
روسیه و چین در غزه پشت ایران را خالی کردند
ابوالقاسم قاسم زاده در یادداشتی می نویسد: دولت پوتین که همچنان گرفتار جنگ در اوکراین است تلاش دارد تا فاصلهاش را در بحران نسل کشی و به جا گذاشتن زمین سوخته در فلسطین اشغالی محفوظ نگه دارد.
ادامه مطلبابوالقاسم قاسم زاده در یادداشتی می نویسد: دولت پوتین که همچنان گرفتار جنگ در اوکراین است تلاش دارد تا فاصلهاش را در بحران نسل کشی و به جا گذاشتن زمین سوخته در فلسطین اشغالی محفوظ نگه دارد.
ادامه مطلبشرکت های غربی، تلاش خود برای وارونه کردن شرایط برای اتحاد روسیه – چین در این زمینه را آغاز کرده اند و چندین ابتکار تامین ال ان جی را در دست اجرا دارند که یکی از آنها قرارداد تازه ای است با یک تامین کننده عمده ال ان جی یعنی عمان. این پادشاهی همچنین یک هاب بسیار حیاتی خاورمیانه برای اتحادِ تحت رهبری آمریکا و نیز اتحاد چین – روسیه است.
ادامه مطلببهرام امیراحمدیان در یادداشتی می نویسد: نگاه به شرق در سیاست خارجی ایران، نگاهی دوستانه و صلح آمیز و توسعه گرا و انسانی است و آنی نیست و نمی تواند باشد که قدرتهای بزرگ بدان می نگرند.
ادامه مطلبری تکیه، کارشناس اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی در این باره می گوید: "به نظر می رسد که مسئله هسته ای، در برابر همه دیگر فشارها و همه دیگر تدابیر واکسینه شده باشد. به نظرم این نوع رویکرد کنترل تسلیحاتی، برای مدت زمانی در آینده با ما خواهد بود." تنها یک رخداد است که جنگ غزه را ترسناکتر هم می کند: اینکه یک ایران مجهز به سلاح هسته ای، پشت "محور مقاومت" قرار بگیرد. به نظر می رسد که حمله حماس، یک توافق میان آمریکا و ایران را از هر زمانی ضروری تر می سازد.
ادامه مطلبعلی بمان اقبالی زارچ در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: می توان گفت در حال حاضر ایران در موقعیت های بین المللی بسیار خوبی قرار دارد و تنها چیزی که از انجام بازی های خود در خاورمیانه مانع می شود، حضور نظامی آمریکاست که امیدوار است با کمک چین، روسیه و حتی ترکیه از شر آن خلاص شود.
ادامه مطلبماندانا تیشه یار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: این نخستین بار نیست که ایران در عرصه روابط خارجی اش با چنین پدیده ای روبهرو می شود و از بازی قدرت های بزرگ برکنار می ماند. در سده نوزدهم و اوایل سده بیستم نیز در بازی بزرگ میان روسیه و انگلیس، در حالی که تقریبا همه سرزمین های پیرامون ایران به استعمار قدرت های بزرگ در آن دوران درآمده بودند، بنا به توافق میان آن قدرت ها، ایران، با توجه به موقعیت استراتژیک و ویژگی های ژئوپلیتیکی اش که پیوند دهنده مناطق اقتصادی و مجموعه های فرهنگی گوناگون به شمار می رود و موقعیتی فرادست به قدرت های حاضر در این سرزمین نسبت به دیگر رقبا می بخشد، به عنوان منطقه حایل ماند و اگرچه توانست استقلال سیاسی و حاکمیت سرزمینی خود را حفظ کند، اما از حضور اقتصادی دولت های قدرتمند در زمینه های گوناگون و جلب سرمایه گذاری ها و گسترش زیرساخت ها بهره مند نشد. تنها با تغییر ساختار نظام بین الملل و موازنه قوا در دوران پس از جنگ جهانی اول بود که به آهستگی تحولی در جایگاه ایران و روابطش با دیگر کشورها در عرصه بین الملل رخ داد.
ادامه مطلبتوافق عربستان – ایران با حمایت چین چیزی جز تشییع نفوذ آمریکا در شرق جهان عرب نیست. نفوذی که مستقیما وارد مرحله مرگ مغزی شد بعد از این که آمریکاییها در پی حمله به عراق در مخمصه گیر افتادند. به این ترتیب آمریکاییها شکست خوردند و طرح خاورمیانه جدید آمریکا به خاورمیانه ایران تبدیل شد.
ادامه مطلبدر آستانه نشست بریکس، کارشناسان پیوستن ایران را بعید ارزیابی کرده بودند. گفته می شود دموکراسی های برزیل، هند و آفریقای جنوبی که به روابط خوب با غرب نیز علاقه مند هستند، بعید است علاقه ای به تبدیل بریکس به گروهی نامطلوب داشته باشند. اما ظاهرا ملاحظات دیگری برای پنج کشور بریکس مهمتر بود. انرژی ممکن است عامل مهمی در این مورد باشد.
ادامه مطلبایران تنگه هرمز را آبراهی راهبردی برای خود می داند و همواره از این آبراه به عنوان اهرم فشار بر غرب در چارچوب درخواست هایش برای لغو تحریم ها بهره برداری کرده است.
ادامه مطلبمحسن کشوریان آزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اتصال دو پروژه «کریدور میانی» ترکیه و «کمربند و راه» چین زمینه نزدیکی دو کشور را فراهم کرده و نزدیکی پکن-آنکارا می تواند به خطر خنثی سازی ژئوکونومیکی ایران منجر شود. در صورت پیوند عملیاتی آن دو پروژه به هم، این مسیر بهعنوان تنها شریان زمینی اتصال چین و اروپا ذیل «کریدور چین-آسیای مرکزی-غرب آسیا» مطرحشده و نقش دیرینه دولت ایران را در پیوند آسیا و اروپا خنثی می کند. روابط ریلی ایران با چین را محدود میکند. درواقع جذابیت توسعه کریدور میانی برای اروپا و ترکیه این است که روسیه و ایران را دور میزند.
ادامه مطلبگسترش باشگاه های بین المللی همیشه چیز خوبی نیست. اگر کشوری به سازمانی بپیوندد که آمادگی اقدام جمعی را نداشته باشد، کار سازمان را فلج می کند. اگر کشورهایی به سازمان بپیوندند که اهداف آن را نداشته باشند، سازمان نه تنها فلج می شود، بلکه از هم می پاشد، این همان اتفاقی است که برای اتحادیه اروپا می افتد که پس از ورود اروپای شرقی هنوز قادر به بهبودی نیست. کارشناسان می گویند که ایران در سازمان همکاری شانگهای چنین نیست. به نظر آنها، تکمیل مجدد سازمان شانگهای نه فقط برای تهران، بلکه برای کشورهای شریک نیز مفید است و این سازمان را به سطح جدید و بسیار سودمندی برای روسیه خواهد رساند.
ادامه مطلببهرام امیراحمدیان در یادداشتی می نویسد: در صورت جدیت یافتن برقراری کریدور قرقیزستان-تاجیکستان-افغانستان-ایران (KTAI)، در چارچوب سازمان همکاری های اقتصادی (اکو) بندر چابهار می تواند با منطقه آسیای مرکزی و سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا همکاری های اقتصادی داشته باشد و به عنوان کریدوری ریلی و جاده ای به ایفای نقش بپردازد.
ادامه مطلبزهرا صدرا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: کشورهای عضو I۲U۲ دارای منافع همگرا هستند، اما نباید منافع واگرا را نیز نادیده گرفت. هند در یک گروهبندی متضاد قرار گرفته است زیرا سه عضو دیگر، یک رقیب مشترک دارند، یعنی ایران. در حالی که دهلی نو روابط خوب خود را با تهران حفظ کرده و در همین راستا برای مقابله با اهمیت روزافزون بندر گوادر پاکستان که توسط چین به عنوان کریدور اقتصادی (چین و پاکستان) cpec در حال توسعه است، در بندر چابهار ایران سرمایه گذاری کرده است. علاوه بر این موارد، هند تامینکنندۀ نفت خود از ایران نیز است.
ادامه مطلببهاء الدین بازرگانی گیلانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اینکه غربِ همیشه غدّار و جلوتر از همه ایالات متحده و رژیم منطقه ای متحدش، بدشان نیاید که همچون کره شمالی در منطقه ثروتمند شرق دور، شمشیر داموکلسی را بالای سر این منطقه هم ببیند، دیگر به اراده مردم و شانیت و تمدن خواهی آحاد ملت بستگی دارد. نقش کره شمالی منطقه ای همان اندازه مضر و نکبت بار است که آرزوهای به اصطلاح اپوزیسیون معلوم الحال داخلی و خارجی که هر گاه فرصت بیابند بیگانگان را به تحریم و تهدید و مداخله نظامی علیه کیش و کیان کشور تحریک می کنند.
ادامه مطلبفرشاد عادل در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: با بررسی دقیق اقدامات کشورهای منطقه میتوان به این نتیجه رسید که صف بندی جدیدی در منطقه در حال شکل گیری است و کشورهای منطقه تلاش دارند با ایجاد چسبندگی اقتصادی به واسطه کریدورهای توسعهای غرب آسیا را آمادهی تبدیل شدن به یک همکار استراتژیک برای برنامههای بلند پروازانه چین کنند. برنامه هایی که طی دهه های آینده گره خوردگی اقتصادی در سرتاسر پهنه ی به هم پیوستهی آفرو اوراسیا را سبب خواهد شد و با ابتکار اقتصادی پهنه و راه و نیز سازمان های بین المللی نظیر شانگهای و بریکس پشتیبانی میشود. اما در این میان ایران بازیگری است که میتواند پررنگ ترین نقش را در این برنامه ها ایفا کند و به همین سبب تلاش برای مهار ایران امری است که مورد اجماع قدرت های منطقه قرار دارد.
