بومرنگی که اردوغان را نگران کرده است

ترکیه بزرگترین دشمن محور مقاومت؟!

۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۰ کد : ۱۹۹۵۷۹۴ اخبار اصلی خاورمیانه
اسلام دوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: شخصیت‌هایی مانند اردوغان، هرگز نمی‌توانند حامی محور مقاومت باشند. زیرا اخوان‌المسلمین که استادان و مرشدان اردوغان هستند، با چارچوب سیاسی و اجتماعی محور مقاومت در تقابل و حتی دشمنی سختی قرار دارند.
ترکیه بزرگترین دشمن محور مقاومت؟!

نویسنده: اسلام ذوالقدرپور، دانشجوی دوره دکتری سیاستگذاری عمومی

دیپلماسی ایرانی: وضعیت آسیای جنوب غربی چنان پیچیده و سیاستگذاران آن سرگردان شده‌اند که تحلیلگران این حوزه ژئوپلیتیک را به ارائه فرضیه‌های سست و بسیار مضحک سوق می‌دهد. در چنین شرایطی است که برخی مدعیان کارشناس و تحلیلگر داخل ایران و حتی مسئولین و سیاستگذارن ارشد ایرانی نیز فریب چنین مقالات و تحلیل‌هایی را می خورند و به ارائه نظرات احساسی می‌پردازند.  

آسیای جنوب غربی که همواره با یک فضای غیر شفاف و مبهم در سیاستگذاری خارجی و روابط بین ‌المللی بازیگران متعدد خود مواجه بوده، طی یک ماه اخیر با اعلام رسمی عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب، وارد مرحله‌ای جدید از تغییرات و دگرگونی شگفت‌انگیز خود شده است. این تغییرات چنان شوک‌آور بوده که تحلیلگران را به ارائه مقالات و تحلیلی‌های شاذ و مضحک رهنمون ساخته است.

عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را می‌توان یک مؤلفه اثربخش در تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی آسیای جنوب غربی و دگرگونی مناسبات و تناسب قدرت در این حوزه ژئوپلیتیک محسوب کرد که نیاز به تحلیلی سیاستگذارانه و چند وجهی به تحولات آن دارد.

بسیاری از تحلیل‌های یک ماه اخیر پیرامون تحولات این منطقه که بیشتر به سیاست عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل معطوف بوده است، از چشم‌اندازی دینی، مذهبی و تا حدودی کینه نویسندگان نسبت به اسرائیل و اعراب نگارش شده‌اند که ترجمه برخی از این تحلیل‌ها (جبهه مشترک ایران، ترکیه و قطر برای آرمان فلسطین ضروری است1 به قلم ماهان عابدین - ترکیه می‌خواهد به محور مقاومت بپیوندد؟2 به قلم محمد حسین) در سایت وزین "دیپلماسی ایرانی" نیز منتشر شده و فضای خوش‌خیالی نسبت به مواضع ترکیه و رجب طیب اردوغان داشته‌اند. نویسندگان این دو تحلیل که ترجمه آنها در دیپلماسی ایرانی منتشر شده است، در اصل مقالات خود در سایت میدل ایست مانیتور، سعی دارند تا ترکیه را به عنوان یک عضو جدید محور مقاومت معرفی کنند و حتی مدعی اتحاد استراتژیک ترکیه و محور مقاومت نیز می‌شوند! این دو مقاله و تحلیل آقایان محمد حسین و ماهان عابدین را می‌توان تحلیلی برای زمینه‌سازی نیرنگی جدید از سوی دولت ترکیه برای حضور و اثرگذاری سیاستگذارانه در رویدادهای منطقه و به‌خصوص آنچه محور مقاومت نامیده می‌شود، دانست. این‌گونه تحلیل‌ها پیرامون حضور ترکیه در محور مقاومت را باید تلاش برای برجسته‌سازی ترکیه و اردوغان در سیاستگذاری‌های نوین منطقه محسوب کرد که از چند محور قابل بررسی و تأمل هستند:

یکم - محور مقاومت و مجموعه امنیتی و سیاسی: محور مقاومت، مجموعه امنیتی و سیاسی خاصی است که فارغ از مذهب، بنیاد سیاست خارجی خود را مقابله با هژمونی ایالات متحده آمریکا و از سوی دیگر مبارزه با اسرائیل و تحقق آرمان آزادسازی فلسطین می‌دانند. 

