهم نیست که من با تهران تماس بگیرم. چون این تنها یک گفت‌وگو است و من می‌خواهم صلح را در خاورمیانه و جاهای دیگر ببینم».

علیرغم این لحن، در سوی دیگر کلیددار تازه کاخ سفید با تکرار ادعاهای واشنگتن پیرامون نزدیک شدن ایران به ساخت سلاح هسته‌ای به سؤالی مبنی بر اینکه «آیا می‌تواند با تهران به توافقی دست یابد یا خیر؟» صرفا به بیان این جمله بسنده کرد که «ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد. ما نمی‌خواهیم سخت‌گیری زیادی بر ایران اعمال کنیم». به گفته رئیس‌جمهوری تازه نفس آمریکا، «نباید اجازه دهیم ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد. تعداد زیادی از مقامات ایرانی هستند که نمی‌خواهند ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد».

مستاجر جدید کاخ سفید در ادعایی این حق را هم برای خود مسلم دانست که «فروش نفت ایران را به سایر کشورها متوقف کند». اما گفته‌های ترامپ در ادامه لحن تندتری به خود گرفت و با ادبیات ضدایرانی و در ادعایی واهی، تهران را تهدید کرد و هشدار داد که «اگر ایران بخواهد مرا ترور کند و قصد کشتن مرا داشته باشد، آنها را از بین می‌بریم». به ادعای رئیس قوه مجریه ایالات متحده، «دستوراتی داده‌ام که اگر این کار را انجام دهند، هیچ چیزی از آنها باقی نماند». رئیس‌جمهوری آمریکا سخنانش را اینگونه ادامه داد که «فکر می‌کنم ایران دوست دارد صلح برقرار شود. فکر نمی‌کنید که آنها دیگر به اندازه کافی تحمل کرده‌اند؟» با این وجود ترامپ از پاسخ به سؤالی درباره اینکه «اگر نخست‌وزیر اسرائیل از او بخواهد علیه ایران از زور استفاده کند، چه خواهد کرد، اجتناب کرد و صرفا عنوان کرد که »نمی‌دانم نخست‌وزیر چه خواهد گفت».

 از «فرمان اجرایی» تا «یادداشت اجرایی» و «دستور ویژه»

ساعاتی پیش از امضای دستور ترامپ برای بازگشت کارزار فشار حداکثری علیه ایران، خبرگزاری «رویترز» روز سه شنبه به نقل از یک مقام آمریکایی ادعا کرد که انتظار می‌رود ترامپ» یک دستور (فرمان) اجرایی را برای احیای سیاست «فشار حداکثری» علیه تهران، امضا کند. با اینحال و به نوشته ایرنا، این رسانه سپس متن خبر خود را اصلاح کرد و نوشت که «ترامپ یک یادداشت ریاست جمهوری در این باره امضا خواهد کرد». این مقام آمریکایی به خبرگزاری «رویترز» اطلاع داد که این یادداشت ترامپ، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده را موظف می‌کند تا «فشار اقتصادی حداکثری» را بر ایران اعمال کند، از جمله با تحریم‌ها و سازوکارهای اجرایی علیه کسانی که تحریم‌های موجود را نقض می‌کنند.

این مقام آمریکایی همچنین مدعی شد که در چارچوب سیاست «فشار حداکثری» ترامپ، دولت جدید آمریکا اقداماتی را «با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران» پیش می‌برد. بر اساس گزارش رویترز، این مقام ادعا کرد که سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد با متحدان کلیدی خود برای «تکمیل [روند] بازگشت سریع تحریم‌ها (snapback) و محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران» همکاری خواهد کرد.

رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا برای ملزم کردن نهادها و دستگاه‌های اجرایی به انجام برخی دستورهای خود می‌تواند سه سند امضا کند که مشتمل بر «فرمان اجرایی»، «اعلامیه‌» و «یادداشت اجرایی» است. البته فرمان (دستور) اجرایی در صورتی که متن آن به اختیارات ریاست‌ جمهوری مستند باشد، قدرت قانون را دارد و در فدرال ریجستر ثبت می‌شوند. اما یادداشت رئیس‌جمهوری در فدرال ریجستر ثبت و منتشر نمی‌شود و متن آن نیز به اختیارات رئیس‌جمهوری مستند نیست وصرفا برای اعمال مدیریت در نهادهای اجرایی است. البته برخی رسانه‌های دیگر از واژه‌ها و عبارت‌های متفاوتی نظیر «دستور ویژه» یا «یادداشت ویژه» هم استفاده کردند.

