چرا بایدن به توافق هسته ای بر نمی گردد؟

فرجامِ برجام؛ قصه یک بستر و دو رؤیا

۲۶ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۲:۲۶ کد : ۱۹۹۹۹۹۷ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر
امیر هوشنگ کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سئوال این است چرا به رغم انتظارات و خوش بینی های اولیه جو بایدن و تیم سیاست خارجی وی تاکنون کوچک ترین قدمی به سمت بازکردن گره کور پرونده هسته ای برنداشته اند؟ چرا درمیان ۱۷ فرمان اجرائی که رئیس جمهوری جدیدالورود آمریکا در همان ساعات اولیه استقرارش در اتاق بیضی کاخ سفید صادر کرد، فرمان بازگشت به برجام و لغو تحریم ها وجود نداشت؟ چرا با وجود برخی اقدامات و موضع گیری های شجاعانه دولت جدید آمریکا درخصوص پس گیری شناسائی حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان و خروج حوثی های یمن از فهرست گروه های تروریستی یا بی توجهی بایدن به شریک و متحد راهبردی این کشور در خاورمیانه یعنی رژیم اسرائیل؛ چنین شهامت و جسارتی را در رابطه با برجام شاهد نیستیم؟ 
فرجامِ برجام؛ قصه یک بستر و دو رؤیا

نویسنده: امیرهوشنگ کریمی- دکترای روابط بین الملل دانشگاه تهران

دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ که زمانی رؤیای ریاست جمهوری مادام العمر و حفظ قدرت در خاندان خود را در سر می پروراند، در انتخاباتی تاریخی شکست خورد. اما رقیب وی در این انتخابات جو بایدنی بود که پیروزی اش را بیش از هرچیز باید مدیون آراء سلبی و ضدترامپی 85 میلیون رای دهنده آمریکائی دانست وگرنه کیست که نداند یک کاندیدای سالخورده، غیرکاریزما و معمولی مانند جو بایدن اصلا َبختی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی نرمال را نمی یابد. به هر تقدیر روز موعود فرا رسید و بیستم ژانویه 2021 در مراسمی بی سابقه به لحاظ محتوا، شکل و اجرا، انتقال قدرت از رئیس جمهوری مخلوع به رئیس جمهوری منتخب انجام شد و رؤیای ده ها دولت و میلیون ها شهروند جامعه جهانی از جمله دولت و قاطبه مردم ایران برای خلاصی از شر شروری به نام ترامپ صورت واقعیت به خود گرفت. 

با این حال و به رغم خوش بینی ها، گمانه زنی ها و تحلیل های اولیه با شروع به کار دولت بایدن هیچ گشایش چشمگیری در پرونده پیچیده رابطه ایران و آمریکا ایجاد نشد، برعکس با اولین موضع گیری دو طرف بر سر مهمترین چالش فیمابین یعنی چالش هسته ای، بر عمق اختلافات و پیچیدگی موضوع افزوده شد. سئوال این است چرا به رغم انتظارات و خوش بینی های اولیه جو بایدن و تیم سیاست خارجی وی تاکنون کوچک ترین قدمی به سمت بازکردن گره کور پرونده هسته ای برنداشته اند؟ چرا درمیان 17 فرمان اجرائی که رئیس جمهوری جدیدالورود آمریکا در همان ساعات اولیه استقرارش در اتاق بیضی کاخ سفید صادر کرد، فرمان بازگشت به برجام و لغو تحریم ها وجود نداشت؟ چرا با وجود برخی اقدامات و موضع گیری های شجاعانه دولت جدید آمریکا درخصوص پس گیری شناسائی حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان و خروج حوثی های یمن از فهرست گروه های تروریستی یا بی توجهی بایدن به شریک و متحد راهبردی این کشور در خاورمیانه یعنی رژیم اسرائیل؛ چنین شهامت و جسارتی را در رابطه با برجام شاهد نیستیم؟ 

به اعتقاد نگارنده پاسخ به این چراها را باید در تفاوت "انگاره" ها و"برداشت" های دو طرف جستجو کرد. سال ها قبل آندره فونتن، نویسنده و مقاله نویس مشهور فرانسوی در مقدمه کتاب معروف "یک بستر و دو رؤیا" که به تحلیل تحولات بین المللی در عصر جنگ سرد دو ابرقدرت آمریکا و شوروی می پرداخت، نوشت:"طبق یک ضرب المثل قدیمی غول ها در یک بستر می خوابند ولی رؤیاهای متفاوت می بینند". حال حکایت امروز ایران و آمریکا چنین است که در بستر برجام، رؤیاهای متفاوت در سر می پرورانند. این انگاره ها و رویاهای متفاوت کدام اند:

1-    انگاره عطف به گذشته در برابر نگاه به آینده: آنگونه که از کلام و مواضع مقامات و مسئولین ایرانی بر می آید، نقطه آغاز احیای برجام بازگشت شرایط به قبل از تاریخ 8 مه 2018 است که در آن با فرمان اجرائی ترامپ، آمریکا به طور یک جانبه از برجام خارج شد. برخلاف این انگاره، دولت بایدن علاقه ای به بازگشت به گذشته ندارد و رویکرد راهبردی آمریکا به برجام معطوف به آینده است. لذا دو کشور در این که پایه و مبنای مناسب برای احیاء برجام چیست و کجاست با یکدیگر اختلاف دیدگاه مبنائی دارند و رؤیاهای متفاوت در سر می پرورانند.

2-    انگاره زمان: انگاره و برداشت دولت های ایران و آمریکا از عامل "زمان" در موضوع برجام کاملا َ با یکدیگر متفاوت بلکه متباین است. دولت جدید آمریکا در بحث زمان خود را مبسوط الید می پندارد و با فراغ بال در صدد استفاده از عنصر زمان و مرور زمان برای تحقق خواسته های حداکثری خود است. در مقابل، در ارتباط با برجام برای دولت ایران عنصر زمان خود به یک تنگنا و مشکله بدل شده است و به نوعی به مرحله "حالا یا هیچ وقت" نزدیک می شود.

3-    انگاره "فشار حداکثری"در برابر"مقاومت حداکثری": برخلاف انتظار اولیه، دولت جدید آمریکا دست کم در موضوع برجام و تعامل با ایران نشان داده که میراث خوار سیاست فشار حداکثری ترامپ است و مایل نیست ظرفیت سازی و اهرم سازی دولت پیشین در برابر ایران تحت قالب فشار حداکثری را به سادگی از دست دهد. بلکه برعکس با فرض مؤثر بودن راهبرد فشارحداکثری درصدد بهره برداری بیشینه از آن است. در واقع نوع رویکرد دولت بایدن در برابر ایران و در موضوع برجام مؤید واقعیت دو حزبی بودن و اجماع سیاسی در واشنگتن در برخورد با ایران است. در مقابل ایران با اتکاء به دستاوردهای ناشی از مقاومت حداکثری آن هم در بحبوحه پاندمی کرونا ویروس، بر این باور است که "مقاومت فعال" بهترین روش در برابر زیاده خواهی دولت های آمریکا است. 

4-    انگاره حق در برابر قدرت: جمهوری اسلامی ایران در موضوع برجام و فراتر از آن در قضیه کاربرد صلح آمیز انرژی هسته ای، از موضع "حق" سخن می گوید و از حق غیرقابل انکار خود دفاع می کند. به علاوه با نگاهی حق مدارانه و مبتنی بر اصول اخلاقی عدالت و انصاف، خواهان برخورد دیگران با موضوع برجام و حقوق پایمال شده خود است. در مقابل اساساَ انگاره حق طلبی و عدالت خواهی نه تنها در سیاست آمریکا بلکه در سیاست بین الملل، جایگاهی ندارد و آنچه سنجه و معیار عمل و کنش سیاسی است، زور و قدرت است و نه حق.

5-    انگاره وضعیت مطلوب: اصل طلائی"مذاکره از موضع قدرت" ایجاب می کند دو طرف اصلی معادله پیچیده و چندوجهی برجام در بهترین موقعیت و در قوی ترین موضع مذاکره نمایند. در اینجا نیز ایران و آمریکا خود را در وضع مطلوب و موضع قدرت و طرف مقابل را در موضع ضعف می پندارند. این تفاوت و تمایز در انگاره ها خود سبب بروز بن بست در پروژه احیای برجام شده است.

مسیر رسیدن به یک "برنامه جامع اقدام مشترک" (سابق یا لاحق) مسیر دشوار و پیچیده ای است و با موانع عینی و ذهنی فراوانی مواجه است. عدم فهم مشترک و انگاره های متفاوت و بعضاَ متضاد از مهم ترین موانع ذهنی فراروی ایران و آمریکاست. برای رسیدن به"برجام ِنیک فرجام" باید از موانع ذهنی عبور کرد."اجماع سیاسی" در داخل  و "انگاره های مشترک" با طرف های برجامی به ویژه آمریکا پیش شرط ضروری برای تحقق این امر است. 

کلید واژه ها: ایران و امریکا برجام جو بایدن بازگشت امریکا به برجام


( ۱۰ )

نظر شما :