اتحادیه اروپا مصمم به حمایت از ایران
ایجاد دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا باعث دلگرمی بیشتر قاره سبز در همراهی با تهران می شود
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – بعد از نشست اخیر گروه FATF در پاریس با موضوعیت ایران و نیز بیانیه پایانی این گروه بسیاری فرصت 4 ماهه FATF برای تکمیل اصلاحات، آن هم در روزهای پایانی تا اجرای تحریم های ثانویه را پالس مثبتی در قبال ایران قلمداد کردند. از آن سو در بیانیه پایانی نشست پاریس، اعضاء درخواست های 9 گانه ای که البته در بیانیه قبلی خود آن را تکرار کرده بودند، دوباره مطرح کردند که با واکنش سخنگوی دستگاه سیاست خارجی کشور مواجه شد. همه این شرایط و نیز تلاش های کنونی واشنگتن در اتحادیه اروپا برای همراه کردن قاره سبز با خود در 15 روز منتهی به 4 موامبر عرصه سیاست خارجی را حساس تر کرده است. دیپلماسی ایرانی برای تحیلیل این شرایط گفت وگویی را با دکتر عبدالرضا فرجی راد، سفیر سابق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین المللی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
با توجه به نشست اخیر گروه FATF در پاریس با موضوعیت ایران و نیز بیانیه پایانی این گروه که حاوی نکات و اقدامات مثبت و منفی برای تهران بود، آن هم در سایه این مسئله مارشال بیلینگزلی، معاون وزیر خزانه داری آمریکا در بخش حمایت مالی تروریسم که ریاست نشست اخیر FATF را برعهده داشت؛ ارزیابی کلی شما چیست؟
چنان که شما هم اشاره داشتید این نشست و بیانیه پایانی گروه FATF از جهاتی برای ایران بسیار مثبت بود به خصوص با فرصت چهار ماهه ای که تا فوریه 2019 به ایران داده شد تا بتواند تکلیف سایر لوایح را روشن کند. از سوی دیگر باید گفت که در این دور از نشست تلاش های ایالات متحده آمریکا هم برای فشار از طریق این گروه بر ایران ناکام ماند. با این وصف در بیانیه این نشست برخی ادعاها با محوریت این 9 موردی که ایران آن را رعایت نکرده است، البته با چاشنی بزرگ نمایی و سوگیری های سیاسی علیه کشور مطرح شد. اما در کل میتوان هم نشست جاری گروه FATF و هم بیانیه پایانیش را در قبال مسئله ایران مثبت ارزیابی کرد.
این بیانیه و خروجی نشست گروه FATF چه پالس هایی را می تواند برای ایران به خصوص در حوزه مقابله با تحریم های ثانویه آمریکا داشته باشد؟
از دل مواضع بیان شده به نظر میآید که برآیند جهتگیریها در خصوص اقدامات کشور مثبت است، اگرچه ما در تصویب لوایح با تاخیر عمل کرده ایم و برخی از آنها را تا به امروز هم به سرانجام نرسانده ایم ولی جهت گیری ها و واکنش ها به عملکرد ایران نسبت به کارهای صورت گرفته تا کنون خوب بوده است. البته این احتمال هم وجود داشت که با توجه به ریاست ایالات متحده آمریکا در این دور از نشست گروه FATF در واقع واشنگتن بخواهد فشاری بر ایران وارد کنند به این دلیل که تهران نتواند با ساز و کار SPV که پیش نیاز آن حضور ایران در لیست سبز FATF است، در مقابل تحریم ها مقاومت کند. اما تا به امروز میتوان گفت این نگرانیهای تهران نسبتا مرتفع شده است. البته باز تکرار می کنم برخی از مسائلی که علیه تهران مطرح شده مانند رعایت نکردن ۹ مورد مورد اشاره گروه FATF در بیانیه پایانی قدری که شرایط را مبهم میکند، اما چندان اثرگذار نخواهد بود.
با توجه به این که در خصوص تصویب لوایح چهارگانه FATF حاشیههای فراوانی در داخل شکل گرفت، آیا می توان در این فرصت ۴ ماهه ای درباره به سرانجام رساندن مواد باقی مانده و نیز ۹ مورد مورد اشاره گروه FATF در بیانیه پایانی امیدوار بود؟
البته من باز تأکید میکنم که بخشی از این موارد به خصوص آن ۹ مورد مطرح شده کمی با مبالغه و سوگیری سیاسی در بیانیه پایانی گنجانده شده و در خصوص بقیه موارد هم به نظر میآید که تهران مصمم به سرانجام رساندن آنهاست. از ظواهر امر چنین بر می آید که نظر جمهوری اسلامی در قبال این لوایح مثبت است. در این رابطه یکی دو رزو پیش هم آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور از هماهنگی و نظر مثبت سه قوه در لوایح FATF خبر داد. بنابراین هرگاه تهران مصمم به انجام کاری بوده آن را به سرانجام رسانده است. پس در این چهار ماه میتوان این لوایح و باقی موارد را هم تصویب کرد. چون نیت و میل به انجامش وجود دارد. هرچند که به قول شما حواشی بسیاری برای برخی از لوایح در این مدت شکل گرفته است و هنوز هم ادامه دارد، اما مطمئناً اگر تهران میل به انجام کاری نداشته باشد حتی اگر این چهار ماه به چهار سال فرصت تبدیل شود، باز اتفاق خاصی صورت نمی گیرد. مسئله مهم فرصت گروه FATF تا فوریه سال ۲۰۱۹ نیست، بلکه توان و تلاش ما در داخل نسبت به تعیین تکلیف این لوایح باقی مانده است. 4 ماه فرصت کمی نیست و به راحتی میتوان لوایح را بند به بند بررسی کرد تا بتوان بستر را برای همکاری اتحادیه اروپا در سایه سازوکار مدنظرشان شکل داد.
قرار بود امروز در یک جلسه غیر علنی، مجلس شورای اسلامی میزبان محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه برای ارائه گزارش در خصوص همین نشست اخیر گروه FATF و بیانیه پایانی باشد که این حضور به دلایلی انجام نگرفت و تنها به حضور در کمیسیون امنیت ملی انجامید. از آن سو با توجه به این که حواشی بسیاری هم در خصوص لایحه الحاق ایران به CFT شکل گرفت، آیا قوه مقننه و قضائیه می توانند همراه جدی برای قوه مجریه در این خصوص باشند؟
امروز کشور نیاز به اتحاد بدون نگاه بدبینانه دارد. اگر مجلس شورای اسلامی این مهم را دنبال نمی کرد، خوب لایحه الحاق ایران به CFT تصویب نمیشد. حال بماند که چه نظرات و آرایی در آن جلسه رد و بدل شد. اما نهایتاً این مجلس بود که توانست لایحه را تصویب کند. مضافا این که نباید مشکلات امروز ناشی از تحریم های ظالمانه آمریکا را مختص دولت یا وزارت امور خارجه دانست. این مشکل مشکل کل کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران است. باید همه دستگاهها، همه نهادها و همه ارگان ها پا به پای دولت و وزیر امور خارجه کمک کنند و هر کسی به اندازه خود و به سهم خود موانع را برای حل مشکلات بردارد. ما روز به روز به ۱۳ آبان و اعمال تحریم های ثانویه نزدیک می شویم، از آن طرف سازوکار مورد نظر اروپا هم در حال نهایی شدن است. در همین چند روز اخیر خانم موگرینی هم از عملیاتی شدن بخشی از آن طی روزهای آینده خبر داده است. لذا همه این تلاش ها منوط به عملکرد داخلی کشور در قبال لوایحی است که باید برای ایجاد بستر همکاری تصویب شود. البته در این میان یقیناً باید معیارهای داخلی هم مورد نظر قرار بگیرد.
به سخنان خانم موگرینی اشاره داشتید. آیا مواضع اخیر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال این که بخشی از ساز و کار مد نظر اروپا حتی قبل از دهم (وعده موگرینی برای آغاز به کار SPV) عملیاتی خواهد شد؟
زمانی که خانم موگرینی به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یک موضع رسمی اعلام میکند بخشی از سازوکار مد نظر اتحادیه اروپا برای همکاری با ایران در مقابله با تحریم های ثانویه آمریکا حتی قبل از دهم آبان ماه امکان عملیاتی شدن دارد، حتماً بسترها و اقدامات آن صورت گرفته است. اتحادیه اروپا بدون دلیل موضوعی را مطرح نمی کند. البته این مواضع اخیر اروپا پالسهای مثبت جدیدی را برای تهران خواهد داشت که می تواند روی همکاری اتحادیه اروپا تا ندازه ای حساب باز کند. هرچند که در سخنان برخی از مسئولین داخلی هم این مسئله بارها مطرح شده که اقدامات و عملکرد اتحادیه اروپا تا به امروز بیش از آن چیزی بوده که در حقیقت تهران از قاره سبز انتظار داشته است. نه این که قاره سبز تا به امروز کار بزرگی صورت داده باشد، اما از اروپا انتظار همین میزان از تقابل با کاخسفید وجود نداشت. هر چند که بسترهای اختلاف اتحادیه اروپا با ترامپ هم مزید بر علت بوده است.
دلیل این تعجیل اروپا چیست؟
به نظر می رسد که اتحادیه اروپا تمایل دارد تا قبل از ۱۳ آبان و حتی قبل از دهم آبان بخشی از سازوکار مد نظر خود را عملیاتی کند تا بداند اساسا این مدل قابلیت اجرایی شدن را در اقتصاد کنونی جهانی دارد و در ادامه کار بداند نواقص این سازوکار چیست تا بتواند به رفع آن برآید و این برای تهران جای خوشحالی دارد که قبل از اعلام رسمی اعمال رسمی تحریم های ثانویه می توان شاهد عملیات شدن بخشی از این سازوکار بود.
