باید تدبیر کرد
ایران و آمدن احتمالی ترامپ
نویسنده: محمدرضا لشینی، کارشناس ارشد روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: با انصراف جو بایدن از ادامه ی رقابت انتخابات ریاست جمهوری، حال ما به عنوان کشوری که در دوره ی قبلی ریاست جمهوری ترامپ بسیار از او زخم خوردیم، پس باید تمام احتمالات را در نظر بگیریم و کشور را آماده ی هر شرایطی کنیم.
اگر احیانا ترامپ رئیس جمهوری بعدی آمریکا باشد، احتمالا نزدیکی بیشتری با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و محمد بن سلمان، ولیعهد بلند پرواز عربستان سعودی، خواهد داشت. افرادی در دولت احتمالی ترامپ حاضر خواهند بود که به مراتب دست راستی تر و در هر معامله ای زیاده خواه تر از دموکرات ها هستند.
امید است که دولت جدید آن جسارت، شجاعت و درایت لازم را در جهت اداره ی سیاست خارجی کشور، در شرایطی که اشخاصی تندرو همچون ترامپ و اطرافیانش بر اریکه ی قدرت ایالات متحده آمریکا تکیه زده اند، داشته باشد. اما برای کمک به دستگاه سیاست خارجی کشور و کمک به حفظ امنیت ملی، همه باید به میدان بیاییم و هر مشورتی را که می توانیم به رجال تصمیم گیرنده بدهیم تا همه را روی میز بگذارند و به بهترین نتیجه برسند.
اگر ترامپ انتخاب شود، با توجه به تجربه ی دوره چهار سال قبل او، احتمال اینکه روابط آمریکا و روسیه بهبود یابد، افزایش خواهد یافت و این اتفاق موجب کاهش شدید و یا قطع کامل کمک های آمریکا به اوکراین خواهد شد. در نتیجه انتظار همراهی روسیه با ایران در شرایطی که روسیه از بحران اوکراین و در نهایت از انزوا خارج شود، کمتر خواهد بود.
ترامپ سیاست مهار چین را نیز پر قدرت تر از گذشته ادامه خواهد داد، اما از آنجایی که چین هرگز خواهان درگیری بیشتر و افزایش تنش با آمریکا نیست، محتمل است که تا حد زیادی مقابل ایالات متحده آمریکا کرنش کند. فلذا انتظار از چین برای همراهی با ایران به نظر بیهوده است.
اروپا نیز با تمام اختلافات احتمالی که با دولت ترامپ خواهد داشت، اما نه تنها توان رویارویی با ایالات متحده را ندارد، بلکه از نظر اقتصادی و صنعتی با اقتصاد و صنعت آمریکا در هم آمیختگی دارد و یا به عبارتی ذوب است، که عملاً بعید و غیر ممکن است که اختلافش به درجه ای برسد که طرف ایران را در برابر ایالات متحده ی آمریکا بگیرد، هر چند در کلام خود را وفادار به برجام معرفی کند. اما این همراهی و کرنش کردن اروپا، روسیه و چین، به معنای آن است که عملاً دیگر حتی برجامی در حد کاغذ پاره نیز وجود نخواهد داشت، پس عملا ایران تنها طرف توافق است که هنوز منتظر طرف مقابل نشسته است تا به وعده هایش عمل کند.
در چنین شرایطی ماندن در برجام به هیچ عنوان منطقی نیست، فلذا وقتی شما را چه از لحاظ اقتصادی و امنیتی، محاصره می کنند، چاره ای نمی ماند جز تلاش برای حفظ امنیت و شکستن محاصره ی امنیتی – نظامی با تکیه بر خودیاری.
در نتیجه عوض کردن زمین بازی برای طرف مقابل، از تهدید امنیتی به سمت تلاش برای به توافق همزیستی، به عبارت دیگر مسیر توافق و تعامل با طرف قدرتمند، رسیدن به قدرت بازدارنده است تا جلوی زورگویی ها گرفته شود.
ما در موضوع برنامه ی هسته ای، نیازمند یک تصمیم قاطع هستیم. این تصمیم می تواند سرنوشت ما را برای همیشه عوض کند و باعث شود تا دیگر هرگز در خبرها نشنویم که مقامات بلندپایه ی آمریکایی بیان کنند که «همه ی گزینه ها روی میز است.» همچنین می توانیم بازدارندگی کشور را برای دهه ها بیمه کنیم.
نظر شما :