کوروش احمدی: سند امضا شده علیه ایران، بخش‌نامه است، نه فرمان اجرایی

پیرو آنچه گفته شد، کوروش احمدی در گفت‌وگویی با «شرق» و برای تبیین بیشتر دو ابهام یا سؤال دال بر اینکه «آنچه شامگاه سه‌شنبه توسط دونالد ترامپ علیه ایران امضا شد، در طبقه‌بندی اسناد چگونه تعریف می‌شود و «یادداشت اجرایی» یا «دستور ویژه» چه تفاوتی با «فرمان اجرایی» دارد و نیز زمان‌بندی اجرای آن، ابتدا به ساکن روی کلمه «Memorandum» تاکید کرده و خاطرنشان می‌کند «سندی که به امضای ترامپ رسید را لزوما نمی‌توانیم «فرمان اجرایی» ترجمه کنیم، کما اینکه استفاده از لفظ «دستور ویژه» نیز شاید خیلی مناسب نباشد». از این حیث و به باور وی «شاید با توجه به محتوا و کارکرد این سند، اگر آن را «بخش‌نامه» ترجمه کنیم، بهتر باشد».

دیپلمات پیشین کشور در تشریح بیشتر تفاوت «بخش‌نامه» با «فرمان اجرایی» به این نکته کلیدی اشاره دارد که «این سند یعنی بخش‌نامه فرق‌هایی با فرمان اجرایی دارد که بیشتر دارای کارکرد اداری و بوروکراتیک است. مثلا ثبت رسمی نمی‌شود و می‌تواند داخلی باشد و منتشر هم نشود». لذا از دید او، «فرمان اجرایی به لحاظ بروکراتیک وزن بیشتری در ساختار اداری و اجرایی و قضائی آمریکا دارد و مثلا در دادگاه نیز قابل طرح و استناد است». ضمن آنکه به گفته این کارشناس، «فرمان‌های اجرایی برای اجرای قوانین یا دستورات مشخص و نکات مدنظر روسای جمهور استفاده می‌شوند». این در حالی است که «صدور بخش‌نامه با اهداف فرعی و اداری و مثلا تقسیم وظایف بین وزارتخانه‌ها، ادارات، سازمان‌ها و ارگان‌ها صادر خواهند شد».

تحلیلگر حوزه بین‌الملل با اشاره مستقیم به بخش‌نامه سه شنبه شب ترامپ، متذکر می‌شود که «این سند صرفا وظایف و مسئولیت‌هایی را به وزارت امور خارجه، وزارت خزانه‌داری و دادستانی کل محول و مشخص کرده است که هر کدام به چه شکلی در برابر ایران عمل کنند». احمدی در ادامه در پاسخ به این پرسش که «چرا دونالد ترامپ به جای صدور فرمان اجرایی از امضای بخش‌نامه برای احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران استفاده کرده است؟» گفت که «چون برای اعمال فشار حداکثری، قوانین پیشین کنگره و نیز فرامین اجرایی دولت اولش (ترامپ) وجود داشت و نیاز به موارد جدید محتوایی نبود. در واقع دونالد ترامپ صرفاً با امضای یک بخش‌نامه (Memorandum)، همه قوانین پیشین کنگره و فرامین اجرایی دولت اول خود را مجددا مورد تاکید قرار داده و اجرای آنها را از وزارتخانه‌های امور خارجه، خزانه‌داری و نیز دادستانی کل خواسته است».

لذا به گفته او «برای احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران به لحاظ طبقه‌بندی اسناد، نیازی به صدور فرمان اجرایی نبود». ضمن آنکه احمدی یادآور می‌شود که «در دوره جو بایدن هم هیچ یک از فرمان‌های اجرایی قبلی ملغی نشده بودند و تنها تصور این بود که با شدت عمل و به طور سخت‌گیرانه علیه ایران اعمال نمی‌شوند». وی این را هم افزود که «اکنون نظر ترامپ بر این است که با امضای این بخش‌نامه دوباره فشار حداکثری با شدتی مانند دوره اول ریاست جمهوری‌اش عملیاتی شود».

