سناریوهای بعدی چیست
آخرین جنگ اسرائیل علیه یک دشمن
نویسنده: دکتر هیثم الخزغلی، تحلیلگر و استراتژیست عراقی
دیپلماسی ایرانی: دادهها و گزارشهای تحلیلگران اسرائیلی میگوید که جنگ غزه، آخرین جنگی بوده است که اسرائیل در مقابل یک دشمن قرار گرفت. این چشم انداز بر اساس نظریهای توجیه می شود که صهیونیستها آن را «حلقهی آتش» مینامند.
جایی که آنها اظهار داشتند جمهوری اسلامی، دور این موجودیت صهیونیستی حلقهای از آتش کشیده است؛ در شمال حزبالله، در شمال شرقی جناحهای مقاومت در سوریه و ارتش این کشور و از شرق نیز گروههای مقاومت در عراق قرار دارند. اسرائیلیها بُرد موشکها و امکانات پهپادی گروهها در این مناطق را تخمین زدهاند و مطمئناند که این سلاحها توان نفوذ به اراضی اشغالی و هدفگیری صهیونیستها را دارند.
از جنوب، حوثیها - با وجود فاصله بیش از 1000 مایل بین یمن و رژیم صهیونیستی - اما اسرائیل از ترس حملات حوثیها دو سامانهٔ موشکی در این قسمت قرار داد. در مقالات قبلی به این نکته اشاره کردیم که آمادگی صهیونیستها در این مرزها، به دلیل کابوسی است که از حملات دارند. اگر همهی این گروهها به یک باره و از سمتهای مختلف به رژیم صهیونیستی حمله کنند و حلقه آتش شکل بگیرد، چه میشود؟
اسرائیلیها در جنگ اخیر غزه حدس زدند که این اتفاق نخواهد افتاد؛ چرا که جمهوری اسلامی مانع از مشارکت حزبالله در درگیریها شد تا منطقه به یک جنگ بزرگتر کشانده نشود. اما جمهوری اسلامی هم اکنون برای جنگی بزرگتر آماده میشود؛ جنگی که همهی این طرفها در آن شرکت خواهند کرد.
چنین اعتقادی مبنی بر اینکه جنگ ۱۲روزهٔ غزه آخرین جنگ اسرائیل علیه فلسطینیها به تنهایی خواهد بود، دلایل و شواهدی دارد:
۱. تشکیل شدن اتاق عملیاتی در بیروت بین حزب الله، حماس و سپاه پاسداران برای مدیریت نبرد میان گروههای محور مقاومت در غزه و رژیم صهیونیستی.
۲. اظهارات رسمی فرمانده سپاه قدس (اسماعیل قاآنی) در تلویزیون ایران، مبنی بر اینکه ما نه تنها متحدان حماس نیستیم؛ بلکه گروههای مقاومت در عراق، سوریه، یمن و حتی پاکستان و افغانستان ممکن است در جنگ علیه رژیم صهیونیستی مشارکت کنند.
۳. بدرالدین حوثی از حماس خواست تا به او اجازه دهند حملهای پهبادی و موشکی علیه ارتش اسرائیل داشته باشد؛ درخواستی که حماس به آن پاسخی رسمی نداد. این سکوت به این معنیست این حمله اتفاق خواهد افتاد؛ اما زمان آن هنوز فرا نرسیده است.
۴. تماسها و هماهنگیها بین برخی از گروههای مقاومت عراق، حماس و جهاد اسلامی که گسترهٔ ارتباط میان آنها و مقاومت در غزه را تأیید میکند.
اینها شواهدی واضح مبنی بر این ادعاست که صهیونیستها در درگیریهای آتی، تنها غزه را در مقابل خود نخواهند دید. اکنون نیز آنچه مانع از مشارکت همهب این گروهها شد، صبر جمهوری اسلامی و انتظار برای زمانی است که میزان قدرتش بیشتر شود.
بدون شک بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای باعث قدرتمندتر شدن ایران خواهد شد؛ زیرا به این کشور امکان دستیابی به سلاح هستهای را در سال 2030 را میدهد و این همان چیزی است که صهیونیستها تلاش دارند آن را متوقف کنند. اظهارات نتانیاهو در زمانی که برای تصدی پُست وزارت امنیت ملی صهیونیست معرفی شده بود، گویای همین نکته است؛ او گفت ایالات متحده برای کسب منافع خود گام برمیدارد، ما نیز باید به دنبال منافع خود باشیم. ما تمام اقدامات را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای انجام میدهیم.
اسرائیلیها معتقدند که داشتن سلاح هستهای توسط ایران چتری برای محافظت از همه این گروهها در درگیری با نهاد صهیونیستی فراهم میکند. به همین دلیل امریکا نیز متقاعد شده است که این رژیم به دلیل مداخلات و درگیریهایش در پروندهٔ هستهای، به برخورد با جمهوری اسلامی کشانده میشود.
همانطور که اسرائیل تمام تلاشش را میکند تا با هدف قراردادن مسیرهای تأمین لجستیکی ابتدا در غرب عراق و شرق سوریه، انسجام این حلقهٔ آتش را بشکند. دستگیری فرمانده عملیات انبار در عراق، قاسم مصلح با چنین هدفی انجام شد. علاوه بر آن ژورنالیست اسرائیلی، ایدی کوهن چند روز پیش در توئیتی نوشت که:« عملیاتی از شرق سوریه در حال آمادهسازی است که با کمک آمریکا و متحدانش آغاز خواهد شد». اینها اولین گامها از تلاش برای رفع نقاط ضعف و تلاش برای شکستن حلقه آتش است.
آنچه از ما به عنوان تحلیلگر انتظار میرود، تلاش برای پیشبینی مراحل بعدی در سناریوهای دشمن برای منطقه است.
نظر شما :