فشار بیشتر با نزدیک شدن به موعد انتخابات

ترامپ برای حل موضوع ایران وقت کمی دارد

۱۰ خرداد ۱۳۹۸ | ۱۸:۱۸ کد : ۱۹۸۳۸۱۶ اخبار اصلی پرونده هسته ای
مهین سیامنصوری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ترامپ به خوبی می داند اگر بخواهد با سیاست صبر و انتظار منتظر بازگشت ایران بر سر میز مذاکره باشد ضمن از دست دادن فرصت باید تصمیم های سختی بگیرد.
ترامپ برای حل موضوع ایران وقت کمی دارد

نویسنده: مهین سیامنصوری کارشناس ارشد دیپماسی، صلح و امنیت

دیپلماسی ایرانی: بعد از خروج یک طرفه ایالات متحده آمریکا از توافق هسته ای به نظر می رسد که ترامپ در سفر به ژاپن و درخواست میانجگری از این کشور در موضوع هسته ای و رفع تحریم ها تلاش می کند تا این موضوع قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حل شود. آنچه تاکنون در مواضع آمریکا به مسئله ایران به چشم می خورد به شدت تمامیت خواهی آمریکا را به نمایش می گذارد و از  پرداختن به خواسته ها و نگرانی ها و خواسته های ایران خبری نیست. امریکایی ها ایران را کشوری تعریف کرده اند که تنها باید آنچه آمریکا مطالبه می کند و مطالبه خواهد کرد بدون مخالفت اطاعت کند. این نشان می دهد که آمریکایی ها برای مذاکرات با ایران فاقد واقع گرایی و شناخت ایران هستند و مجموع سیاستی که دولت آمریکا در دوران ترامپ در منطقه خاورمیانه در پیش گرفته مجموعه ای از اقدامات تنش آفرین و اعتمادزدا بوده است که به گمان خودشان فشار حداکثری بوده با گرفتن جواب در کوتاه ترین زمان ممکن که فراتر از موضوع هسته ای است و موضوعات غیرهسته ای را نیز در بر می گیرد. بنابراین این سیاست ها از عزم آنان برای حل همیشه مشکلی به نام ایران در سیاست خارجه آمریکا حکایت دارد. یعنی در عمل امریکایی ها با اتخاذ سیاست مهار ایران با حربه تحریم و تهدید که منجر به تغییرات و فروپاشی نرم از داخل ایران شود حساب باز کرده اند و منتظر بازگشت ایران به میز مذاکره هستند که نشان می دهد ظاهرا کاسه صبر ترامپ رو به پایان است.

انتخاب میانجی به معنای ناامید شدن ترامپ از بازگشت داوطلبانه ایران بر اثر فشار ناشی از تحریم و تهدید است و اولین نشانه ها برای عقب نشینی ترامپ. ترامپ برای حل مسئله ایران دوره زمانی مشخصی نداشته است و بعضا گفته می شد که در دور اول ریاست جمهوری ترامپ اتفاقی درباره ایران اتفاق نیفتد. به نظر می رسد انتخابات ریاست جمهوری ترامپ را به سمت مذاکره با ایران با کمک گرفتن از کشورهای ثالث هدایت کرده است. 

با این حال ترامپ همچنان با شعارهای متناقض و عوام فریب و دعوت از ایران به میز مذاکره تلاش می کند اعتماد ایران را جلب کند. ترامپ در اظهارات اخیر خود درخواست آمریکا از ایران را فقط در قالب برجام تعریف کرده اما خواسته هایی که مقدمه خروج ترامپ از برجام شد به مراتب فراتر از برجام است و در صورت حضور ایران بر سر میز مذاکره قطعا مطالبات آمریکا با آنچه ترامپ اخیرا گفته بود محدود به برجام نخواهد بود و موضوعات متناقض و متفاوت خواهد بود. شعارهای ترامپ از تریبون های رسانه ای و نه دیپلماتیک سهل و آسان است تا بتواند اعتماد ایران را جلب کند ولی آنچه مطالبات آمریکا از ایران بر سر میز مذاکره خواهد بود زیاده خواهی و تسلیم ایران است. علی رغم ادعاهای ترامپ مبنی بر اینکه ایران مجبور است بر سر میز مذاکره برگردد در اصل این ترامپ است که مجبور است تا موضوع هسته ای با ایران را تا قبل از رسیدن به انتخابات حل کند. آنچه در این بین و توئیت های ترامپ گمشده اعتمادسازی در قبال ایران است، اینکه آمریکا چگونه می تواند به توافقات احتمالی با ایران پایبند باشد و داستان ترامپ و برجام تکرار نشود. 

برجام در دوره روحانی بعد از 20 ماه مذاکره اعضای 1+5 با ایران بالاخره در 23 تیر ماه 94 منعقد شد. برجام برای هیچ کدام از طرفین توافقی با خواسته های حداکثری نبود اما میراث ارزشمند آمریکا در حوزه خلع سلاح و حل موضوع هسته ای از راه صلح آمیز به شمار می رفت و در حقیقت حد وسطی برای رضایت طرفین بود. عده ای در آمریکا (جمهوریخواهان) که برجام را نمونه ای موفق برای مهار برنامه هسته ای ایران می دانستند سرخورده بودند که برجام توافق موفقی نیست زیرا تمامی مواردی که به گمان آنان تهدیدات از سوی ایران محسوب می شود را دربر نمی گرفت. زمانی که دونالد ترامپ به عنوان کاندید جمهوریخواهان رقیب نهایی هیلاری کلینتون شد در شعارهای انتخاباتی خود با بزرگنمایی توافق هسته ای را بدترین توافق در تاریخ آمریکا نامید و بالاخره با توجه به شعار انتخاباتی و به اصرار نتانیاهو از توافق هسته ای در 18 اردیبهشت 97 خارج شد.

اعلام خروج آمریکا با تشریفات خاصی همراه بود تا از تحریم هایی که به گمان دولتمردان آمریکایی ایران را بر سر میز مذاکره نشانده دوباره بتواند به عنوان سلاح در قبال ایران مجددا استفاده کند و دامنه خواسته های آمریکا از ایران را فراتر از برجام بکشاند و کماکان اهرم فشار خود را حفظ کند. به گمان آمریکایی ها تحریم ها می توانست به نارضایتی مردم از سیاست های کلی نظام منجر شود و فشارهای آمریکا زندگی بر مردم ایران را سخت کند و آنان را وادارد تا شورش و راهپیمایی های را علیه حکومت آغاز کنند که منجر به تغییرات اساسی و در نهایت سقوط نظام شود.

ترامپ از سویی تلاش می کند با اعمال فشار حداکثری توام با دست یازیدن به هر حربه ای که به گمان آنان می تواند ضربه به ایران وارد کند، ایران را به میز مذاکره بازگرداند. موضوع ایران در انتخابات آمریکا همیشه یکی از سوالات کلیدی بوده و از آنجایی که این ترامپ بوده که با خروج از برجام برگ برنده به دموکرات ها تقدیم کرده است اکنون باید تلاش کند تا این برگ برنده را پس بگیرد.

ترامپ به خوبی می داند اگر بخواهد با سیاست صبر و انتظار منتظر بازگشت ایران بر سر میز مذاکره باشد ضمن از دست دادن فرصت باید تصمیم های سختی بگیرد.

اگر ترامپ بخواهد از خواسته های خود کوتاه بیاید در این صورت توافقی بهتر از برجام برای آمریکا وجود نخواهد داشت و شاید موارد جزئی تغییر کند. اگر بخواهد موضوع با ایران را برای همیشه حل کند قطعا در این مدت کوتاه موفق به اعتمادسازی با ایران نخواهد شد چه رسد به اینکه از ایران یک دوست و متحد بسازد.

ترامپ اگر همچنان اصرار ورزد تا ایران را وادار به تسلیم کند قطعا از مقاومت مردم ایران عصبانی خواهد شد و امید این که مذاکرات در این دور ریاست جمهوری آمریکا اتفاق بیفتد بعید به نظر می رسد.

