آنچه بر جهان عرب از ابتدای هزاره تا پایان سال ۲۰۱۸ گذشت

نویسنده: ابراهیم الصیاد

دیپلماسی ایرانی: سال 2018 به پایان خود نزدیک شده، این می تواند بهانه ای باشد تا به ارزیابی و تحلیل آن چه از سال 2003 تا کنون بر جهان عرب گذشته است، بنشینیم. سال 2003 در تاریخ جدید عرب، نقطه عطفی محسوب می شود که بازتاب آن حقایق سال های بعد جهان عرب را فاش کرد. برای این که این سال به خصوص، به مثابه پالانی بود که روی کمر شتر افتاد که وقتی کنار رفت ابعاد آن مشخص شد، تحولات و تغییراتی که پس از آن روی داد، خاورمیانه جدید را ترسیم کرد، به خصوص بعد از اواخر سال 2010 که با نام «بهار عربی» بر منطقه خیمه زد. بعد از آن بود که روشن شد بهار عربی فاجعه ای بوده تا حوادث فاجعه آمیز دامنگیر منطقه عربی شود، جنگ امریکا علیه عراق با همکاری بریتانیا بعد از حدود 7 سال روشن شد که «نقطه آغاز اجرای نقشه بزرگتری بوده است.» همان موقع این سوال مطرح شد که هدف از این جنگ چیست، آیا صرفا سرنگونی حکومت صدام حسین است که ادعا می شد سلاح هسته های کشتار جمعی دارد؟ یا این که هدف چیز دیگری است که مخفی نگه داشته اند، عملا هم مخفی ماند تا چند سال بعد، که روشن شد رهبران امریکا و بریتانیا بهانه ای که برای جنگ عراق آوردند دروغ بزرگی بوده است؟

تحولات سیاسی در چند سال بعد از عملیات سقوط بغداد روشن کرد که سرنگونی حکومت صدام حسین هدف اصلی نبوده است، بلکه جنگ مقدمه ای برای بازی بزرگی بوده تا از طریق آن قدرت عربی تحلیل برود و مفاصل جهان عرب از هم باز شوند، به این ترتیب کشورها با تضعیف قدرتشان و تضعیف نیروهای امنیتیشان تحلیل می روند و منطقه ملتهب می شود و درگیر درگیری ها و جنگ های داخلی می شوند. با این بازی برنامه ها و طرح های توسعه ای کشورهای هدف تعطیل شدند و نوعی بی ثباتی در آنها به وجود آمد که روشن بود تا آینده ای مد نظر – حداقل – در این منطقه از دنیا سرنوشتی نامعلوم در انتظارشان است!

شاید نگاه سریعی به هزینه های جنگ عراق ما را به این باور برساند که طرحی از پیش طراحی شده وجود داشته و قرار بوده است که جهان عرب از طریق آن آسیب پذیر شود! برای همه روشن شده است که جنگ عراق تا چه اندازه هزینه های انسانی و مالی به دنبال داشته است، میزان کشتار عراقی ها در پی این جنگ به بیش از یک میلیون و 455 هزار نفر رسید در حالی میزان سربازهای کشته شده امریکایی 4801 افسر و 3487 سرباز بود و هزینه ای که در بر داشت برای هر دو طرف در حدود دو تریلیون 705 میلیارد و 856 میلیون دلار بود که هزینه ای که بر میهن عربی تحمیل شد به تنهایی 830 میلیارد دلار بود (بر اساس آمار رسمی که از طرف امریکایی صادر شده است)!

اما درباره سوریه ارزیابی ها حاکی از آن است که شمار قربانیان جنگ داخلی سوریه بیش از نیم میلیون نفر از ابتدای سال 2011 تا کنون بوده است، این غیر از رقم نظامیان کشته بوده است. نماینده سازمان ملل در امور سوریه تعداد کشته شده ها جنگ را در حدود 400 هزار نفر تا سال 2016 برآورد کرده است. واقعا چه کسی مسئول این خونریزی از ملت عرب به این شکل فجیع است؟  

بر کسی پوشیده نیست که ایالات متحده خود اشاره کرده که با آغاز عصر تروریسم که سراسر دنیا را تا امروز در نوردیده و جان مردم جهان را به لب رسانده است، شدنی نبود جز این که فضای لازم برای رشد گروه های تروریستی مثل طالبان و القاعده و داعش فراهم شود. از عجایب است که 70 درصد قربانیان شبکه های تروریستی به «اسم اسلام» جنگیده اند و اعمال ضد انسانیشان را علیه «مسلمانان» مرتکب شده اند. بعضی جنایت هایی که در جهان عرب روی داده در جهان بی سابقه است. در پی این اتفاق جنایتکارانه سه رویداد مهم روی داد:

اولا: اندیشه وحدت قومی عربی بعد از تسلط ایده تقسیم بندی مذهبی و عربی میان مردم جهان عرب فروکاست و جایش را به نگاه های طایفه ای و تمایلات قومی داد.

ثانیا: اسرائیل بیشترین سود را از وضعیت فعلی جهان عرب برد و تا زمانی که کشورهای عربی خود هزینه ویرانی خود را می پردازند، نمی توان اتهامی را متوجه رژیم صهیونیستی کرد. 

ثالثا: در پی این حوادث صحبت از ایادی عربی است که نشان می دهد متعمدا دست به اقداماتی زده اند تا ایادی اصلی مخفی بمانند و کسی نداند چه کسی عروسک گردان خیمه شب بازی توطئه علیه آینده جهان عرب است. 

خلاصه این که ایالات متحده موفق شد به طور نسبی طرح خود ویرانی جهان عرب را به دست برخی کشورهای عربی پیش ببرد و گویا قرار هم نیست این خود ویرانی محدود به عراق و سوریه و لیبی باشد و توطئه گران تلاش دارند این خط ویرانگر را توسعه دهند؟ ایادی ای که به دنبال باز تعریف نقشه جهان عرب هستند و دنبال مرزهای جدید برای حفظ منافع کلان قدرت های دیگر می گردند.

منبع: الحیات / ترجمه: علی موسوی خلخالی