تلاش جدی کشورهای عربی برای تحت الشعاع قرار دادن کنفرانس بیروت

عدم حضور سران کشورهای عربی در نشست اقتصادی لبنان، زنگ خطری برای ایران است

۳۰ دی ۱۳۹۷ | ۱۳:۱۵ کد : ۱۹۸۱۲۲۸ خاورمیانه انتخاب سردبیر
حسن هانی زاده در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است: اگر چه اخباری در خصوص وجود برنامه کشورهای عربی برای کاهش نفوذ ایران در سوریه برای بازگرداندن این کشور به اتحادیه عرب مطرح شده است. اما یقیناً به واسطه نیاز دمشق به تهران و نیز اختلافات جدی جامعه عربی و به تبع آن کاهش نفوذ عربستان سعودی برای اجرای نقشه های ضد ایرانی، این نقشه هم محکوم به شکست است.
عدم حضور سران کشورهای عربی در نشست اقتصادی لبنان، زنگ خطری برای ایران است

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی

دیپلماسی ایرانی – جمعه هفته گذشته کنفرانس اقتصادی در شهر بیروت، پایتخت لبنان با سخنرانی جبران باسیل، وزیر امور خارجه این کشور رسما آغاز به کار کرد. اما در حالی که لبنان خود را برای برگزاری نشست چهارمین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب آماده کرد که تنها از 22 عضو آن سه کشور موریتانی، سومالی و قطر در سطح سران حاضر به شرکت در این نشست شده اند و دیگر اعضاء از حضور سران خود به دلایل مختلف خوددار کرده اند که این مسئله با اعتراض و انتقاد شدید میشل عون، رئیس جمهوری لبنان مواجه شد. اما دلایل عدم حضور سران کشورهای عربی در این نشست چیست؟ در سایه این عدم حضور نشست بیروت چه دستاوردی خواهد داشت؟ دیپلماسی ایرانی برای پاسخ به این سوالات، گفت و گویی را با حسن هانی زاده، کارشناس و پژوهشگر مسائل خاورمیانه ترتیب داده است که در ادامه می خوانید: 

در حالی لبنان خود را برای برگزاری چهارمین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب آماده کرد که تنها از 22 عضو آن سه کشور موریتانی، سومالی و قطر در سطح سران حاضر به شرکت در این نشست شده اند و دیگر اعضاء از حضور سران خود به دلایل مختلف خودداری کرده اند که این مسئله با اعتراض و انتقاد شدید میشل عون، رئیس جمهوری لبنان مواجه شد. بعد از برگزاری نشست ماه دسامبر سال 2018 شورای همکاری خلیج فارس با عدم حضور قطر، امارات متحده عربی و عمان و حاشیه های ریز و درشت آن، اکنون این مسئله دامن نشست لبنان را هم گرفته است. در سایه این کُدها می توان چه شرایطی را برای جامعه جهانی عرب متصور بود. اساسا چه اتفاقاتی در میان کشورهای عربی در حال وقوع است؟

اکنون نزدیک به 72 ساعت از برگزاری رسمی چهارمین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب  در بیروت می گذرد. اما برای عدم حضور سران عربی در این نشست دو دلیل که شاید در ظاهر متضاد هم باشند، سبب این مسئله شده است. از یک سو اتفاقاً دلایل و عواملی که باعث شده تا جامعه جهانی عرب به شرایطی که به آن اشاره داشتید دچار شود، به رفتارها و اقدامات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با محوریت عربستان سعودی باز می گردد. اما از سوی دیگر می توان عنوان داشت که هماهنگی دقیقی هم از جانب ریاض برای تحت الشعاع قرار دادن نشست بیروت وجود دارد. در خصوص دلیل اول باید گفت که اکنون مثلث عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین به عنوان سه کشور از ۶ کشور شورای همکاری خلیج فارس، سعی دارند تا جامعه جهانی عربی را زیر چتر هژمونیک خود قرار دهند. بعد از تجاوز به یمن، محاصره قطر و حتی دستور محمد بن سلمان برای قتل جمال خاشقجی شرایطی شکل گرفت که سبب شد تا کشورهای عربی زمزمه جدایی از سیاست‌های ریاض و رفتارها و محمد بن سلمان را مطرح کنند، به گونه ای که در سفرهای ولیعهد سعودی به کشورهای شمال آفریقا به وضوح کشور مراکش از پذیرش وی امتناع کرد. لذا اکنون شاهدیم که اگرچه شش کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، کویت، قطر و پادشاهی عمان در جایگاه اعضای شورای همکاری خلیج فارس بیش از ۸۰% نشست سران عرب را متقبل شده اند، اما اکثر کشورهای عربی دیگر حاضر به پذیرش پدرخواندگی عربستان نیستند. چون نشست بیروت مقدمه ای برای برگزاری نشست ماه مارس سران اتحادیه عرب در تونس است. لذا با عدم حضو اکثر کشورهای عربی از هم اکنون ساز برخی مخالفت ها با برنلامه های ریاض به گوش می رسد.  
اگر چه نخستین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب در سال ۲۰۰۹ در کویت، دومین نشست در شرم الشیخ مصر در سال ۲۰۱۱ و سومین دور آن در ریاض در سال ۲۰۱۳ برگزار شد و چهارمین دوره از این نشست ها در بیروت در حال برگزاری است، اما این دور از نشست ها تنها دوره ای است که تنها سه کشور حاضر به حضور در سطح سران شده اند. این واقعیت نشان از این دارد که اکنون اختلافات، تضاد منافع و اتحاد لازم میان جامعه جهانی عرب وجود ندارد و هر کدام از کشورهای عربی در سایه اهداف و منافع خود به دنبال ایجاد شرایطی به منظور ائتلاف سازی است. در این راستا تنها یک هفته بعد از برگزاری آخرین نشست شورای همکاری خلیج فارس در ریاض ما شاهدیم که قطر نیز نشستی را در دوحه برگزار می کند. این واقعیت نشان می دهد که شرایط برای تاثیرگذاری چهارمین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب در بیروت نشست چندان مهیا نخواهد بود. 

در سایه دلیل دومتان به تلاش جامعه عربی برای تحت الشعاع قرار دادن نشست بیروت اشاره داشتید؛ برنامه و دلیل کشورهای عربی برای کم رنگ کردن دستاوردهای چهارمین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب در بیروت چیست؟

ببینید افزون بر نکاتی که برای مخالفت جامعه عربی با هژمونی ریاض مطرح شد. اما از آن سو نیز به نظر می رسد که عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سایه برنامه آمریکایی ها سعی دارند با عدم حضور در چهارمین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب در بیروت این گونه نشان دهند که لبنان ضعیف است و قادر به برگزاری نشستی اقتصادی در این سطح نیست. البته هر چند که احتمال آن بسیار کم رنگ است، اما نشانه ها از این هم حکایت دارد که دیگر سران کشورهای عربی هم با عدم حضور خود در این نشست، همراهی ضمنی خود را با این برنامه اعلام کرده اند. یقینا هدف این فشارها بر لبنان در راستای تشدید اقدامات کاخ سفید علیه تهران و محور مقاومت لبنان یعنی حزب الله است. البته سفر دوره ای جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به برخی کشورهای عربی و نیز حضور مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده در عراق برای پیگیری این مسائل بی تاثیر نبوده است. چون دقیقا  فشارهای آمریکا و برخی کشورهای عربی همراه با واشنگتن بعد از سفر مقامات آمریکایی به منطقه افزایش یافت.

اما این تضاد چگونه قابل تحلیل است که کشورهای عربی از یک سو ساز خروج از هژمونی ریاض را با شرکت نکردن در نشست بیروت که مقدمه ای برای نشست سران اتحادیه عرب در تونس و همراهی جامعه عربی با سیاست های آتی ریاض است را کوک می کنند و از سوی دیگر همراهی ضمنی با عربستان به واسطه عدم حضور سرانشان در نشست بیروت دارند؟

تحلیل این مسئله و در نظر شما تضاد در سایه صرف هزینه و پول های نفتی عربستان و امارات کاملا ساده خواهد بود. همان گونه که گفتم یقینا هدف این فشارها بر لبنان در راستای تشدید اقدامات کاخ سفید علیه تهران و محور مقاومت لبنان یعنی حزب الله  است. لذا عربستان و امارات برای رسیدن به این هدف حاضر به صرف هزینه های کلان هستند، حتی اگر کشورهای عربی هم ساز مخالفت با ریاض را بزنند. پس امکان دارد که کشورهای مخالف برنامه های ریاض هم با وعده ها، تهدیدها و تطمیع سعودی ها در کوتاه مدت همراهی ضمنی و کم رنگی با برنامه های عربستان را داشته باشند. اما باید در مجموع گفت که اگر چه عربستان می‌تواند در میان معدودی از کشورهای عربی با صرف پول های نفتی کماکان برنامه‌ها و سیاست‌های خود را پیش ببرد، اما دیگر نمی‌تواند داعیه پدرخواندگی جامعه عرب را داشته باشد.

اما چرا دوحه از حضور در نشست شورای همکاری خلیج فارس خودداری می‌کند، ولی امروز (یکشنبه) تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر در صدر هیاتی برای حضور در چهارمین اجلاس توسعه اقتصادی و اجتماعی سران عرب وارد بیروت می‌شود؟

بعد از گذشت نزدیک به بیش از دو سال از محاصره و قطع روابط اقتصادی و سیاسی توسط عربستان سعودی و برخی از کشورهای عربی، اکنون دوحه در شرایطی قرار دارد که به دنبال استفاده از همه فرصت ها برای تقابل با عربستان سعودی است. چرا که در این مدت دریافته است که نه تنها می‌تواند از زیر قیمومیت ریاض خارج شود که حتی اندیشه ائتلاف سازی برای تقابل با عربستان را در سر دارد تا بتواند حتی ساز قدرت طلبی خود را کوک کند. پس امیر قطر با آگاهی از این واقعیت که کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین از حضور سران خود در نشست بیروت خودداری کرده اند، فرصت را برای گفت وگو و مذاکره با کشورهای عربی غنیمت دانسته، لذا امیر قطر امروز (یکشنبه) برای پیگیری این هدف به لبنان پا گذاشته است. 

قرار است 13 و ۱۴ فوریه نشستی ضد ایرانی در ورشو لهستان هم برگزار شود که یقیناً بخشی از کشورهای جامعه عربی نیز جزء مدعوین در این نشست خواهند بود. آیا در سایه این رفتارها، وعده ها، تهدیدها و تطمیع ریاض و ابوظبی می‌توان به حضور این کشورها در این نشست نگاه داشت؟  

اکنون عربستان سعودی و امارات متحده عربی هزینه جدی را برای برگزاری این نشست صرف کرده اند، اگرچه نقشه و برنامه آن را واشنگتن و رژیم صهیونیستی طراحی کرده اند. لذا به نظر می‌آید که ریاض و ابوظبی برای پررنگ جلوه نشان دادن این نشست بستر و شرایط حضور عده‌ای از این کشورهای عربی را با وعده وام های کلان و دادن پول های نفتی رایگان، به ویژه به کشورهای فقیر عربی در نشست لهستان شکل دهند. هرچند که یقیناً این نشست نیز برای ایران هراسی و کاهش نفوذ ایران در منطقه با شکست روبه‌رو خواهد شد، چرا که این نشست دقیقا در حد یک نمایش و شوی تبلیغاتی سیاسی پا فراتر نخواهد گذاشت و هیچ دستاورد عملی برای تحت فشار قرار دادن ایران نخواهد داشت، اما به هر حال می تواند زنگ خطری برای ایران باشد و یقیناً جمهوری اسلامی ایران و مسئولین باید هوشیاری لازم را برای تقابل با نقشه و دسیسه دشمنان داشته باشند.

از آن سو در سایه اختلافاتی که به آن اشاره داشتید و نیز زمزمه‌های خروج کشورهای عربی از قیمومیت و هژمونی عربستان سعودی، آیا می توان انتظار داشت که جامعه جهانی عرب دیگر مجری برنامه های ضد ایرانی ریاض نباشند. شنیده ها و اخبار حکایت از آن دارد که اخیرا برخی از کشورهای عربی با محوریت و مدیریت ریاض تصمیم به بازگشت به سوریه به منظور ایجاد گسل میان تهران و دمشق داشته‌اند. با این وصف این گونه طرح ها با این سطح از اختلاف میان کشورهای عربی با شکست همراه خواه بود. مضافا این که اخباری دال بر تلاش اتحادیه عرب در کنفرانس بیروت برای حضور سوریه در نشست سران این اتحادیه که مارس سال جاری میلادی در تونس برگزار می شود، شنیده شد؟  

همان گونه که قبلا هم اشاره شد اکنون شورای همکاری خلیج فارس آن توانایی و قدرت گذشته خود را ندارد، چرا که اختلافات میان سران این کشورها به بالاترین حد خود در تاریخ این شورا رسیده است، آن هم شورایی که ذاتا برای تقابل با نقش و نفوذ ایران در منطقه شکل گرفت. پس این واقعیت نشان می دهد که دیگر اتحادیه ها و شوراهای عربی برای تقابل با نفوذ ایران از کارکرد خود به واسطه اختلاف نگاه دور شده است. از آن طرف یقیناً شرایطی که اکنون در جامعه جهانی عرب شکل گرفته به ما این واقعیت را متذکر می‌شود که شرایط امروز جامعه با گذشته در حال تغییر است. این مسئله را باید خود عربستانی‌ها هم بپذیرند. چون همان گونه که قبل تر گفتم امروز با چنین شرایطی که وجود دارد اگر چه عربستان می‌تواند در میان معدودی از کشورهای عربی با صرف پول های نفتی کماکان برنامه‌ها و سیاست‌های خود را پیش ببرد، اما نمی‌تواند داعیه پدرخواندگی جامعه عرب را داشته باشد. اکنون به جز سومالی، مصر، امارات متحده عربی، بحرین و چند کشور دیگر، شرایط برای نفوذ ریاض در دیگر کشورها مهیا نیست. با این وصف یقیناً برنامه جامعه عربی با محوریت عربستان سعودی برای ایجاد گسل میان تهران و دمشق با شکست روبه رو خواهد شد، چرا که از یک سو دمشق بر این واقعیت اشراف دارد که نمی تواند روی حمایت و کمک جامعه عربی حساب باز کند. چون در این 7 سال جنگ و خونریزی در سوریه، اتحادیه عرب نه تنها کمکی به سوریه نکرد که حتی اقدام به تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب داشت، در حالی که این کشور جزء 6 بنیانگذار اتحادیه عرب بود، اما در این مدت تهران و معدودی از کشورهای جهانی حاضر به حمایت از سوریه شده اند، لذا دمشق گام در این مسیر نخواهد گذاشت. 
نکته دیگر به وضعیت سوریه باز می گردد. اکنون شرایط منطقه ای از قدرت گیری دولت و ارتش سوریه نشان دارد، لذا دمشق برای بازگشت به اتحادیه عرب چندان عجله ندارد و تحت هر شرایطی حاضر به بازگشت به این اتحادیه نیست. پس این اتحادیه عرب است که باید شروط دولت مرکزی دمشق را بپذیرد، نه این که دولت سوریه با شرایطی مانند ایجاد فاصله و کاهش نفوذ ایران در سوریه به اتحادیه عرب بازگردد. در راستای نکات شما اخباری در خصوص وجود برنامه کشورهای عربی برای کاهش نفوذ ایران در سوریه برای بازگرداندن این کشور به اتحادیه عرب مطرح شده است. اما یقیناً در سایه شرایط و نکاتی که گفته شد و نیز اختلافات جدی جامعه عربی و به تبع آن کاهش نفوذ عربستان سعودی برای اجرای نقشه های ضد ایرانی، این نقشه هم محکوم به شکست است. البته این نکته را هم در خصوص قسمت پایانی سوالتان باید گفت که بر خلاف گفته ها "حسام زکی"، معاون دبیرکل اتحادیه عرب در مصاحبه ای عنوان داشت که در نشست سران اقتصادی لبنان که دمشق به آن دعوت نشده است، اتحادیه عرب این برنامه را ندارد که دعوت از سوریه جهت حضور در نشست سران عرب در تونس در ماه مارس سال 2019 را مورد بررسی قرار دهد، به خصوص که سران کشورها نیز برای چنین تصمیمی در بیروت حضور ندارند.

کلید واژه ها: سوریه یمن ایران آمریکا خاورمیانه قطر لبنان حزب الله بحرین عربستان سعودی شورای همکاری خلیج فارس کویت عمان امارات متحده عربی نشست اتحادیه عرب حسن هانی زاده جمال خاشقجی نشست ضد ایرانی ورشو چهارمین نشست اقتصادی سران عرب


( ۶ )

نظر شما :