جزایر سه گانه زیر سایه منافع تجاری قدرت های شرقی
وقتی اقتصاد بر حرمت نهادن روسیه و چین به حاکمیت ایران می چربد
نویسنده: دکتر مجید روحی دهبنه، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
دیپلماسی ایرانی: در ۱۹ تیر ۱۴۰۲ بود که روسیه در نشست مشترک با اعضای شورای همکاری خلیج فارس خواهان حل و فصل مسالمت آمیز مسائل میان ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی شد. درست ۶ ماه بعد در ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه که در ۲۹ آذر ۱۴۰۲ (۲۰ دسامبر) در رباط مراکش که با حضور سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه و ۱۶ وزیر امور خارجه عربی برگزار شد، این موضوع تکرار شد و در بیاینه پایانی این نشست، کرملین از تلاش ها و ابتکارات دولت امارات برای حل و فصل اختلاف بر سر مساله جزایر سه گانه از طریق مذاکرات دوجانبه یا دادگاه بین المللی بر پایه حقوق بین الملل و منشور ملل متحد، حمایت کرد. قبلا چین نیز در دسامبر ۲۰۲۲ در بیانیه پایانی اجلاس سران کشورهای خلیج فارس که شی جی پینگ هم در آن حضور داشت، بر این موضوع تاکید کرده بود. امضای بیانیه پایانی جلسات مشترک با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، اظهار نظرها و موضع گیری زیادی را در ایران در خصوص رابطه با روسیه و اعتماد به این کشور به وجود آورده است.
سوالی که مطرح می شود این است که آیا اساسا روسیه متحدی قابل اعتماد هست و یا خیر؟ چه عامل و یا عواملی موجب شده تا مقامات کرملین چنین بیانیه ای را امضاء کنند؟ در پاسخ به این پرسش هر چند بسیاری از تحلیلگران عوامل ژئوپلیتییکی، فرهنگی، هویتی، نوع برداشت و نگاه روسیه نسبت به نظام بینالملل، تحریمهای غرب و واقعیتها و رقابتهای جاری بین المللی میان قدرتهای بزرگ و یا سابقه تاریخی روسیه را دلیل اصلی چنین موضعگیری از طرف این کشور بیان کرده اند، و این عوامل نیز به نظر نگارنده بسیار مهم است، اما موضوع و مساله مهم دیگری که در این بین اهمیت دارد و کمتر به آن توجه شده، تجارت است. همچنین پاسخ به این پرسش را میتوان در رویکرد جدید شورای همکاری خلیج فارس و در رأس آن عربستان نسبت به مسائل و موضوعات بینالمللی، همچنین تمایل آمریکا به چنین اقدامی از جانب آنها نیز تحلیل کرد.
قبل از پرداختن به این موضوع ذکر چند نکته لازم و ضروری است. نخست اینکه روسیه در نشست تیر 1402 و همچنین 29 آذر 1402 بر حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه میان امارات و ایران تاکید کرده است. در واقع بدون آنکه از حق تمامیت ارضی امارات بر این جزایر سخن بگوید خواهان حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات از طریق مراجع ذی صلاح از جمله دیوان بین المللی دادگستری شده است. بحث در دیوان هم رضایت ایران را می طلبد و تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران رضایت خود را نسبت به صلاحیت دیوان بینالمللی دادگستری اعلام نکند، دیوان نیز صلاحیت رسیدگی را پیدا نخواهد کرد. اگر چنین بود تاکنون این موضوع از جانب امارات متحده عربی و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس انجام گرفته بود. همواره در تمامی معاهدات، بیانیه ها و اظهارات مقامات رسمی و حقوقی عنوان میشود که مساله و موضوع مورد اختلاف، باید از راه های مسالمت آمیز حل و فصل شود. بنابراین موضوع مورد اشاره توسط روسیه یا چین چیز جدیدی نیست و جمهوری اسلامی ایران نیز بارها در موضع گیری خود نسبت به اختلافات بین المللی کشورها از جمله روسیه و اوکراین، تایوان و چین و در سایر موارد بر این موضوع تاکید داشته است.
دوم اینکه، در مناسبات میان کشورها و نوع روابط همواره بر اتحاد، ائتلاف، همکاری، و ... تاکید می شود. در معنای عام اتحاد، ائتلافی از کشورهاست که سیاستها و کنشهای خود را برای تأمین و رسیدن به اهداف و منافع مشترکی با هم هماهنگ میکنند. گاهی اوقات اتحاد به معنای یک قرارداد و موافقت نامه رسمی و غیررسمی برای همکاری امنیتی میان دو یا چند کشور نیز تعریف می شود. اتحادها میتواند بر مبنای یک هویت، ارزش و هنجارهای مشترک و برای مقابله با تهدیدات مشترک، شکل بگیرد و عمدتا نیز طولانی مدت و پایدار است. در پی آن، دو کشور یا کشورهایی که دست به اتحاد می زنند و این اتحاد هم عمدتا در پیمان های نظامی خود را نشان می دهد در بیشتر موارد متعهد به دفاع از هم پیمانان خود میشوند و سعی میکنند مواضع و نظرات خود را در موضوعات و زمینه های مختلف با یکدیگر هماهنگ کنند. در واقع اشتراک منافع تا آن میزان است که متحدان به رغم اختلافات تاکیتکی، ولی در موضوعات کلان سعی می کنند از هم حمایت و دفاع نمایند. روابط ایران و سوریه، ایران و حزب الله لبنان، آمریکا و رژیم صهیونیستی، آمریکا و اتحادیه اروپا که از آن به عنوان همگرایی فراآتلانتیک نام برده می شود، و ناتو ... از آن جمله است.
در کنار این از ائتلاف هم نام برده می شود و آن زمانی است که دو طرف بر سر یکسری تهدیدات مشترک دست به ائتلاف می زنند و به همکاری با هم می پردازند. این ائتلاف زود گذر، ناپایدار و کوتاه مدت است و با بر طرف شدن تهدید، همکاری کاهش می یابد و یا رنگ می بازد. ائتلاف ایران و روسیه در بحران سوریه یا همکاری ایران با روسیه در بحران 2022 اوکراین از آن جمله است. با توجه به این روابط میان ایران و روسیه را نمی توان در قالب اتحاد یا اتحاد استراتژیک تحلیل کرد. در واقع دو کشور در واکنش به شرایط بین المللی در موضوعات خاص یک نوع همکاری را در قالب نوعی همسویی منافع از خود بروز دادهاند که از آن به همکاری استراتژیک نیز یاد می شود. اگر روابط دو کشور در سایه اتحاد بود روسیه هیچ گاه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در زمینه تحریم ایران رأی نمی داد. یا در مذاکرات مربوط به برجام 2 کارشکنی نمی کرد. هم با اسرائیل و کشورهای عربی روابط جدی برقرار نمی کرد، هم با ایران.
با توجه به این مقدمه، اکنون به مساله اصلی نوشتار خود میپردازیم و آن هم این است که چگونه تجارت و مناسبات تجاری به اولویت اصلی کشورها در سیاست و روابط خارجی شان تبدیل شده و این موضوع چگونه در اتخاذ مواضع روسیه در قبال جزایر سه گانه نقش داشته است؟ تجارت به عنوان یک کالای عمومی بین المللی که هر کشوری از آن نفع می برد یا به عنوان میدانی که در آن برندگان و بازندگان وجود خواهند داشت، محسوب می شود. در بررسی تاریخ روابط بین الملل و نوع مناسبات میان قدرت های بزرگ و منطقه ای، جنگ ها و رقابت ها، همواره مساله تجارت و دستیابی به بازارهای تجاری، پررنگ بوده است. در واقع اگر اقتصاد و سیاست بین الملل را به عنوان علم منابع کمیاب بنگریم در آن بازیگران مختلفی بر سر دستیابی به این منابع کمیاب به رقابت و حتی جنگ اقدام می کنند، می توانیم پی ببریم که چرا برای بسیاری از کشورها در فضای رقابتی قرن بیست و یکم، تجارت به مساله مرگ و زندگی تبدیل شده است.
