اختلافات مشهود در عین هم‌پوشانی سیاست‌ها

تزاحم منافع آمریکا و اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران

۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۳۲۴۶۵ اخبار اصلی آمریکا
ناصر پورحسن در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: به نظرمی رسد به رغم ارتباط وسیع آمریکا و اسرائیل، روابط آنها عموم و خصوص من وجه است. منافع آنها به‌طور مطلق با هم انطباق ندارد و در موارد بسیار فراوانی با هم تزاحم منافع دارند.
تزاحم منافع آمریکا و اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی ایران

نویسنده: ناصر پورحسن، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آیت الله بروجردی 

دیپلماسی ایرانی: درباره روابط آمریکا با اسرائیل، دیدگاه‌های مختلفی در میان تحلیل گران سیاسی در ایران وجود دارد که می توان با استفاده از نسب اربعه منطقی آنها را تحلیل کرد. 

کمتر تحلیل‌گری به رابطه تباین اعتقاد دارد؛ یعنی اینکه آمریکا و اسرائیل مانند ایران و اسرائیل در نقطه مقابل یکدیگر و در وضعیت تخاصم کامل و بازی حاصل جمع صفر قرار داشته باشند. برخی معتقدند این رابطه تساوی است، به این معنا که منافع آنها کاملا منبطق بر یکدیگراست و اصولا تفاوتی بین منافع آمریکا و اسرائیل وجود ندارد؛ این نسبت نیز با توجه به اینکه منافع هیچ کشوری کاملا منطبق با منافع کشور دیگری نیست، قابل پذیرش نخواهد بود و واقع گرایانه نیست. 

اکثریت پژوهشگران ایرانی معتقدند این رابطه عموم و خصوص مطلق است. اما در مورد اینکه کدام یک، دیگری را تحت پوشش دارد دیدگاه‌ها، متفاوت است. برخی معتقدند آمریکا به‌طور کامل در انحصار لابی اسرائیل است. در تایید این دیدگاه، کتاب «یواسرائیل» نوشته شده که ترکیبی از «یونایتد استیت» (ایالات متحده) و آمریکاست. 

برخی نیز اسرائیل را یک از ایالت‌های آمریکا معرفی می کنند که در خاورمیانه واقع شده و منفصل از سایر ایالت‌های آمریکای شمالی است. 

اگر چه ادله هایی برای طرفداران این نسبت وجود دارد اما با توجه به عملکرد سیاست‌های خارجی آمریکا و اسرائیل، دیدگاهی واقع بینانه و جامع نیست. 

به نظرمی رسد به رغم ارتباط وسیع آمریکا و اسرائیل، روابط آنها عموم و خصوص من وجه است. منافع آنها به‌طور مطلق با هم انطباق ندارد و در موارد بسیار فراوانی با هم تزاحم منافع دارند. برای نمونه می توان این تزاحم منافع را در سوریه پسااسد به خوبی مشاهده کرد. این دیدگاه در مورد مواضع آمریکا و اسرائیل در قبال مذاکرات هسته ای کنونی بین تهران – واشینگتن به واقعیت نزدیکتر است. از منظر اسرائیل، آمریکا نباید هیچ گونه مذاکره ای با ایران داشته باشد و علیه تاسیسات هسته ای آن، اقدام نظامی فوری انجام دهد. اما تصمیم گیرندگان و سیاستگذاران متنفذ دولت دونالد ترامپ به رغم بنیان های نظری در قبال ایران، به چنین راهبردی اعتقاد ندارند و به این دلیل تن به مذاکره داده اند. 

یک خطای بزرگ راهبردی این است که اختلافات و تزاحم منافع – که رقیق‌تر از تضاد منافع است – آمریکا و اسرائیل نایده انگاشته شود و بایسته است که برعکس تلاش شود به طیف بازیگران رقیب و متخاصم جمهوری اسلامی با عینک «این همانی» نگریسته نشود و همه یکسان تلقی نشوند. این خطا حتی در سال های پیش نیز در ایران در لحظات تاریخی حساس مشاهده شد. جایی که کلید واژه 4 ب (بنیامین نتانیاهو مشهور به «بی بی»، جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و بن زاید اماراتی) برجسته و تکرار شد؛ در آن مقطع آن چهار نفر دیدگاه‌هایی از تخاصم تا رقابت علیه ایران داشتند اما اصرار می ورزیدم که این چهار نفر عضو یک جبهه و ائتلاف واحد هستند. حتی قبل از آن هم همه رهبران کشور عرب را سران خائن عرب خطاب می کردیم که نتیجه آن سوق دادن آنها در یک جبهه بود. 

منظور از جملات مذکور، تبرئه و تایید اقدامات و مواضع بازیگران مذکور عیله جمهوری اسلامی نیست بلکه یادآوری یک رویکرد سازنده راهبردی و گفتاری در قبال دیگر بازیگران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی است.

کلید واژه ها: امریکا آمریکا اسرائیل امریکا و اسرائیل ایران و اسرائیل و امریکا اسرائیل و امریکا ایران و امریکا و اسرائیل آمریکا اسرائیل منافعِ تزاحم منافع ایران


نظر شما :