احتمال روی کار امدن پارلمانی تکنوکرات در افغانستان
انتخابات پارلمانی افغانستان تاثیری بر روابط تهران و کابل نخواهد داشت
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – انتخابات پارلمانی افغانستان فردا (شنبه) 28 مهر ماه (۲۰ اکتبر) برای تعیین سرنوشت 250 کرسی مجلس این کشور میان بیش از 2500 نامزد انتخاباتی برگزار خواهد شد. پارلمان کنونی افغانستان در سال ۲۰۱۰ انتخاب شده بود و دوره کاری آن در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۵ به اتمام رسید، اما به علت ناامنی و ایجاد اصلاحات در نظام انتخاباتی برگزاری آن به تعویق افتاد و ریاست جمهوری افغانستان مدت کار شورای ملی را تا زمان اعلام نتایج انتخابات پارلمانی تمدید کرد. مسئله مهم دیگر اینجا است که حدود 6 ماه دیگر رایدهندگان به پای صندوق رای خواهند رفت تا رئیسجمهوری جدید افغانستان را انتخاب کنند. از این رو دیپلماسی ایرانی برای بررسی آینده افغانستان در سایه انتخابات پارلمانی فردای این کشور، گفت و گویی را با محسن روحی صفت، رایزن سابق اقتصادی ایران در مالزی، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، رئیس سابق ستاد افغانستان و کارشناس مسائل غرب آسیا، شبه قاره و جنوب شرق آسیا ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
با توجه به این که اکنون نزدیک به یک سوم خاک افغانستان در کنترل دولت مرکزی کابل قرار ندارد، هم چنین تلاش های داعش برای سیطره به منطقه غرب آسیا، برنامههای واشنگتن برای مذاکره با طالبان، متعاقبش وضعیت نامطلوب معیشتی، اقتصادی و امنیتی امروز افغانستان به موازات تعلیق نزدیک به سه ساله انتخابات و نیز ناکارآمدی دولت وحدت ملی، انتخابات پارلمانی فردای افغانستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
در سایه ی شرایطی که به آن اشاره داشتید انتخابات روز شنبه افغانستان انتخابات بسیار مهمی ارزیابی میشود، چرا که نزدیک به سه سال است انتخابات و تشکیل مجلس جدید در این کشور به تعویق افتاده است و این مسئله به یک نقطه ضعف جدی در عملکرد دولت افغانستان بدل شده است. چون که این واقعیت را بیشتر نمایان می کند که دولت کابل توان برگزاری این انتخابات را به هر دلیلی تا کنون نداشته است و هر سال به بهانه ناامنی قادر به برگزاری انتخابات نبوده است. اما اجرای این انتخابات، آن هم در سالی که منتهی به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در اردیبهشت ماه سال آتی است، می تواند برگ برنده ای برای دولت حاکم در کابل باشد که اقتدار و قدرت خود را در ماه های منتهی به انتخابات سال بعد نشان دهد و همزمان از مضرات و تاثیرات سوء عدم کفایت در امان باشد، چرا که به همان میزان برگزاری انتخابات پارلمانی فردای افغانستان می تواند آثار مثبتی بر قدرت دولت مرکزی داشته باشد، در آن سو از میزان نارضایتی مردم و جبهه سیاسی افغانستان نسبت به دولت کاسته می شود. از طرف دیگر باید گفت که نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری به انتخابات پارلمانی افغانستان سبب شده که انتخابات فردا تا اندازه ای تحت الشعاع این وزن کشی های سیاسی برای سال بعد قرار گیرد. به عبارت دیگر بسیاری از شخصیت ها و احزاب سیاسی افغانی بر این باورند که هر چند باید در انتخابات فردا وزنکشی سیاسی خود داشته باشند، اما بیشتر توان وانرژی خود را برای سال بعدی نگاه داشته اند تا بتوانند نمایش بهتری را برای انتخابات ریاست جمهوری پیش روی افغانستان داشته باشد. چرا که ساختار سیاسی افغانستان یک ساختار پارلمانی نیست، بلکه ریاستی است. لذا قدرت و توان ریاست جمهوری بیشتر است. از این رو احزاب مخالف دولت به جای صرف انرژی در انتخابات فردا به دنبال برنامه ریزی و ایجاد توان لازم برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده افغانستان هستند. چون انتخابات پارلمانی انتخاباتی پراکنده و غیر متمرکز است که در آن گزینه های مربوط به دولت شانس بیشتری برای حضور دارند تا احزاب مخالف؛ از این رو این احزاب چندان رغبتی برای صرف هزینه های زیاد در این انتخابات ندارد. اما باید این را هم گفت که این وضعیت نامطلوب امنیتی امروز افغانستان و نیز وضعیت اقتصادی و معیشتی نابه سامان این کشور از یک سوم امید به حضور در مشارکت های سیاسی را در میان مردم تا اندازه زیادی کاهش داده و از آن سو بستر مناسبی برای تهدید گروههایی مانند القاعده، داعش و طالبان را برای عدم حضور مردم در انتخابات فردا ایجاد کرده است. از این رو به نظر میآید که میزان مشارکت مردم چندان بالا نباشد. چون نه امیدی به اصلاح سیاسی و اقتصادی کشور وجود دارد و از سوی دیگر تهدید گروههای رادیکال افغانی سبب عدم حضور آنها میشود.
با توجه به شکل گیری ائتلاف بزرگی بین صلاح الدین ربانی، وزیر امور خارجه افغانستان و پسر برهان الدین ربانی، عطا محمد نور و عبدالرشید دوستم آیا این ائتلاف می تواند در وزنکشی انتخابات فردای افغانستان که بیشتر پارلمانی را نصیب خود کند یا به دنبال برنامهریزی و ذخیره انرژی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده افغانستان است؟
یقیناً این ائتلاف بزرگ در انتخابات فردا صاحب کرسی های پارلمانی خواهد شد. اما مسئله اینجاست که جبهه اپوزیسیون افغانستان به دنبال آن است که بتواند اکثریت مجلس را از آن خود کند و گرنه یکی از ویژگی های انتخابات پارلمانی فردای افغانستان این است که حضور جهادی ها در انتخابات برای کسب کرسی کمتر خواهد بود. در صورتی که طبق برآوردها احتمال حضور پررنگ تکنوکراتها بیشتر خواهد بود. اتفاقا دولت هم تمام سرمایهگذاری خود را برای حضور تکنوکرات های جوان را در مجلس آینده افغانستان گذاشته است. لذا به نظر می رسد که نسل جدیدی از جوانان تکنوکرات که صاحب تفکراتی هستند و در حوزه رسانه و شبکه های اجتماعی صاحب جایگاهی هستند، اکثر کرسی های پارلمان افغانستان را از آن خود کند. پس به نظر میرسد که افغانستان در حال پوست اندازی سیاسی است. در نتیجه ائتلاف بزرگی که شما به آن اشاره داشتید خود را برای انتخابات سال بعد آماده می کند.
شما به حضور کم رنگ جهادی ها اشاره کردید، آیا حضور شخصی مانند گلبدین حکمتیار میتواند تاثیری بر حضور جهادی های افغانستان در انتخابات فردا داشته باشد؟
مسئله مهم اینجاست که اکنون بخشی از بدنه سیاسی حاضر در انتخابات پارلمانی افغانستان از شاگردان فکری و سیاسی گلبدین حکمتیار هستند. حتی دو پسر حکمتیار در این انتخابات حضور دارند. از سوی دیگر نه حکمتیار که اکنون فرزندان بیشتر این جهادی ها در کنار ورزشکاران، روزنامهنگاران، تجار و دیگر قشرهای افغانستان به صورت جدی به دنبال حضور در پارلمان هستند. پس تا حدود زیادی میتوان گفت که در آستانه انتخابات فردا تمام مرزبندی های سنتی افغانستان کنار گذاشته شده است و انتخابات در سایه فعالیت جوانانی برگزار میشود که کمتر تعلق حزبی و سیاسی دارند، هرچند که این جوانان از رانتهای پدران خود برای حضور هرچه بیشتر در پارلمان استفاده خواهند برد.
آیا امکان دارد که این پوست اندازی مدنظر شما به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان کشیده نیز شود؟
بله یقیناً دامنه این تحول خود به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان هم خواهد رسید و اتفاقا من معتقدم که این پوست اندازی در انتخابات سال آتی نمود بیشتری خواهد داشت. چنانی که پیتر هم اشاره شد همین ائتلاف بزرگ جناح اپوزیسیون به دنبال حضور نامزد هایی غیر از کاندیداهای سنتی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال آتی افغانستان هستند که ناشی از همین تحول سیاسی و اجتماعی افغانستان است. پس به نظر می آید افغانستان بیشتر تکاپوی سیاسی خود را برای آن انتخابات نگه داشته است. البته شرایط نامناسب اقتصادی، معیشتی و امنیتی راهی به جز این پوست اندازی را برای افغانستان باقی نگذاشته است. افغانستان در طول سال ها جنگ داخلی و تجاوز آمریکا مسیر سختی را پیموده است. لذا مردم افغانستان دیگر از جنگ خسته اند و به دنبال گزینه مسلحانه نخواهند رفت.
آیا در سایه این مسئله که بخشی از خاک افغانستان اکنون تحت نظارت و کنترل دولت مرکزی کابل قرار ندارد، می توان از نظر حقوقی انتخابات پارلمانی و شوراهای شهر افغانستان را مورد قبول دانست؟
از نظر حقوقی مشکلی برای انتخابات فردا و مجلس آینده افغانستان وجود ندارد. دولت به دنبال برگزاری انتخابات در مناطق تحت کنترل خود است و در آینده هم اگر دیگر مناطق از دست طالبان خارج شد انتخابات در آنجا هم برگزار خواهد شد و نمایندگان این مناطق به پارلمان افغانستان را خواهد یافت. تا به اکنون در ۷۵ درصد خاک افغانستان انتخابات برگزار خواهد شد. هر چند که این بیم وجود دارد که با افزایش درگیری ها در برخی مناطق و ولایات به این ۲۵ درصد افزوده شود. از آن سو این مسئله حمله به خود انتخابات و نیز بمب گذاری ها و عملیات انتحاری برای فردا نیز وجود دارد، اما دولت مصمم است که انتخابات فردا را به هر نحوی که شده برگزار کند. حال باید دید که در فردای انتخابات افغانستان چه تحولاتی صورت خواهد گرفت و چه مجلسی با چه نوع نگاه روی کار خواهد آمد؟
اگر شما اعتقاد دارید مجلسی با نگاه تکنوکرات در افغانستان روی کار خواهد آمد، روابط آن با دولت کنونی افغانستان در آینده و تا زمان انتخابات ریاست جمهوری چگونه خواهد بود؟
ببینید رفتار دولت وحدت ملی در قبال پارلمانی با تفکرات جوان و تکنوکرات مثبت خواهد بود چون بیشتر برنامه دولت هم برای حضور این گزینه ها است. پس به نظر می رسد که علیرغم حضور ائتلاف بزرگ اوپوزیسیون، بیشتر کرسیها نصیب طرفداران دولت شود. در این صورت روابط چندان نگران کننده ای میان دولت و مجلس در آنیده وجود نخواهد داشت. هرچند که برخی مسائلی مانند احتمال پررنگ تقلب دولت در انتخابات فردا را مطرح کرده اند، اما دولت بیش از آن به دنبال برگزاری بدون حاشیه و بی مناقشه انتخابات فرداست، چرا که این انتخابات برگ برندهای برای آقای اشرف غنی در انتخابات سال آتی خواهد بود.