آن‌گونه که ایران می گوید، محور مقاومت دارای بازیگران متفاوتی در سراسر جهان و به‌خصوص در آسیا و آمریکای لاتین است که بنابر تعریف "باری بوزان" یک مجموعه امنیتی سیاسی مرکزدار محسوب می‌شود. با توجه به تعریف باری بوزان و مجموعه امنیتی مرکزدار، قدرت اصلی این مجموعه امنیتی و سیاسی، ایران است که در سیاستگذاری اعلامی بر نابودی کامل اسرائیل نیز اصرار کرده و برای تحقق آن برنامه‌ریزی‌های خاص داشته است. این مجموعه امنیتی، سیاسی و اجتماعی که محور مقاومت نام دارد و حتی کشورهایی مانند کوبا، ونزوئلا، نیکاراگوئه و غیر مسلمانان را نیز درون این مجموعه جای می‌دهند، طی چند دهه اخیر بیشتر بر مدار مدیریت ایران حرکت کرده و ایران مرکز این محور بوده است. آنچه محور مقاومت نامیده می‌شود، دارای اصول چندان سخت‌گیرانه نیست و درهای باز برای جذب و پذیرش اعضای جدید دارد. اما مدیریت این مجموعه نیازمند شرایطی خاص است که طی چند دهه اخیر تنها ایران توانسته است به مدیریت و راهبری این مجموعه بپردازد. بنابراین با توجه به سیاست درهای باز محور مقاومت، ادعای پذیرش و حضور زیرکانه و همراه با مکر و فریب ترکیه در محور مقاومت امکان‌پذیر است، اما جایگاه و نقش ترکیه در این مجموعه امنیتی و سیاسی را نمی‌توان چندان برجسته دانست.          
   
دوم - پیشینه خیانت‌بار اردوغان در مقابل محور مقاومت: پیشینه دوستی دولت ترکیه و به‌خصوص رجب طیب اردوغان با بازیگران محور مقاومت را می‌توان کارنامه‌ای سیاه دانست که سرشار از سیاست‌های فریبنده و اقدامات خیانت‌بار ایشان علیه محور مقاومت است. بسیاری سران و شهروندان محور مقاومت، اردوغان را به ناسپاسی و نمک نشناسی متهم می‌کنند، زیرا ایشان و دولت تحت ریاستش که تا مدت‌ها و اوایل سال 2010 از حمایت محور مقاومت برخوردار بودند، با تغییر شرایط و آغاز تحولات عربی موسوم به بهار عربی، رویکردی خیانت‌بار علیه اعضای محور مقاومت در پیش گرفته اند و آسیب‌های جبران‌ناپذیری به این محور وارد ساخته اند. 

روابط بسیار دوستانه دولت ترکیه و رجب طیب اردوغان با دولت سوریه و بشار اسد که با میانجیگری و یاری ایران برقرار شده بود، چنان نزدیک و مستحکم محسوب می‌شد که نفوذ ترکیه و به‌خصوص نهادهای امنیتی و نظامی این کشور در سوریه را سبب شد و اطلاعات کم‌نظیری در اخیتیار ترکیه قرار گرفت. اما دولت ترکیه با آغاز تحولات بهار عربی، ناگهان به اولین دولت منطقه به ضدیت با دولت قانونی بشار اسد در سوریه پرداخت و محوری ضد سوریه و حتی ضد مقاومت و ایران به همراهی کشورهای قطر و عربستان تشکیل داد و آنها همگی به تمام اهداف محور مقاومت در سوریه، عراق، لبنان و ... حمله کرند!