گرچه لیبرالیسم به عنوان مکتب اصلی فکری در اقتصاد سیاسی بین الملل بر تجارت آزاد تاکید دارد و تجارت را به عنوان بازی با حاصل جمع مثبت و نه صفر می بیند و معتقد است که در بازی تجارت همه از سود خواهند برد، اما در کنار آن مکتب دیگری به نام واقع گرایی هم وجود دارد که در اقتصاد سیاسی بین المللی در قالب مرکانتلیسم و نئومرکانتلیسم مطرح می شود. در این مکتب، تجارت ابزاری است برای ثروتمندتر شدن و قوی تر شدن و کشورها به منظور تقویت توانمندی های ملی و امکان تعقیب اهداف در عرصه بین الملل، از آن بهره میبرند. بر اساس این منطق، اگر دولتی ضعیف باشد یا نسبت به سایر شرکای خود از ثروت کمتری برخوردار باشد، به طور خودکار دچار محرومیت می شود و به رقابت قادر نخواهد بود.
همان طور که در گذشته رقابت بر سر تجارت و به دست گرفتن بازارهای تجاری، جنگ ها و تنشهای زیادی را به همراه داشته است، در وضعیت فعلی نظام بینالملل نیز تجارت و گرفتن بازار سودآور، عنصری مهم در رقابت و تنش میان بازیگران تلقی می شود. در دنیایی که رقابتی شده و از بازگشت رقابت میان قدرت های برگ سخن به میان آورده می شود، در دنیایی که تعداد کشورهایی که قبلا توسعه نیافته محسوب شده، الآن به مرز توسعه یافتگی رسیده و یا در حال توسعه نامیده میشوند، افزایش یافته و نبرد و نزاعی دایمی بر سر آنچه نبرد کریدورها از آن یاد میشود، در گرفته، طبیعی است که کشورهایی چون چین و روسیه، ایران و حتی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به دنبال راههای متنوعی برای این منظور بگردند.
نگاهی به حجم تجارت میان ایران با روسیه و چین و به همان میزان تجارت این دو قدرت بزرگ با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، به خودی خود گویای این مساله است که چگونه مساله تجارت نقش کلیدی در مناسبات و اتخاذ چنین موضع گیری داشته است.
بعد از تجاوز روسیه به اوکراین در سال 2022، روسیه با تحریمهای همه جانبه غرب مواجه شد، اتحادیه اروپا به عنوان بزرگرین شریک تجاری خود را از دست داد، به دنبال یافتن راهحلهایی برای مقابله با تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا برآمد و سعی کرد تا آثار مهم تأثیر این تحریمها بر اقتصاد خود را جبران کند. بر این اساس، روسیه چاره کار را در سرمایه گذاری در بازار کشورهای ثروتمند عرب منطقه دیده است. با توجه به این، تجارت غیر نفتی میان روسیه و امارات متحده عربی در سال 2022 به بیش از 68 درصد رسیده و با رسیدن به 9 میلیارد دلار، رکورد زده است. از مجموع ۹ میلیارد دلار تجارت غیرنفتی امارات و روسیه در سال ۲۰۲۲، ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار آن صادرات روسیه است که نسبت به سال قبل ۷۱ درصد رشد نشان میدهد (فرارو، 9 مرداد 1402). حجم تجارت با مصر نیز از مرز 6 میلیارد دلار عبور کرده است. روسیه همچنین با اتخاذ اوراسیایی گرایی خود، حجم تجارت با هند را چند برابر کرده و سهم آسیا از تجارت خارجی خود را به میزان 70 درصد رسانده است.
میزان کل مبادلات تجاری چین با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس طی سال 2022 بالغ بر 369.2 میلیارد دلار بوده است. در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیشترین حجم تجاری چین با عربستان سعودی بوده است. حجم مبادلات تجاری این دو کشور از 87.3 میلیارد دلار در سال 2021 با 33.1 درصد افزایش به 116 میلیارد دلار در سال 2022 میلادی افزایش داشته است. پس از عربستان، امارت متحده عربی قرار دارد. در رتبه های بعدی عراق، عمان، کویت، قطر و بحرین قرار گرفته اند. بر اساس آمار گمرک چین، حجم مبادلات تجاری این کشور با جمهوری اسلامی ایران در سال 2022 بالغ بر 15.79 میلیارد دلار بوده که نسبت به سال 2021 حدود 7 درصد افزایش یافته است. واردات چین از ایران نیز طی سال 2022 بالغ بر 6.35 میلیارد دلار و صادرات این کشور به ایران 9.44 میلیارد دلار بوده و تراز مبادلات تجاری فیمابین بالغ بر 3.08 میلیارد دلار به نفع طرف چینی بوده است. بر اساس آمار گمرگ چین، حجم تجارت خارجی این کشور با جمهوری اسلامی ایران در سال 2022، حدود 0.25 درصد کل حجم تجارت خارجی این کشور را شامل می شود و در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس حجم مبادلات تجاری ایران و چین در رتبه یکی به آخر قبل از بحرین قرار دارد (معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امورخارجه، 26/12/1401).