ادامه مطلببهرام امیراحمدیان در یادداشتی می نویسد: مهمترین گزینه برای ایران همکاری با چین و سهیم شدن در زنجیره ارزش است که چین کالای نیم ساخته به ایران حمل و در ایران با استفاده از نیروی انسانی ماهر، انرژی ارزان آن را به کالای نهایی تبدیل و از ایران صادرات مجدد صورت گیرد. در این فرایند در ایران اشتغال صورت گرفته و ارزش افزوده قابل توجهی نصیب ایران خواهد شد.
ادامه مطلبسید محمدحسین ملائک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در مجموع می توان گفت که تئوری "نگاه به شرق" توانایی های زیادی برای ارتقاء موقعیت کشور دارد، اما خوش خیالی اتحاد با این دو کشور و اتکاء به آنها باید مورد تجدید نظر جدی قرار بگیرد و حتی مسئولینی که چنین اعتقادی داشته اند باید مورد تجدید نظر قرار گیرند.
ادامه مطلبکوروش احمدی در یادداشتی می نویسد: در هفت ماه گذشته دو شوک در حوزه سیاست خارجی به کشور وارد شد. نخست در ۱۰ دسامبر رهبر چین در بیانیه مشترکی با شورای همکاری خلیج فارس از موضع امارات درباره سه جزیره ایرانی حمایت کرد و در نوبت دوم وزرای خارجه روسیه و کشورهای شورای همکاری همان مواضع را به شکلی قویتر اتخاذ کردند.
ادامه مطلبمحمدرضا لشینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: افراد معتقد به رئالیسم گزینشی معتقد هستند که ما به هیچ عنوان نباید در قفقاز جنوبی و در منازعات آرتساخ یا قره باغ کوهستانی، دخالتی بکنیم و باید سعی کنیم که با هر دو طرف به تعامل برسیم، همچنین با دولت الهام علیاف و پاشینیان به مذاکره بپردازیم و چه بسا مجبور شویم ایجاد کردیور زنگه زور را هم قبول کنیم. معتقدین به مکتب رئالیسم تدافعی باور دارند که روسیه طرفدار این کریدور است فلذا ما به دلیل اتحاد استراتژیکمان با روسیه نباید با دولت پوتین مخالفت کنیم و در قفقاز دخالتی نکنیم، بلکه بپذیریم که قفقاز حیاط خلوت روسیه است و باید به این حیاط خلوت احترام بگذاریم.
ادامه مطلببا امضای توافقنامه پکن، نمی توان گفت سیاست های منطقه ای تغییر کرده است بلکه اختلافات و ناسازگاری بین ریاض و تهران ادامه پیدا خواهد کرد بدون آن که باعث برخورد یا قطع روابط شود. دوطرف کانال هایی برای گفت وگوی مستقیم در اختیار خواهند داشت و تلاش خواهند کرد اختلافات دوجانبه بر سر امنیت مرزها و تروریسم و نفت و دیگر مسائل را با گفت وگو حل کنند.
ادامه مطلبسهراب انعامی علمداری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: موازنهگرایی رویکردی است که زمینههای لازم برای ایجاد تعادل در منافع و حوزه نفوذ بین بازیگران اصلی سیاست بینالملل به وجود می آید همچنین موازنهگرایی الگوی کنش بازیگرانی است که جایگاه سیاسی، موقعیتی و ضرورتهای راهبردی دارند.
ادامه مطلبروح الله سوری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تا زمانی که شاهد تغییری در الگوی سیاست خارجی خود و به دنبال آن تغییر جایگاه اقتصادی کشور نباشیم پاسخ به این سوال که آیا ایران قادر خواهد بود که مانع از تکرار چنین مواضع و رفتارهایی از سوی چین و روسیه شود پاسخی منفی خواهد بود. ایران در حال حاضر نه از آن چنان اقتصاد حائز اهمیتی برخوردار است که بر رفتار کشورهایی مثل روسیه و چین اثرگذار باشد و نه از امتیازهای لازم در سیاست خارجی برای تحت فشار گذاشتن آنها. بنابراین اگرچه اقداماتی مثل اعتراض رسمی ایران و احضار سفیر روسیه یا چین از نظر سیاسی و حقوقی لازم است اما بعید است در تغییر موضع واقعی روسیه و چین اثرگذار باشد.
ادامه مطلبجلال خوش چهره در یادداشتی می نویسد: مشارکت مسکو – پکن در بیانیههایی که به نظر منتقدان، تمامیت ارضی ایران را دستمایه منافع استراتژیک خود کرد، بار دیگر بر تردیدها درباره جایگاه ایران در سیاست خارجی روسیه و چین از یکسو، اعتبار سیاست «نگرش به شرق» در سیاست خارجی ایران را از سوی دیگر افزوده است. اما آیا به راستی باید مسکو و پکن را بابت رفتارشان تا این اندازه زیر تازیانه گرفت؟ در این صورت آیا باید آنها را به دلیل تشخیص منافع ملی – امنیتی خود مورد انتقاد قرار داد؟ نگرش واقعگرایانه چنین تجویز نمیکند؛ تا وقتی که تهران جایگاه خود را در راهبردهای سیاستخارجی مسکو- پکن به درستی تشخیص و تعریف نکرده باشد.
ادامه مطلبمحمد مهدی مظاهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: . اگرچه مذاکرات برای احیای روابط طرفین نزدیک به دو سال در جریان بود، اما سرانجام موفقیت چین در میانجیگیری و به نتیجه رساندن تلاشها برای آشتی دو قدرت اصلی منطقه، تحولی جریان ساز در غرب آسیا را کلید زد و به نظر می رسد این توافق و آشتی سیاسی، نه تنها در سطح منطقه، بلکه در مقیاس جهانی نیز دارای اثرگذاری خواهد بود.
ادامه مطلبامریکایی ها قادر به مهار کامل چین و روسیه نیستند. بله، امریکایی ها موانعی را پیش روی ما گذاشتند و خواهند گذاشت، اما قرابت در مقابل چشمان ما اتفاق می افتد و ایران نیز با کمال میل به این مشارکت می پیوندد.
ادامه مطلبغنی مجیدی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: آنچه رابطه با چین برای کشورهای خاورمیانه را جذاب کرده عدم مداخله چین در امور سیاسی کشورهای خاورمیانه است. این ویژگی چین با شیوه مراوده کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده امریکا که با مداخلات نظامی در کشورهای خاورمیانه همراه بوده تفاوت فاحشی دارد. ضمنا اکثر کشورهای خاورمیانه از مصر گرفته تا کشورهای حوزه خلیج فارس خواهان حفظ بی طرفی سیاسی خود در رابطه با چین و ایالات متحده و اروپا هستند. سیاست توازن استراتژیک میان کشورهای خاورمیانه و چین و ایالات متحده و اروپا راهبردی بس عاقلانه در دوران گذار به جهان چند قطبی آینده است.
ادامه مطلبفرشاد عادل در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری های شانگهای را باید اتفاقی مهم نه فقط برای ایران، بلکه برای سازمان همکاری شانگهای ارزیابی کرد چرا که ورود ایران به این سازمان به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای غرب آسیا میتواند نوید دهنده ی آغاز عصر نوینی از همکاری های آسیایی باشد.
ادامه مطلبدر حال حاضر، می توان با پیش بینی هایی مواجه شد که براساس آن، محور مسکو – پکن – تهران می تواند به اتحادی در برابر امریکا تبدیل شود.
ادامه مطلبتوافقی که در ۱۰ مارس با میانجیگری چین و در پکن برای عادی سازی روابط میان عربستان سعودی و ایران حاصل شد، در واقع یک انقلاب ژئوپلیتیکی است. به گفته موسسه مطالعات خاورمیانه واشنگتن، نقش چین در تسهیل این توافق، نوعی حیرت را در پایتخت امریکا ایجاد کرد و برخی را وادار کرد که بگویند «عصر جدیدی از ژئوپلیتیک» آغاز شده است.
ادامه مطلبدر آوریل سال جاری، امریکا کشتی سوئز راجان حامل نفت ایران را در خلیج عمان توقیف کرد و آن را از مسیر اصلی خود به سمت چین به سمت امریکا منحرف کرد و این امر را نقض رژیم تحریم های تجاری نفت از سوی تهران دانست. پس از مدت کوتاهی، ایران اقدامات تلافی جویانه ای را علیه امریکا در منطقه تنگه هرمز انجام داد. به ویژه، در ۲۷ آوریل، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نفتکش Advantage Sweet متعلق به امریکا با پرچم جزایر مارشال را که توقیف کرد. فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا نتوانست، اقدامات موثری علیه نیروی دریایی سپاه انجام دهد و به ضعف خود اعتراف کرد. ایران که از حمایت چین، روسیه و عربستان سعودی برخوردار است، با چنین اقدامی قدرت خود و آغاز مسدود سازی نفتکش های کشورهای غربی را به نمایش می گذارد.
ادامه مطلب