محور عربی و ترکی (عربستان – قطر – ترکیه) را می‌توان محوری ضد مقاومت دانست که با حمایت و پشتیبانی دولت‌های غربی و آمریکا، به شدت به مواضع و منافع محور مقاومت و ایران در سراسر آسیای جنوب غربی یورش برده اند و برای فروپاشی مجموعه امنیتی و سیاسی محور مقاومت در تلاش بوده اند.

تلاش‌های دولت اردوغان برای سرنگونی دولت قانونی سوریه و تصرف بخش‌هایی از این کشور، حمله به عراق و تصرف بخش‌هایی از عراق و تضعیف دولت شیعی این کشور، تلاش برای محدودسازی حزب‌الله لبنان از طریق حمایت از جریان‌های ضد حزب‌الله، توسل به توان سیاسی و نظامی اخوان المسلمین در یمن، سوریه، مصر و ... برای مقابله با محور مقاومت و نفوذ در جریان مقاومت برای تضعیف الگوی ایرانی مقاومت از طریق برقراری صلح اعراب (سوریه، لبنان و حماس) با اسرائیل، تبلیغ و نمایش الگوی حکمرانی اردوغانی و ترکیه‌ای در سراسر جهان اسلام را می‌توان ازجمله اقدامات خیانت‌بار دولت ترکیه به محور مقاومت برشمرد که رویکرد کنونی ترکیه و فرضیه تعهد ترکیه به محور مقاومت را تنها در قالب یک سیاستگذاری نیرنگ پوشش می‌هد.
    
سوم - ترکیه در اوج خطر دوستی اعراب و اسرائیل: یکی از مؤلفه‌هایی که سبب نزدیکی ظاهری ترکیه به محور مقاومت و طرح فرضیه اردوغان در جایگاه حامی محور مقاومت شده، به سیاست‌های جاه‌طلبانه دولت ترکیه در آسیای جنوب غربی و اروپا معطوف است که اردوغان را به شدت در تنگنای سیاسی، نظامی، امنیتی و بین‌المللی قرار داده است.

در بخشی از اصل مقاله آقای محمد حسین، نویسنده به صراحت می‌گوید که این ادعای پیوستن یا یاری و همسویی اردوغان با محور مقاومت "عمدتاً از سوی رسانه‌های خبری اسرائیلی و دیگر چهره‌های ضد ترکیه تبلیغ شده است که سعی دارند این کشور و رئیس جمهورش، رجب طیب اردوغان را در مسیر همراهی اقدامات و سیاست‌های محور مقاومت نشان دهند". یعنی ادعا و فرض پیوستن ترکیه به محور مقاومت از سوی دشمنان کنونی اردوغان که همان اسرائیل، امارات متحده عربی و عربستان هستند، تبلیغ و منتشر شده است.

واقعیت این است که ترکیه در حال حاضر به شدت از سوی کشورهای عربی و به‌خصوص امارات متحده عربی، عربستان، مصر و ... در تنگنا قرار گرفته است و همکاری اسرائیل با این کشورهایی عربی می‌تواند به تهدید و تضعیف جدی قدرت ترکیه و رجب طیب اردوغان در سطح منطقه‌ای، جهانی و در نهایت فروپاشی قدرت و تمامیت ارضی ترکیه نیز منجر شود.  

تمام حمایت ترکیه و اردوغان از محور مقاومت که طی یک هفته اخیر برجسته شده است را می‌توان ناشی از حضور بخشی از تشکیلات و سران جنبش حماس در ترکیه و برگزاری دیدارهایی در راستای مقابله با صلح اعراب و اسرائیل میان گروه‌های فلسطینی و به‌خصوص حماس و فتح محسوب کرد. 

بنابراین ترکیه و آقای اردوغان در حال حاضر با همان سیاستگذاری نیرنگ‌ساز خویش سعی دارند تا خود را مخالف عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب نشان دهند، زیرا دوستی اعراب مخالف اردوغان با اسرائیل می‌تواند خطر نابودی آرمان‌های اردوغان را به اوج رسانده و بنابراین اردوغان سعی دارد تا با تظاهر به نزدیکی به محور مقاومت، سایر بازیگران منطقه‌ای و به‌خصوص ایران، عراق، حماس و حزب‌الله لبنان را نیز درگیر منازعه خود با امارات و عربستان کند.    

