آینده اقتصادی کشور در سال پیش رو با چه چالش هایی روبه رو است؟
لزوم تغییر رویکرد اقتصادی دولت
گفتوگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – در سایه برنامهریزی جدی ایالات متحده آمریکا برای افزایش تحریمها و فشارهای اقتصادی بر جمهوری اسلامی ایران، یقیناً مسئله معیشت روز به روز به اولویت و کانون مسائل و مشکلات کشور بدل خواهد شد. در این راستا از اردیبهشت سال گذشته چالش های ریز و درشت اقتصادی به وضوح در جامعه قابل لمس است. با این وصف و علی رغم مشکلات متعددی که در سال گذشته برای معیشت مردم روی داد، آیا میتوان گفت که سال پیش رو هم تکرار سال ۹۷ است؟ با وجود مشکلات متعدد و بار مضاعف تامین خسارتهای ناشی از سیل میزان تحقق شعار رونق تولید تا چه اندازه میسر خواهد بود؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسائل، گفتوگویی را با ابراهیم رزاقی، استاد دانشگاه و اقتصاددان صورت داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
با توجه به اینکه تحریم ها در یک سال گذشته مشکلات و سختی های جدی را برای معیشت و اقتصاد مردم فراهم کرده و مضاف بر آن وقوع سیل در روزها و هفته های اخیر بار مضاعفی برای کشور و دولت به وجود آورده است، آیا میتوان نسبت به رونق تولید اقدامات عملیاتی را صورت داد، به خصوص که تاکنون دولت به واسطه مشکلات ریز و درشت موفق به سیاستگذاری در راستای این شعار هم نشده است؟
در پاسخ به سوال شما باید به این نکته مهم اشاره کنیم که آیا مسئله مشکلات اقتصادی نظیر رکود، تورم، تحریم، اشتغال، مسکن و نظایر آن فقط به دوره دونالد ترامپ و یک سال اخیر باز می گردد و یا این که میتوان گفت این مشکلات، مشکلاتی بوده که سال هاست کشور با آن دست به گریبان است و این دولت ها بودند که نتوانستند برای رفع و تعدیل آن در این 40 سال برنامه های جدی را در دستور کار قرار دهند. من معتقدم که از زمان آقای هاشمی رفسنجانی دولت ها تا کنون با پیگیری سیاست لیبرالیستی سعی کردند تنها به واردات کالا، تکنولوژی و صنایع دست بزنند و اساساً علیرغم هشدارها و تذکرات مقام معظم رهبری دولت ها هیچ گونه گام مهم، راهبردی و عملیاتی را در این خصوص صورت نداده اند. پس نمیتوان مسئله را فقط محدود به سال ۹۸ کرد. اگر ما در طول سال های گذشته، به خصوص از سال ۹۲ که کل دیپلماسی بر روی برجام متمرکز شد، می توانستیم شرایط دیگری را برای توانمند سازی اقتصادی طراحی کنیم، اکنون مسئله ما با تحریم ها این قدر سخت نمی شد.
پس شما معتقدید که در بستر این مشکلات امکان تحقق شعار سال وجود ندارد؟
من چنین اعتقادی ندارم. در بستر همین مشکلات و چالشهای ریز و درشت هم میتوان شعار سال را محقق کرد. منتهی نکته من این است که اگر اندیشه های لیبرالی که در طول این سال ها بوده است، وجود نداشت ما سال ها پیش توانسته بودیم این شعار را محقق کنیم. اقتصاد شرایط را برای توانمند سازی درونی به کار میبردیم.
از طرف دیگر مگر مقام معظم رهبری برای اولین بار است که مسئله رونق تولید، اهتمام برای تولید کالای داخلی، مبارزه گسترده و اساسی با فساد، ضرورت نگاه به اقتصاد مقاومتی و تغییر الگوی مصرف جامعه مطرح کرده اند، پس چرا هیچ کدام از این شعارها آن گونه که باید محقق نشده است؛ حتی رهبری امسال هم به صراحت عنوان کردند که از میزان تحقق شعار سال گذشته گلگی دارند؛ چرا این اتفاق افتاده است. جواب خیلی واضح است، چون دولت هیچ اعتقادی به این مسئله ندارد. آقای دکتر حسن روحانی خود را وام دار سیاست آقای هاشمی رفسنجانی میداند. لذا دولت به طور کامل و دربست در اختیار این نگاه لیبرالیستی اقتصادی است، آن هم بدترین نوع لبیرالیسم. چون اگر درست به مفهوم اقتصاد لیبرالی و کاپیتالیستی نگاه کنیم می فهمیم که علاوه بر مسئله مالکیت خصوصی، ضرورت تولید و اهمیت به کار واشتغال بسیار حائز اهمیت است. اما متاسفانه ما یک نوع لیبرالیسم عقب افتاده را برای کشور تجویز کرده ایم که مانند دوره محمدرضا پهلوی فقط پول نفت را به واردات کالا اختصاص میدهیم، آن هم نفتخام. یعنی حتی توان تولید ارزش افزوده برای این صنعت مهم را هم نداریم. صنعتی که از اوخر دهه 20 خورشیدی مل شده است. یعنی ما در این 50 سال نتوانسته ایم کاری برای ارزش افزوده و عدم خام فروشی نفت بکنیم؟
با این وصف جدای از مسئله رونق تولید، اساسا ارزیابی شما از چشمانداز اقتصادی و معیشتی کشور در سال پیش رو چگونه است؟
متاسفم که این را می گویم، اما من معتقدم که یک سناریوی برنامهریزی شده از جانب دولت در خصوص مسئله معیشت و اقتصاد کشور در حال اجراست. هر چند این سناریو و باور من و شاید بسیار رادیکال و در عین حال بد بینانه باشد، اما من معتقدم که تمام اهتمام دولت افزایش چالش ها و مشکلات معیشتی مردم برای ایجاد نارضایتی از نظام است. در این رابطه اگر چه در ظاهر رئیس جمهور و دیگر وزراء دغدغه معیشت جامعه را دارند و یا شعارهایی ضد سیاست ها و برنامه های غرب را مطرح می کنند، اما در عمل آن چه روی می دهد کاملا مخالف با این مواضع و گفته های خود آقایان است.
ولی آیا تاثیر مخرب تحریمها و فشارهای آمریکا و دستان خالی دولت از منابع بودجه ای را می توان انکار کرد؟
چه کسی گفته که دست دولت خالی است. دولت در سال حداقل ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار درآمد ارزی دارد. پس نباید مسئله را طور دیگری نشان داد. اما سال گذشته ما شاهد بودیم که دلار تا نزدیک ۲۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد، چرا؟ فقط به خاطر سیاستهای اشتباه دولت. ما به جای دادن بی حساب و کتاب ارز به وارد کننده باید حمایتهای جدی را از تولید کننده صورت میدادیم، کما این که در سال ۹۸ هم به نظر میرسد که دولت کماکان همان راه گذشته را در پیش گرفته است. شما سال گذشته به وضوح دیدید که آن همه ارز با نرخ دولتی چگونه حیف و میل شد. چون بخشی از آن اساساً در تامین کالاهای اساسی و واردات مصرف نشده و در یک سودجویی بسیار موذیانه بسیاری این ارز دولتی را در بازار با نرخ آزاد فروختند و یا بخش دیگری هم که به خرید کالا واودذات اقدام کردند به محض ورود کالا آن را با قیمت دلار آزاد به فروش رساندند و این یکی دو مورد نبود. این میزان از تشتت دولت ناشی از چیست؟ آیا این مسائل را نمی توانستیم از قبل کنترل کنیم؟ نظارت مجلس و از آن مهمتر قوه قضاییه چه شد؟
یعنی افزایش شیب ملایم قیمت دلار در هفته های اخیر ناشی از این مسئله است و یا واکنش روانی بازار به فشارهای آمریکا عامل این افزایش نرخ ارز بوده است؟
به هیچ وجه مسئله افزایش نرخ ارز و دلار در روزهای اخیر نمی تواند تا این اندازه متاثر از مسائل سیاسی و دیپلماتیک خارج از کشور باشد. اساسا ریشه تمام مشکلات داخلی کشور در بعد اقتصادی و معیشتی ناشی از عدم مدیریت، نبود نظارت و فقدان یک برنامه و راهبرد اساسی در تقابل با مشکلات است. وزارت صنعت، معدن و تجارت، نفت کار و رفاه اجتماعی، وزارت اقتصاد، رئیس بانک مرکزی، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور و حتی در گام بعدی وزارت امور خارجه تا کنون چه کاری برای مشکلات معیشتی انجام داده اند، جز تخصیص ارز به وارد کننده برای تامین نیاز و کالا؛ از آن سو این وارد گنندگان، گاه معلوم الحال و گاه بی هویت مالیاتی هم که پرداخت نمی کنند. مالیاتی که در شرایط کنونی میتواند یک منبع درآمد برای دولت باشد. پس دولت امکانات زیادی دارد، اما به واسطه نبود مدیریت از این امکانات و شرایط به بدترین شیوه استفاده می شود. چون دولت فکر میکند که همه مشکلات با واردات حل می شود و در این راستا دلارهای ارزان دولتی را به برخی افراد خاص خود تخصیص می دهد. از آن طرف شما به میزان نقدینگی شبکه بانکی کشور نگاه کنید. کدام بخش از این نقدینگی صرف تولید شده است؟ بانکهای ما هم اکنون به بدترین شیوه ممکن به دنبال سودجویی از مردم هستند و با یک سیستم رباخوار مانند یک موریانه ریشه های اقتصاد و معیشت مردم را می خورند و به نام بانکداری اسلامی، بدترین نوع اقتصاد ضد اسلامی را پیاده میکنند که حتی مشابه آن در کشورهای سکولار و لائیک هم وجود ندارد.
نظر شما :