ایروان هوشیار باشد به بازی های خطرناک وارد نشود
تحرکات تحریک آمیز در قفقاز و تله انفجاری
دیپلماسی ایرانی: تاثیرات جنگ در اوکراین موجب تغییرات مهمی در ژئواستراتژی محور اورآسیایی شده و اولویت روسیه به رسیدگی به عملیات ویژه در اوکراین برخی کشورها را تهییج کرده تا طراحی هایی برای دستیابی به رویاهای دیرینه خود داشته باشند. در همین راستا تحرکات باکو که قطعا با حمایت محور ترکی – عبری همراه است شرایط منطقه را به سوی شکنندگی سوق می دهد و به نظر می رسد دولتمردان آذربایجان از فریب خوردن رئیس جمهوری اوکراین و وجه المصالحه قرار دادن کشور و منافع ملی اش درسی نگرفته اند. شکی نیست که چنانچه رهبران کییف از درایت و کاریزمای سیاسی و مدیریتی لازم برخوردار بودند حتما اجازه نمی دادند جغرافیای غنی و رو به رشد کشورشان به عرصه ای برای رقابت روسیه و محور یورآتلانتیک تبدیل شود.
بحران جدید در منطقه قفقاز در سال 1400 با حمله آذربایجان به ارمنستان شروع شد. هدف غایی در این رقابت بین محور ترکی – آذری و ارمنستان داشتن سهم بیشتر در تسلط بر منطقه اورآسیاست که دارای اهمیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک است. در شرایط جدید که شاهد بروز و شکوفایی نشانههای جنگ گرم و سرد جدید بین روسیه و غرب هستیم، قفقاز جنوبی بهعنوان کانون مهمی مورد توجه طرفین است و روسها تلاش میکنند که نقش و توانمندی خود را در منطقه در رقابت با آمریکا، ترکیه و حتی چین افزایش دهند و بهگونهای تمامعیار تحرکات کشورهای همسایه که گرایشی به ناتو را داشته کاملا تحت نظر بگیرند. البته هر کدام اهداف خود را تأمین امنیت و مقابله با تروریسم و مهاجرت و.. اعلام میکنند. از طرفی روس ها به گونه کلی اعتقاد دارند که منطقه نباید به کانونی اساسی و مرکز تحرکات ناتو تبدیل شود و از طرف دیگر ناتو، امریکا و کشورهای غربی هم معتقدند اگر به منطقه وارد نشوند، روسها با بهرهگیری از اهرمهای اساسی خود مانند بحرانهای فریز شده در کشورهای منطقه و ظرفیت ها و توانمندی های اقتصادی و انرژی به این کشورها فشار بیشتری آورده و نفوذ خود را در این کشورها توسعه خواهند داد.
بر کسی پوشیده نیست که منطقه قفقاز و با قرار گرفتن در چهارراه اروپا – آسیا و خاورمیانه می خواهد به یکی از مراکز ساختار جهانی مدرن بویژه در دو موضوع حیاتی انتقال انرژی و مبارزه با تروریسیم تبدیل شود. البته منطقه اورآسیا بحران های نهفته زیادی ازجمله ترانس نیستر، اوستیای جنوبی، قره باغ، نزاع مرزی تاجیکستان و قرقیزستان و غیره در درون دارد که پدیده جدایی طلبی را در منطقه تقویت کرده است و رسیدگی به این بحران ها و دستیابی به راه حل درازمدت از اولویت های جمهوری اسلامی ایران و دیگر قدرت های منطقه ای و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپاست. موضوع مهم این که در بحران جدید قربانی اصلی ملت ها و کشورهای منطقه خواهند بود و واقعیت مهم این است که چنانچه رهبران آذربایجان و ارمنستان و دیگر کشورهای منطقه از درایت و کفایت سیاسی و حکمرانی قوی برخوردار باشند به راحتی می توانند از بروز فاجعه عظیم و ویرانگر پیشگیری کنند.
تحولات منطقه توجه قدرت های مهم از جمله اروپا را به خود جلب کرده است. اتحادیه اروپا خوب می داند که منافعش در دهه های آینده هرچه بیشتر در گرو کشورهای آسیایی و اروپایی خواهد بود. همزمان اروپا بهویژه فرانسه نیز شانس خود را برای کاهش تنش به محک گذاشته و در همین راستا در کنار چند دور مذاکره آذری و ارمنی در بروکسل با وساطت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه نیز به تلاش های دیپلماتیک خود برای جلوگیری از تشدید تنش بین باکو و ایروان ادامه داده و با رهبران دو طرف گفت وگو کرده است؛ به هر حال فرانسه به عنوان اولین قدرت نظامی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا، فعالیتش در منطقه قفقاز و بحث در مورد ترتیبات استراتژیک در مرزهای شرقی اتحادیه اروپا انگیزه های بسیاری دارد، چرا که موقعیت فرانسه به عنوان یک قدرت جهانی اجازه نمی دهد که نسبت به چنین بحرانی بی علاقه باشد، به خصوص که این دو کشور در دروازه های اروپا و در مجاورت روسیه و ایران قرار دارند؛ منطقه ای که یکی از اولویت های سیاست خارجی و امنیت پاریس است و بر کسی پوشیده نیست که قفقاز جنوبی از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است؛ از این رو باید این منطقه را با امضای پیمان ثبات به اتحادیه اروپا پیوند زد، زیرا اروپا نمی تواند برای مدتی نامعلوم شاهد منطقه ای بی ثبات در مرزهای خود باشد. قفقاز جنوبی نقطه تلاقی منافع ژئو پلیتیک سیاسی و انرژی و منطقه تضاد کشورهای امریکا، روسیه، ترکیه و ایران است.
امریکایی ها از دیرباز تلاش داشته اند با ایجاد بحران و جنگ در مناطق مختلف دنیا و تنگ کردن عرصه حتی بر دوستان و شرکای خود، ناگهان به عنوان ناجی هالیودی وارد کارزار شوند و بدین طریق بر حوزه نفوذی خود بیافزایند. در شرایط جدید با توجه به تحولات و بحران بین آذربایجان و ارمنستان، سال گذشته رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به ایروان سفر و از مواضع این کشور حمایت کرد. او به نوعی سناریوی تصنعی سفر به تایوان را در این منطقه با نوعی خط و نشان کشیدن برای آنکارا و مسکو تکرار کرد. در گامی جدیدتر آمریکا برگزاری مانور نظامی محدود با ارمنستان را در دستور کار دارد که به نوعی هدف از آن تحقیر روسیه و تهییج آذربایجان است. رهبران ایروان باید هوشیار باشند که با شمایل این گونه مانورهای محدود وارد بازی خطرناکی نشوند.
جمع بندی:
به نظر می رسد کشورهای منطقه قفقاز خواسته یا ناخواسته در آستانه ورود به بازی خطرناکی هستند که به نوعی منافع این کشورها را وجه المصالحه قدرت های خارجی به ویژه ترکیه، فرانسه، آمریکا، روسیه و رژیم صهیونیستی قرار داده و حتما تحولات اخیر دستاورد قابل ملاحظه ای برای هیچ کشوری بویژه مردم منطقه نخواهد داشت یا حداقل هیچ کشوری برنده حوادث اخیر نخواهند بود. موضوع مهم تر این که این تحولات به روند فعالیتی اقتصاد کشورها لطمه جدی زده و در درازمدت بر میزان رشد اقتصادی و تامین نیازهای انرژی اروپا و کالاهای اساسی تاثیرگذار است، مضافا که دیگر فعالیت ها از جمله صنعت توریسم را نیز با رکود جدی مواجه می کند.
موضوع بسیار مهم این که جمهوری اسلامی ایران و دولت سیزدهم با اولویت قرار دادن تقویت و گسترش روابط با همسایگان که در این مسیر نیز موفقیت چشمگیر در دو سال اخیر داشته است، ضمن رصد دقیق تحولات، اتخاذ مواضع شایسته و به موقع، به رویکرد متوازن بیطرفی فعالانه ادامه داده و کما فی السابق ضمن رایزنی با رهبران کشورهای منطقه تلاش می کند تا حل و فصل اختلافات مرزی و ارضی طرفین با محوریت گفت وگو و مبنا قرار دادن کنوانسیون ها و مقررات بین المللی توامان با مشارکت سازمان های منطقه ای و بین المللی پیگیری و اجرایی شود چرا که هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران حفظ صلح و ثبات منطقه ای برای تداوم توسعه و رفاه ملل منطقه است. البته ایران اسلامی همواره در عالی ترین سطوح هر گونه تغییرات ژئواستراتژیک و تغییر مرزها در منطقه را خط قرمز خود اعلام داشته است.
نظر شما :