انتقام سردار سلیمانی، کابوس اعراب خلیج فارس
همه از خشم ایران ترسیده اند
دیپلماسی ایرانی: همپیمانان ایالات متحده آمریکا در گستره خاورمیانه سالها درباره پیشروی ایران در تقویت دشمنان آنها، توسعه زرادخانهها و پشتیبانی از گروههای شبهنظامی در نزدیکی یا درون مرزهایشان برای افزایش نفوذ تهران، هشدار دادهاند. اما پس از حمله پهپادی آمریکا که به کشته شدن ژنرال قاسم سلیمانی انجامید، واکنش اصلی دوستان آمریکا در منطقه، به رغم خشنودی احتمالی، سکوت بوده است.
این ترکیب خشنودی پنهانی و احتیاط آشکار، بیانگر دو هراس پیشران است. بسیاری پیشبینی میکنند که ایران برای پرهیز از افزایش تنشهای خشونتآمیز با آمریکا میتواند با حمله به همپیمانان ایالات متحده انتقام ژنرال سلیمانی را بگیرد. همچنین، بسیاری از این همپیمانان شک دارند که در صورت وقوع این اتفاق، ترامپ از آنها حمایت کند.
نفوذ موازی ایران و آمریکا در خاورمیانه، سنجش خطر پاسخ ایران را دشوار میکند. آمریکا پیوندهای نزدیکی با اسرائیل و کشورهای عربی از جمله مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی دارد. اما ایران نیز از طریق ژنرال سلیمانی به مدت چندین دهه برای ایجاد روابط نزدیک با دولت سوریه و گروههای مسلح در غزه لبنان، سوریه، عراق و یمن تلاش کرده است و بسیاری از این گروهها با ایالات متحده و همپیمانانش در ستیز هستند و به نیروهای آمریکایی مستقر در سوریه و عراق دسترسی دارند.
گستره این شبکه به این معناست که ایران میتواند برای حمله به هر تعداد هدف در سراسر منطقه به نیروهای همپیمانش تکیه و از امتیاز انکار مسئولیتپذیری استفاده کند. همپیمانان منطقهای ایالات متحده همزمان با تلاش برای پیشبینی اقدام بعدی ایران، تمهیدات دفاعی خود را افزایش میدهند و خود را از تصمیم ترامپ دور نگهمیدارند و حتی به آرامی مستقیما به ایران نزدیک میشوند تا منازعه را خنثی کنند.
شرایط برای عربستان و امارات حساستر است چرا که این دو کشور با ایران در خلیج فارس رو در رو هستند و روابط نزدیکی هم با ایالات متحده دارند. ثروت و منابع نفتی گسترده و تاسیسات تجاری آنها میتواند هدف حمله ایران قرار بگیرد.
بسیاری در منطقه از ایران به دلیل اعمال نفوذ خود از طریق شبهنظامیان شیعه و قدرت دادن به آنها و در مقابل تضعیف کشورهای عرب سنی بیزار هستند. این مساله باعث شده بسیاری از آنها (هرچند مخفیانه) از اقدام آمریکا در ترور ژنرال قاسم سلیمانی، برترین چهره پروژه توانافکنی ایران در منطقه، خشنود باشند. خالد الدخیل، جامعهشناس سیاسی عربستان، با انتقاد از این که ایران خود را به عنوان رهبر "مقاومت" به اعراب تحمیل کرده است، ادعا می کند: "این چه مقاومتی است؟ آنها از این مقاومت برای پنهان کردن سرشت فرقهگرایانه سیاست ایران در منطقه استفاده میکنند. وی در ادامه می افزاید: بسیاری از رهبران کشورهای خلیج فارس (با ترور ژنرال سلیمانی) موافق هستند. آنها از ترس خشم ایران خشنودی خود را از قتل ژنرال سلیمانی آشکار نمیکنند." وی تاکید می کند، عربستان و تمام کشورهای عرب خلیج فارس سکوت کردهاند. آنها نمیخواهند دشمنی ایرانیها را برانگیزند چرا که شرایط منطقه آنقدر شکننده، پرشکاف و حساس است که آنها نمیخواهند شرایط را بدتر کنند."
باربارا لیف، سفیر سابق آمریکا در امارات و عضو موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه با تاکید بر هراس کشورهای عرب خلیج فارس از خشم ایران در برابر پشتیبانی آنها از اقدام دونالد ترامپ، میگوید: "رهبران خلیج فارس میخواهند بدانند که برنامه بعدی ایالات متحده چیست. مهمتر این که آنها میخواهند بدانند آیا این کشور مایل است از شرکای خلیج فارسی به شدت آسیبپذیر خود – کشورهایی که تهران آنها را در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران شرکای واشنگتن میبیند – حمایت کند؟"
شرایط برای همپیمانان ایالات متحده در کشورهایی که آمریکا برای نفوذ در آنها با ایران رقابت میکند نیز پیچیده است. در سوریه، عراق و لبنان همپیمانان آمریکا از ترس واکنش شبهنظامیان تحت حمایت ایران نتوانستهاند آشکارا از ترور سلیمانی حمایت کنند. حتی واکنش اسرائیل هم به دلیل هراس از اقدامات تلافیجویانه ایران بهشکل چشمگیری محدود بوده است. مقامات اسرائیلی از هرگونه اشاره به مشارکت در کشتن سلیمانی پرهیز کردند.
منبع: نیویورک تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :