تدوام حمایت قاره سبز از برجام در سایه اتهام پراکنی کپنهاگ
سفر مقامات اسرائیل به عمان و امارات، پازل تکمیلی سناریوی دانمارک است
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – مقامات امنیتی و دولتی دانمارک در هفته جاری مدعی شدند که طرح سوءقصد علیه یکی از سران گروهک تروریستی الاحوازیه در خاک دانمارک را خنثی کردهاند که احتمالا اطلاعات ایران مسئول آن بوده است. در این راستا و همزمان با این ادعاها رسانههای رژیم صهیونیستی نیز به انتشار گسترده موضوع ادعایی دست داشتن یک ایرانی در یک اقدام تروریستی در دانمارک پرداختند که این مساله نشان از دست داشتن تل آویو در این جوسازی های ضد ایرانی دارد، چنانی که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان هم در توئیت خود به آن اشاره داشت. از این رو دیپلماسی ایرانی در گفت وگو با دکتر عبدالرضا فرجی راد، سفیر سابق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین المللی به دنبال بررسی اهداف دیگر بازدیگردانان پشت این اتهام پراکنی ها علیه تهران است که در ادامه می خوانید:
وزیران امور خارجه نروژ، فنلاند، سوئد، ایسلند و دانمارک با انتشار بیانیهای اعلام کردند با یکدیگر در اوسلو (پایتخت نروژ) دیدار و درباره ادعای دولت دانمارک مبنی بر خنثی کردن طرح ایران برای انجام یک سوءقصد در خاک این کشور گفتوگو کردهاند و در این رابطه با انتشار بیانیه ای مشترک از ادعای اخیر دولت دانمارک علیه تهران حمایت کردند. به موازات آن هم خانم موگرینی سفری را به دانمارک داشته اند. آیا آیا یک اتهام ساده می تواند تا این اندازه فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک را در پی داشته باشد، به گونه ای که کار به محکوم کردن آن هم کشیده شده است؟
ببینید پشت تمام این برنامهها تل آویو، واشنگتن و ریاض قرار دارد. این کشورها برای تحت الشعاع قرار دادن روابط ایران و اتحادیه اروپا در این برهه حساس یک برنامه ریزی دقیق و منسجم ایران با سربازان پیاده ای مانند سازمان منافقین و گروهک تروریستی الاحوازیه پیش برده ادند، چرا که برخی از کشورهای کلیدی اتحادیه اروپا تمایل به تداوم روابط ایران و حفظ برجام دارند، لذا نیروهای راست در این کشورها به دنبال تاثیرگذاری بر این روابط هستند. آن چه به نام اقدام تروریستی تهران در خاک دانمارک مطرح شده بیشتر شبیه به یک ادعای ژورنالیستی است، چون تا کنون فرد مشخصی از جانب ایران مامور به انجام چنین کاری باشد وجود ندارد و یا برنامه دقیق و مدون تهران در این خصوص مطرح نشده، بلکه نهادهای امنیتی دانمارک ادعا کرده اند تنها یک اسم مطرح است که با تابعیت ایرانی مظنون به انجام چند اقدام بوده است که ما مانع از انجام این اقدامات مشکوک در خاک دانمارک شده ایم. خوب این ادعایی است که هر کشوری میتواند آن را داشته باشد، اما به دلیل ساختار سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی کشورهای اتحادیه اروپا دیگر کشورها مجبورند که این ادعای دانمارک را با دید مثبت و صداقت برخورد ببینند. طبیعتاً یک عضو اتحادیه اروپا نمیتواند ادعایی را در سطح نخست وزیرش مطرح کند و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا نسبت به آن بی تفاوت باشند. اگر بنا به بی اعتنایی باشد طبق قوانین اتحادیه اروپا نفس و ذات این اتحادیه زیر سوال می رود. اما نکته ای که در سوال شما مبنی بر کشورهای حوزه اسکاندیناوی که در اسلو جمع شدهاند باید گفت که این کشورها کشورهایی هستند که به دلیل اشتراکات فرهنگی اسکاندیناوی به شدت از لحاظ سیاسی و دیپلماتیک نزدیکی خاصی را با هم دارند، این نشست هم نشنا از این نزدیکی دارد. اما از آن سو خود این نشست نشان از ان دارد که هنوز اتحادیه اروپا به صورت کامل پذیرای این ادعای دانمارک نیست. همان طور که می دانید نروژ به عنوان کشوری که این نشست و بیانیه در آن صورت گرفته هنوز عضو اتحادیه اروپا نیست. پس اگر اتحادیه اروپا آمادگی تمام و کمال برای همراهی با دانمارک را داشت تا کنون اقدامی را در قبال تهران انجام می داد و نیازی به این نشست در سطح وزراء و انتشار بیانیه ای مشترک در نروژ هم نبود؛ چنان که پیشتر ما شاهدیم در پرونده های میکونوس و سلمان رشدی اقدامات جدی از قاره سبز صورت گرفت. لذا به نظر میرسد که اتحادیه اروپا هنوز به صورت کامل این ادعا را باور نکرده است، چرا که از نظر منطق سیاسی، ایران در این بازه حساس نمی تواند در فاصله کوتاهی چند اتهام امنیتی مهم و جدی را متوجه خود کند. از این رو نیز اتحادیه اروپا در برخوردی دوگانه، از یک سو این اقدام را محکوم میکند و از طرف دیگر از دانمارک میخواهد که مستندات، دلایل و تحقیقات کاملی را تا رسیدن به یک سناریوی متقن انجام دهد.
