در تقابل با همگرایی امریکا - روسیه
همگرایی ایران و فرانسه دولت لبنان را تشکیل داد
نویسنده: ولید شقیر
دیپلماسی ایرانی: ناظران و محافل سیاسی درباره معادلات خارجی و داخلی که موجب شد لبنان پس از 13 ماه صاحب دولت شود، دیدگاه های متفاوتی دارند. به عقیده ناظران، توافق فرانسه و ایران به تشکیل دولت جدید به ریاست نجیب میقاتی منجر شد و پاریس که به دنبال دستیابی به تفاهم با ایران است، طرف های لبنانی را برای تشکیل هر دولتی – حتی اگر فاقد معیارهای ذکر شده در ابتکار عمل امانوئل مکرون باشد – زیر فشار قرار داد چرا که وجود چنین دولتی را بهتر از بدون دولت ماندن لبنان می دانست. همچنین همگرایی فرانسه و ایران در سطح منطقه و در لبنان، به تهران برای تثبیت نفوذش کمک می کند. آمریکا نیز از بیم فروپاشی کامل لبنان که احیای آن در آینده دردسرساز خواهد شد، از این اقدام فرانسه حمایت کرد.
بر اساس یک دیدگاه دیگر، همان طور که تناقضات داخلی در گذشته مانع تشکیل دولت در لبنان شده بود، محاسبات داخلی گروه های مختلف و وخامت اوضاع اجتماعی لبنانی ها، طبقه سیاسی به ویژه طرف بانفوذتر و قوی تر را به سمت پایان دادن به خلاء دولت پیش برد به ویژه که انتخابات پارلمانی قرار است تا هشت ماه دیگر برگزار شود و همه گروه های سیاسی نیازمند احیای پایگاه مردمی از دست رفته خود هستند.
همه کسانی که تحولات لبنان را ناشی از تاثیرات خارجی می دانند در این زمینه متفق القول هستند که کشورهایی که پیش از این علاقه مند به کمک به لبنان بوده اند، از بحران های طولانی در این کشور خسته شده اند و دیگر برایشان قابل تحمل نیست که رهبران سیاسی و قشر حاکم بر کشور، به جای اجرای راه حل های اصلاحی، همه مشکلات را گردن دولت قبلی بیندازند.
واشنگتن در گذشته از موضع فرانسه و کلا اروپا که بر روند دیپلماسی برای تعامل با پرونده هسته ای ایران اصرار داشت حمایت می کرد ولی اکنون ترجیح می دهد همزمان با تلاش های دیپلماتیک، به فشار بر ایران ادامه دهد تا موضع خود را در مذاکرات وین تغییر دهد و پیش از لغو تحریم ها حاضر شود درباره برنامه موشکی و نقش منطقه ای خود مذاکره کند. اما فرانسه هم در عراق و هم در لبنان به همکاری با ایران روی آورد که امضای قرارداد شرکت توتال برای استخراج گاز در عراق به مبلغ 27.5 میلیارد دلار و تشکیل دولتی در لبنان که میشل عون – متحد حزب الله – در آن حق وتو دارد، از نشانه های آن است.
از سوی دیگر، نشانه های همگرایی آمریکا و روسیه در خاورمیانه، همزمان با تفاهم بین فرانسه و ایران، آشکارتر شده به طوری که آمریکا و روسیه هر دو در خصوص محدود کردن نفوذ ایران در سوریه توافق نظر دارند و دولت آمریکا، نفوذ روسیه در سوریه و مدیریت بحران در این کشور و حقوق روسیه در زمینه بهره برداری از منابع نفت و گاز سوریه را پذیرفته و روسیه نیز متقابلا خواستار انتقال سیاسی قدرت در سوریه طبق قطعنامه 2254 شورای امنیت شده است که واشنگتن بر آن اصرار دارد. واشنگتن و مسکو همچنین در خصوص حفظ منافع اسرائیل در سوریه دیدگاهی مشترک دارند.
آمریکا برای خارج شدن از منطقه شرق فرات در سوریه به هماهنگی با رهبران روسیه نیاز دارد که صاحب نفوذ در سوریه هستند. گفته می شود واشنگتن به مسکو پیشنهاد داده است نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کند و در مقابل، مسکو هم از ایران بخواهد نیروهای وابسته به خود را از سوریه خارج کند.
یکی از عوامل اختلاف روسیه و ایران این است که تهران هر بار که احساس می کند تنش در روابطش با واشنگتن در حال کاهش یافتن است، به سراغ سرمایه گذاری های غربی رفته و عملا هم پیمانی با مسکو را فراموش کرده است. همچنین ایران و روسیه در بازار جهانی نفت و گاز رقیب یکدیگر محسوب می شوند.
دور شدن روسیه از چین، به نفع روسیه و آمریکاست زیرا پکن رقیب راهبردی روسیه در جهان محسوب می شود. چین و روسیه تا زمانی در مقابل سیاست های آمریکا با یکدیگر همکاری می کنند که توافقی بین روسیه و آمریکا وجود نداشته باشد ولی اکنون نشانه هایی از توافق بین مسکو و واشنگتن برای به رسمیت شناختن منافع روسیه در اروپا به ویژه کشورهای شرق اروپا و چشم پوشی از سیطره روسیه بر شبه جزیره کریمه دیده می شود و در مقابل، دو کشور برای مقابله با توسعه فزاینده نفوذ چین در آسیا و جهان با یکدیگر همکاری می کنند.
منبع: ایندیپندنت عربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :