بعد از فلسطین و لبنان، نوبت ترکیه میشود!
گشودن دروازههای وحشت بر اردوغان
دیپلماسی ایرانی: جنگ را میتوان تنها رویدادی در روابط بین الملل دانست که هیچ گریزی از آن نیست، زیرا جنگ ادامه دیپلماسی (سیاست) اما به شکل دیگر است. این تعریف از جنگ به عنوان ادامه دیپلماسی اما به شکل دیگر در اندیشه کارل فون کلاوویتس، مصداق وضعیت آشوبناک کنونی جهان است.
در وضعیت آشوبناک عصر کنونی، جنگ به روندی عادی از سیاستگذاری خارجی بازیگران و روابط بیناللمل تبدیل شده است که با دیپلماسی همپوشان شده و یکدیگر را توجیه میکنند. جنگ منبع دیپلماسی و دیپلماسی پیشدرآمد جنگ شده است!
برخی بازیگران نظام جهانی دارای هنر جنگ افروزی در عرصه بینالملل بوده و قادرند تا این جنگافروزی را ادامه دیپلماسی یا بخش بنیادین سیاست خارجی خویش کنند. اسرائیل ازجمله دولتهایی است که جنگ را ادامه دیپلماسی به روشی دیگر دانسته و سیاستگذاری خارجی آن دارای روکش طلایی از جنگافروزی است. با وجود چنین روکش طلایی جنگ افروزی و گسترشگرایی در سیاست خارجی اسرائیل، برخی کشورهای پر ادعای منطقه در دام نیرنگ توان تجاری و فناوری اسرائیل گرفتار شده و فراموش میکنند که سیاستگذاری خارجی اسرائیل بر بنیان چرخه تجارت، نفوذ، جنگ و گسترش سرزمینی استوار است.
تعدادی از دولتهای منطقه که در سالهای اخیر در مرحله صلح با اسرائیل و همکاری با این کشور بودند، نمیدانند که سیاست راهبردی صهیونیزم بر گسترشگرایی استوار بوده و به مرور زمان نوبت جنگ آنان با اسرائیل و شکست احتمالی در مقابل اسرائیل فرا خواهد رسید. یکی از این دولتهای مدعی را میتوان دولت ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان دانست.
الگوی رفتاری دولتهای عرب در مقابل جنگ افروزی و کشتار شهروندان فلسطین و لبنان که سکوت و بلکه همراهی ضمنی با اسرائیل را در افکار عمومی جهان اسلام برسازی کرده است، دولت ترکیه را نیز شامل میشود. الگوی رفتار فریبنده دولت ترکیه در مقابل اسرائیل و احتمال تهاجم اسرائیل به ترکیه پس از فلسطین و لبنان را در محورهای زیر میتوان بررسی کرد:
یکم – ادعای بزرگ اما مخدوش: دولت اردوغان در بیش از 20 سال اخیر که بر ترکیه حکمرانی مطلق داشته است، همواره ادعای رهبری جهان اسلام را داشته و خود را وارث امپراتوری عثمانی به عنوان یک الگوی موفق برسازی از پادشاهی اسلامی میداند که باید تمام امور جهان اسلام را مدیریت و رهبری کند.
ادعای رهبری جهان اسلام از سوی دولت اردوغان همزمان شد با روابط فراگیر اقتصادی، تجاری و دیپلماتیک ترکیه با اسرائیل. روابط بسیار دوستانهای که در بالاترین سطح خود، سفر رهبران اسرائیل به ترکیه و بلکه حضور و سخنرانی آنان در مجلس ملی ترکیه را شامل شده و گاه به عنوان برگ برنده دولت ترکیه در مقابل دیگر قدرتهای بزرگ منطقه مانند ایران و عربستان نیز برجسته شده است!
روابط بسیار نزدیک و دوستانه اسرائیل و دولت اسلامگرای ترکیه بهویژه در حوزه اقتصاد و تجارت و از سوی دیگر در تحولات بهار عربی و مداخله در کشورهای اسلامی مانند سوریه، زیربنای الگوی احیای امپراتوری ترکیه در قرن جدید بود که گاهی مسدود شده اما همچنان دنبال میشد تا اینکه عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 از سوی حماس و پاسخ وحشیانه و بسیار شدید اسرائیل تحریک افکار عمومی ترکیه علیه اسرائیل را سبب شده و در نهایت سران این کشور به اعلام قطع روابط اقتصادی و تجاری با اسرائیل مجبور شدند.
ترکیه و دولت اردوغان که خود را حامی جهان اسلام، اهل سنت، گروه حماس معرفی و پذیرای سازمان حماس در ترکیه بود، اقدام عملی چندانی در حمایت از حماس و فلسطین نداشت. ادعای قطع روابط اقتصادی و تجاری ترکیه با اسرائیل نیز از سوی افکار عمومی جهان اسلام و بلکه شهروندان ترکیه نیز پذیرفته نشده و درستی آن مورد تردید است.
ادعای رهبری جهان اسلام و حمایت از برادران مسلمان تنها در سخنان سران ترکیه مشاهده شده و هیچ اقدام عملی برای دفاع از مسلمانان فلسطین و لبنان از سوی دولت اردوغان مشاهده نشده است. اما اردوغان همچنان بر ادامه بزرگنمایی نقش رهبری دروغین خود در جهان اسلام اصرار دارد.
نقش رهبری جعلی جهان اسلام، چنان بر ترکیه خوش آمده و برای پرستیژ بین المللی این کشور حیاتی است که اردوغان در سخنان اخیر خود مدعی شده : «ترکیه تنها کشوری است که تحریمهای اقتصادی علیه اسرائیل اعمال کرده است.»1
گویا اردوغان فراموش کرده است که بسیاری کشورهای اسلامی مانند ایران، پاکستان، افغانستان، عراق، سوریه سالهاست با اسرائیل قطع رابطه کرده یا در جنگ هستند و برخی کشورهای آمریکایی نیز بسیار زودتر و البته تندتر از دولت اردوغان علیه وحشیگری اسرائیل واکنش نشان داده و قطع ارتباط کردهاند اما افکار عمومی جهان اسلام و بلکه خود ترکیه هنوز نیز از قطع روابط اقتصادی و تجاری ترکیه و شاید خود خاندان اردوغان با اسرائیل اطمینان ندارند!
این ادعای جعلی اردوغان نشان میدهد که ایشان علاوه بر تلاش برای رهبری جهان اسلام، از آینده کشور خویش در معادله ژئوپلیتیک منطقه نیز هراس دارد. هراسی که سبب شده است تا خود را دشمن اسرائیل معرفی و حمایت جهان اسلام را کسب کند.
دوم – نوبت ترکیه فرا میرسد: وحدت و انسجام جهان اسلام را میتوان آرمانی دانست که امکانپذیری آن بسیار سخت نشان میدهد در حالی که تنها میان بخشی از بازیگران جهان اسلام شامل ایران، عراق، سوریه، غزه، حزب الله لبنان و... میتوان چنین انسجامی را مشاهده و جهان مقاومت را برای آن تعریف کرد.
در چنین فضایی، بیشتر دولتهای مسلمان اگر با اسرائیل همراهی نداشته باشند، در نهایت مقابل جنایات نسل کشی آن سکوت میکنند تا زمانی که منافع راهبردی خودشان در خطر نباشد. دولت اردوغان در یک سال اخیر تنها به چند موضعگیری نمایشی، اعلام قطع رابطه اقتصادی و تجاری با اسرائیل بسنده کرده است.
به نظر میآید برخی سیاستمداران ترکیه از روند کنونی جنگ اسرائیل علیه جهان مقاومت بسیار خشنود هستند، زیرا بازیگران جهان مقاومت یعنی ایران و متحدانش را دشمن منافع راهبردی ترکیه میدانند که از سوی اسرائیل تهدید و تضعیف میشوند. در این وضعیت، ترکیه بر سکوت راهبردی و پرخاش لفظی اردوغان علیه نتانیاهو بسنده میکند.
اما واقعیت این است که ترکیه ازجمله مناطقی است که در نهایت باید مورد تهاجم دولت صهیون قرار گیرد. همانگونه که در نقشههای منتشر شده از اسرائیل بزرگ، بخش کوچکی از جنوب ترکیه نیز خاک اسرائیل محسوب میشود.
اسرائیل در فرآیند رستاخیز و خیزش نهایی خود در الگوی دولت بزرگ صهیون، بعد از تصرف سوریه و لبنان در شمال به مرزهای ترکیه خواهد رسید و بخشی از خاک ترکیه بهخصوص استان حاتای را نیز اشغال خواهد کرد. این سناریوی بازسازی دولت بزرگ صهیون، با واقعیت کنونی تهاجم سراسری و جنگافروزی اسرائیل در منطقه سازگار است.
همسویی و همکاری راهبردی قبرس و یونان (دو رقیب و دشمن اصلی ترکیه) با اسرائیل در برخی اقدامات نظامی اسرائیل علیه جهان مقاومت را میتوان بهترین مؤلفه هشدارآمیز از آینده کشور ترکیه دانست که اتحاد اسرائیل، یونان و قبرس را بر ترکیه مسلط میسازد.
*
در حالی که "جنگ ادامه سیاست اما به روش دیگر" الگوی راهبردی اسرائیل بوده و در این چارچوب برای تمام کشورهای منطقه خط و نشان کشیده و تهاجم نسل کشی علیه چندین کشور را عملی ساخته است، برخی دولتهای منطقه ازجمله ترکیه در سکوت عملی فرو رفتهاند. این سکوت ترکیه و البته برخی تهدیدات لفظی اردوغان علیه شخص بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، را میتوان همراهی دولت ترکیه با اسرائیل در مسایل راهبردی تفسیر کرد که البته با زمینه ضدیت شخصی اردوغان با نتانیاهو پوشش داده میشود.
به صراحت میتوان ادعا کرد که جنگ اصلی میان کشورهای اسلامی است. یعنی جنگ دولتهای مسلمان با یکدیگر و نه جنگ با اسرائیل!
ترکیه و دیگر دولتهای منطقه هرگز هیچ اقدام عملی در مقابل اسرائیل انجام نداده و ادعای تحریم کالاها و خدمات اسرائیلی یا قطع روابط اقتصادی و تجاری آنان با اسرائیل نیز تنها یک مانور تبلیغاتی بوده است که در نهایت تنها میتواند خود این حاکمان جهان اسلام را فریب دهد و کشورهای آنان را دستخوش تهاجم اسرائیل کند.
وحشت اردوغان از نتانیاهو به خاطر وحشیگری وی در کشتار و نسل کشی اسرائیل در فلسطین و لبنان نیست، بلکه ترس اردوغان از پیروزی نهایی نتانیاهو بر کشورهای همسایه و حرکت به سوی ترکیه است. دروازه وحشت دولت بزرگ صهیون بر اردوغان گشوده شده است، دروازهای که نتانیاهو میتواند بخشی از خاک ترکیه را تصرف کند و ترکیه را دروازه زمینی اتصال اسرائیل به اروپا قرار دهد.
منابع:
1- https://www.dailysabah.com/politics/diplomacy/israel-creates-excuses-to-legitimize-its-invasion-occupation-policy
نظر شما :