آیا بروکسل جایگزین موفقی به جای مینسک خواهد بود؟
بحران قره باغ و مذاکرات بروکسل
نویسنده: دکتر رسول اسماعیل زاده دوزال
دیپلماسی ایرانی: در حالی که روسیه وارث همه میراث شوروی کمونیست در زیر وزنه سنگین جنگ اوکراین و تحریم های غرب در وضعیت سختی قرار گرفته، غرب با استفاده از فرصت خودفراهم کرده درصدد بیرون راندن روسیه از حاکمیت بر قفقاز جنوبی است. هرچند پوتین خود را پیروز میدان اوکراین می داند و با به رخ کشیدن برترین سلاح های جنگی و نمایش قدرت به زعم او معجزه آسایش درصدد تفوق بر افکار عمومیست و با التیماتوم خود به واسطه قدیروف به غرب مبنی بر حمله برق آسا به لهستان و اشغال این کشور در کمترین زمان و همچنین علی رغم تلاش ها و احضار مقامات دو کشور قفقازی به مسکو و توپ و تشر رفتن به آنها، در مقابل جنب و جوش و رقص دیپلماتیک بروکسل نتوانسته دوام آورد و بازی را که قرار است در استادیوم بروکسل شکل بگیرد، به هم زند. قفقازیان نیز علی رغم وحشت و احتیاطی که نسبت به روسیه دارند، با حضور و ریش سفیدی غرب موافق بوده و از ته دل رضایت دارند.
بدین طریق مذاکرات بروکسل جلوی چشمان پوتین شکل گرفت و روسای متنازع قفقاز به قول ترکان خالا خاطیرین قالماسین گزارش مذاکرات را برای فروکش کردن عصبانیت پوتین و جلوگیری از خطرات احتمالی، به سمع ایشان رساندند.
اساسا غرب ول کن قفقاز نیست و شیطنت های غرب در قفقاز قصه دراز دارد و مذاکرات بروکسل نیز خارج از این شیطنت ها نیست. با این حال سران قفقاز جنوبی با شکل گیری این مذاکرات چندان مشکلی ندارند.
گرجستان اساساً از بدو استقلال، خود را به آغوش غرب انداخت تا بتواند همچون کودک بریده از شیر از پستان غرب ارتزاق کند.
آذربایجان هرچند با ایجاد توازن بین قدرت ها پیگیر سیاست های خود بود، لیکن با توجه به این که دست رد بر سینه گروه مینسک کوبیده و غربی ها را رنجانده و نوعی بی حرمتی و بیاعتنایی به غرب نشان داده بود، به دنبال فرصتی بود که این شکاف و جراحت را ترمیم کند. لذا طرح بروکسل فرصت مناسبی در این شرایط بود.
پاشینیانِ ارمنستان برخلاف تفکر افراط گرا و روسگرایان پیشرفت های کشورش را در ارتباط با غرب از طریق ترکیه ولو با اعطای هر نوع امتیازی به آذربایجان و ترکیه می داند.
با توجه به این شرایط، حرکت هماهنگ بروکسل برای طرفین بسیار خوش نمایانده شد. با درک شرایط کنونی و رفتار نرم افزارانه و سخت افزارانه پوتین، دو طرف نسبت به ریش سفیدی بروکسلی ها رضایت نشان دادند و حتی از آن استقبال کردند، به طوری که مناقشه قرهباغ را که زمینههای آن از زمان نادرشاه افشار ایجاد شده و با شیطنت روس تزار و با حیلت و زور روس بلشویسم به اوج خود رسیده بود، این بار با وساطت غرب بر سر سفره بروکسل نه در قالب مینسک حل و فصل شود. لذا با کش و قوس های نسبتا طولانی، سرانجام از شرایط موجود و موانع مفقوده استفاده شد و دست توافق دو متنازع قفقازی (پاشینیان و علی اوف) به سوی یکدیگر دراز شد.