با وجود تلاشهای زیادی که در دولت سیزدهم در راستای سیاست همسایگی برای ارتقای رواط با همسایگان و به ویژه روسیه و چین انجام گرفته است، اما حجم تجارت میان روسیه و ایران به سختی به حدود 4 میلیارد دلار می رسد. ایران حتی در میان پنج شریک نخست تجاری روسیه نیز قرار ندارد. با وجود اینکه کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی، پروژههای جاه طلبانهای را برای توسعه و رفاه دنبال می کنند، ولی جمهوری اسلامی ایران هنوز زیر ساختهای لازم برای پروژه کریدور شمال – جنوب را ندارد. بنابراین طبیعی است که روسیه و چین به سمت کشورهای عرب منطقه بروند و بخواهند از خوان پر نعمت این کشورها بهره مند شوند.
جنگ اوکراین و تحریمهای های غرب علیه روسیه، یکی از دلایل مهم و اصلی همگرایی روسیه با شورای همکاری خلیج فارس و رویکرد این کشور به کشورهای حاشیه خلیج فارس و اتخاذ سیاست تجاری با این کشورها محسوب میشود. قبل از بحران 2022 اوکراین، اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری روسیه محسوب میشد، اما بعد از این تهاجم که روسیه با بزرگترین شکست در شریک تجاری خود مواجه شده است، به دنبال یافتن راه حلهایی جایگزین برای تحریمهای آمریکا و اروپا برآمده تا بتواند ضعف خود را جبران کند. آنا بورچوسکایا، کارشناس ارشد مسائل روسیه در اندیشکده مؤسسه واشنگتن برای خاورنزدیک به میدل ایست آی میگوید: «خاورمیانه شریان حیاتی اقتصادی برای روسیه بعد از جنگ اوکراین محسوب میشود. این خاورمیانه است که باعث شده است تا اقتصاد روسیه بعد از تحریمهای غرب کمتر آسیب ببیند» (فرارو، 9 مرداد 1402).
رقابت قدرتهای بزرگ که به مشخصه اصلی روابط بینالملل تبدیل شده، در حال تغییر شکل شبکههای تجاری در اقتصاد جهانی است. گفته میشود که جهان در حال تقسیم شدن به بلوکهای رقیب است. در عرصه روابط و تجارت بینالملل در سال های اخیر از چیزی به عنوان نبرد کریدورها یاد میکنند، و عنوان میکنند که این موضوع به بازی اصلی سیاست و اقتصاد بینالملل تبدیل شده است. به نظر میرسد که کشورهای خاورمیانه به عرصه اصلی این رقابت تبدیل شدهاند. بعد از ابتکار یک کمربند یک جاده چین، آمریکا نیز با طرح هند – عربستان – امارات متحده عربی به دنبال کاهش نفوذ چین و مهار سیاست های تجاری آن برآمده است. حتی رژیم صهیونیسنی نیز طرح پل تجاری جدید که اردن، اسرائیل، عربستان و امارت را به هم متصل کرده و از خلیج فارس مستقیما به بنادر دریایی اسرائیل منتهی می شود را دنبال می کند تا بتواند تجارت را از چند هفته به دو یا سه روز کاهش دهد. روسیه نیز در قالب طرح اتحادیه اقتصادی اوراسیا، و پروژه تجارت آزاد و کریدور شمال – جنوب به دنبال یافتن راههایی برای تجارت برآمده است. به واسطه این رقابت بر سر کریدورهاست که روسیه و چین به سوی کشورهای خاورمیانه سرازیر شده اند و نمیخواهند از این رقابت عقب بمانند.