احمدی در ارزیابی ابهام در مورد گفته دونالد ترامپ مبنی بر اینکه «امیدوارم مجبور به اجرایی‌کردن این سند علیه ایران نباشم»، به موضوع مهم «زمان‌بندی» ورود کرد و یادآور می‌شود که «با امضای بخش‌نامه از سوی دونالد ترامپ و به لحاظ اداری، پروسه احیای کمپین فشار حداکثری توسط وزارت امور خارجه وزارت خزانه‌داری و نیز دادستانی کل از زمان امضا و ابلاغ شروع شده است». اما احمدی در عین حال اعتقاد دارد که «ترامپ با این جمله شاید به یک دوره چند هفته‌ای و شاید چند ماهی برای اجرایی کردن این دستورالعمل جدید اشاره دارد و اینکه در این مدت ممکن است مذاکراتی شکل گیرد و نتایجی حاصل شود و در این صورت نیازی به ادامه این فشار حداکثری نباشد».

وی در تبیین بیشتر این نکته برای مثال متذکر می‌شود که «به واسطه این بخش‌نامه باید توسط وزارت امور خارجه یا وزارت خزانه داری آمریکا نسبت به شناسایی و تحریم نفتکش‌ها، بنادر و شرکت‌های مرتبط با ایران و با هدف به صفر رساندن فروش و صادرات نفت ایران، اقدامات لازم صورت بگیرد که طبیعتاً این کار فرصت زمانی خاص خود را می‌طلبد».

در ادامه این گپ و گفت با «شرق»، کوروش احمدی در مورد «زمان» امضای بخش‌نامه توسط دونالد ترامپ علیه ایران که قبل از دیدار با نتانیاهو انجام شد، به طرح این نکته می‌پردازد که «دونالد ترامپ شاید با هدف نمایش قدرت خود و نشان دادن اینکه تصمیم گیر خود او است، این سند را قبل از دیدار با نتانیاهو امضا کرد تا هیچ گونه شبهه و شائبه و گمانه‌زنی‌ پیرامون تأثیر یا فشار نتانیاهو بر او (ترامپ) شکل نگیرد». او همچنین خاطر نشان ساخت که «شاید هدف ترامپ از امضای این بخش‌نامه علیه ایران این نیز بوده باشد که از میزان فشار نتانیاهو و دیگر تندروهای داخلی و خارجی برای توسل به اقدامات نظامی جلوگیری کند».

احمدی به این نکته مهم نیز اذعان دارد که «به رغم ادبیات مثبت روزها و هفته‌های گذشته دونالد ترامپ درخصوص ایران، این اقدام ترامپ غیرقابل منتظره بود و تا قبل از نشر خبر توسط یک خبرگزاری، آن هم تنها به فاصله دو یا سه ساعت قبل از امضای بخش‌نامه هیچکس احتمال چنین اقدامی از سوی ترامپ را نداده بود». دیپلمات اسبق کشور با اینحال «امکان توسل ترامپ به نیروی نظامی علیه ایران را نمی‌دهد» و معتقد است که «توسل به زور تنها در صورتی ممکن است مطرح شود که عناصر اطلاعاتی آمریکایی یا غیرآمریکایی مدعی اتخاذ تصمیمی در ایران برای ساخت بمب شوند و این ادعا در ذهن ترامپ باورپذیر به نظر آید».

تحلیلگر ارشد سیاست خارجی همچنین احتمال می‌دهد که «ادبیات، نه چندان تند ترامپ در قبال ایران و پیشنهاد مذاکره و اظهار امیدواری به عدم اجرای این بخش‌نامه می‌تواند به این معنی باشد که هدف او از امضای بخش‌نامه در درجه اول اعمال فشار برای مذاکره با ایران است». که البته به باور او «طبعا این نقض غرض است و او می‌توانست با دعوت از ایران برای مذاکره بدون اقدام به فشار حداکثری نتیجه بهتری برای جلب موافقت مقامات ایرانی با مذاکره بگیرد».

واکنش‌ها در ایران

به دنبال امضای دستور ترامپ در جهت بازگرداندن کمپین فشار حداکثری و مواضع شامگاه سه شنبه و بامداد چهارشنبه (به وقت ایران) علیه تهران، دیروز شاهد واکنش مقامات مختلف دولت چهاردهم بودیم. لذا بیشترین توجه رسانه‌ها در حاشیه نشست دولت به همین اتفاق بود و عمده سؤال‌ها از مقامات مربوطه پیرامون به نحوه پاسخ تهران در قبال احیای کمپین فشار حداکثری باز می‌گشت. کما اینکه مسعود پزشکیان در واکنش به اظهارات ترامپ، از در تقابل درآمد و بیان داشت که «آمریکا می‌گوید ما تحریم می‌کنیم. اما اگر ما منابع خود را مدیریت کرده و با همسایگان خود تعامل درست داشته باشیم، مگر می‌شود کشوری که ۱۵ همسایه دارد را به این راحتی تحریم کرد؟» رئیس‌جمهور ادامه داد که «خیال کردند همه چیز ما به نفت وابسته است و می‌خواهند جلوی آن را بگیرند، اما برای ما و مردم ما مسیرهای بسیار زیادی وجود دارد که هم مشکلات خود و هم مردم را حل کنیم».

محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور هم همین لحن پزشکیان را گرفت و در حاشیه جلسه هیئت، «راهبرد جمهوری اسلامی را شفاف و با ثبات» توصیف کرد و بدون اشاره به نام ترامپ، عنوان داشت که «در زمینه سلاح هسته‌ای فتوا داریم، فعالیت غیرصالح آمیز هسته‌ای ممنوع است. لذا خیال او راحت باشد». البته عارف هرگونه احتمالی دال بر دیدار ترامپ و پزشکیان را رد کرد و به گفته اش «مذاکره و دیدار مستقیم روسای جمهور دستور کار نظام نیست.

با اینحال واکنش فاطمه مهاجرانی قدری متفاوت بود. چرا که او به مانند عارف قاطعانه مذاکره و احتمال دیدار روسای جمهوری ایران و آمریکا را رد نکرد. در پیوست این نکته سخنگوی دولت، ذیل واکنش به اعلام آمادگی دونالد ترامپ برای مذاکره با مسعود پزشکیان بر «دنبال کردن سه اصل ثابت در حوزه وزارت خارجه» تاکید کرد و ادامه داد که «اصول عزت یعنی عزتمندی کشور و عزتمندی مردم، حکمتی که وجود دارد، دیدن پس و پشت موضوعات و توجه درست به آنها و البته مصلحت و طبیعتاً با این سه اصل همه موضوعات کشور دنبال می‌شود، مشخصاً موضوع روابط با سایر کشورها».

عباس عراقچی هم دیگر مقامی بود که در حاشیه جلسه هیئت، «فشار حداکثری را یک تجربه شکست خورده» ارزیابی کرد که به زعم او «امتحان مجددا آن (فشار حداکثری)، به شکست دیگر منجر خواهد شد». با این وجود، مسئول سیاست خارجی کشور در واکنش به گفته‌های ترامپ تصریح کرد که «اگر موضوع اصلی این است که ایران دنبال سلاح هسته‌ای نرود، این قابل حصول است و چیز مشکلی نیست». چرا که به گفته دیپلمات ارشد ایرانی، «مواضع تهران مشخص است و عضو ان پی تی است و فتوای رهبری نیز وجود دارد که تکلیف را برای ما مشخص کرده است». واکنش اسماعیل بقایی در مقام سخنگوی وزارت خارجه به اظهارات اخیر ترامپ هم مشابه گفته‌های عراقچی بود و تاکید داشت که «اطمینان نسبت به عدم ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران، به سادگی قابل حصول است».

محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی هم صحبت‌های ترامپ درباره اینکه «ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد را از واضحات دانست». چون به باور این معاون رئیس‌جمهور، «ایران بارها اعلام کرده‌ که به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیست و نخواهد بود». البته اسلامی این را هم یادآور شد که، «ما با آژانس نیز در ارتباط هستیم». البته برخی چهره‌های سیاسی هم نظیر حسن روحانی با انتشار بخشی از سخنان خود در جلسه هیئت دولت به تاریخ ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۰ در شبکه اجتماعی ایکس از ضرورت مذاکره گفت و در این باره نوشت: «مگر عراق با ما هشت سال جنگ نکرد؟ صدام و صدامیان این همه کشتار و ظلم و جنایت کرد. یک زمانی که لازم شد ‎مذاکره کنیم امام اجازه مذاکره داد. در شهریور سال ۶۷ مذاکره با عراق را در ژنو شروع کردیم؛ نشستیم، مذاکره کردیم با آن آدم قدار، با آن آدمی که آن همه در ایران کشتار کرد».

 ابوالقاسم دلفی: توپ در زمین تهران است

با توجه به مجموعه‌ای از مواضع مقامات کشورمان و همچنین گفته‌های دونالد ترامپ، ابوالقاسم دلفی هم در گفت‌وگو با «شرق»، صراحتاً اذعان دارد که «با امضای دستور اجرایی ترامپ برای آغاز دوباره کمپین فشار حداکثری علیه ایران، توپ در زمین تهران است». سفیر پیشین ایران در فرانسه باور دارد که «اگرچه ترامپ با امضای فرمان خود، فشار حداکثری را به ایران بازگرداند. اما به صراحت خود را اهل معامله و مذاکره نشان داد» که به زعم این کارشناس «می‌تواند فرصت مناسبی را در اختیار تهران برای آغاز گفت‌وگوها قرار دهد».

دیپلمات پیشین کشورمان با اشاره به «برخی موانع یا ابهامات دال بر اینکه رئیس‌جمهور آمریکا تاکنون سیاست مشخصی در برابر جمهوری اسلامی ایران و آغاز مذاکرات اتخاذ نکرده است، در سایه ارجاعی به گفته دونالد ترامپ مبنی بر اینکه، نه تنها آماده گفت‌وگو با رئیس‌جمهور پزشکیان است، بلکه حاضر به تماس با ایران خواهد بود»، تصریح می‌کند که «با این جمله ترامپ دیگر بهانه یا توجیهی در داخل کشور برای عدم آغاز مذاکرات وجود ندارد». هرچند که سفیر اسبق ایران در صربستان اذعان دارد که «باید خیلی پیشتر دولت چهاردهم خیلی پیشتر سیاست تنش زدایانه را، چه با اروپایی‌ها، چه با دولت جو بایدن و چه پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری از طریق کانال ایلان ماسک عملیاتی می‌کرد تا به این نقطه نمی‌رسیدیم».

با این وجود دیپلمات ارشد کشورمان هنوز به وجود «فرصت برای مذاکره و توافق» باور دارد. هرچند که دلفی، «این فرصت را بسیار محدود و کوتاه می‌داند». ولی همزمان هشدار می‌دهد که «اگر تهران از همین فرصت باقی مانده تا زمان اجرایی شدن تمام و کمال سیاست فشار حداکثری استفاده نکرده و باب گفت‌وگو و مذاکره را باز نکند با دو مشکل همزمان ناشی از اجرایی‌شدن سیاست فشار حداکثری و به صفر رساندن فروش و صادرات نفت ایران و همچنین احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطع نامه‌ها به شکل توأمان مواجه خواهد بود». این در حالی است که سفیر اسبق ایران در شیلی، «وضعیت کنونی کشور را، حتی با وضعیت سال‌های ۹۲، ۹۸ و ۱۴۰۰ یکسان نمی‌داند و تاکید دارد که «تهران در این مدت محدود باید دست به تصمیمات بزرگ بزند».

