به مناسبت یکصدمین سالگرد امضای پیمان دوستی

هم‌داستانی ایران و افغانستان

۲۳ تیر ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۴۰۳۶ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
علی اصغر مصلح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در چنین میدانی، دو ملت باید همدلانه‌تر به قصد همیاری و همگرایی به یکدیگر بنگرند. نخبگان دو ملت، به ویژه متفکران و هنرمندان و شاعران و دانشگاهیان، در این مسیر رسالتی سنگین‌تر برعهده دارند. آنها باید درباره الگوهای گفتگو، تعامل و مشارکت دو ملت هم‌فکری کرده و خود در این مسیر پیش‌رو باشند.
هم‌داستانی ایران و افغانستان

نویسنده: علی اصغر مصلح، استاد دانشگاه علامه طباطبائی

دیپلماسی ایرانی: تاریخ ایران و افغانستانِ مدرن، تاریخ ماجراهای هنوز ناتمامِ دو ملت در یک مسیر است. دو ملتی که باید بر اساس تاریخ و سنن خود، در جهانی دگرگون‌شده، زندگی خود را بازتعریف ‌کنند. ایران و افغانستان که در طول تاریخ دو پاره یک ملت بوده‌اند،‌ در دوران دگرگونیهای بزرگ مدرن، باید به عنوان دو ملت جدای از یکدیگر وارد ماجرای مدرنیزاسیون و توسعه می شدند. اما علیرغم تفاوت رویدادهای سیاسی ـ-اجتماعی دو کشور، همسانی بنیانهای فرهنگی و شرایط مشابه منطقه‌ای، باعث هم‌داستانی دو ملت بوده‌است. 

بیش از صد سال است که دو ملت در مسیر تأسیس و تقویم ساختار و نهادهای مدرن قرار گرفته‌اند، اما انرژی آنها اغلب در جریان فرسایشها و اصطکاکهای داخلی و خارجی صرف شده است. وقتی تاریخ صدساله اخیر دو کشور را مرور می کنیم، از هر دو کشور شخصیتهای و جریانهای ممتاز سیاسی، فکری، فرهنگی و علمی برآمده‌اند، اما داستان توسعه و تقویم جامعه و تمدنهایی در خور دو ملت، هنوز ناقص و نیمه‌تمام مانده است. بازیهای خشن قدرت در مناسبات جهانی، هر بار به گونه ای کوششهای جاری را به انحراف کشانده و دستخوش چالشهای فرساینده کرده‌است. 

در چنین میدانی، دو ملت باید همدلانه‌تر به قصد همیاری و همگرایی به یکدیگر بنگرند. نخبگان دو ملت، به ویژه متفکران و هنرمندان و شاعران و دانشگاهیان، در این مسیر رسالتی سنگین‌تر برعهده دارند. آنها باید درباره الگوهای گفتگو، تعامل و مشارکت دو ملت هم‌فکری کرده و خود در این مسیر پیش‌رو باشند.

وقتی شاعر معاصر افغانستان از پل زدن بر مرزها سرود: «هر کجا مرز کشیدند، شما پل بزنید»، باید سخن او را به گوش جان شنید. می‌توان فراتر از مرزبندیهای سیاست و قدرت، به پلهای فکری و فرهنگی اندیشید. می‌توان فراتر از تقسیم‌بندیها و شیوه‌های جاری در میدان قدرت، درها را به روی هم گشود. در ضمن همین کوشش‌هاست که امکان گشایش افقهایی در حوزه سیاست هم فراهم می شود. قدرت خودبسنده است و اگر رها شود، جز خود را به رسمیت نمی شناسد. فرهنگ با عناصری چون تفکر و هنر و ادب و فلسفه و عرفان می تواند جهان زندگی ما را تلطیف کند و امید به عالمی فارغ از خشونت و خودمطلق‌بینی را حفظ و تقویت کند. امروز دو جامعه افغانستان و ایران بیش از گذشته نیازمند چنین تلطیف و التیامی هستند. 

کلید واژه ها: ایران و افغانستان افغانستان ایران پیمان دوستی ایران و افغانستان


( ۲ )

نظر شما :

ناشناس ۲۳ تیر ۱۴۰۰ | ۱۰:۴۳
نخبگان فرهنگی ما وقتی به روابط بین الملل می رسند هم دست از شاعری و آرزوسازی بر نمی دارند. سیاست جای قالب کردن آرزوها، شکوه ها، شعر وشاعری، احساسات و گلایه ها و امیال شخصی در منافع ملی نیست. تحلیل هایی که قادر به ارائه راه حل عملی و قابل اجرا در "میدان" نیستند را باید به بایگانی سپرد (این انتقاد منحصر به این مقاله خاص نیست بلکه ناشی از خستگی و کلافگی خواندن مقالات بسیاری درباره مسایل افغانستان است که هیچکدام نه آشنایی واقعی با آن دارند و نه قادر به ارائه سیاست قابل اجرا) سلسله مقالات دیپلوماسی ایرانی به خوبی نشان داد که چرا دیپلوماسی در برابر میدان در جایگاه فرماندهی و رهبری قرار نگرفته. بیشتر کارشناسان سیاسی ایرانی جز قلم بدستانی بی کقایت در میدان اجرا نیستند.
خان محمد- کابل ۲۴ تیر ۱۴۰۰ | ۱۳:۲۹
این مقالات به مذاق پان پشتون ها خوش نمی خورد و اما خود شان اینرا درک نمیکنند که قلقله عدم شناسایی خط دیورند جنوبی را هم غیر پشتون ها نمی پسندند. و اما اسکان دادن و انتقال پشتون ها در مرز های شمالی و غربی کشور را و اهدای زمین های مردم به آنها را چگونه توجیه میکنند که امروز برای تاجیکستان و ایران ایجاد مزاحمت میکنند. و این مرز کشی های زبانی و فرهنگی و هویتی را برای ما و میان ما و تاجیکستان و ایران چگونه توجیه میکنند. ما حق نداریم که بگوئیم زبان ما فارسیست، با ایران و تاجکسستان تاریخ مشترک، زبان مشرک و فرهنگ مشترک داریم ولی خودشان حق دارند که خاک پاکستان را برای چند تا از همزبانانشان جز کشور ما بدانند. بلی ما این جدایی و مرزبندی ها را ویران کرده و پل میزنیم ببینیم که این اقلیت بیمار توان ویرانی پل ها را دارند با خیر.
زمان ننگرهاری‌ ۲۴ تیر ۱۴۰۰ | ۲۱:۴۰
جلو تبلیغات و پروپاگند علیه ایران در افغانستان گرفته شود، و در ایران علیه مردم افغانستان. سالها قبل در ایران یک ایرانی چندین بار به من گفت که افغانی چرا بر نمیگردی کشورت بعدا دریافتم که این شخص بهائی بود.