همکاری هایی که با عزت باید مدیریت شود
جای خالی همکاری های منطقه ای در بحران افغانستان و منطقه خلیج فارس
نویسنده: عماد حسینی، تحلیل گر ارشد مسائل بین الملل
دیپلماسی ایرانی: در منطقه غرب و جنوب آسیا بنا به دلائل متعدد ظرفیت رقابت، تنش و برخورد بالاست؛ اشتراکات و ظرفیت های همکاریها نیز بسیار زیاد است و با توجه به منافع مشترکی که می تواند در پرتو همکاری ها در دسترس کلیه کشورهای منطقه قرار گیرد و همچنین محیط امنیتی مشترک این کشورها، قطعاً همکاری منطقه ای در قالب نوعی سازوکار جمعی می تواند یکی از گزینه های مهم پیش روی تصمیم سازان این کشورها باشد. واقعیت این است که همکاری منطقه ای نیاز به فراهم آوردن گام به گام شرایط دارد و نظر به تنش های کنونی، نخستین گام تضمین کلیه طرف ها به عدم ورود به منازعه و رویارویی نظامی خواهد بود. گام دوم می تواند تنش زدایی و تثبیت اعتماد متقابل بین کشورهای منطقه باشد. در گام سوم نیز می توان با تقویت و گسترش همکاری های اقتصادی و فرهنگی، منافع کشورهای منطقه را بیش از پیش به یکدیگر پیوند داد. گام چهارم یا نهایی نیز می تواند در راستای تحکیم یک چهارچوب امنیتی-سیاسی در منطقه به هدف تضمین ثبات،صلح پایدار و توسعه «بدون نیاز به حضور عوامل فرامنطقه ای » برداشته شود. کشورهای منطقه باید اکنون پس از فراز و نشیب ها، جنگ ها و تنش های فراوان به این درک مشترک رسیده باشند که صلح و سعادت واقعی در منطقه تنها از طریق همکاری منطقه ای تامین می شود.
تحولات افغانستان
درخصوص افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران آنچه در اولویت بسیار بالا و مهم تر از هر موضوع دیگر قرار دارد برقراری صلح پایدار با مشارکت حداکثری تمامی گروه ها، طبقات و البته از طریق دولت مرکزی کابل و گفت وگوهای سازنده کلیه طرفهای داخلی است. نکته قابل توجه در این رابطه این است که تمامی طرفهای ذیربط باید در فرایند صلح افغانستان با «حسن نیت» و با هدف پایان دادن به بیش از چهار دهه نابسامانی و رنج و اندوه ملت مسلمان و عزیز افغانستان با رویکردی سازنده و در حرکتی جمعی و با مساعدت همسایگان این کشور وارد عمل شده و گام های اجرایی و عملی مفید بردارند. در واقع با حسن نیت طرفهای گفت وگو، بدون شک نتیجه دست یافتنی است. در عین حال ضمن تاکید مجدد بر نقش مهم همسایگان به دلیل متاثر شدن آن ها از هرگونه تحول مثبت یا منفی در افغانستان و اینکه اگر این همکاری منطقه ای با حسن نیت تمامی طرف ها شکل بگیرد؛ به طور قطع و یقین دیگر هیچ نیازی به دخالت کشورهای فرامنطقه ای نبوده و با همت مردم سخت کوش افغانستان و همدلی رهبران سیاسی و دینی آن کشور، شاهد آینده ای به دور از جنگ و آشوب برای مردم رنجدیده و محروم این کشور خواهیم بود.
زمینه های همکاری کشورهای منطقه
روشن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این برهه حساس تاریخی بر اساس اصل «اول همسایگان» تعریف می شود. همانطور که همواره تاکید شده است، اشتراکات فراوانی تاریخی، فرهنگی، قومی، مذهبی و سیاسی-امنیتی دلایل کافی را برای اهمیت روابط دو کشور فراهم می کند. همچنین تحولات منطقه به سمت و سویی پیش می رود که لزوم همکاری و تشریک مساعی کشورهای اسلامی منطقه مانند ایران، پاکستان، ترکیه و افغانستان در کنار سایر دولت های قدرتمند مانند روسیه و چین برای حفظ و تقویت ثبات و امنیت منطقه و گسترش همکاری های اقتصادی بیش از پیش آشکار می شود. درعین حال دلیل بارز مخالفت جمهوری اسلامی ایران با حضور سیاسی و نظامی قدرت های استکباری و فرامنطقهای در مناطق غرب آسیا، خاورمیانه و آسیای میانه این است که تجربه چندین دهه گذشته ثابت کرده که هرگونه حضور و دخالت خارجی در موضوعات داخلی منطقه نتایجی غیر از هرج و مرج، کشتار، تقویت گروه های تروریستی و وخامت اوضاع و بالطبع، افزایش فشار بر ملت ها به دنبال نداشته است. لذا، نظر به اهمیت موضوع، جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها کشورهای منطقه را به همگرایی، تعامل و همکاری برای حل معضلات مبتلابه منطقه توصیه و دعوت کرده است.
بحران کشمیر
بسیاری از تحلیلگران منطقه براین باورند که بنا به دلائل متعدد حل بحران کشمیر کلید حل بحران افغانستان است. از سوی دیگر ایران با هر دو کشور پاکستان و هند روابط دوستانه و نزدیکی دارد و به عنوان عضوی از منطقه نگران اوج گیری هرگونه تنش در شبه قاره است. روشن است که جمهوری اسلامی ایران با هر گونه افزایش تنش در منطقه جنوب آسیا مخالف است و از هر فرصتی برای دعوت طرفین به حل مسائل و مشکلات فی مابین به صورت مسالمت آمیز و از طریق مذاکره و با هدف تامین حقوق مسلمانان کشمیر حمایت می کند.
تحولات خلیج فارس و روابط با غرب
جمهوری اسلامی ایران حکومتی قدرتمند، پاسخگو و مستظهر به پشتیبانی ملت است؛ لذا هیچ توطئه ای نمی تواند این دولت را تضعیف کند. تسلیم در برابر دولت های بیگانه جایی در تفکر این ملت ندارد. هرگونه سازش، تسلیم و تکیه بر بیگانگان برای ملت ایران قابل پذیرش نیست زیرا با عزت نفس، اقتدار، تاریخ، فرهنگ و موقعیت این ملت و کشور در تعارض است. جمهوری اسلامی ایران جز زبان تکریم و رعایت کامل حقوق این ملت را نمی پذیرد. دستگاه دیپلماسی تهران با هدف تامین صلح و ثبات پایدار و پیشبرد روابط دوستانه بین دولت ها، برای هرگونه تعامل سازنده و گفت وگوهای صرفاً منطقه ای آماده است. همچنین تا زمانی که دولت آمریکا به تعهدات خود در قبال برجام برنگردد و پاسخگوی ضرر و زیان های وارده به جمهوری اسلامی ایران در اثر خروج واشنگتن از این توافقنامه و بازگشت تحریم ها نباشد، نباید انتظار عادی شدن شرایط و وضعیت موجود را داشت. روشن است که جمهوری اسلامی ایران نمی تواند به طور یکجانبه این تعهدنامه را اجرا کند و در قبال تعهدات، از هیچ حقوقی برخوردار نباشد و حتی هزینه های هنگفت خودداری دیگر طرف ها از اجرای تعهداتشان را نیز پرداخت کند. متاسفانه پس از جنگ دوم جهانی ضعف دولت های دیگر و همچنین ساده انگاری برخی کشورها سبب شد تا آمریکا امتیازاتی بیش از آنچه در این جنگ هزینه کرد؛ به دست آورد. حق انحصاری در تولید و انباشت انبوه سلاح های متعارف و غیرمتعارف و حق وتو در ساختار شورای امنیت سازمان ملل متحد متاسفانه روند تحولات را به سمت زورگویی، عدم پاسخگویی و انحصارطلبی مضاعف این دولت پیش برد، تا جایی که حتی این دولت در تحولات داخلی دیگر کشورها به راحتی دخالت می کرد و به هر نقطه ای از جهان که اراده می کرد نیروی نظامی ارسال و با سوءاستفاده از امتیازات خود در ساختار سازمان ملل متحد، برای دخالت ها و تجاوزات آشکار خود توجیه قانونی می تراشید و حقوق بین الملل را به نفع خود تفسیر می کرد. اکنون، سرگذشت برجام و خروج یکجانبه آمریکا از این توافقنامه، نمونه ای آشکار از این الگوی رفتاری آمریکاست. تفاوت جمهوری اسلامی ایران با سایر اعضای جامعه بین المللی این است که به جای سکوت، همراهی یا پذیرش این برترجویی و زورگویی آمریکا، «راه مقاومت» را در پیش گرفته است. جهان تنها زمانی از ورطه زورگویی و رویکردهای مستکبرانه خارج می شود که مقاومت و عدم اطاعت از زورگو به یک الگوی همگانی تبدیل شود.
تحریم های ضدایرانی: امضای برنامه 25 ساله راهبردی ایران و چین
در خصوص تحریم ها دو نکته را باید مدنظر قرار داد: اول اینکه آمریکا دیگر ابرقدرت و هژمون اقتصادی در جهان نیست که بتواند همه راه های تنفس اقتصادی یک کشور را قطع کند و دوم اینکه در جهانی که از لحاظ اقتصاد به هم وابسته است هر کشوری که خود را از شبکه ارتباطات اقتصادی محروم کند کشور دیگری فوراً جایگزین آن خواهد شد. در خصوص تحریم های علیه ایران نیز این قضیه صدق می کند. آمریکا توان واداشتن همه دنیا برای قطع رابطه با ایران را ندارد و به تناسب تنگ کردن حلقه های اقتصادی دور ایران، در واقع خود را نیز از مزایای این ارتباط محروم ساخته، راه را برای رقبای خود که با ایران رابطه دارند بازتر خواهد ساخت و اینکه کشوری که از تحریم های یک جانبه، غیرقانونی و غیرمنطقی آمریکا تبعیت کند، درواقع خود را از یک سری مزایای رابطه اقتصادی با ایران محروم ساخته است. امضاء برنامه راهبردی 25 ساله ایران و چین بخوبی گواه این موضوع است.
تحولات جهان اسلام
متاسفانه امروز بسیاری از کشورهای جهان اسلام سیاست های مماشات و سازش را به جای مقاومت در مقابل زورمداری برگزیده اند. تداوم این سیاست ها باعث می شود دشمنان جهان اسلام با جسارت و جرات بیشتری به تجاوز کاری و زیاده طلبی های خود ادامه دهند. ایده تغییر پایتخت رژیم صهیونیستی، اعلام الحاق بلندی های جولان، طرح بزرگی به نام معامله قرن و توافق نامه ابراهیم .... همه از آثار و نتایج این سیاست های سازش کارانه است. برادران ما در کشورهای اسلامی در شناسایی دشمن دچار اشتباه شده اند. در واقع دشمن برای آنها به گونه دیگری تعریف شده است. رهبران جهان اسلام نیازمند یک بازنگری در سیاست های گذشته خود هستند. تا جایی که به جمهوری اسلامی ایران ربط داشته باشد، همواره حامی حقوق مسلمانان به طور عادلانه و منصفانه در هر جای جهان خواهیم بود. اگر این سیاست ها در کل جهان اسلام یک دست اجرا شوند، دیگران بیشتر از آنچه امروز هست به نتیجه اقدمات زیاده طلبانه خود خواهند اندیشید و نگرانی بیش از آنچه امروز دارند نسبت به آثار و نتایج زیاده طلبی های خود خواهند داشت.
نظر شما :