چهارم - جنگ قدرت ترکیه با دوستان عرب سابق: سخنان رجب طیب اردوغان علیه عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را نمی‌توان مؤلفه‌ای برای تغییر استراتژیکی مناسبات قدرت در آسیای جنوب غربی قلمداد کرد، زیرا این مواضع اردوغان به جای آن که در حمایت از آرمان فلسطین باشند، دستاویزی برای مقابله با قدرت‌نمایی کشورهای عربی مخالف ترکیه یعنی عربستان، مصر، امارات متحده عربی و ... است که به شدت منافع راهبردی ترکیه را مورد تهدید قرار داده‌اند.

وضعیت کنونی منطقه و مواضع دولت ترکیه علیه صلح اعراب و اسرائیل را می‌توان جلوه‌ای از جنگ میان ترکیه و دوستان سابقش یعنی کشورهای عربی دانست که اولین هدف‌شان طی چند سال گذشته، حمله به محور مقاومت، تضعیف و نابودی این محور به‌خصوص ایران بوده است!

تلاش‌های کنونی دولت ترکیه و سخنان اردوغان علیه عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را تنها می‌توان در قالب یک سیاستگذاری زیرکانه برای گریز از باتلاقی دانست که اعراب و اسرائیل برای دولت اردوغان طی چند سال اخیر فراهم کرده‌اند. سیاستگذاری افراطی اردوغان علیه محور مقاومت به‌خصوص سوریه و ایران که در همسویی با سیاستگذاران اسرائیل، قطر، عربستان و مصر تحت ریاست محمد مرسی قرار داشت، اکنون مانند یک بومرنگ به سوی خود اردوغان برگشته و او را سرگردان و هراسان کرده است.

*

تحولات آسای جنوب غربی به‌خصوص پیامدهای عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را باید فارغ از برخی اقدامات پرستیژگرایانه سیاستگذاران زیرک و نیرنگ‌باز ترکیه و قطر بررسی کرد، زیرا پیشینه سیاست‌های اردوغان به خوبی نشان داده است که ایشان هرگز در چارچوب راهبرد محور مقاومت نبوده و نیستند و تنها به فکر قدرت‌طلبی و گسترش هژمونی شخصی خود (اردوغان به عنوان الگوی حکمرانی امپراتوری یوروعثمانی) و ترکیه در آسیای جنوب غربی هستند. 

تحلیلگرانی که مدعی پیوستن ترکیه و اردوغان به محور مقاومت هستند، بسیار خوش‌خیال و بلکه سطحی‌نگر هستند، زیرا پیشینه سیاستگذاری و سیاست‌های اردوغان به عنوان یک رقیب و حتی دشمن محور مقاومت طی یک دهه اخیر (2010 تا 2020) را ندیده و یا چشم خود را بر واقعیات این نیرنگ‌های سیاستگذارانه اردوغان بسته‌اند.

درهای باز محور مقاومت برای جذب و پذیرش بازیگران جدید در این مجموعه امنیتی و سیاسی را نباید با مواضع نیرنگ‌گونه اردوغان و دولتش در قبال صلح اعراب و فلسطین اشتباه گرفت. سیاست‌های اردوغان طی یک دهه اخیر نشان داه که ایشان نه‌تنها یک رقیب بلکه یک دشمن بسیار سرسخت و نیرنگ‌باز علیه محور مقاومت است که سعی دارد تا هر گونه تغییرات استراتژیک به نفع محور مقاومت در آسیای جنوب غربی را نیز خنثی و این محور را تضعیف کند.