دلفی در ادامه گفت‌وگو با «شرق» و ذیل پاسخ به این سؤال که «چرا دونالد ترامپ بر خلاف مواضع مثبت و امیدوار کننده خود طی دو هفته گذشته پس از بازگشت به کاخ سفید در یک اقدام غیرقابل پیش‌بینی و به ناگاه دستور بازگشت احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران را امضا کرد؟ معتقد است که «این اقدام ترامپ مانند حرکت اول است تا در نهایت فضای رقابت را در اختیار بگیرد». کما اینکه سفیر اسبق ایران در فرانسه به «مناسبات دو هفته اخیر ایالات متحده آمریکا با پاناما، مکزیک کانادا و دانمارک در خصوص جزیره گرینلند اشاره دارد» و از منظر او، «تقابل سریع رئیس‌جمهور آمریکا با این کشورها اکنون سبب شده است که حتی همپیمانان ایالات متحده در نوعی ابهام و گیجی دیپلماتیک قرار بگیرند».

با چنین برداشتی، سفیر پیشین ایران در صربستان توصیه می‌کند که «تا پیش از آنکه مراحل پایانی عملیاتی شدن سیاست فشار حداکثری صورت بگیرد و همزمان، هماهنگی اروپا و آمریکا برای فعال کردن مکانیسم باعث بازگرداندن قطع نامه‌ها شود، تماس و مذاکره، هم با اروپا و هم با آمریکا به شکل جدی و عملی آغاز گردد». در بخش دیگری از گفت‌وگوی «شرق»، ابوالقاسم دلفی به تحلیل دوگانه «مذاکرات هسته ای» یا «مذاکرات جامع»

بین ایران و غرب می‌پردازد و مجدداً با استناد به بخشی از گفته‌های سه‌شنبه شب دونالد ترامپ و همچنین مواضع دو هفته اخیر او باور دارد که «فعلاً او (ترامپ)، اولویت خود را روی آغاز مذاکرات هسته‌ای با تهران گذاشته و پس از حصول توافق هسته‌ای است که ترالمپ به دنبال مدل مشابه برای حل‌وفصل سایر محورهای اختلافی با ایران خواهد بود».

به همین دلیل دیپلمات ارشد کشورمان با اشاره به «دیپلماسی مرحله‌ای یا گام به گام»، موضوع را اینگونه واکوی می‌کند که «اکنون دونالد ترامپ به دنبال حل نگرانی اصلی خود برای مدیریت پرونده هسته‌ای ایران است و در پیوست آن به سایر موضوعات خواهد پرداخت» و چون دلفی متذکر می‌شود که «گفته‌های دیروز چهارشنبه محمد اسلامی و عباس عراقچی دال بر اینکه «ایران به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست و این مسئله به راحتی می‌تواند قابل راستی‌آزمایی باشد»، خواهد توانست نقطه جوش را برای مذاکرات بین ایران و آمریکا فراهم کند». البته این تحلیلگر به برخی ادعاها و جنجال‌های رسانه‌ای مانند گزارش نیویورک تایمز هم اشاره می‌کند که به باورش سعی دارند پرونده هسته‌ای ایران را به یک موضوع بحرانی تبدیل کنند تا شاهد واکنش تندتر دونالد ترامپ باشند.

در پیوست اشاره دلفی، نیویورک تایمز در گزارشی ضدایرانی تازه خود مدعی شده که «اطلاعات جدید درباره برنامه هسته‌ای ایران، مقامات آمریکایی را قانع کرده است که تیمی مخفی از دانشمندان این کشور در حال بررسی روشی سریع‌تر و هرچند ابتدایی‌تر برای ساخت سلاح اتمی هستند و این در صورتی خواهد بود که تهران تصمیم بگیرد به‌سرعت به سمت تولید بمب حرکت کند». به گفته مقامات، «این اطلاعات در ماه‌های پایانی دولت بایدن جمع‌آوری شد و سپس در جریان انتقال قدرت به تیم امنیت ملی رئیس‌جمهور ترامپ منتقل شد». سفیر اسبق ایران در بخش پایانی گفت‌وگو با «شرق» خاطرنشان می‌کند که «باید ایران چهره‌ای صلح طلب، تنش زدا و خواهان مذاکره از خود نشان دهد و با مانور روی فعالیت‌های دیپلماتیک برای مذاکره با غرب، این قبیل گزارشات را با اهداف مغرضانه علیه منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران را به حاشیه ببرد».

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران دونالد ترامپ آمریکا کوروش احمدی ابوالقاسم دلفی مذاکرات تحریم کمپین فشار حداکثری


نظر شما :