ظرفیت روسیه در برابر غرب محدود است
دیپلماسی ایرانی: روابط روسیه و ترکیه از پیچیدگی خاصی برخوردار است و طی دو دهه گذشته دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده است. این روابط گاهی تحت الشعاع برخی رقابت ها و تقابل روسیه و ناتو و بلوک غرب یعنی امریکا و اروپای غربی قرار گرفته و به سمت سرد شدن رفته و گاهی هم در چارچوب همکاری های منطقه ای و افزایش حجم مبادلات در روابط دوجانبه، این روابط گرم شده و رو به رشد گذاشته است. به خصوص در یک دهه گذشته و در دوره حکومت آقای پوتین روابط دو کشور رشد کرده و به حجم قابل توجهی، نزدیک به چهل میلیارد دلار رسیده است. همکاری ها در زمینه انرژی بخش قابل توجهی از این روابط را شکل می دهد.
برای تحلیل رفتار روسیه و تغییر رفتار این کشور باید توجه داشت که روسیه در مسائل مختلف، بین کشورهای منطقه و کشورهای فرامنطقه ای مانند اتحادیه اروپا و امریکا تفاوت قائل است. حتی بین اتحادیه اروپا و امریکا نیز به دلیل نزدیک بودن یکی به منطقه و دور بودن دیگری، مراتبی قائل است. روسیه به هیچ وجه مایل نیست وارد یک تقابل جدی با کشورهای منطقه شود و جبهه جدیدی باز کند و در منطقه مقابل یک جبهه قرار گیرد. گرچه روسیه در سیاست خارجی و حوزه استراتژیک سیاست خارجی خود نوعی تقابل را با ناتو و امریکا ترسیم کرده است، اما مایل نیست که این به تقابل با متحدین امریکا و ناتو در منطقه بینجامد. بنابراین مشاهده می شود که نوع دیالوگ روسیه در بحث سوریه با امریکا و اروپا با نوع گفت و گو با گفت و گوی این کشور با قطر، عربستان و ترکیه کاملا متفاوت است. در حالی که این سه کشور منطقه هم تقریبا سیاست مشابهی را دنبال می کنند. اما روسیه تلاش می کند با این کشورها به یک نقطه مشترک برسد.
علاوه بر این، روسیه در رابطه با ترکیه منافع اقتصادی متعددی دارد و یک نوع عملگرایی در داخل روسیه این کشور را به سمت ترکیه جلب و جذب می کند. از جمله مسائل مهم برای روسیه می توان به بحث عبور لوله نفت و نیز عبور لوله گاز و مشارکت در ساخت نیروگاه هسته ای در ترکیه را نام برد. در بحث عبور خط لوله نفت باید یادآوری کرد که خط لوله باکو ـ جیحان با این که ه در مقابل روسیه و برای دور زدن روسیه ایجاد شد، اما در قالب سیاست عملگرایانه آقای پوتین، روسیه در توسعه این خط مشارکت کرد و به همکاری با ترکیه پرداخت. یعنی این مسئله را به عنوان یک موضوع همکاری با ترکیه تعریف کرد. علاوه بر این یک خط صادرات گاز شمال ـ جنوب نیز وجود دارد که بنابر تعریفی که شده است از طریق ترکیه می گذرد و روس ها تلاش می کنند که وابستگی خود را به خط لوله ای که از اوکراین می گذرد و گاز روسیه را به اروپای غربی صادر می کند کم کنند. این خط هم باید از ترکیه بگذرد و از این جهت توافق روسیه با ترکیه در این زمینه برای روسیه بسیار حائز اهمیت است.
وزرای انرژی دو کشور هم طی این سفر بحث حضور روسیه در طرح های انرژی هسته ای در ترکیه را به بحث گذاشته اند. وزیر انرژی روسیه در دیداری که اخیرا با وزیر انرژی ترکیه داشته، این موضوع را به صورت جدی دنبال کرده و کارهای کارشناسی برای تعیین محل در حال انجام است. ترکیه قول داده است که تا دو ماه آینده پیشنهادات روسیه را بررسی کند. در واقع در همین دیدار روی بحث احداث خط لوله ای که از دریای سیاه به پایانه نفتی جیحان در ترکیه می رسد نیز توافقاتی صورت گرفته است. این مسئله هم منافعی برای روسیه ایجاد خواهد کرد که از وابستگی به خط اوکراین خارج خواهد کرد و هم این که ترافیک تنگه های بسفر و داردانل که یک تهدید زیست محیطی برای ترکیه است کاهش پیدا می کند. ضمن این که یکی از سیاست های اصلی روسیه حفظ انحصار در حوزه گاز است. روسیه با سرمایه گذاری عظیمی که در منطقه انجام داده است به دنبال حفظ انحصار در حوزه اکتشاف، انتقال و صادرات نفت است. در این زمینه فعالیت روسیه بدون همکاری ترکیه امکان پذیر نیست. بنابراین دیدار اخیر پوتین از ترکیه را جز در سایه عملگرایی پوتین نمی توان تحلیل کرد. چرا که روسیه نه می تواند از منافع اقتصادی در منطقه چشم بپوشد و نه راهی جز رسیدن به تفاهم با کشورها منطقه در مورد موضوع سوریه در پیش روی خود می بیند.
اما در جواب کسانی که این سفر و تحولات بعدی را تغییر موضعی از سوی روسیه می دانند باید گفت سیاست رسمی روسیه در مورد سوریه روشن است و از سوی مقامات روس تاکید می شود که این یک استراتژی است و قابل تغییر نیست؛ آن هم مخالفت با تغییرات از طریق مداخله نظامی در کشورها است. روس ها اعتقاد دارند آن چه در سوریه اتفاق می افتد همان طور که در مواضع ایران هم دیده می شود، یک جنگ نیابتی است. کشورهای غربی با اعزام نیرو، با تشویق، با تحریک و سرمایه گذاری و تامین مالی با شرکای منطقه ای خود اوضاع را در سوریه بحرانی می کنند و بحرانی تر هم جلوه می دهند. بنابراین نگاه اصلی روسیه یک نگاه روشن است. اما در عین حال ظرف مقاومت روسیه در برابر فشارهای غرب، ظرف محدودی است. در همه این سال ها در مسائل مختلف مشاهده شده که روسیه با توجه به نیازی که در همکاری اقتصادی با غرب دارد، حاضر نیست وارد منازعه تمام عیار و پر هزینه های شود. لذا طبیعتا روسیه به دنبال راه های توافق می گردد.
در مورد سپر دفاع موشکی هم به نظر می رسد ترکیه تلاش کرده است که روسیه را متقاعد کند که این صرفا یک اقدام دفاعی است و هدف آن هم دفاع از حملات و تهاجمات احتمالی ناشی از سوریه است. ترک ها سعی کرده اند به شکلی این مسئله را در مجموعه معادلات منطقه ای با روسیه حل کنند. نکته حائز اهمیت این است که مواضع رسمی روسیه نشان می دهد که گفت و گو های ترکیه تاثیری در تغییر نقطه نظرهای روسیه نداشته است. طرح مبحث جایگزینی نفت روسیه به جای ایران در سبد ترکیه نیز از طرف ترک مورد استقبال قرار نگرفته است. ترکیه نیز با توجه به منافع گسترده ای که در رابطه با ایران دارد طبیعتا با ملاحظه درباره هر گونه اقدام و تغییر در روابط گام بر می دارد. بنابراین مجموعا این سفر بیش از آن که دارای ابعاد بین المللی و منطقه ای باشد، باید از زاویه روابط دوجانبه ترکیه و روسیه نگریسته شود. /12
نظر شما :