***

سیاستگذاران و سران محور مقاومت نباید گرفتار نیرنگ‌های سیاستگذاری اردوغان برای تثبیت و گسترش هژمونی ترکیه در منطقه شوند. مواضع کنونی اردوغان و دولت ترکیه که بیشتر ناشی از فشار بی‌سابقه ژئوپلیتیک بر این کشور و نابسامانی اقتصادی ترکیه است، هرگز نباید به عنوان مؤلفه‌های پیوستن اردوغان به محور مقاومت اشتباه گرفته شوند. 

هر گونه خوش‌خیالی و احساس‌گرایی در تحلیل مواضع کشورهایی مانند ترکیه و قطر پیرامون عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل، در نهایت به زیان جبران‌ناپذیری برای محور مقاومت و به‌خصوص منافع راهبردی ایران منجر شده و نوک پیکان تحولات کنونی که به سوی ترکیه و سیاستگذار اعظم آن رجب طیب اردوغان است را به سوی ایران تغییر جهت خواهد داد!

شخصیت‌هایی مانند اردوغان، هرگز نمی‌توانند حامی محور مقاومت باشند. زیرا اخوان‌المسلمین که استادان و مرشدان اردوغان هستند، با چارچوب سیاسی و اجتماعی محور مقاومت در تقابل و حتی دشمنی سختی قرار دارند.

بنابراین به صراحت می‌توان گفت که تحلیل‌های کنونی پیرامون پیوستن ترکیه و قطر به محور مقاومت و همسویی و همراهی افرادی چون اردوغان با مجموعه سیاسی، امنیتی و اجتماعی محور مقاومت را باید یک تحلیل خوش‌خیالی و حتی یک دام برای سیاستگذاران و سران محور مقاومت قلمداد کذد که در راستای اهداف زیرکانه و سیاست‌های نیرنگ‌گونه اردوغان هستند. 

منابع:

1-  دیپلماسی ایرانی. 4 مهر 1399. به آدرس:            http://irdiplomacy.ir/fa/news/1995647
2- دیپلماسی ایرانی. 31 شهریور 1399. به آدرس:     http://irdiplomacy.ir/fa/news/1995535

کلید واژه ها: ایران و ترکیه رجب طیب اردوغان فلسطین محور مقاومت ترکیه و محور مقاومت عادی سازی روابط با اسرائیل ترکیه و اسرائیل ایران و ترکیه و اسرائیل اخوان المسلمین اخوان المسلمین و ترکیه


( ۲۲ )

نظر شما :

افخمی ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۱۶:۴۳
کاملا تحلیلی واقعگرایانه است ولی متاسفانه بعضی از تصمیم گیران ما خواهان قبولاندن برادری ترک ها وعرب ها با ما هستند که نتیجه اش را در قطع نامه ای که چند وقت پیش در سازمان ملل دیدیم که کشورهای کویت ومراکش (برادران اسلامی) برعلیه ایران رای داده و ازطرف دیگر تایلند نامسلمان نابرادر رای ممتنع داده بود. (درضمن لطفا کد های مسخره را خواناتر چاپ کنید نه با حروف خرچنگ غورباغه ای)
دریا ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۱۷:۱۸
ی عنده چرندیات بافتی به هم همین وبی چیز رو میشه نتیجه گرفت اغای ذوالقدر پور حامی ارامنه که هیچ کاری از دستش برنمیاد
علی ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۱۷:۲۵
ایشان به ظاهر نمی دانند که سیستم حکومتی ترکیه یک سیستم حزبی است و دائماٌ ترکیه رابا اردوغان مساوی می داننداین درحالی است که درصورت پیروز نشدن در انتخابات بعدی به خودی خود حزب آک پارتی و دارودسته اش کنار خواهند رفت ومثل بسیاری ازکشورهای منطقه حکومت موروثی ندارند که به تاج وتخت بچسبند. ضمناٌ آقای اردوغان به نویسنده محترم چه هیزم تری فروخته اند وچه کلاهی بر سرشان گذاشته اند که در هرسطر مقاله از کلمه ی فریب ونیرنگ و زیرکانه ی اردوغان صحبت می کنند زیاد معلوم نیست ولی شاید خصوصی باشد ونخواهند بطور واضح بیان کنند .
آبتین ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۲
ترکیه و نیروهای نیابتی تکفیری را اگر همین امروز آزاد گذاشت، نه اثری از شیعیان باقی می‌گذارند نه فلسطین و نه ملت‌های مسلمان اطرافشان. سالها کار اینها کشتار بوده است.
ایرج ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۱۸:۲۴
هر زمان اسراییل دست از اشغال و کشتار و گسترش ارضی برداشت آن موقع میشه فکر همراهی ترکیه با محور مقاومت کرد علت تشابه سازی اسراییل با ترکیه رژیم بر پایه نژادی و مذهبی (یهودی یهودی _حنفی ترکی ) و سابقه سیاه کشتار و جنگ افروزی و تصرف جولان سوریه رود اردن و... و ترکیه ادلب قبرس شمالی و شمال عراق اما اینقدر که ترکیه عمال و نوکر هوادار ماله کش در ایران و منطقه دارد اسراییل در منطقه و ایران ندارد
سامان ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۲۰:۰۷
جناب اسلام ذوالقدر پور درود بر شما تحلیلتون عالی بود
خسرو ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۲۰:۰۷
این نوشته هم از همان فرضیات سست ومضحک است در ضمن در روابط اعراب و اسراییل عادی سازی نشده است تا تغییر در ساختار سیاسی و اجتماعی آسیای جنوب غربی ایجاد کند دو کشور عربی از 26 کشور عربی با جمعیت یک درصد اعراب ، روابطی برای شارژ انتخاباتی ترامپ ایجاد کرده اند ، و اما در مورد محور نوشته که باز تاختن بر ترکیه و اردوغان است ، دوالقدرپور باز به کاهدان زده است چون ترکیه خود رادر داخل محور مقاومت نمی بیند و اصلا در داخل آن جای نمی گیرد چون محور مقاومت ابتکار ایران برای هماهنگی بهتر جوامع شیعه عراق و سوریه برای مبارزه با داعش است و گارد در مقابل اسراییل ، در ضمن کشورهای کوبا و ونزوئلا و نیکاراگوا ، ضدیتی با اسراییل ندارند در ضمن پیشنهاد می کنم حالا که اینقدر آنتی اردوغان هستید با احزاب مخالف ترکیه هماهنگی کنید حتما تحویلتان می گیرند
جامی ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۲۰:۱۲
الآنه که لشکر ۲۰۰ دلاری ها گله‌ای بریزند اینجا.خدا بیامرزه پدر اونی که گوگل ترنسلیت را درست کرد.وگرنه این سمبلهای بلاهت می‌موندند چه کار کنند.
ایرانی ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | ۲۲:۱۱
اینهایی که از ملحق شدن ترکیه و قطر به مقاومت صحبت میکنن یا اصلا متوجه نیستن که چی میگن یا اجیر شدن که این حرفها رو بزنن. کشوری که چند دهه پیش اسرائیل رو به رسمیت شناخته، همکاری های سطح بالای نظامی با اسرائیل داشته، بزرگترین همکار تجاری اسرائیل در منطقه ست و همین حالا به تجهیزات ٱمریکایی برای نگهداری نیروی هوایی ش وابسته ست که بدون موافقت اسرائیل بهشون داده نمیشه، با کدوم منطق بیاد توی محور مقاومتی که خودش مستقیما توی سوریه بهشون حمله کرده!!!!!!! این اساتید به اصطلاح کارشناس که هر تحلیلی میکنن برعکس درمیاد، چرا جواب نمیدن؟ قطر هم که همین حالا بحث پیوستنش به طرح عادی سازی مطرحه. جو گیر نباشید شاید یکبار توی دیپلماسی تونستید کاری کنید.
علی ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۰۹:۲۸
باید محکم جلوی این جماعت ایستاد، اکثر کسانی که با زیر نام استقلال به صفحات afc میرن ، همین پان ترک های خائن هستند که البته برای ما شناخته شده هستند و سوءاستفاده از نام استقلال نمیتونه در تشخیص دشمن ما را فریب بده ، ما دشمن اصلی را میشناسیم
محمد ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۰۹:۳۶
سیاست‌های اردوغان طی یک دهه اخیر نشان داه که ایشان نه‌تنها یک رقیب بلکه یک دشمن بسیار سرسخت و نیرنگ‌باز علیه محور مقاومت است که سعی دارد تا هر گونه تغییرات استراتژیک به نفع محور مقاومت در آسیای جنوب غربی را نیز خنثی و این محور را تضعیف کند.
علی ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۰۹:۳۷
ائتلاف با غیر مسلمانان فارغ از گرایش مذهبی ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کین ره که تو میروی به ترکستان است
ایرانی ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۱۳:۱۱
این عکسی که گذاشتید با توجه به اینکه اردوغان داره نماد پانترکیسم و نژادپرستی رو نشون میده مناسب نیست.
ساسان ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۱۳:۳۶
آقای ذوالقدر پور به عنوان یک مخاطب سایت وزین دیپلماسی ایرانی به نوشته شما که نگاه میکنم، بدون تردید کینه و نفرت پراکنی موج می زد، گویی بخاطر پاسداری از منافع عوامل قندیل نشین شدیدا علیه ترکیه موضع گیری میکنید و همین نگارش کینه توزانه شما باعث می شود تحلیل هایتان مجموعه از تناقضات و خزعبلات را تشکیل دهند. نگاه منصفانه به تحلیل های شما نشان می دهد که شما در نوشته های خود صادق نیستید. این حجم از کینه و نفرت را کنار گذاشته و منصفانه تحلیل کنید. نفرت پراکنی و دروغ گویی آن هم بخاطر عشق و علاقه به پ.ک.ک و پژاک که ناشی از قوم گرایی شماست، رویکرد صحیحی نیست و دیر یا زود شما را مستأصل خواهد کرد. البته این توهم و ناپختگی شما قدری هم طبیعی است چون در ابتدای راه خود هستید و نتوانستید همنوایی قومیت محوری خود را در نوشته هایتان داخل نکنید ولی باید یاد گرفت که در هنگام تحلیل از چارچوب دگم اندیشی قوم گرایی خارج شده همچون یک نویسنده منصف و البته جویای حق و حقیقت قلم فرسایی کنید. باشد که این نقد مورد توجه حضرتعالی قرار گرفته و رویکرد تعصب اندیشی قوم گرایی را مورد بازبینی جدی قرار داده و به رویکرد و نگاه مبتنی بر عدل و انصاف گرایش پیدا کنید!
كامران ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | ۱۴:۳۰
اقای ذوالقدر پور دائم در مقاله های سریالی خود به شخص اردوغان و ترکیه حمله میکند.و همیشه پیش بینی هایی دارد که برعکس ان اتفاق میافتد و هر روز در ارزوی سقوط و تجزیه ترکیه است. حال انکه یک اندیشمند ایرانی دلسوز میداند که نباید حتی از ذهنش چنین چیزی عبور کند. هر قدرتی که ترکیه یا ایران را بتواند متلاشی کند سراغ ان دیگری نیز خواهد رفت. ایشان سایر نویسندان مقالات را به کینه علیه اسراییل و اعراب متهم میکند!! و در مقاله قبلی به مسئولین توصیه به همراهی با جریان عربی اسراییلی داشت!! ایشان ظاهرا به قیمت دشمنی با اردوغان حاضرند در جناح عربی اسراییلی و pkk قرار بگیرند.
صادق ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | ۱۲:۱۴
باسلام؛ غالب نوشته ایشان واقعیتی است که پشت پرده تحولات ظاهری منطقه رخ داده و یا درحال روی دادن است. بحث واقعا" قومی و نژادی نیست. چطور می شود کشوری را که رابطه آشکار با اسرائیل دارد و از رابطه دیگر کشورها با اسرائیل انتقاد می کند، باور کرد. متاسفانه سیاست های اردوغان هم برای خود ترکیه و هم منطقه خسارت بار بوده است.