اما انتخابات ریاست جمهوری سال آینده و همچنین انتخابات پارلمانی فردای افغانستان که به نظر شما نوعی پوست اندازی سیاسی این کشور را به دنبال خواهد داشت، در قبال همسایگان خود به خصوص ایران چه نگاهی را در پیش خواهد گرفت. کابل در موازنه قوا بین واشنگتن و تهران چه راهکاری را اتخاذ خواهد کرد؟
این پوست اندازی و تحولی که امکان وقوع در افغانستان وجود دارد بیشتر در قوه مقننه خود را نشان خواهد داد، چرا که انتخابات پیش رو انتخابات پارلمانی است. لذا تاثیر مستقیمی بر قوه مجریه نخواهد داشت. قوه ای که اجرای تمام برنامهها و سیاستها را در افغانستان برعهده دارد. از این رو پارلمان افغانستان در نوع روابط سیاست خارجی و دیپلماسی این کشور چندان موثر نخواهد، اما می تواند مجلس به عنوان یک اهرم فشار در سمت و سو بخشی به این نوع دیپلماسی موثر واقع شود. به هر حال مسئله مهم اینجاست که در فاصله باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت جدید افغانستان وضعیت به همین صورت پیش رود و در این مدت تقریباً یک ساله نمی توان شاهد تحولی شگرف در روابط تهران - کابل بود.
اما در این فاصله یک ساله وضعیت امنیتی افغانستان در منطقه غرب آسیا که ایران هم بخشی از آن است به کجا کشیده خواهد شد؟
ان چه مسلم است مسائل همسایگان یقینا به همدیگر مربوط است. به خصوص در حوزه مسائل امنیتی. متاسفانه ما در چند روز گذشته شاهد ربوده شدن ۱۴ نفر از نیروهای مرزبان خود در مرزهای مشترک با پاکستان بودیم. این مسئله بدون شک در روابط دو کشور اثر سوء خود را خواهد گذاشت. چون مسئله ناامنی چیزی نیست که بتوان آن محدود به یک کشور و چغرافیا دانست. یقینا یک همسایه نا ایمن میتواند بر کشورهای هم جوار در منطقه خود آثار منفی جدی را داشته باشد. اتفاقاً در کنار یک همسایه باثبات و امن است که می توان به یک امنیت پایدار منطقه ای رسید. اما متاسفانه باید گفت که روابط برخی از کشورهای همسایه با ما روابط چندان مطلوبی نیست تا بتوان امنیت را در سایه همکاری های دو و چندجانبه منطقه ای پی گرفت. لذا باید باید تمام اقدامات و برنامه ریزی ها از جانب تهران صورت گیرد. چرا که به نظر می رسد وضعیت بی ثباتی امنیتی کنونی افغانستان هر روز پررنگ تر شود. هرچند که مسئله طرح صلح آمریکا با طالبان در حال پیگیری استه اما عملیاتهای انتحاری و تروریستی امروز در خاک افغانستان بسیار بیشر گذشته است. چنانی که اشاره داشتید داعش هم به دنبال جولان جدی در منطقه غرب آسیا و افغانستان است. لذا نباید در این یک سال منتظر تحولی شگرف در حوزه امنیت افغانستان بود. اگر وضعیت امنیتی افغانستان در این یک سال منتهی به روی کار آمدن دولت جدید بدتر نشود، حداقل به همین منوال پیش خواهد رفت. البته ایران باید همان سیاستهای احترام متقابل و کاهش تنش قبلی خود را در پیش گیرد و در این راستا باید سفرهای دوجانبه و چندجانبه را برای حل مسائل امنیتی و حتی زیست محیطی در پیش بگیریم و یا ایبن که مقامات کشورهای همسایه مذاکرات جدی دیپلماتیک را برای حل هر چه سریعتر مشکلات فی مابین در دستور کارقرار دهند. هرچند که در این میان یقیناً افغانستان هم در سایه فشار آمریکا چندان قدرت عمل بالایی ندارد، هم چنان که در حادثه ربوده شدن نیروهای امنیتی ما در مرز پاکستان هم دولت اسلام آباد تحت الشعاع برخی از رفتارهای داخلی و یا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قرار دارد. لذا باید فعالیت های دیپلماتیک برای کاهش بستر حضور این نوع عوامل مخرب منطقه و فرامنطقه ای بیشتر شود و همزمان با آن تهران اقدامات پیشگیرانه و پیش دستانه خود را برای کم رنگ شدن هرچه بیشتر این نوع اقدامات در مرزهای خود انجام دهد.
نظر شما :