به جز تحت الشعاع قرار دادن روابط تهران و اتحادیه اروپا در خصوص حمایت از برجام می توان چه هدف و اهداف دیگری پشت این اتهام پراکنی دید؟
در سایه انجام گفت وگوها و تحقق توافق هسته ای، افکار عمومی اتحادیه اروپا دید مثبتی نسبت به ایران پیدا کردهاند و از آن سوء رفتار های دونالد ترامپ سبب شده تا علاوه بر ساختار سیاسی قاره سبز حتی افکار عمومی این اتحادیه هم نسبت به واشنگتن یک بدبینی خاصی را پیدا کنند. به نظر من این سناریو علاوه بر تحت تاثیر قرار دادن روابط ایران و اروپا و از میان رفتن برجام با عدم تحقق ساز و کار ویژه اتحادیه اروپا در گام بعدی به دنبال اثرگذاری بر افکار عمومی اتحادیه اروپاست تا بتواند دیدگاه های تلآویو، ریاض و واشنگتن را در خصوص اتهامات تروریستی که در طول این سالیان به تهران داشته اند در ذهن افکار عمومی جامعه اروپا شکل دهند. کشورها دولت های اتحادیه اروپا با حمایت افکار عمومی خود و دید مثبتی که ما و برجام دارند حاضر به انجام این ساز و کار برای حمایت از ایران شدهاند، پس بازیگردانان پشت این اقدامات سعی دارند تا افکار عمومی کشورهای اروپایی را نسبت به تهران بدبین کرده و همین افکار عمومی در مراحل بعدی خواستار آن شوند که اتحادیه اروپا کلیه مناسبات خود را با ایران محدود و یا قطع کند. افزون بر این نکته باید گفت که این تلاشها به دنبال با حاشیه کشاندن پرونده قتل فجیع و جمال خاشقجی است. البته فعالیتهای دیپلماتیک تلآویو در سایه سفر به عمان و امارات متحده عربی نیز بخشی از همین سناریوی اسرائیل و پازل تکمیلی اقدامات دانمارک علیه ایران است تا در یک فرصت هر چند محدود بتوانند افکار عمومی را به دیگر مسائل بکشانند.
شما در مصاحبه هایی که با دیپلماسی ایرانی داشتید بر این باور بودید که اتحادیه اروپا برای حفظ برجام حاضر به پذیرفتن ریسک های زیادی شده است. آیا در سایه این اتهامپراکنی ها هنوز اتحادیه اروپا برنامه خود را برای حفظ برجام خواهد ادامه خواهد داد؟
چنان که گفته شد بازیگرانی که محور اصلی این سناریوی ضد ایرانی هستند در گام اول با تحت فشار قرار دادن افکار عمومی اتحادیه اروپا سعی بر آن دارند که یک شکاف سیاسی و دیپلماتیک را در کشورهای عضو این اتحادیه در حمایت از برجام ایجاد کنند. مثلاً زمانی که لهستان جزء مخالفین عملیاتی شدن سازوکار اتحادیه اروپا در قبال ایران است، طبیعتا با این سناریوی ضد ایرانی، دانمارک را هم در کنار خود دارد و این کشورها با یک فضا سازی جدی رسانه ای سعی دارند دیگر افکار عمومی را با خود همراه کنند. در این صورت شکاف جدی میان کشورهای اتحادیه اروپا در همکاری با ایران ایجاد خواهد شد تا در نهایت بتوانند مناسبات برجامی قاره سبز را از میان ببرند. اما این مسائل تمام واقعیت نیست، بلکه در آن سو بخش مهم اتحادیه اروپا هنوز خود را متعهد به برجام و توافقاتی میداند که در سایه گفت و گوهای 1+4 با ایران داشته اند. البته من معتقدم که در این شرایط باید فعالیت دیپلماتیک ایران بیشتر شود و سفرهای مکرری برای بیان پاره ای از توضیحات داشته باشیم که فضای ابهام و سوء برداشت ها از میان برود. یقین بدانید این پروژه اتهامپراکنی نسبت به تهران تنها محدود به دانمارک، نروژ، اتریش و چند کشور دیگر نمیشود و از آن سو دامنه آن تنها محدود به روزهای قبل از ۱۳ آبان نیست. بلکه این یک جریان مستمر است که در طی ماه های آینده ادامه پیدا خواهد کرد و هر روز ابعاد جدیدی به آن اضافه خواهد شد تا محور اسرائیل و آمریکا بتوانند افکار عمومی را در اتحادیه اروپا تحت تاثیر قرار دهند. لذا باید دیپلماتها و سفرای ما در کشورهای اروپایی فعالیت چند برابری داشته باشند و با انجام مصاحبه ها، گفت و گوها، سمینارها و کنفرانس ها به تبیین دیدگاهها و فعالیتهای ایران بپردازند تا روشنگری لازم در افکار عمومی اروپا شکل بگیرد.
نظر شما :