نگاهی به سفر منطقهای حسین امیرعبداللهیان در میانه تنش با اسرائیل
دیپلماسی به وقت بحران!
دیپلماسی ایرانی: دیروز یکشنبه، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، تهران را به مقصد مسقط، پایتخت عمان ترک کرد. گفته شده که این سفر به منظور دیدار و رایزنی با مقامات عالی رتبه عمان و با بدرقه سفیر این کشور در ایران صورت گرفته است. این سفر در حالی صورت میگیرد که در سطح محافل سیاسی و رسانهای منطقهای و فرامطقهای کماکان موضوع پاسخ تهران به حمله بعدازظهر دوشنبه هفته گذشته اسرائیل به بخش کنسولگری سفارت ایران در دمشق داغ است. لذا به نظر میرسد سفر امیرعبداللهیان به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با این موضوع در ارتباط باشد. البته طبق برخی گزارشهای خبری، وزیر امور خارجه ایران پس از عمان به چند کشور منطقه نیز سفر خواهد کرد.
بنا به روایت رسانه های نزدیک به دولت و مشخصا ایرنا، گفتوگو در خصوص مسائل مورد علاقه دو جانبه تهران - مسقط، موضوعات مرتبط با توسعه همکاریهای فی مابین به ویژه در حوزه افزایش تبادلات تجاری و البته بررسی مهمترین مسائل منطقهای و بین المللی از جمله دستورکارهای وزیر امور خارجه کشورمان در این سفر است. به نوشته این خبرگزاری (ایرنا)، حجم تبادلات تجاری دو کشور طی یک سال گذشته از جهت وزنی ۵۲ درصد و از جهت ارزش ۴۱ درصد رشد داشته و به حدود ۲ میلیارد دلار رسیده که سهم ایران یک میلیارد و دویست میلیون دلار و سهم عمان ۸۰۰ میلیون دلار است. در نتیجه با قرائت ایرنا ماهیت سفر امیرعبداللهیان به حوزه تجاری و اقتصادی باز می گردد.
این در حالی است که ترکیب هیات همراه امیرعبداللهیان به هیچ وجه اقتصادی نیست و افرادی با سمت های سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی راهی مسقط شده اند؛ کما اینکه ایرنا عنوان داشت که در این سفر ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، مهدی شوشتری، مدیرکل غرب آسیا و شمال آفریقا، محمدعلی بک، مدیرکل خلیج فارس، مجتبی بنی اسدزاده، مشاور وزیر امور خارجه و وحید جلال زاده، رئیس کمیسیون امنیت ملی، امیرعبداللهیان را همراهی میکنند. هم چنین دیدارهای امیرعبداللهیان در عمان نشان می دهد که خبری از موضوعات تجاری در میان نیست. در همین باره وزیر امور خارجه کشورمان بعدازظهر دیروز (یکشنبه) در مسقط با محمد عبدالسلام، گفتوگو کننده ارشد دولت نجات ملی یمن دیدار و گفتوگو کرد. امیرعبداللهیان با تشکر از ابراز همدردی و اعلام همبستگی دولت نجات ملی یمن با ایران در خصوص اقدام تروریستی اسرائیل علیه ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق و به شهادت رساندن مستشاران نظامی ایران، این اقدام تل آویو را حملهای تروریستی با استفاده از هواپیما و موشکهای ساخت آمریکا دانست و افزود، «تردیدی نیست که جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اقدامات قانونی و بینالمللی بعمل آمده، با استفاده از حقوق شناخته شده خود در چارچوب حقوق بینالملل، متجاوزان جنایتکار و متجاوز را پاسخگو و تنبیه خواهد کرد.»
امیرعبداللهیان مخالفت آمریکا، انگلیس و فرانسه با بیانیه محکومیت اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل در خصوص حمله تل آویو به مکان دیپلماتیک ایران در دمشق را نشانه روشن نفاق سیاسی و نیز حمایت آشکار آنها از جنایات و ماجراجوییهای اسرائیل و تشویق به توسعه دامنه بی ثباتی و ناامنی در منطقه دانست. هم چنین حسین امیرعبداللهیان بعدازظهر یکشنبه ۱۹ فروردین در نشست خبری مشترک با بدرالبوسعیدی وزیر امور خارجه عمان صراحتا عنوان داشت که حمله موشکی اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، صفحه جدیدی از جنگ افروزی صهیونیستها و کشیدن پای دیگران به درگیری و جنگ در منطقه است. به محض وقوع این حادثه تروریستی علیه مستشاران ایرانی و تنی چند از شهروندان سوری، اقدامات و تصمیمات لازم در نشست شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی کشورم آغاز شد.
