برای ایران، شرق جایگزین اتحادیه اروپا می شود؟ (بخش پنجم)
سیاست تهران: «آمریکایی زدایی» یا «آسیایی شدن»؟
نویسندگان این مطلب: انوشیروان احتشامی و گودت بهجت
دیپلماسی ایرانی: ایران با اقتصادی در حال صنعتی شدن و در مسیر رشد، در حال تحول و در موقعیت خوبی برای تسلط بر آسیا و افزایش حوزه نفوذ تا دورترین نقاط قاره آسیا بوده و «نگاه به شرق» آن به ویژه با فاصله گرفتن از غرب، تقویت و با تحمیل تحریم های اقتصادی و سیاسی غرب تشدید شده است. در آسیا، تمرکز ایران بر چهار کشور چین، هند، ژاپن و جمهوری کره است. اگرچه چین شریک اصلی تجاری ایران قلمداد می شود، اما علاقه ایران به تجارت های ژاپنی و کره ای هرگز کاهش نیافته و به رغم فشارهای اعمالی از سوی آمریکا، ایران مشتاق بوده است شرکت ها از هر دو کشور را برای اجرای پروژه های زیربنایی به عنوان شرکای سازنده و به عنوان سرمایه گذار در بخش منابع طبیعی توسعه نیافته و کم بهره برداری شده، به ایران بیاورد.
در آسیای میانه، ایران ترجیح می دهد کالاهای تولیدی و نیمه فرآوری شده خود را برای حسن همجواری، ایجاد روابط بر اساس منافع مشترک انرژی، و مبارزه با افراط گرایی و تروریسم به فروش رساند. رابطه ایران با هند که غول دیگر در آسیا قلمداد می شود، کاملا نوپا است و تا همین اواخر چندان فراتر از تجارت سوخت های فسیلی پیش نرفته. امروز، به واسطه ابتکارعمل جاه طلبانه کمربند و جاده چین، هند مشغول مذاکره درباره روابط نزدیک تر امنیتی و توسعه مشترک بندر چابهار به عنوان مسیر دسترسی به آسیای میانه شده است. این روابط نوظهور در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی و با سفر او به هند در فوریه 2018 که با انعقاد طیفی از توافقات همکاری در زمینه های انرژی، ارتباطات، دفاع، مبارزه با تروریسم، مبادلات اقتصادی و بانکی همراه بود، بیشتر اوج گرفت. در هند، یک دیدگاه مهم به ایران این است که این کشور می تواند به مرور زمان به یک شریک ثابت و قابل اعتماد برای کالاها و خدمات هندی در غرب آسیا تبدیل شود و هند می تواند به عنوان یک وزنه متعادل کننده مناسب برای تجارت ایران با سایر دیگر کشورهای آسیایی به ویژه چین و روسیه عمل کند.
از این رو، رویکرد ایران به آسیایی شدن سلسله مراتبی بوده و تهران آشکارا به مرور زمان اهمیت بیشتری برای کشورهایی قائل شده که ردپای ژئوپلیتیکی قوی در فضای اوراسیا دارند. ایران در صدد بوده تا جایگاهی جدید برای خود در آسیا بیابد؛ آسیای جدیدی که در نتیجه تغییر سیستمی شکل گرفته است. «آمریکایی زدایی» ایران و ضعف سیاسی مداوم اروپا اکنون آرزوی دیرینه تهران برای ارتقاء جایگاه آسیایی یا به عبارت دیگر «آسیایی شدن» آن را تغذیه می کند. گرایش طبیعی ایران در جهت گیری شرقی در سال های اخیر به لطف سه عامل شتاب گرفته است: ابتکارعمل جاه طلبانه کمربند و جاده چین؛ اعمال فشارهای غرب علیه ایران؛ و افزایش علاقه ایران به همسایگی منطقه آسیای جنوبی به ویژه هند.
در این میان، چین جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است: ایران در تجارت و سیاست خارجی چین در یک گروه مشخص قرار دارد. سیاست گذاران در پکن تمایل دارند که فعالیت های خود را در وزارتخانه های مختلف با توجه به مرزهای جغرافیایی، با بخش های جداگانه ای که با مناطق مشخصی سروکار دارند، هماهنگ کنند. اما از نظر سیاستگذاران چینی، ایران نه بخشی از آسیای غربی محسوب می شود، نه بخشی از جهان عرب و نه خاورمیانه. بلکه ایران در شرق آسیا گنجانده شده است. ایران و پاکستان آنقدر برای حوزه نفوذ چین مهم تلقی می شوند که آنها را بخشی از «منطقه امور داخلی» قلمداد می کند که ژاپن، هنگ کنگ و اندونزی را نیز شامل می شود. چین همچنین به تمرکز ایران بر آسیا علاقمند است و ابتکارعمل کمربند و جاده را وسیله انتخابی برای فعالیت در این زمینه می داند.
بنابراین، آنچه ممکن است در آغاز برای ایران صرفا یک رانش شرقی بوده باشد، اکنون محرک شرقی شدن شده است و قدرت های اقتصادی آسیا نیز این روند را تقویت می کنند. شرق آسیا اکنون در اکثر بخش های اقتصاد ایران جایگاهی قابل مشاهده دارد و خطوط اعتباری آن برای نظام مالی ایران که تحت فشار غرب است، اهمیت یافته. ژاپن در سال 2016 با توافقنامه اعتبار 10 میلیارد دلاری در این زمینه پیشگام بود و پس از آن، «گروه سیتیک» چین با اعطای 10 میلیارد دلار وام به ایران و بانک توسعه چین با توافقنامه وام 15 میلیارد دلاری، قرار داشتند. این خطوط اعتباری با وام 9.6 میلیارد دلاری بانک صادرات-واردات جمهوری کره مطابقت داشتند. ژاپن با شور و اشتیاق فراوان برجام را پذیرفت و متعهد شد که به عنوان یک بازیگر جدی دوباره وارد بازار ایران شود و حتی برای همکاری با هند در پروژه استراتژیک توسعه بندر چابهار داوطلب شد که این مساله مورد استقبال ایران قرار گرفت. جمهوری کره خیلی عقب نماند و پس از برجام، شرکت های کره جنوبی چندین توافق همکاری با ایران امضا کردند. صنایع سنگین هیوندای موافقت کرد 10 کشتی برای شرکت حمل و نقل دریایی ایران بسازد. دوو و دس.اس.ام.ای هم سرمایه گذاری مشترکی برای ساخت کارخانه کشتی سازی داشتند. هیوندای توافق تولید با سرمایه گذاری مشترک با کرمان موتور امضا کرد و کیا موتورز، فروش کیت های تولیدی خود به سایپا را از سر گرفت.
وقتی سرمایه گذاری های زیربنایی چین و جمهوری کره و وعده های همکاری بیشتر هند، ژاپن (و روسیه) در توسعه زیرساخت های حمل و نقل، صنعتی و ساختمانی ایران و این واقعیت که بسیاری از مشارکت های دفاعی ایران آسیایی هستند، به طور گسترده مورد توجه قرار می گیرد، یک تصویر کامل از سرعت آسیایی شدن ایران پدیدار می شود. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: موسسه مطالعات سیاسی بین الملل ایتالیا / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :