تاثیر سفر بن سلمان بر روابط پاکستان و ایران

ایران، پاکستان و عربستان در زمین امریکا بازی خورده‌اند

۳۰ بهمن ۱۳۹۷ | ۱۵:۰۰ کد : ۱۹۸۱۸۱۲ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نوذر شفیعی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی در خصوص ارزیابی تاثیر سفر محمد بن سلمان بر مناسبات امنیتی پاکستان و ایران معتقد است که سفر محمد بن سلمان به پاکستان حساسیت چندان جدی را در تهران ایجاد نمی کند. آن چیزی که می‌تواند کانون نگرانی‌ها باشد، نوع تقابل و تعامل اسلام‌آباد با تهران در سایه افزایش مناسبات با کشورهای عربی است. به عبارت دیگر اگر افزایش نفوذ کشورهای عربی به تخریب مناسبات تهران - اسلام آباد نیجامد، این مناسبات چندان نگران کننده نیست.
ایران، پاکستان و عربستان در زمین امریکا بازی خورده‌اند

گفت و گو از عبدالرحمن فتح‌الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – یکشنبه هفته جاری محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در راس هیاتی 700 نفره وارد پاکستان شد و مورد استقبال نخست وزیر این کشور قرار گرفت. در جریان این سفر قراردادهای سرمایه‌گذاری به ارزش ۲۰ میلیارد دلار میان طرفین امضا شد که  شامل پروژه هایی در زمینه انرژی، گردشگری، معدن، پتروشیمی، صنعت هتل، و غیره می شود. اما بسیاری معتقدند که همزمانی این سفر با حادثه تروریستی جاده خاش - زاهدان به معنای گرایش پاکستان به ائتلاف عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکاست و این مسئله می‌تواند زمینه دوری ایران و پاکستان را شکل دهد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی تاثیر سفر محمد بن سلمان بر مناسبات ایران و پاکستان، گفت و گویی را با این نوذر شفیعی، کارشناس مسائل شبه قاره و تحلیلگر حوزه پاکستان و افغانستان صورت داده است که در ادامه می‌خوانید:


یکشنبه هفته جاری شاهد سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به پاکستان بودیم و چند روز قبل از آن نیز حادثه تروریستی جاده خاش - زاهدان روی داد. از نگاه شما آیا همزمانی تقریبی سفر بن سلمان با وقوع این حادثه تروریستی یک تصادف زمانی ساده است ویا این که می توان بین دو مسئله یک ارتباط معنادار پیدا کرد؟

صرف نظر از این که چه عواملی در حادثه تروریستی جاده خاش - زاهدان دخیل بوده است به نظر من سفر ولیعهد عربستان سعودی به پاکستان ارتباط مستقیمی نمی‌تواند با این حادثه تروریستی داشته باشد، چرا که معمولا به لحاظ اطلاعاتی و امنیتی صحیح نیست زمانی که سران یکی از کشورها در کشور دیگری حضور دارند و اتفاقی در کشور ثالثی حادث شود آن را منتسب به وی کرد. فلذا سفر محمد بن سلمان با وقوع این حادثه تروریستی حکایت از یک ارتباط معنادار ندارد. اما به هر حال شکی نیست که همه عوامل دخیل در حادثه تروریستی جاده خاش - زاهدان و دیگر حوادث تروریستی در استان سیستان و بلوچستان جملگی در خاک پاکستان تجمع پیدا کرده اند و این خلاف حسن هم جواری دو کشور همسایه است که خاک کشور مامن و ماوای گروه‌های تروریستی برای ایجاد ناامنی در دیگر همسایگان باشد.

در زمانی که روابط اسلام‌آباد واشنگتن به دلیل مواضع و نگاه دونالد ترامپ مخدوش شد، عربستان سعودی سعی کرد در یک فرصت طلبی میزان تاثیر و نفوذ خود را بر پاکستان افزایش دهد و با اعطای وام‌های کلان تا اندازه ای موفق شد که شدت نفوذ خود را بر سیاست های اسلام آباد افزایش دهد. به موازات آن در سفر محمد بن سلمان مجموعه قراردادهایی تا سقف ۲۰ میلیارد دلار نیز به امضای دو طرف رسید. آیا در سایه این مسئله می توان عنوان کرد که اسلام آباد به طور کامل سرسپردگی خود را به ریاض در آینده خواهد داشت؛ آیا این مسئله روابط پاکستان با ایران را مخدوش خواهد کرد؟

باید این نکته را مدنظر قرار داد که به هر حال کشور پاکستان از لحاظ اقتصادی کشور بسیار فقیری است. ضمن این که به تجربه ثابت شده است که بسیاری از سیاستمداران پاکستانی فاسد نیز هستند. به این معنا که منافع شخصی و گروهی خود را بر منافع ملی ترجیح می دهند. از این رو صرف نظر از سطح و میزان روابط ایران و پاکستان این افراد در سایه همان نگاه کوتاه بینانه به دنبال افزایش مناسبات خود با عربستان سعودی هستند، چرا که سودهای کلان مالی و اقتصادی در این رابطه وجود دارد. مضافا این که تاثیر تفکرات ایدئولوژیک عربستان در طول این سال ها بر بسیاری از سیاستمداران، دستگاه هاو  نهادهای پاکستانی هم ثابت شده است. البته در ایران کسی نگران افزایش مناسبات اقتصادی و تجاری عربستان سعودی و یا هر کشور عربی دیگر با پاکستان نیست و سفر محمد بن سلمان به این کشور حساسیت چندان جدی را در تهران ایجاد نمی کند. آن چیزی که می‌تواند کانون نگرانی‌ها باشد، نوع تقابل و تعامل اسلام‌آباد با تهران در سایه افزایش مناسبات با کشورهای عربی است. به عبارت دیگر اگر افزایش نفوذ کشورهای عربی به تخریب مناسبات تهران - اسلام آباد نیجامد، این مناسبات چندان نگران کننده نیست. حال باید دید که بن سلمان با این سقف از قراردادهای کلان خود چه انتظاراتی از پاکستان دارد و از آن مهمتر پاکستان چگونه انتظارات عربستان سعودی را برآورده خواهد کرد؟!
این نکته را هم باید عنوان کرد که در یکی دو روز اخیر اقدامات اطلاعاتی امنیتی و نظامی پاکستان در ولایت بلوچستان برای حمله به گروه های تروریستی مدنظر ایران نیز انجام شده است که می تواند یک گام مثبت و سازنده در بازسازی چهره تخریب شده پاکستان از نگاه تهران باشد اگر در آینده این میزان از همکاری ها و اقدامات اصلاحات افزایش پیدا کند یقیناً نمی‌توان به صراحت عنوان کرد که پاکستان سرسپردگی کاملی را به عربستان سعودی و یا ایالات متحده آمریکا خواهد داشت و به ابزاری برای ناامنی در ایران بدل خواهد شد به هر حال اسلام آباد به قدرت ایران در منطقه اشراف دارد و از این رو اصلاً تمایلی ندارد که تنش را با جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند.

اما از نگاهی کلان تر و در سطح استراتژیک راه حل برون رفت از این چالش های امنیتی در شرق کشور و به موازات عدم تکرار این دست از حوادث چیست، چرا که برخی معتقدند اکنون مناسبات دیپلماتیک پاسخ گوی این مشکلات نخواهد بود و باید تهران دست به اقدامات امنیتی و نظامی در خاک اسلام آباد بزند؟

من معتقدم که اتفاقا از طریق مناسبات دیپلماتیک است که می‌تواند در سطح کلان و راهبردی مشکلات امنیتی ایران و پاکستان را حل کند. اکنون که عمران‌خان به عنوان نخست وزیر پاکستان سیاست نزدیکی به ایران را انتخاب کرده است، باید تهران نهایت استفاده را از این فرصت ببرد و اسلام آباد را به سمت و سوی تغییرات جدید و جدی در سیاست و نگاه خود نسبت به همسایگانش سوق دهد. پاکستان باید بداند که از ناحیه هندوستان و افغانستان به شدت ناامن است و این ناامنی در این سال‌ها به نواحی مرکزی پاکستان نیز سرایت کرده است و تنها ناحیه ای که از آن احساس امنیت می‌کند مرزهای مشترکش با جمهوری اسلامی ایران است. البته در کنار این مرزها، راه های آبی این کشور نیز وجود دارد، اما یقیناً نسبت فاصله مکانی مرزهای آبی در قیاس با مرزهای زمینی، اهمیت و اولویت مرزهای زمینی را بیشتر و پررنگ تر می کند. از این رو باید پاکستان اولویت‌های منافع ملی خود را بر برخی سودهای مقطعی ترجیح دهد و اقدامات جدی را برای افزایش مناسبات با ایران شکل دهد. به خصوص که ایران همواره نگاهی سنتی مثبتی به پاکستان داشته است. در زمان قبل از انقلاب، تهران همواره جزء حامیان پاکستان در برابر سیاست های دهلی نو بوده است و همچنین جزء اولین کشورهایی بود که از آزمایشات اتمی این کشور دفاع کرد. فلذا مسائل جانبی نباید این مناسبات سنتی و عمیق را تحت‌الشعاع قرار دهد، هرچند که حادثه تروریستی خاش - زاهدان تکرار سلسله حوادث پیشین بوده است که از خاک پاکستان طراحی شده است، اما ایران باید هم چنان از طریق مناسبات دیپلماتیک مشکلات خود را با پاکستان حل کند، در عین حال اگر شاهد تکرار این دست از حوادث باشیم، باید تهران حق هرگونه واکنش را برای خود محفوظ بداند و این نکته باید در میان مسئولین پاکستانی روشن شود که تهران کشوری نیست که بخواهد در مقابل ناامنی سکوت کند. اما به هر حال اکنون در این شرایط حساس باید حتی المقدور از حساسیت و تنش در روابط دو کشور کاست و به سمت همگرایی، مذاکره، گفت و گو و ایجاد همکاری های امنیتی مشترک گام برداشت. من معتقدم که اگر تلاش برای ناامنی در پاکستان کماکان ادامه داشته باشد وضعیت این کشور نیز تحت الشعاع قرار خواهد گرفت، چرا که اگر همکاری برای ایجاد امنیت به همکاری برای ایجاد ناامنی سوق پیدا کند همه کشورها درگیر خواهند شد و این مسئله تنها مختص به ایران نخواهد بود. مقوله امنیت یک مقوله اپیدمیک است و اگر یک کشور دچار ناامنی ‌شود یقیناً همسایگان او نیز دچار این مشکل خواهند بود. پس اسلام آباد نیز باید سعی کند از تلاش برای اشتراک ناامنی به تلاش برای اشتراک امنیت گام بردارد.

یکی از خروجی های جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در خصوص ارزیابی این حادثه به همکاری امنیتی تهران و دهلی نو به دلیل وقوع حادثه مشابهی در مرزهای هند و پاکستان و کشته شدن ۴۰ نفر از نیروهای امنیتی و نظامی هندی باز می گردد. آیا این مسئله تنش و دورشدن پاکستان از ایران را سبب نخواهد شد، چرا که یقین یکی از مهمترین و شاید مهمترین نقطه های حساس اسلام آباد مسئله نزدیکی به دهلی‌نو است؟

بگذارید این گونه بگویم که اکنون جمهوری اسلامی ایران، پاکستان و عربستان سعودی در زمین آمریکا بازی خورده اند، چرا که این سه کشور بزرگ اسلامی که سه قدرت در جهان اسلام به شمار می‌روند اکنون در بستر این نقشه ها و برنامه های ایالات متحده آمریکا به واسطه رقابت های منفی با همدیگر در حال دور شدن از یکدیگرند. تنش چندساله و رقابت منفی تهران و ریاض ضررهای مالی و فشارهای کلان سیاسی را بر دو طرف وارد کرده است و از آن سو احتمال شکل گیری تنش و رقابت در میان ایران و پاکستان نیز می‌تواند نتایج مشابهی را در پی داشته باشد و سبب همراهی بیشتر تهران با دهلی نو شود. پس باید این کشورها توان، پتانسیل و جایگاه همدیگر را به خوبی بشناسند تا از بازی خوردن در زمین آمریکا جلوگیری شود. اگر مجموعه عواملی سبب شده است تا تهران به سمت همکاری امنیتی مشترک با هندوستان گام بردارد بدون شک به دلیل اشتباهات استراتژیکی بوده است که پاکستان انجام داده است. لذا تا پاکستان به طور کامل ایران را از خود دور نکرده است باید دست به یک تغییر در نگاه استراتژیکش با ایران بزند. البته در آن سو ایران نیز باید چنین نگاهی را در پیش گیرد. ما نباید با اقدامات و برخی تنش آفرینی ها پاکستان را از خود دور کنیم و به انزوای بیش از پیش کشور در منطقه دست بزنیم. ایران باید بداند که نتیجه دوری از اسلام آباد به نفع چه کسانی و به زیان چه کسانی است؟! اقدامات تنش‌زا و برخی مواضع تند در این برهه حساس می تواند چه عواقبی را در پی داشته باشد؟! پاسخ به این سوال ها می تواند یک راه روشن و عقلانی را در پیش پای ایران برای برون رفت از این مشکل بگذارد.

در سایه بازی خوردن ایران و پاکستان در زمین آمریکا برخی معتقدند که برنامه‌های کلان تری برای ایجاد تنش میان تهران و اسلام آباد به واسطه فعالیت برخی از گروه‌های تروریستی در شرق کشور وجود دارد. از نگاه شما این مسئله تا چه اندازه می‌تواند نزدیک به واقعیت باشد؟

زمانی که از اشتراک ناامنی سخن می‌گویم در حقیقت پاسخ به همین سوال شماست. چرا که اشتراک ناامنی یک فضای بدبینی را در میان کشورها و به خصوص همسایگان ایجاد می‌کند. اگر پاکستان بخواهد گام های جدی را برای افزایش اشتراک ناامنی در پیش گیرد یقیناً نتیجه آن تنش تهران و اسلام‌آباد و متعاقبش گرایش ایران به هندوستان خواهد بود. البته این نکته را هم باید بگویم که جمهوری اسلامی ایران کشوری است که عقلانیت و هوش سیاسی در آن بسیار بالا است و نسبت به هرگونه سناریوی دشمنان با هوشمندی رفتار خواهد کرد. زمانی که ما حادثه تروریستی مزارشریف و کشته شدن دیپلمات های خود را داشتیم که طبق اخباری دست پاکستان نیز در آن هویدا بود باز ایران در یک موقعیت شناسی بسیار خوب از ایجاد تنش با پاکستان دوری کرد. البته اگر چه ایران همواره عقلانیت سیاسی را در دستور کار دارد، اما پاکستان نیز باید از این نوع اقدامات و رفتارهای خود و حداقل انفعال در برابر این اقدامات تروریستی دوری جوید و سیاست نزدیکی به تهران و افزایش اشتراک امنیت را در پیش گیرد.

کلید واژه ها: نوذر شفیعى افغانستان پاکستان ایران عربستان سعودی محمدبن سلمان آمریکا هندوستان


( ۷ )

نظر شما :