ترامپ نشان داده است که انجام فعالیت های زمانبر از حوصله اش خارج است و گفت وگوهای دیپلماتیک برای ترامپ سوداگر به شدت وقت گیر و اضافی به شمار می آید. تمایل ترامپ بیشتر معاملاتی است که با یک امضاء تمام می شوند. شوق ترامپ به حل و فصل موضوعات در کمترین زمان و سر دادن شعار پیروزی، تناقضی آشکار بین برنامه ای که آمریکا برای ایران در نظر گرفته با اظهارات مقامات کاخ سفید از یک سو و تیم وی از سوی دیگر است. ترامپ و تیم او شناختی از مردم ایران ندارند و دموکرات ها به سبب مذاکرات هسته ای در شناخت ایرانی ها چند گام از جمهوری خواهان جلوترند. 

خوش بینی بیش از حد ترامپ به شورش مردم ایران و امیدواری بیش از حد به آمدن ایران پای میز مذاکره باعث شده که اتلاف وقت کند و در این بین تنها مردم ایران متضرر شوند و موضوع ایران همچنان چالش لاینحل خطرناک و ترسناک برای ترامپ تشنه قدرت در انتخابات ریاست جمهوری باقی بماند. امریکا هر چه به انتخابات نزدیک شود این هراس برای ترامپ قطعا بیشتر خواهد بود به ویژه اگر ایران بر اساس منافع خود تشخیص دهد که دیگر ماندن در برجام برایش سودی ندارد و بخواهد از آن در اوج انتخابات آمریکا خارج شود، چرا که در این صورت همه اتهامات متوجه ترامپ خواهد شد. بنابراین ترامپ مجبور است تلاش کند به سمت کاهش تنش با ایران و حل موضوع پیش برود. باید منتظر ماند و دید که میانجی گران تا چه حد می توانند این نگرانی ترامپ را حل کنند. به نظر می رسد آمریکا فرصت زیادی برای حل موضوع ایران ندارد و ناچار باید از خواسته هایش کوتاه بیاید، ترامپ به خوبی می داند زمان زیادی برای اتلاف وقت ندارد او تازه به زندگی در کاخ سفید عادت کرده است و دوست ندارد رئیس جمهوری تک دوره ای شود و به این زودی کاخ سفید را ترک کند.

کلید واژه ها: ایران و امریکا مذاکرات ایران و امریکا دونالد ترامپ انتخابات ریاست جمهوری امریکا


( ۹ )

نظر شما :

حسین کاظمی ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ | ۱۰:۴۰
در شرایط فعلی ار نظر سیاستهای کلی آمریکا از جمله سیاستهای ترامپ ایران در بهترین شرایط به سر می برد ! حذف نظام جمهوری اسلامی به هیچ عنوان به نفع آمریکا نمی باشد در نبود جمهوری اسلامی ایران با کدام توجیه آمریکا میتواند قرار دادهای میلیاردی با شیوخ عرب امضا کند و حظور نظامی خود را توجیه کند ؟ اینکه بلتون و یا ترامپ گه گاه دم از تغییر نظام جمهوری اسلامی میزنند بیشتر فشارهای کارفرمایان جنگی در منطقه می باشد , نه خواست و سیاست کلی آمریکا خواست کلی ترامپ مهار و در تنگنا قرار دادن ایران است که در بهترین شرایط بدان دست پیدا کرده است به نظر بیشتر از آنی که زمان برای حل مشکل ایران برای ترامپ کم است شاید برعکس آن صحیح تر می باشد ایران زمان کمی برای حل کشکلش با آمریکا دارد وگرنه آمریکا تغریبا به بیشتر اهداف خود دست پیدا نموده است و هرگونه تغیییر رویکرد ترامپ در رویاروی نظامی بر میگردد به فشارهای کارفرمایان منطقه ای او و میزان سود زیان آن در دراز مدت برای آمریکا .
سیروان ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ | ۰۳:۰۹
این نوشته قابل‌اعتنا نیست زیرا هنوز چند واقعیت را نفهمیده‌است یکی اینکه جان کری و اوباما برجام را طوری نوشتند که بعداً بشود بدون هیچ توافقی زیرشزد. این مطلب را جان کری در بعد از پیروزی ترامپ هم گفت. پس برجام دم اول خلع سلاح ایران است و اصلا قرار نبود که قراردادی دائمی باشد. فقط ایران فکر می‌کرد لااقل ده سال دعوا می‌خوابد ولی حزب دموکرات برنامه دیگری داشت. حالا با این واقعیت اینکه برخی به روی کار آمدن جو بایدن دل خوش کرده‌اند به‌راستی اوج تعصب و جهل است.