توهماتی که فاش شدند
برجام و جنگ قدرت در خاورمیانه
نویسنده: حسن ابوهنیه
دیپلماسی ایرانی: توافق هسته ای ایران، مهمترین اسم رمز کشمکش و جدال بر سر کسب نفوذ در خاورمیانه است. رقابت برای سیطره بر منطقه منحصر به ترکیه و ایران و اسرائیل است در حالی که جهان عرب، فضا و موجویت ژئوپلتیک منفعلی است که به علت رویکردها و برنامه های قدرت های منطقه ای، دچار چند دستگی شده است.
غرب و به خصوص آمریکا به دنبال تثبیت برتری اسرائیل به عنوان قدرتی منطقه ای هستند و از حمایت مالی و نظامی و سیاسی از اسرائیل دریغ نکرده اند. با آغاز دور هشتم مذاکرات وین برای احیای توافق هسته ای با ایران، حل سیاسی و دیپلماتیک مسئله هسته ای ایران به چالشی بزرگ برای استمرار سیطره اسرائیل بر خاورمیانه تبدیل شد. همچنین تجربه چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ نشان داد تحمیل راه حل های خیالی و غیرواقع گرایانه، راه به جایی نخواهد برد.
مذاکرات هسته ای با ایران، ماهیت روابط بین این کشور با آمریکا و اسرائیل را برملا کرد. طی چند دهه، سیاست های آمریکا و اسرائیل و متحدانشان در جهان عرب، موجب تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه شده است در حالی که آنها مدعی مقابله با نفوذ ایران در منطقه بودند. ایران و آمریکا و اسرائیل در حقیقت دست به بازی سیاسی زده اند که مبنای آن را ایدئولوژی متکی بر پوپولیسم تشکیل می دهد در حالی که مذاکرات و توافق های پشت پرده بین آنها بر اساس واقعیت های ژئوپلتیک در جریان است. روابط این سه کشور بر اساس منافع و رقابت منطقه ای و ژئوپلتیکی است نه بر اساس ایدئولوژی و شعارهای پوپولیستی و حماسی.
طی چند دهه، آمریکا ادعا می کرد ایران چالشی تمام عیار برای منافع واشنگتن و تهدیدی جدی برای متحدان و شرکای عرب آمریکا در خاورمیانه است. در اوج ادعاهای آمریکا در خصوص مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه، ایران طی چهار دهه توانست نفوذ خود را گسترش دهد و فضایی ژئوپلتیکی از تهران تا بیروت با عبور از بغداد و دمشق ایجاد کند و نفوذ خود را در بحرین و یمن نیز گسترش دهد. هرگاه آمریکا مقابله با نفوذ ایران را مدعی شد، این کشور نفوذ خود را بیش از گذشته گسترش داد.
موضع گیری های ضد و نقیض مقامات اسرائیلی نشان دهنده شکاف بزرگ بین ایدئولوژی و برنامه ژئوپلتیک اسرائیل است. در شرایطی که اسرائیل به طور علنی تهدید به اقدام نظامی علیه ایران می کند، منابع خبری اسرائیلی از تمایل بسیاری از مقامات تل آویو به احیای برجام خبر می دهند چرا که فقط با وجود برجام، امکان زیر نظر گرفتن برنامه هسته ای ایران فراهم می شود.
مانور ترامپ در خروج از توافق هسته ای نه تنها شکست خورد بلکه اوضاع را بدتر از قبل کرد. تحریم های فزاینده آمریکا علیه ایران، نتوانست این کشور را مجبور به تسلیم و مذاکره بر سر توافقی بهتر کند و آسیب های اقتصادی نیز نظام ایران را سرنگون نکرد و مهمتر این که ترامپ تهدیدات نمایشی خود در خصوص حمله به ایران را عملی نکرد در حالی که ایران پس از خروج آمریکا از برجام توانست غنی سازی اورانیوم را به 60 برساند.
در چنین شرایطی، کشورهای عربی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده اند، به بازنگری در سیاست هایشان روی آوردند. «معامله قرن» و نتایج آن نشان داد تناقض شدیدی بین تصورات و واقعیت ها وجود دارد و اسرائیل حتی نمی تواند از خودش محافظت کند چه رسد به این که حامی دیگران باشد. کشورهای عربی متوجه شدند دوستی با اسرائیل نتیجه ای جز افزایش بی ثباتی و تحمیل هزینه های سنگین به همراه نخواهد داشت و خصومت با ایران و ترکیه و تلاش برای کاهش نفوذ آنها در منطقه، توهمی بیش نیست. عقب نشینی آمریکا از افغانستان و بی میلی دولت بایدن به مداخله در منطقه، این باور را تقویت کرد.
تحولات سریع در منطقه موجب تغییر دیدگاه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در خصوص ایران و ترکیه شد. این کشورها دریافتند خلأ ناشی از تغییر راهبرد آمریکا در منطقه را اسرائیل نمی تواند پر کند و راهی جز تفاهم بین کشورهای منطقه برای پرهیز از برخورد وجود ندارد. این تغییر موضع کشورهای عربی، بعد از مذاکرات عربستان و ایران در بغداد و بهبود روابط امارات با ایران و ترکیه، آشکارتر شد.
خلاصه این که مذاکرات وین برای احیای برجام، صرفا تلاشی برای دستیابی به معامله ای بهتر است. سیاست ترامپ در خصوص برجام، برای اسرائیل فاجعه بار بود و دستگاه اطلاعات نظامی اسرائیل هیچ شانسی برای توافق با ایران در خصوص برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای این کشور، قائل نیست. به این ترتیب نفوذ ایران در منطقه به موضوعی قطعی تبدیل شده و از این به بعد، اسرائیل قدرت برتر نیست و تهدیداتش درباره حمله نظامی به ایران، تبلیغاتی پوچ است.
منبع: عربی 21 / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :