سکوت سرشار از ناگفته هاست!

در حاشیه یک سفر

۲۲ دی ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۰۹۰۵۴ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: محمد صادق امینی
محمد صادق امینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سکوت خبری صدا و سیمای کشورمان و یا عدم بازتاب گسترده خبری درباره سفر وزیر خارجه طالبان به ایران یک پیام بیشتر نداشت و آن این بود که طالبان رسمیت ندارد و هنوز آن دولتِ دوست و برادر نیست، اصلا دولت نیست که دوست و برادر باشد! وانگهی، مردم ایران هم از طالبان دل خوشی ندارند و این سفر هم، بنا به مصالح و منافع اقتصادی مردم دو کشور انجام گرفته است و در خبررسانی هم باید به همین اندازه کم بسنده کرد، اگر اندازه اش را بدانیم!
در حاشیه یک سفر

دیپلماسی ایرانی: سفر سرپرست وزارت امور خارجه طالبان و هیات همراه در نوزدهم دی ماه جاری به ایران، ابهامات و سوالات زیادی را در جامعه ایران و افغانستان برانگیخت؛ حداقل جامعه ای که با طالبان سر آشتی ندارد از این خبر تا حدی شگفت زده شده است. سکوت خبری صدا و سیمای کشورمان و یا عدم بازتاب گسترده خبری درباره سفر هم  یک پیام بیشتر نداشت و آن این بود که طالبان رسمیت ندارد و هنوز آن دولتِ دوست و برادر نیست، اصلا دولت نیست که دوست و برادر باشد! وانگهی، مردم ایران هم از طالبان دل خوشی ندارند و این سفر هم، بنا به مصالح و منافع اقتصادی مردم دو کشور انجام گرفته است و در خبررسانی هم باید به همین اندازه کم بسنده کرد، اگر اندازه اش را بدانیم!

علت سفر از پیش اعلام شده بود:

مذاکره در زمینه های اقتصادی، سیاسی، ترانزیتی، مهاجران و احیانا تقاضا برای به رسمیت شناختن شان در نزد جامعه جهانی. هیچ خبری هم درباره دیدار با رهبران جهادی از پیش اعلام نشده بود! اما، پس از بازگشت هیأت طالبان به کشورشان، خبر دیدار و مذاکره شان با اسماعیل خان، والی سابق هرات و از رهبران جهادی افغانستان و احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت در پنجشیر در رسانه های خارجی به طور گسترده پیچید، که البته دیدارشان با اسماعیل خان و افراد همراه از سوی جبهه مقاومت تایید شده، اما دیدارشان با احمد مسعود با اخبار ضد و نقیض همراه بوده است که خود جای سوال دارد (اگر چه از زبان سرپرست وزارت امور خارجه طالبان این دیدار مطرح شده، ولی برخی رسانه های افغانستانی این ادعا را تایید نمی کنند و جبهه مقاومت فقط حضور اسماعیل خان و همراهان را عنوان کرده است!)، پس منتظر اعلام نظر آقای احمد مسعود در این زمینه خواهیم بود.

 اما، نکته های اصلی بحث:

1- طالبان در درون خود و در جامعه افغانستان با چالش های جدی روبه روست. وفاق کاملی میان هیات حاکمه آن وجود ندارد و این مسآله آینده طالبان را تیره و تار نشان می دهد. وانگهی، این گروه  با گذشت بیش از چهار ماه هنوز نتوانسته است گام جدی و اساسی در جهت دولت سازی بردارد. در ارتباط با جامعه جهانی با عدم رسمیت روبه روست و جمهوری اسلامی ایران هم مجزا از سایر کشورها در این باره نیست و نمی تواند بدون هماهنگی با نظام بین الملل اقدامی به عمل آورد. نظام بین الملل را اگر آنارشیک هم بدانیم که اغلب ما می دانیم، بازیگران خودش را دارد که دولت ها هستند؛ با همه اشکال آن. رفتارهای بین المللی قانونمندی هایی دارد که دولت ها باید بدان ملزم باشند. بی توجه به مناسبات میان این دولت ها و اجزاء این مناسبات، نمی توان وارد گفت و گو با جهان شد. طالبان نه در مفهوم نظام بین الملل جایگاهی به‌دست آورده و نه الگوی قابل اجماعی در صحنه قدرت و سیاست و حکومت دارد که مورد پذیرش قرار بگیرد.

۲- اگر دیدار دو رهبر جهادی با طالبان را به فرض هم بپذیریم، این سوال پیش خواهد آمد که دوگانه مذاکره – جهاد چگونه قابل تحلیل خواهد بود، آن هم در شرایط فعلی که هیچ اماره ای مبنی بر وفاق و همگرایی و همبستگی سیاسی از سوی مخالفان طالبان به چشم نمی خورد و جملگی بر مقاومت تاکید می کنند و جلسه تهران هم بنا به اظهارات سخنگوی جبهه مقاومت بی نتیجه بوده، چرا که طالبان تغییر نکرده اند و جبهه مقاومت همچنان بر شرایط از پیش اعلام شده مصرّ است. گروه های جهادی هم سلاح را بر زمین نگذاشته اند تا مذاکره معنا یابد. طالبان در این مذاکره ناکام مانده، بنای صلح ندارد و جبهه مقاومت هم برای راستی آزمایی مذاکره کرده است!

۳- نحوه بازتاب خبری صدا و سیمای کشورمان را باید به فال نیک گرفت و در راستای همگامی اش با مردم دانست. صدا و سیمای مردمی که ترجیح می دهد در این خصوص چیزی نگوید تا صدای بی صدای مردم باشد. رسانه ملی در اینجا نشان داد که یک نگاهش به مردم است. هرچند شکاف دولت و ملت را در این خصوص هم گریزی نیست. توجه به احساسات مردم در نوع استقبال از طالبان، حداقل انتظار مردم و نخبگان جامعه از صدا و سیما بود. عقلانیت سیاسی هم این را حکم می کرد. 

سوال اما این است که با این کارکرد چرا این روزها بحث درباره طالبان میان آگاهان سیاسی در ایران درنگرفت. کسانی که موضوع را فقط بین الافغانی می دانند و از هر گونه اظهار نظر علنی و نقدی درباره مسائل افغانستان و طالبان خودداری می کنند و تنها در سطح خصوصی مطرح می کنند، باید به فضای علنی بیایند و با ادبیات سیاسی باری از روی دوش دولت بردارند. دولت ها همیشه به پیشبرد دیپلماسی در همه حیطه ها قادر نیستند. بخش خصوصی باید فشار را از رویش بردارد! سیاست بین الملل مقوله سیالی است که به روز به وسیله کارشناسان سیاسی فرهنگی بررسی می شود و به اعتبار دولت می افزاید. قواعد دیپلماسی عمومی بر این امر صحه گذاشته و از وجود خلاء سیاسی و فرهنگی در جامعه جلوگیری می کند.

خلاء ها تبعاتی دارند که وجودشان برای دولت و ملت هزینه بردارند!

محمد صادق امینی

نویسنده خبر

پیشتر وابسته فرهنگی در کشور کنیا، دبیر شورای کتاب و مسئول در امور ترجمه و نشر بین الملل بوده و مقالات و یادداشت هایی از او در زمینه ترجمه و ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: افغانستان طالبان ایران و افغانستان ایران و طالبان سفر هیئت طالبان به تهران سقوط کابل محمد صادق امینی


( ۸ )

نظر شما :

فدوی ۲۲ دی ۱۴۰۰ | ۱۶:۱۳
جناب محمد صادق امینی ؛ درود بر شما . مَثَل اول چاه را بکن بعد منار را بدزد اینجا مصداق دارد . گیریم طالبان رفت . چه طایفه و گروه و جریانی می تواند جای آن را بگیرد . این طالبان هم بیست سال پیش ب ۵۲ های آمریکایی ساقطش کرد و الا در داخل افغانستان ( متاسفانه ) هیچ همآوردی ندارد . در خارج افغانستان ، مخالفانش پر سر و صدا اما متفرق و موافقانشان خاموش اما متحدند . اینها هستند و اگر باز از ب ۵۲ یا توپولف خبری نشد ، حالا حالا ها میهمان افغانستانند . این افراط و تفریط را کنار بگذارید و اجازه دهید برای یکبار هم که شده منافع ملی مان را مغزمان تعیین کند و نه قلبمان . ترسم از آنست که دیر یا زود طالبان توسط جامعه جهانی پذیرفته شود آنوقت ما همچنان بر سر تنبان فاطی با هم کشمکش داشته باشیم ‌. بس کنید این همه عیسی نمایی و موسی پنداری را . گاهی اوقات فرعون بودن هم بد نیست . این همه در سیاست خارجی جانماز آب کشیدیم ، به کجا رسیدیم ؟ جانماز آب کشیدن جایش در داخل است که متاسفانه از آن خبری نیست ... عذر تقصیر از صدای بلندم ...
جوادی ۲۲ دی ۱۴۰۰ | ۲۱:۰۳
جناب فدوی. جهاد طالبان با آمریکا مرضی حق. کارشناسان بی بی سی به طالبان می گویند حکومت خود خوانده، شما چه نامی بر حکومت شان می گذارید. فرعون هم برای آبادانی مردم خوب بود. اما فرعون بود و ما بری از آن. چینی های بی دین غذای مردمش را تامین کرده اند. افغانستان از چهار ماه گذشته دستاوردش عبارت بوده از گرسنگی، فرار مردم، کشتار، کوچ اجباری و... طالبان باید سر عقل بیایند و با گروه های دیگر بسازند. نوشته علی شریعتی به نام اگر پاپ و مارکس نبودند را مطالعه بفرمایید. روزی خواهند گفت اگر آمریکا و طالبان نبودند!
ساغری ۲۳ دی ۱۴۰۰ | ۰۵:۲۹
صد رحمت به دولت کرزای و غنی
خسرو ۲۳ دی ۱۴۰۰ | ۱۹:۱۷
دیر یا زود طالبان با دادن امتیازهای لازم مقبولیت جهانی را بدست خواهد آورد -- اگر بعد از مدتی طالبان از طرف امریکا و روسیه و هند و اورپا مخاطب قبول شود آیا حاضر خواهد بود به ایران و هزاره ها و تاجیکها امتیاز دهد ؟ اصلا امیدی وجود دارد که دولتی دیگر با محوریت شیعیان و تاجیکها در افغانستان تشکیل شود ؟ در آن صورت رابطه آن بهتر از روابط دولتهای بیست سال گذشته با ایران خواهد بود ؟ طالبان و پشتونها واقعیت موجود افغانستان هستند در هر صورت جذب آنها بهتر از دفع خواهد بود --- به نظر من جمهوری اسلامی ایران باید حالا که طالبان در موضع مذاکره و امتیازدهی است از بلیط به رسمیت شناختن استفاده کند وگرنه با گذر زمان بلیط خواهد سوخت و جوامع طرفدار ایران در افغانستان متضرر خواهند شد
ابراهیم قدیمی ۲۳ دی ۱۴۰۰ | ۲۰:۵۴
راه مناسب برای ایران شناسائی دوفاکتو طالبان است۔ هم رابطه وشناسائی محدود و کمک حل مشکلات فی مابین داشته باشد وهم منتظر برنامه های سیاسی اجتماعی طالبان در اینده برای شناسائی کامل باشد۔