البته هر کشوری به زعم و نفع اش، خود را در مذاکرات می بیند، زیرا در صورت توافق بر سر صلح پایدار و امضای صلح نامه، آذربایجان به ثبات و تضمین تمامیت ارضی خواهد رسید و از این طریق خواهد توانست برنامه ها و سیاست های توسعه و بازسازی قره باغ را بدون هیچ مزاحمتی به انجام برساند.
ارمنستان نیز اهداف گوناگونی را در این مذاکرات دنبال می کند. پاشینیان از سویی با اپوزیسیون داخلی درگیر است و از سوی دیگر از فرسایشی بودن درگیری ها و قرار گرفتن کشورش در بن بست جغرافیایی و عدم دسترسی به بازار جهانی تجارت و اقتصاد غرب خسته، فرسوده و متنفر. او با پشتوانه اکثریت مردم خود که مخالف جنگ و خواستار صلح اند، به دنبال پیشرفت همه جانبه و ارتباط با جهان غرب است. این مذاکرات در شرایطی ست که روسیه درگیر جنگ با اوکراین است و برای وی اهمیت زیادی دارد. یعنی از این طریق هم خواسته حامیانش را برآورده خواهد کرد و هم اپوزسیون داخلی را زیرنظر خواهد کرد. مخالفان نیکول پاشینیان با تظاهرات مستمر، دولت را تحت فشار قرار داده و عقبنشینی از قره باغ را مذمت کرده و توافقات پاشینیان با رئیس جمهوری آذربایجان را رد و با صراحت اعلام میکنند که در صورت بازگشت به قدرت همه توافقات با آذربایجان را لغو خواهند کرد و نسبت به برگرداندن «شوشا» و «هادروت» تلاش خواهند کرد.
در این راستا غرب اهداف خود را دارد و در صورت توافق دائمی خواهد توانست روسیه را از قفقاز بیرون رانده و سابقه خوبی را در سوابق صلح طلبی خود به ثبت برساند. حال، با این اهداف هماهنگ و به ظاهر غیر متنازع و غیر متضاد، مذاکرات در فضای مثبت شکل گرفته و به ادعا و اعتراف مذاکرهکنندگان حتی به اهداف اولیه شان هم دست یافته اند. الهام علی اوف با اشاره به توافق قریب الوقوع با پاشینیان در خصوص کریدور "زنگه زور"، روند مذاکرات را سازنده و مثبت و رضایت بخش ارزیابی کرده است. او با اشاره به جایگزینی عبارت "حقوق و امنیت جمعیت ارمنی قره باغ" به جای عبارت "خودمختاری قره باغ" استقبال کرده است. این موضوع برای آذربایجان بسیار اهمیت دارد، زیرا هم تمامیت ارضی آذربایجان تثبیت می شود و هم جمعیت ارمنی به عنوان اتباع آذربایجان تنها در چارچوب مقررات بین المللی و حقوق اقلیت های مذهبی و قومی منتفع می شوند. البته علی اوف از جنگ دوم قره باغ با اعلام لغو عناوین "قره باغ کوهستانی" و "قره باغ خودمختار" منطقه را ولایتی جداناپذیر از سرزمین آذربایجان توصیف کرد و عملا خط بطلانی بر تلاش های ارامنه در ارمنی سازی منطقه کشید. موضعگیری قابل توجیه الهام علی اوف به انضمام پیروزی هایش در میدان جنگ و اعلان بطلان جمهوری خودمختار قره باغ و همچنین جمع آوری اسناد مثبته و مورد قبول جامعه بین المللی سبب شد که هم در توافق صلح با وساطت پوتین و هم در مذاکرات بروکسل به موفقیت دیپلماتیک دست یابد و مذاکرات و توافقات را تا حدودی به میل آذربایجان پیش ببرد. با این محاسبه، آذربایجان تاکنون، هم اراضی اشغالی شده را آزاد کرده هم خواسته های جدایی طلبان ارمنی را لغو و باطل اعلام کرده است. این پیروزی بزرگی برای آذربایجان است که به گشایش کریدور زنگه زور دست یابد که هم تمامیت ارضی خود را تثبیت کرده و هم به دنبال آن با پیش قدم شدنش در این زمینه بر امنیت و حقوق ارامنه تاکید کند، خواسته ای که در مذاکرات از موارد درخواست تیم بروکسل و طرف ارمنی است که در حقیقت پیشنهاد ابتکاری الهام علی اف بوده است.
خاطرنشان می سازد، در اثنای جنگ قره باغ، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران با اشراف اطلاعاتی و تحلیلی تمام بر اوضاع منطقه، در یک موضع گیری منطقی و منطبق با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و با توجه به مقررات بینالمللی، ضمن تقبیح جنگ و تاکید بر صلح و حفظ تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و آزادی اراضی اشغالی، به طور همه جانبه گرایانه و با ملاحظه عمق استراتژی و امنیت منطقه بر تامین امنیت جمعیت ارمنی در قره باغ تاکید کردند.
گفتنی است اگر دیپلماسی کشورمان در آن مقطع سخنان رهبر انقلاب را محوریت قرار داده در این خصوص فعالیت خود را توسعه می بخشید، دیپلماسی از حالت رکود و جمود به تاثیرگذاری و اطمینان بخشی در فعلیت می رسید. این فرصتی بسیار طلایی در روابط کشورمان با منطقه قفقاز بود.
برخلاف طرفین نزاع و میانجی غربی، روسیه در هیچ شرایطی، از شکل گیری مذاکرات بروکسل و توافقات احتمالی رضایت ندارد، زیرا ارمنستانی که همچنان به عنوان پایگاه نظامی روسیه بوده و هم اکنون نیز مرزبانی ارمنستان در دست روسیه است. روسیه خود عامل اصلی و در استمرار بخشیدن بحران قره باغ نقش اساسی دارد، لذا، روس ها نسبت به خودمختاری قره باغ از ارامنه مصرتر هستند.
با این حال، مذاکرات بروکسل در شرایطی برگزار می شود که نه تنها سخن از خودمختاری قره باغ نیست، بلکه به حق باید گفت به سطح تامین امنیت ارمنی ها تقلیل یافته است و بالاتر از آن حتی بر گشایش کریدورها تاکید می شود که پیش از این محل نزاع بود. با این وصف روسیه عملا از نقش آفرینی و تاثیرگذاری محروم و از قفقاز به بیرون رانده میشود. با درک این مخاطره معلوم نیست که روس ها چه موضعی را اتخاذ خواهند کرد. علی رغم آن، بر تداوم مذاکرات برای رسیدن به توافقات تاکید می شود، به طوری که شارل رییس شورای اتحادیه اروپا نیز بر ادامه مذاکرات تاکید کرده و از رضایت طرفین برای ادامه مذاکرات تا رسیدن به یک صلح پایدار خبر داده است.
اما واقعیت آن است که نتایج این مذاکرات هر چه باشد، در بلندمدت نمیتواند به نفع قفقاز تلقی شود، زیرا در اصل، اخلالگری می رود و یکی دیگر می آید. با خروج یکی و ورود دیگری بحران امنیت در قفقاز همچنان باقی خواهد بود و ثبات منطقه مخاطره انگیز خواهد ماند. حضور روسیه چندان با حضور فرانسه یا آمریکا و یا هر کشور اروپایی در قفقاز فرقی ندارد. حضور اینان در منطقه، می تواند منشاء بحران های مذهبی، قومی، سیاسی و اقتصادی باشد. منطق و مصلحت منطقه حکم می کند که با برقراری ارتباط همه جانبه و رهایی ارمنستان از بنبست جغرافیایی از راه نقشآفرینی کشورهای منطقه اعم از سه کشور قفقازی و همسایگان یعنی روسیه، ایران و ترکیه نسبت به برقراری صلح پایدار اقدام شود و این جز با عقب نشینی روسیه از روحیه توسعه طلبی و مداخله جویانه در قفقاز امکان پذیر نخواهد بود.
هر چند این تحلیل بسیار خوشبینانه و ایده آلیست مآبانه می نماید، اما در شرایط کنونی چندان هم دور از ذهن به نظر نمی رسد.
نظر شما :