امیرعبداللهیان خبر داد که، پیام شفاف و روشنی از طریق سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران به کاخ سفید ارسال کردیم. به گفته سکاندار سیاست خارجی ایران، «آمریکا نمیتواند از مسئولیت خود در قبال حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی شانه خالی کند.» بدرالبوسعیدی هم در انی نشست خاطر نشان کرد که پیگیری های جدی برای اجرای توافقات دو جانبه با تهران داریم و از فرصت حضور وزیر خارجه ایران برای کاهش تنش در منطقه و ایجاد آرامش استفاده میکنیم و تلاش خواهیم کرد راه حل هایی برای نزاع ها و تنش های منطقه پیدا کنیم و درد و رنج مردم غزه و تداوم تهاجم نظامی رژیم صهیونسیتی علیه مردم غزه از جمله این مسائل است. وزیر ماور خارجه عمان تاکید کرد که راهی جز تشکیل دولت فلسطین به پایتختی قدس شرقی وجود ندارد و به رایزنی و گفت و گو برای توقف جنگ ادامه میدهیم.
لذا اینکه تحرکات وزیر امور خارجه در منطقه و سفرهای او به پاسخ ایران ارتباط دارد، تقریباً یک گزاره بدیهی است؛ اما سوال مهمتر این است که دستور کار امیرعبداللهیان در این سفر و دیدارهای منطقهای او چیست؟ و از همه مهر تر سکاندار سیاست خارجی ایران چگونه میتواند از ظرفیت دیپلماسی و مذاکره برای مدیریت تحولات منطقه در جهت منافع تهران استفاده کند؟
دیپلماسی یا واکنش سخت؟
در پاسخ به سوالات فوق، حشمت الله فلاحت پیشه طی گفت وگویی که با «شرق» دارد با اشاره به اینکه هدف غایی بنیامین نتانیاهو و جریان رادیکال در اسرائیل، کشاندن پای ایران به جنگ و نهایتاً منازعه تهران و واشنگتن است، اساساً توصیه برخی از چهرههای داخلی و رسانهها در ایران به دولت و نهادهای نظامی برای واکنش سخت و مستقیم به اسرائیل را مکمل اهداف تلآویو میداند. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم، چنین رسانهها و افرادی را فاقد درک سیاسی و بینش استراتژیک میداند و ادامه می دهد که با توجه به بحرانهای سیاسی و اجتماعی درون سرزمینهای اشغالی، اعتراضات گسترده علیه نتانیاهو و انزوای اسرائیل در سطح منطقه و جهان بهترین، کارآمدترین و در عین حال کم خطرترین مسیر برای موازنه قوا با تل آویو به در پیش گرفتن ابزار مذاکره و دیپلماسی باز میگردد.
چون فلاحت پیشه میگوید، «نتانیاهو میداند اگر در این شرایط نتواند یک بحران امنیتی و جنگ گسترده در منطقه به راه بیندازد در کوتاه مدت باید برای همیشه عرصه سیاست و قدرت را ترک کند و خود را مهیای حضور در دادگاه و محاکمه نماید.» لذا به زعم این استاد دانشگاه، «تهران باید حتیالمقدور از انتخاب گزینه جنگ و پاسخ مستقیم خودداری کرده و در مقابل با در پیش گرفتن مسیر عقلانیت، انعطاف و مذاکره به دیپلماسی متوسل شود.» این تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی در ادامه نکته مهمتری را متذکر میشود که، «پس از عملیات طوفان الاقصی موازنه بین میدان و دیپلماسی در ایران به هم خورد و عملاً دیپلماتهای کشور خانه نشین شدند و اکنون جا دارد که دوباره دیپلماسی در محور تحرکات تهران قرار گیرد.» در غیر این صورت از منظر وی، «ایران روز به روز به کمینگاهی نزدیک میشود که نتانیاهو برای تهران مهیا کرده است.» با این خوانش، نماینده ادوار مجلس تاکید و تصریح میکند که، «باید سیاست خارجی ایران محور کار خود را روی این هدف غایی قرار دهد که عمق استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و به خصوص در میان همسایگان را به مرحله اقتصادی، تجاری و فناوری دو یا چند جانبه تغییر ریل دهد که یک توان پایدار برای تهران ایجاد خواهد کرد.»
مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی با ارجاع تاریخی، حمله بعدازظهر دوشنبه هفته گذشته اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را مشابه با حمله طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف میداند و با این تشبیه بین دو واقعه به «شرق» میگوید که، «اکنون تهران باید از فضای احساسی و توصیه برخی چهرهها و رسانههای رادیکال داخلی دال بر پاسخ سخت و مستقیم به اسرائیل دوری کرده و با خودداری از ورود به جنگ به ریسمانی برای نجات نتانیاهو بدل نشود.» در نتیجه به باور رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم، انجام چنین سفرهایی در این برهه بحرانی میتواند تا اندازهای از مثمر ثمر باشد.
شکست فروپاشی روانی
عباس محبی هم دیگر کارشناسی بود که در گفت وگویش با «شرق» و در ادامه ادامه آنچه فلاحت پیشه عنوان داشت، از منظری متفاوت به سفر منطقه ای حسین امیرعبداللهیان در میانه انتظارات برای پاسخ تهران به حمله اسرائیل ورود میکند و یادآور میشود که، «اتفاقاً توسل به اهرم دیپلماسی در شرایط کنونی و انجام چنین سفرهایی توسط وزیر ماور خارجه در وهله اول میتواند نقشه تلآویو برای فروپاشی روانی در ایران را بر هم زند.» چرا که از نگاه این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، «با وجود آنکه بعید به نظر میرسد تهران دست به پاسخ سخت و مستقیم و حمله ای علیه اسرائیل بزند، اما مانورهای سیاسی و رسانهای تل آویو دال بر آماده باش ارتش و همچنین خروج نیروها از سفارتخانههای اسرائیل در سایر کشورهای منطقه و جهان با این هدف صورت گرفته که از منظر روانی، فضای داخلی در ایران را در آستانه یک جنگ تمام عیار قرار دهد تا ضمن تاثیرات مخرب بر بازار ارز و طلا، جامعه هم دچار نوعی تشویش و نگرانی ناشی از آغاز جنگ شود.»
در نتیجه محبی باور و یقین دارد که سفر امیرعبداللهیان به عمان و احتمالا سایر کشورهای منطقه در گام نخست میتواند این تلاش اسرائیل برای فروپاشی روانی در ایران را در هم بشکند و در گام بعدی به مدیریت روند تحولات منطقه خاورمیانه از مسیر دیپلماسی منجر شود که از منظر این تحلیلگر، «یک مسیر عقلانی و در عین حال کم هزینه برای تهران خواهد بود.» البته محبی در ادامه به برخی حملات گروههای مقاومت در منطقه علیه اسرائیل هم به موازات انجام سفر حسین امیرعبداللهیان به عمان ورود میکند و یادآور میشود که این اقدامات همزمان با تحرکات دیپلمتیک تهران میتواند به عنوان مکملی در جهت اجرای راهبرد موازنه تهدید، موازنه وحشت و موازنه قوا عمل کند.
پیرو گفته های این کارشناس، مقاومت عراق بامداد دیروز یکشنبه با صدور بیانیهای تایید کرد یک هدف حیاتی اسرائیل را در بندر ایلات مورد حمله پهپادی قرار داده است. مقاومت عراق روز شنبه هم پالایشگاه نفت اسرائیل در شهر حیفا در فلسطین اشغالی را هدف قرار داده بود. حزبالله لبنان هم روز شنبه از حمله توپخانهای به محل استقرار نظامیان اسرائیل در پایگاه «رامیا» خبر داد. شبکه الجزیره نیز گزارش داد که یک موشک از خاک لبنان به سمت پایگاه «المالکیه» اسرائیل در منطقه «الجلیل علیا» پرتاب شد. شرکت امنیت دریایی «امبری» هم عصر شنبه اعلام کرد که یک کشتی در دریای سرخ هدف حمله قرار گرفته است. امبری گزارش داد که این حمله در ۶۱ مایل دریایی جنوب الحدیده یمن رخ داده است. البته محبی در ادامه گپ و گفتش با «شرق» مجموعه این حملات در فاصله کمتر از ۲۴ ساعت از عصر شنبه تا بامداد یکشنبه مویدی بر این می داند که، «اکنون سناریوی پاسخ غیرمستقیم در دستور کار قرار گرفته است که هر چند به زعم وی پاسخ هم سطح با حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق نخواهد بود، اما چنین راهبردی دربردارنده موازنه تهدید و موازنه وحشت علیه تل آویو است.»
فاصله گیری از شعار
حشمت الله فلاحت پیشه در ادامه گپ و گفت خود با «شرق» به آسیب شناسی فضای سیاست داخلی و سیاست خارجی ایران میپردازد و شرایط کنونی پس از حمله بعدازظهر دوشنبه هفته گذشته اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را تاوان بازیگری پررنگ شعار در سیاست خارجی می داند؛ شعارهایی که از دید وی به راحتی بیشترین هزینه و خسارت را به کشور و مردم تحمیل کرده و در نهایت توازن استراتژیک در منطقه راعلیه ایران بر هم زده است.
با چنین قرائتی، این نماینده ادوار مجلس اذعان دارد، وقتی در داخل برخی مقامات از لزوم پاسخ سخت و واکنش مستقیم به اسرائیل سخن میگویند و در نهایت تهران به هر دلیل از آن سر باز میزند این توازن استراتژیک بیش از پیش علیه منافع و امنیت ایران به هم میخورد. در تبیین بیشتر این گفته فلاحت پیشه، عباس محبی هم یقین دارد، «وقتی از پاسخ سخت سخن گفته میشود و در نهایت واکنش عملی صورت نمیگیرد، این تصور و برداشت، هم در اسرائیل، هم در منطقه، هم در جهان و حتی در افکار عمومی داخل ایران شکل میگیرد که تهران، یا توان و یا تمایلی به این درگیری مستقیم با اسرائیل ندارد و نهایتا از ایران شمایل یک ببر کاغذی به مخاطب تلقین خواهد شد.»
لذا از دید محبی هم باید فاصله جدی و معناداری از شعار و فضای احساسی گرفت و بین مواضع و گفتههای مقامات و مسئولین با رفتارها و اقدامات عملی یک توازن شکل بگیرد. چون از دید این تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه، اگر توازن بین حرف و عمل مقامات ایران بر هم بخورد و سایه شعار و فضای احساسی و موضعگیریهای توخالی بر اقدامات عملی پررنگتر شود، در نهایت کلام تهران و تهدید ایران از اصالت عملی خارج میشود و دیگر کارکردی برای ایجاد موازنه تهدید، موازنه قوا و موازنه وحشت نخواهد داشت.» با توجه به همین نکته، محبی دوباره به تشریح ابعاد و اهداف سفر منطقهای حسین امیرعبداللهیان میپردازد و باور دارد که، «رجعت به دیپلماسی میتواند دوباره اصالت را به مواضع و رفتار عملی تهران بازگرداند.»
در تبیین بیشتر این نکته حشمت الله فلاحت پیشه هم با بیان این نکته که زمانی حفظ توازن بین میدان دیپلماسی از نقاط قوت جمهوری اسلامی ایران بود، معترف است که اکنون این توازن به هم خورده و کفه سیاست خارجی و دیپلماسی پایینتر آمده است. لذا از منظر این استاد دانشگاه، باید مجدداً وزن کفه تحرکات دیپلماتیک را سنگینتر کرد. نماینده ادوار مجلس این را هم به «شرق» میگوید که، «در برهههایی اگرچه ما در میدان هزینه میدادیم، اما در دیپلماسی متیازات آن را برداشت میکردیم. ولی اکنون ما تنها در حوزه میدان مرتباً در حال دادن امتیاز و از دست دادن چهرههای شاخص مستشاری نظامی هستیم.» لذا ابن تحلیلگر حوزه بین الملل تصریح دارد که برای توقف این روند باید بیش از پیش در ریل سیاست خارجی و دیپلماسی و مذاکره حرکت کرد تا دوباره توازن بین میدان و دیپلماسی بازگردد.
بازگشت تهران به معادلات خاورمیانه
در ادامه آنچه گفته شد، عباس لقمانی هم دیگر کارشناسی بود که طی گفت وگو با «شرق» اگرچه ارزیابی همسو با حشمت الله فلاحت پیشه و عباس محبی دارد، اما از زاویهای متفاوت به تبیین و تشریح اهداف سفر حسین امیرعبداللهیان در منطقه میپردازد و یادآور میشود که پس از وقوع عملیات طوفان الاقصی و آغاز جنگ حماس و اسرائیل، روند تحولات به سویی رفت که عملا وزن دیپلماتیک ایران و اثربخشی تهران در معادلات خاورمیانه و به خصوص مذاکراتی که در دوحه و قاهره برای تبادل اسرا و ترسیم آینده نوار غزه انجام شد، به شدت پایین آمده است.» لذا این مفسر ارشد مسائل غرب آسیا، از سرگیری تحرکات دیپلماتیک ایران در این بازه زمانی که مجدداً مذاکرات بر سر تبادل اسرا در دستور کار طرفین قرار گرفته است، را مهیا بخش شرایطی میداند که دوباره تهران نقش و نفوذ خود را باز تعریف کند.»
با چنین قرائتی، لقمانی تاکید میکند که اگر یک برنامهریزی درست و منسجم برای تحرکات دیپلماتیک ایران در منطقه وجود داشته باشد و این تحرکات به شکل مداوم و مستمر ادامه پیدا کند، تهران میتواند از ظرفیت روابط خوبش با دوحه و همچنین تلاشهایی که برای احیای روابط با قاهره داشته است، نقشی کلیدی در سمت و سو دهی به جریان مذاکرات تبادل اسرا بین حماس و اسرائیل داشته باشد. در غیر این صورت، تحلیلگر حوزه بین المل اذعان دارد، ایران بیش از گذشته از روند تصمیم گیریها و تحولات در منطقه غرب آسیا کنار گذاشته خواهد شد. کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در ادامه گفت وگو با «شرق» و از دیدگاهی دیگر به احتمال نقش آفرینی مسقط برای مذاکره بین تهران و واشنگتن ورود میکند که هدف آن عدم تنش تصاعد تنش بین دو طرف است. لقمانی موید این گزاره خود را سالهای پیام ارسال پیام بین تهران و واشنگتن میداند.
اشاره این کارشناس به ادعای عصر جمعه معاون سیاسی دفتر ابراهیم رئیسی است که از ارسال پیام هشدارآمیز مکتوب ایران به آمریکا خبر داد. محمد جمشیدی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که، «جمهوری اسلامی ایران در پیامی مکتوب به آمریکا هشدار داد در دام نتانیاهو نیفتد. کنار بکش تا ضربه نخوری. در پاسخ، آمریکا از ایران درخواست کرد که اهداف آمریکایی را نزند.» پیرو این ادعای معاون سیاسی رئیسی، یک سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا هم روز شنبه تبادل پیام میان تهران و واشنگتن را در رابطه با حمله اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق تائید کرد و عنوان داشت که واشنگتن یک پیام مکتوب از تهران در رابطه با حمله هفته گذشته اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در پایتخت سوریه دریافت کرده است. این سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا به سیبیاس گفت که، واشنگتن نیز در پاسخ، پیامی مکتوب به تهران فرستاده و به ایران تاکید کرده است که از حملات اسرائیل بهعنوان دلیلی برای حمله به پرسنل یا مواضع آمریکا در منطقه استفاده نکند. در نتیجه لقمانی معتقد است که سفر امیرعبداللهیان به دوحه میتواند زمینه ساز این مذاکرات پشت پرده باشد، خاصه آنکه این تحلیلگر به ادعای هفته گذشته العربیه هم استناد می کند که خبر داده بود ایران و آمریکا به یک توافق چراغ خاموش برای عدم تصاعد تنش دست پیدا کرده اند./شرق
نظر شما :