به مناسبت یکصدمین سالگرد امضای پیمان دوستی
نگذاریم بددلان روابطمان با افغانستان را به هم بزنند
نویسنده: دکتر سید عباس هاشمی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین
دیپلماسی ایرانی: دو ملت ایران و افغانستان نه تنها به همزبانی، که به همدلی پیوند خورده¬اند و مولانا جلال الدین درست فرمود که این از آن بهتر است و چه خوب که ما را هردو هست؛ هم زبانی و هم دلی. بسیار خوشی و اندوه مشترک در بینهایت فراز و نشیب، با پیشینه ای به ژرفای تاریخ، تا دوردست حافظه بشری و حتما که پیش تر از آن هم. رخدادهای معاصر، به رغم خواست مدعیان بیگانه، این درهم تنیدگی ریشه دار در همدلی و هم زبانی را آشکارتر ساخته؛ هم ریشگان ایرانی و افغانستانی در گیرودار هجوم دشمنان و به وقت جنگ در همدلی و یاری هم بی تردید و بی درنگ ظاهر شدند، که در همین برهه¬های بحرانی یاران جانی را میتوان بازشناخت. پذیرایی همدلان خسته و رسته از غریو پروحشت جنگ و ناامنی فراگیر افغانستان در ایران، و همپایی و جانفشانی آنان به دفاع از ایران در برابر هجوم پرحجم و نابهنگام دست پروده ددان زمان... این هردو نماد چیست بجز همدلی؟
اینک اما رشک بران و ناخوشدلان از این همدلی، و آنان که به گواهی تاریخ، همواره نان خویش در خورش بدطعم بی خانمانی، جدایی و ناتوانی ما فرو برده اند، باز ما را چنین می خواهند... به هزار و یک فریب و فتنه. هر روز و هر بار به رنگی و نیرنگی. باری به آب و رود، و دیگرباز در مرزها و حدود. در این میان، به فراموشی گذشته ها و خستگی ها و گاه دلبستگی ها، به وعده های البته هیچگاه به بار ننشسته دل خوش داشته و دارند این بیگانگان دژرفتار.
آیا در این گیرودار، فرهیختگان دو مردم را رسالتی نیست؟ ... البته هست... پیمان دادار مهرآفرین با مردان و زنان دانش دوست این بوده و هست، و ماندن و نگفتن را از اینان برنخواهد تافت. کوشش در روشنی افزونتر اذهان نوباوگان و نوجوانان و زنان و مردان دو مردم، بایسته این روزها و شایستهِ فرهیختگان دردآشناست. یادآوری اینکه دایگان به ظاهر دلسوزتر از مادرند آنان که فراه و شبرغان و مزار و هرات و کابل را از تهران و تبریز و کاشان و آمل بیگانه و با هم دشمن می خواهند و می نمایانند ...به نرم افزار فریب و سخت افزار کینه و درگیری. به انگیختن غبار فتنه و برانگیختن احساسات و عواطف، با پراکندن فراوان ناراست های آراسته به اندک راست، و گاه کوه ساختن از کاه. و در این بیراهه بد سرانجام، هرگونه افزار مجاز و غیرمجاز را به خدمت گرفته و با اسب سرکش فنون نوین رنگ رنگ و پرنیرنگ در مرغزار اذهان فرزندان هردو بوم تاخته اند و تخم بدبینی و نقار پراکنده اند.
پرآشکار است که این موج بنیاد برانداز جز به فهم ژرف شیوه های پیدایش و گسترش آن و نیز آگاهی از فنون و رموز آفند و پدافند آن شدنی نیست. فرهیختگان هر دو سرچشمه همدلی، با هم افزایی بینش و دانش البته از پس این مهم برخواهند آمد. دانشگاههای دو کشور هم زبان و هم فرهنگ، بی شک، سهمی بی جایگزین در این کوشش انسانی همدلانه دارند. خدایشان همراه و یار باد.
نظر شما :