اندیشکدهها چه میگویند
بررسی عمیق اختلافات اخیر هند و پاکستان

دیپلماسی ایرانی: علت اصلی اختلافات جدید هند و پاکستان، رقابت برای هژمونی منطقهای و تلاش هر دو کشور برای تحکیم جایگاه استراتژیک خود در جنوب آسیاست. هند با سیاستهای قاطع (لغو ماده 370، تعلیق معاهده ایندوس) به دنبال تضعیف نفوذ پاکستان و تثبیت کنترل خود بر کشمیر است، در حالی که پاکستان با حمایت ضمنی از شبهنظامیان و تحرکات دیپلماتیک (مانند جلب حمایت چین) تلاش میکند جایگاه خود را حفظ کند. این رقابت با عوامل داخلی (ملیگرایی در هند، نفوذ ارتش در پاکستان) و خارجی (رقابت آمریکا – چین) تشدید شده است.
اندیشکدههای آمریکایی بروکینگز و موسسه صلح ایالات متحده، تأکید دارند که آمریکا به دلیل خطر درگیری هستهای بین هند و پاکستان، همواره به دنبال کاهش تنشها از طریق دیپلماسی است. اظهارات دونالد ترامپ پس از حمله پاهالگام (22 آوریل 2025) که آن را "حملهای بد" خواند اما از مداخله مستقیم خودداری کرد، نشاندهنده نگرانی آمریکا از تشدید تنشها در منطقهای حساس است. آمریکا به دلیل روابط استراتژیک با هند (بهویژه در برابر چین) و روابط متزلزل با پاکستان، نقش میانجی بیطرف را ترجیح میدهد.
اندیشکدههای اروپایی RUSI اشاره میکند که آمریکا به دلیل تجربه موفق میانجیگری در گذشته (مانند بحران کارگیل 1999)، معتقد است دیپلماسی میتواند از درگیری هستهای جلوگیری کند. اظهارات ترامپ همچنین برای حفظ ثبات در منطقهای که برای منافع آمریکا (مقابله با چین، امنیت انرژی) حیاتی است، مطرح شده است.
اندیشکدههای چینی اما معتقدند که آمریکا با ابراز امیدواری به دیپلماسی، به دنبال حفظ توازن قدرت در جنوب آسیا و جلوگیری از تقویت بیش از حد هند است، زیرا یک هند بیش از حد قدرتمند میتواند روابط چین – پاکستان را تهدید کند.
در مقابل اندیشکده کارنگیِ هند اظهارات آمریکا را نشانهای از تلاش برای جلوگیری از یک بحران هستهای میبیند، اما معتقد است که آمریکا به دلیل روابط نزدیک با هند، به فشار بیش از حد بر دهلینو تمایلی ندارد.
اندیشکده روسی RIAC معتقد است که آمریکا با این اظهارات به دنبال حفظ نفوذ خود در منطقه و جلوگیری از درگیری است که میتواند به نفع رقبای ژئوپلیتیکی (چین و روسیه) تمام شود.
رئیسجمهوری آمریکا به دلیل خطر درگیری هستهای، تأثیر تنشها بر ثبات ژئوپلیتیکی جنوب آسیا، و نیاز به حفظ توازن در روابط با هند و پاکستان، حل دیپلماتیک اختلافات را خواستار شده است. این موضع همچنین برای جلوگیری از بیثباتی در منطقهای کلیدی برای منافع آمریکا (مقابله با چین، امنیت انرژی) و حفظ نقش واشینگتن به عنوان میانجی معتبر است.
برنده جنگ محدود بین هند و پاکستان
اندیشکدههای آمریکایی CFR و بروکینگز CFR هشدار میدهند که یک جنگ محدود (مانند کارگیل 1999) به دلیل خطر تشدید به درگیری هستهای، برنده واقعی نخواهد داشت. با این حال، هند به دلیل برتری نظامی و اقتصاد قویتر، احتمالاً در یک درگیری محدود دست برتر را دارد. اما هزینههای انسانی و اقتصادی برای هر دو طرف سنگین خواهد بود. چین ممکن است به طور غیرمستقیم از تضعیف هر دو کشور سود ببرد، زیرا نفوذ خود را در منطقه افزایش میدهد.
اندیشکدههای اروپایی RUSI معتقد است که در یک جنگ محدود، هند به دلیل برتری لجستیکی و نظامی احتمالاً پیروز میدان است، اما این پیروزی کوتاهمدت خواهد بود. چین و تا حدی روسیه ممکن است از تضعیف پاکستان و مشغول شدن هند به مسائل داخلی سود ببرند.
چینیها هشدار میدهند که یک جنگ محدود به دلیل وابستگی پاکستان به چین، میتواند پکن را به حمایت دیپلماتیک یا نظامی از اسلامآباد وادارد. با این حال، چین ممکن است از تضعیف هند و پاکستان به طور همزمان سود ببرد، زیرا این امر نفوذ منطقهای پکن را تقویت میکند.
کارنگی هند تأکید دارد که هند در یک جنگ محدود به دلیل برتری نظامی و پشتیبانی بینالمللی (از آمریکا و اروپا) احتمالاً پیروز میشود، اما هزینههای اقتصادی و دیپلماتیک (مانند تحریمهای احتمالی) میتواند پیروزی را کمرنگ کند.
اندیشکده روسی RIAC معتقد است که هیچیک از طرفین برنده واقعی یک جنگ محدود نخواهند بود، زیرا تشدید تنشها به نفع قدرتهای خارجی (چین و آمریکا) است که میتوانند از بیثباتی برای گسترش نفوذ خود استفاده کنند.
احتمال نقش اسرائیل در شکل دادن به درگیری
منابع آمریکایی نقش مستقیم اسرائیل در تنشهای هند و پاکستان را کمرنگ میدانند، اما اشاره دارند که روابط نزدیک اسرائیل و هند (بهویژه در زمینه تسلیحات و فناوری نظامی) ممکن است به طور غیرمستقیم بر محاسبات پاکستان تأثیر بگذارد. اسرائیل تأمینکننده کلیدی تسلیحات به هند است و این همکاری نظامی، پاکستان را از تقویت برتری نظامی هند نگران میکند.
اندیشکده اروپایی RUSI نقش اسرائیل را حاشیهای میداند، اما اشاره میکند که حمایت نظامی اسرائیل از هند (مانند فروش پهپادها و سیستمهای دفاع موشکی) میتواند به عنوان عاملی در تشدید احساس تهدید در پاکستان دیده شود.
چینیها نیز معتقدند که اسرائیل به عنوان بخشی از محور آمریکا – هند – اسرائیل، به طور غیرمستقیم با تقویت توان نظامی هند، توازن قدرت در جنوب آسیا را به نفع دهلینو تغییر میدهد. این امر پاکستان را به سمت تقویت روابط با چین سوق میدهد.
در این میان کارنگی هند به همکاریهای دفاعی هند و اسرائیل افتخار میکند و آن را برای تقویت توان نظامی هند ضروری میداند، اما نقش اسرائیل در تنشهای اخیر را مستقیم نمیداند.
اندیشکده روسی RIAC نیز اشاره میکند که اسرائیل با فروش تسلیحات پیشرفته به هند، به طور غیرمستقیم بر دینامیکهای منطقهای تأثیر میگذارد، اما بازیگر اصلی در این درگیری نیست.
بررسی آینده نزدیک این اختلافات
اندیشکدههای آمریکایی پیشبینی میکنند که با توجه به سابقه دیپلماسی موفق (مانند بحران کارگیل)، فشارهای بینالمللی (بهویژه از سوی آمریکا، چین و روسیه) احتمالاً تنشها را در کوتاهمدت کاهش میدهد. توافق موقت برای احیای معاهده ایندوس یا کاهش اقدامات دیپلماتیک خصمانه (مانند بسته شدن حریم هوایی) محتمل است.
اندیشکده اروپایی RUSI نیز معتقد است که دیپلماسی چندجانبه (با میانجیگری کشورهایی مانند عمان یا قطر) میتواند به کاهش تنشها منجر شود، اما اختلافات عمیق (کشمیر و آب) از حل کامل درگیری در آینده نزدیک مانع است.
چینیها پیشبینی میکنند که پاکستان با حمایت چین، از اقدامات تلافیجویانه نظامی اجتناب میکند و به دیپلماسی رو میآورد. با این حال، رقابت هند و پاکستان در بلندمدت ادامه خواهد یافت.
اندیشکدههای روسی پیشبینی میکنند که تنشها در کوتاهمدت از طریق دیپلماسی (با نقشآفرینی روسیه در چارچوب BRICS) کاهش مییابد، اما اختلافات ساختاری حل نخواهد شد.
در آینده نزدیک (3 تا 6 ماه)، تنشها احتمالاً از طریق فشارهای دیپلماتیک بینالمللی (آمریکا، چین، روسیه) و میانجیگری کشورهای بیطرف (مانند عمان) فروکش میکند. توافقات موقت، مانند احیای بخشی از معاهده ایندوس یا کاهش محدودیتهای دیپلماتیک، محتمل است. با این حال، اختلافات عمیق (کشمیر، رقابت هستهای) مانع از حل کامل درگیری میشود و وضعیت "نه جنگ، نه صلح" ادامه خواهد یافت.
نظر شما :