مشکلاتی که سنگینی می کنند

کابوس بی پایان لبنان

۲۲ مهر ۱۴۰۰ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۰۶۸۱۲ اخبار اصلی خاورمیانه
سال هاست که برق لبنان دیگر قادر نیست بیش از چند ساعت در روز را تضمین کند و همه به ژنراتورهای بخش خصوصی تکیه کرده اند. یک گروه فشار واقعی که تا حدودی مسئول نبود سرمایه گذاری در این بخش هستند. در واقع سیاست که به روابط مشتری به هر شکل وابسته است از زمان بعد از جنگ در هیچ یک از بخش های دولتی سرمایه گذاری نکرد. راه آهن وجود ندارد و شبکۀ ملی جز چند ساعت قادر به تأمین برق نیست. به همین علت سیاستمداران به مشتریان خود اجازه دادند به شکلی کاملاً پرهزینه و زیانبار خلاء ناشی از نبود دولت را پر کنند.
کابوس بی پایان لبنان

نویسنده: لوکا فورتیس

دیپلماسی ایرانی: از زمانی که لبنان ورشکست شد و پول های بانک ها مسدود شدند، این کشور با کمبود دلار مواجه است و بدون آن خرید بسیاری از کالاهای مهم دشوار شده است. واحد پول لبنان به قدری دچار تورم شده است که تقریباً از سوی هیچ یک از شرکت های چند ملیتی که اقدام به وارد کردن کالاها مانند دارو یا بنزین به کشور می کنند، پذیرفته نیست و همین کمبود بنزین خسارات جانبی عظیمی به بار آورده است. در واقع فقط بخش حمل و نقل نیست که به سبب نبود سوخت دچار رکود شده است. نتیجه آشکارتر همانا نبود برق به مدت چندین ساعت در روز است. 

سال هاست که برق لبنان دیگر قادر نیست بیش از چند ساعت در روز را تضمین کند و همه به ژنراتورهای بخش خصوصی تکیه کرده اند. یک گروه فشار واقعی که تا حدودی مسئول نبود سرمایه گذاری در این بخش هستند. در واقع سیاست که به روابط مشتری به هر شکل وابسته است از زمان بعد از جنگ در هیچ یک از بخش های دولتی سرمایه گذاری نکرد. راه آهن وجود ندارد و شبکۀ ملی جز چند ساعت قادر به تأمین برق نیست. به همین علت سیاستمداران به مشتریان خود اجازه دادند به شکلی کاملاً پرهزینه و زیانبار خلاء ناشی از نبود دولت را پر کنند.

زمانی که حزب الله و حسن دیاب، نخست وزیر سنی مذهب اولین دولت غیر وحدت ملی لبنان را تشکیل دادند که دیگر احزاب طرفدار سعودی ها و غربی ها را در آن دخالت نمی داد، جامعۀ بین الملل دست از اعطای کمک به اقتصاد لبنان برداشت. زمانی که اوضاع دگرگون شد و نفع به طور قطع کمک مالی به دولتی که عمدتاً تحت کنترل حزب الله نباشد نبود، اقتصاد لبنان سقوط کرد. 

در این مرحله مردم شاهد مسدود شدن پولهایشان شدند با یخچال های خاموش و بدون بنزین. این خشم باعث راه افتادن تظاهرات گروهی در سال های اخیر شد. بعد از این که تظاهرات پایان یافت دولت حسن دیاب از انفجار اسف انگیز نیترات آمونیومی که در بندر بیروت انبار شده بود، جان سالم به در نبرد. 

بسیاری از افراد مرفه لبنان در حالی که منتظر مشاهدۀ آنند که چه اتفاقی در حال وقوع است، دلارهای خود را برای نصب پنل های خورشیدی سرمایه گذاری می کنند. هزینه متوسط آن حول و حوش 5000 دلار است. رقمی بسیار بالا برای اکثریت مردم لیکن مانع افزایش چشمگیر این پنل ها نشد. شاید به واسطه پول هایی که از جامعه لبنانی های ساکن خارج از این کشور دریافت می شود کمی از سنگینی هزینه های سربار کاسته شود. در واقع  انرژی خورشیدی راه حل بسیاری از مشکلات است زیرا به چیزی جز خورشید وابسته نیست.

ژئوپلیتیک نیز وارد میدان شد و در کوتاه مدت ممکن است اندکی اوضاع را آرام کند. حزب الله با آنکه دولت خود را از دست داده و ناگزیر شد وارد یک دولت وحدت ملی شود، دستور ورود کشتی های حامل بنزین در بندرهای سوریه داد و تحریم های بین المللی علیه ایران و سوریه را به چالش کشید. از آنجا نیز بنزین را به لبنان انتقال داد. 

دولت آمریکا نیز شاید به  منظور خراب نکردن گفت وگوی آینده با دولت ایران در خصوص پرونده هسته ای این کشتی ها را متوقف نکرد لیکن در عین حال یک طرح جایگزین را مطرح کرد که در هر صورت سوریه را درگیر می کند. یعنی وارد کردن گاز از مصر و برق از اردن از طریق شبکه ای که از اردن و سوریه عبور می کند. اینجاست که سوریه که تحت تحریم آمریکاست بار دیگر نقش محوری حتی برای خودِ آمریکایی ها پیدا می کند.

منبع: ایل جورناله (ایتالیا) / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: لبنان انفجار بندر بیروت نجیب میقاتی حزب الله لبنان امریکا و لبنان ایران و لبنان حسن دیاب


( ۶ )

نظر شما :

خیرالله ۲۳ مهر ۱۴۰۰ | ۰۵:۰۶
خلاصه تاریخ لبنان : بعد از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول۱۹۱۸ متصرفات وسرزمینهای عثمانی در بین متفقین پیروز جنگ تقسیم شد، که شام(سوریه ) نصیب فرانسویان شد،منتهی فرانسویان منطقه ای به نام لبنان را از بدنه سوریه جدا کردند وکشوری جداگانه با اقلیتهای مختلف قومی ودینی ( مارونی،دروزی،عرب،مسیحی، سنی،علوی، ارمنی،اسوری،یهودی،فلسطینی،ترک،یونانی،فنیقی...) معجونی از ۷۲ ملت که اکثرا جزو اقوام ضد عثمانی و ماسون، که بیشتر در خدمت منافع فرانسه بودند تا دولت لبنان، به طوریکه رییس جمهور بایستی از بین مسیحیان باشد، رییس دولت از سنیان، ورییس مجلس از علویان، که بعدا با امدن پناهندگان فلسطینی وسوری بافت جمعیت بیشتر به نعع اعراب مسلمان تغییر کرد، منتها قانون ۱۰۰ سال پیش همچنان به نفع مسیحیان ( پیون وماسون فرانسه) باقی مانده بطوریکه از جمعیت ۶ میلیونی لبنان تنها یک میلیون مسیحی هستند ولی باز باید رییس جمهور از مسیحیان باشد، ((مسیحیان زیر نفوذ فرانسه، سنی ها زیر نفوذ عربستانومصر ،وعلویان زیر نفوذ ایران هستند)) که هیچ وقت به اتفاق واتحاد دست نیافته اند، وجنگ داخلی ۱۵ ساله ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ که دهها هزار کشته ومجروح وصدهها هزار اواره داشت ،واثار شومش هنوز پا برجاست که صدای جنگ داخلی دیگری بگوش میرسد. البته اکثر اختلافات زیر سر مسیحیان فرانسه پرست میباشد، به نظر برای پایان دادن به این جنگ ونابسامانی ۱۰۰ ساله باید مثل صدها سال پیش لبنان باید مجددا جزو سرزمین سوریه گردد وزیر نظر حکومت مرکزی دمشق اداره گردد. و از ترکم جمعیت پناهنده (۲ میلیون فلسطینی،و۱/۵میلیون سوریه ای،به نقاط مختلف سوریه تقسیم گردند، ومسیحیان ارمنی به ارمنستان،یونانی ورومی به قبرس ویونان عودت شوند، وتنها مردمان بومی که از قرنها پیش در انجا بودند ،همچنان ماندگار باشند، والا تا روز قیامت جنگ وخونریزی ادامه خواهد یافت. البته در همان تاریخ دولت انگلیس هم که صاحب عراق،اردن وفلسطین وحجاز،یمن مصر وکشور های حاشیه خلیج فارس شده بود، اسراییل را در سرزمین فلسطینیان احداث کردند، که نتیجه اش مشخص است، و روسها هم در سرزمینهای اذربایجان کشور ارمنستان را تشکیل دادند، که امریکا هم با تاخیری صد ساله کشور کردستان را در شمال عراق وسوریه احداث میکند، که این ۴ کشور پایه های جهان غرب ومسیحیت در قلب جهان اسلام وبه منظور نابودی اسلام ایجاد گردیده، وتا هزاران سال توسط این دولتکها(( لبنان،اسر اییل،ارمنستان،کردستان)) فجایع زیادی بر سر مسلمانان خواهند اورد که نمونه اش را در (( فلسطین،سو ریه،قره باغ،وعراق میبینیم.))
فدوی ۲۳ مهر ۱۴۰۰ | ۱۰:۱۲
مادامی که دو عامل هستند ، نه لبنان که هیچ کشوری مانند لبنان در دنیا به آرامش نخواهد رسید . عامل اول : دخالتهای کشورهای خارجی و عامل دوم وجود گروه های داخلی وابسته به دولتهای خارجی .‌ نیت دولت های خارجی انتقال چالش ها و بحرانهای داخلی خود به سرزمین مقصد است . این سرنوشت محتوم کشورهای کوچک و ضعیف است . به همین دلیل است که قدرتهای بزرگ از یک سو و رقبای منطقه ای از سوی دیگر تلاش می کنند رقیبان و دشمنان خود را با جنگ و تجزیه ، کوچک کنند تا برای قرنها از بابت مزاحمتهای احتمالی آنها خلاصی یابند . بر خلاف تصور که عده ای فکر می کنند که جدایی مثلا جنوب و شمال لبنان از هم باعث آرامش آنها می شود ، باید گفت که اتفاقا چاره ی کشورهایی چون لبنان اتحاد و الحاق به کشور بزرگتر پیرامون خود است . تجربه نشان داده حضور در یک کشور بزرگتر شاید به دلیل تفاوتهای قومی تبعیضهایی را با خود به همراه داشته باشد اما موهبت امنیت حاصل از بزرگتر بودن خود فرصتی است برای رشد در سایه ی آرامش حاصل از امنیت . اوضاع خاورمیانه از زمانی به هم ریخت که دو کشور بزرگ و اصلی خاورمیانه یعنی ایران و عثمانی به علت بی کفایتی داخلی سرزمینهای زیادی را از دست دادند و این برادر و خواهرهای ناتنی بوجود آمده تا ابد با هم در داخل کشورکهایشان و هم بین کشورهایشان دعواهای سرزمینی ، مذهبی ، زبانی و ... وجود خواهد داشت . این همان دست گل غرب استعمارگر و البته روسیه است که برای ابد مسلمانان را در منجلاب تفرقه و دعوا غرق کرده است .