یکی دیگر از عواملی که موجب شد روسیه چنین بیاینه ای را امضاء و تأیید کند، مشکل زیرساختهای ایران و عدم تکمیل آن است. کریدور ایران، هند و روسیه به طول حدود 7200 کیلومتر که از اوایل دهه 2000 طراحی شد و سعی داشت تا روسیه را از طریق ایران به هند متصل کند، هنوز با مشکلات زیادی مواجه است. روسیه ای که منزوی شده و با کاهش تجارت با اروپا مواجه شده است، نیاز فوری به دسترسی به بازارهای جایگزین و مسیرهای حمل و نقل دارد. با وجود اینکه تا سال 2022 ایران متعهد شده بود که نزدیک به 13 میلیارد دلار برای پروژههای مختلف از جمله تکمیل و ارتقای بندر آستاراخان و کمک به لایروبی رودخانه ولگا دون برای بهبود دسترسی به کانال این رودخانه هزینه کند، اما هنوز توفیق چندانی در این زمینه نداشته است. روسیه در سال 2022، 5 میلیارد دلار وام برای تکمیل پروژههای زیرساختی ایران اختصاص داد. هنوز بدهی ایران در رابطه با نیروگاه بوشهر که گفته می شود حدود 500 میلیون دلار بوده و همچنین بدهی ایران به صادرات مواد غذایی روسیه که هر ماه افزایش می باید، تسویه نشده است (Hedlund, 2023). تحریم ها مشکل بازپرداخت وام را با مشکل مواجه ساخته است. تعداد کم ناوگان کشتیرانی ایران در دریای خزر، نبود کشتیهای «رول آف»، که طول آنها 140 متر با ظرفیت 4000 تن است، عامل دیگری است که روسیه را نسبت به کریدور شمال – جنوب بی انگیزه یا دلسرد کرده است. دو بندر آستاراخان و مخاچ کالا به راه آهن سراسری روسیه دسترسی دارند، اما تنها بندر ایرانی در دریای خزر که به شبکه ریلی دسترسی مستقیم دارد، بندر امیرآباد در استان مازندران است (کوزهگر کالجی، 20 فوریه 2023). هنوز پروژه ریلی رشت – کاسپین، آستارا – رشت، تکمیل نشده است. این موضوع نارضایتی روسیه را در پی داشته است.
تأیید مواضع شورای همکاری خلیج فارس توسط روسیه را میتوان به عامل مهم دیگر و آن هم نارضایتی حکام عرب و به ویژه مقامات سعودی از آمریکا به ویژه پس از امضای توافق 5+1 موسوم به برجام، حملات پهپادی و موشکی انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو در سال 1398، همچنین حملات موشکی نیروهای یمنی به خاک امارات متحده عربی، نیز مربوط دانست. پس از این حملات، متحدان عرب منطقه انتظار داشتند که آمریکا به عنوان متحد امنیتی آنها، پاسخ درخوری به ایران بدهد، اما این موضوع با بی میلی آمریکا مواجه شد. پس از آن، کشورهای عرب و در رأس آنها عربستان سعی کردند تا سیاستهای امنیتی و اقتصادی خود را تنوع ببخشند. این کشورها این بار سعی کرده اند با کشاندن روسیه و چین به منطقه به نحوی هم سیاست های آمریکا را متوازن کنند و هم از هر دو طرف امتیاز بگیرند.
برخی تحلیلگران، حتی نزدیکی عربستان و شورای همکاری خلیج فارس به روسیه و چین را در چارچوب سیاست چرخش به آسیای عربستان و شورای همکاری خلیج فارس ارزیابی می کنند. آنها عنوان میکنند همان طور که ایران با راهبرد نگاه به شرق، اوراسیا، چین و روسیه را اولویت اصلی سیاست های اقتصادی و سیاسی خود قرار داده است، آنها نیز بایستی سعی کنند تا با نزدیکی به روسیه و چین، از نزدیکی بیشتر این کشورها به ایران که میتواند توازن قدرت را بیشتر به نفع ایران رقم بزند، جلوگیری کنند. به واسطه همین، برخی از تحلیلگران، این اقدامات را در راستای مهار رو به رشد قدرت ایران در آسیا و پاسخی به دور شدن دولت آقای رئیسی از غرب قلمداد میکنند.
امضای قرارداد 40 میلیارد دلاری ایران با گاز پروم روسیه، عربستان را نگران کرده است که مبادا به تقویت قدرت منطقه ای ایران منجر شود. بر این اساس، همزمان با مشارکت 25 ساله ایران و چین، عربستان نیز با امضای توافق نامه مشارکت راهبردی جامع با چین سعی کرده است تا از نزدیک تر شدن بیشتر چین به ایران جلوگیری کند. ریاض که نگران است که تحریمهای غرب علیه روسیه و چین، این کشورها را به سمت ایران بکشاند و آنها به دنبال تقویت بیشتر تجارت با ایران باشند، به همین دلیل، در کنار قدرت سخت یا ناکامی در زمینه قدرت سخت برای مهار ایران، این بار سعی کرده است از طریق قدرت نرم و عنصر تجارت، به مقابله با سیاست های به زعم خود مخرب ایران در منطقه برود.
نفت و انرژی نیز عامل مهم دیگری است. کشورهای عرب منطقه به عنوان تامین کنندگان اصلی انرژی در جهان ترجیح می دهند که روسیه را به عنوان یک شریک مهم در بازار انرژی در کنار خود داشته باشند و از طریق آن بتوانند در اوپک قیمت نفت را متعادل کنند.
فروش سلاح نیز عامل مهم دیگری است. روسیه کشورهای عرب را به مثابه یک مشتری بالقوه برای فروش سلاح در نظر دارد. علاقه روسیه به منطقه بخشی از استراتژی گسترده تر این کشور برای ایجاد بازارهای جدید برای تسلیحات خود در خاورمیانه و آفریقا و آمریکای لاتین است.
همان طور که تجارت به عنوان سلاحی استراتژیک توسط برخی کشورها از جمله آمریکا و اسرائیل، چین و هند تبدیل شده تا از آن برای دستیابی به منافع ملی و بردن رقابت استفاده کنند، طبیعی است روسیه و چین نیز که کشورهای عرب منطقه غرب آسیا را به عنوان کانون اصلی این رقابت میببینند، سعی کنند با نزدیکی به این کشورها و اتخاذ مواضعی هماهنگ با آنها در برخی موضوعات از جمله مساله جزایر سه گانه، دل آنها را به دست آورند.
مساله تجارت و مناسبات تجاری را می توان همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا به جز ایران، سایر کشورهای عربی، ترکیه، و .. با توجه به حجم شدید خسارت و جنایت شدید رژیم صهیونیستی به غزه، پاسخی محکم یا اقدامات جدی در این خصوص انجام نمیدهند، مؤثر دانست. یکی از مقامات دولت امارات متحده عربی در پاسخ به این پرسش که آیا رفتارها و حملات رژیم صهیونیستی به حماس در روابط میان دو کشور تأثیر خواهد گذاشت؟ عنوان کرد که امارات متحده عربی، «تجارت را با سیاست» قاطی نمی کند. چنین موضوعی توسط مقامات سعودی نیز تکرار شد. وضعیت مصر و ترکیه نیز همین است. آنها به بخش بزرگی از پروژهای تجاری منطقهای و جهانی که یک ضلع آن رژیم صهیونیستی نیز هست، پیوسته اند. بنابراین طبیعی است که به واسطه منافع تجاری، سعی کنند که اقدام یا واکنشی انجام ندهند که به این منافع تجاری ضربه بزند.
در پایان، میتوان عنوان کرد، این تجارت و مناسبات تجاری است که کشورها را به سمت متحدان جدید می کشاند و در دنیایی که رقابتی شده است کشورهایی چون روسیه و چین، برای رسیدن به منافع تجاری، سعی میکنند تا از فرصتهای بدست آمده نهایت بهره را ببرند. این واقعیت اصلی روابط بین الملل است که کشورها اصل را بر منافع ملی، رفاه، توسعه و تجارت قرار می دهند.
منابع:
سایت خبری فرارو (9/5/1402)، چگونه همکاریهای روسیه با کشورهای جنوب خلیج فارس به منافع ایران آسیب میزند؟ تارنمای فرارو، 9 مرداد، قابل دسترسی در: https://fararu.com/fa/news
کوزهگر کالجی، ولی (20 فوریه 2023)، «گسترش تجارت دریایی ایران و روسیه در دریای خزر: ظرفیتها و چالشها»، قابل دسترسی در فاینشیال تریبون، https://financialtribune.com/articles/domestic-economy/117149/iran-russia-caspian-trade-capacities-and-challenges
معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امورخارجه (11/06/1402)، مبادلات تجاری چین در شش ماه 2023، قابل دسترسی در : https://economic.mfa.ir/portal/NewsView/727692
Hedlund, Stefan (August 24,2023), The Problem-ridden Development of a Russia-Iran Axis, Aviable at: https://www.gisreportsonline.com/r/russia-iran-axis/
نظر شما :