به موازات این مسائل اکنون حواشی مربوط به تاسیس دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ایران هم برخی شائبه ها را ایجاد کرده است. هر چند که در این راستا سفرای برخی از کشورهای اتحادیه اروپا در جلسه مشترک با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به تصمیمی در خصوص تاسیس این دفتر نمایندگی رسیدند، اما برخی از نهادهای ذیربط در خصوص ایجاد این دفتر واکنشهای مثبتی تا به امروز نداشتند. آیا با توجه به شرایط کنونی به خصوص تلاش اتحادیه اروپا در خصوص همکاری با ایران و حمایت از تهران در مقابل تحریمها ذیل همان مدل اعلامی، این رفتار تهران میتواند آثاری سوء بر این همکاریها داشته باشد؟
قبل از پاسخ به سوال شما باید بگویم که مسئله ایجاد دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ایران منوط به جلسه برخی از سفرای کشورهای اتحادیه اروپا با نمایندگان کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیست. این یک درخواست قدیمی اتحادیه اروپاست و خانم موگرینی حدود دو سال پیش در سفر به ایران این درخواست را رسماً از تهران داشت تا بتوانند دفتری از اتحادیه اروپا در ایران تاسیس کنند. این مسئله از سوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بارها پیگیری و در تمامی ملاقاتها مکررا این درخواست بیان شده است. اکنون به سوال شما بازگردیم چنان که اشاره شد اتحادیه اروپا تا به امروز فعالیت های مثبتی را در قبال ایران انجام داده و حاضر به همکاری هایی برای تقابل با تحریم های آمریکا هم شده است. در این راستا چراغ سبز هایی هم از قبل داشته است. حال باید منتظر ماند که در حوزه عملیاتی این وعده ها تا چه میزان تحقق پیدا می کنند. ولی جدای از این مسائل باید ایران هم در قبال این رفتارها برخی از درخواست های اتحادیه اروپا را اجابت کند. آن هم درخواستهایی که چندان سخت و پیچیده نیست. ولی در داخل با برخی بهانه های واهی مانند جاسوسی و دیگر مسائل مانع از تحقق این درخواست ها میشوند. باید پذیرفت که در دنیای امروز سیاست، دیپلماسی یعنی دادن و گرفتن امتیاز است. زمانی که اتحادیه اروپا در رابطه با برجام حاضر به دادن امتیاز است، از آن طرف تهران هم باید امتیازی بدهد. مسئله تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در تهران میتواند دلگرمی بیشتری برای اتحادیه اروپا در همراهی با تهران ایجاد کند. به خصوص که امروز نمایندگان ایالات متحده آمریکا در اتحادیه اروپا به دنبال عدم تحقق برنامه های این اتحادیه در خصوص همراهی با تهران در تقابل با تحریم های ثانویه هستند. در چنین فضای شکننده ای که هر طرف بتواند بازی بهتری ارائه دهد برنده خواهد بود، باید با دقت نظر بیشتری و با دیپلماسی منعطف تر و منطقی تری گام برداریم.
به حضور نمایندگان متحده آمریکا در اتحادیه اروپا برای کارشکنی علیه ایران اشاره شد. از آن طرف به جدیت قاره سبز در حمایت از ایران هم تاکید کردید. آیا به واقع واشنگتن در روزهای باقیمانده تا ۱۳ آبان توان مجاب کردن اتحادیه اروپا را از هر طریقی در خصوص صرفنظر کردن از حمایت از ایران خواهد داشت؟
قبلا می توانستیم این تصور را داشته باشیم، ولی اکنون به نظر میرسد که به چند دلیل آمریکا توان صرف نظر کردن اتحادیه اروپا را از حمایت تهران ندارد، اول این که در سایه نزدیکی به انتخابات میان دوره ای کنگره در ایالات متحده، کاخ سفید و شخص ترامپ حاضر به ریسک در این خصوص نیست. چون اگر ترامپ بخواهد در این مدت زمانی که تبلیغات انتخاباتی با مسئله اعمال تحریمهای ثانویه هم زمان شده است، دست به برخی اقدامات ضربتی و یا واکنش های تقابلی با اتحادیه اروپا بزند ممکن است به واکنش های منفی داخلی بیانجامد و به موازات آن امکان دارد واکنشهای منفی چین، روسیه و اتحادیه اروپا بستر بازی را، هم در صحنه جهانی و هم در داخل آمریکا، برای ترامپ پیچیده تر کند. دوم این که شرایط کنونی ناشی از پرونده قتل جمال خاشقجی سبب شده تا بیشتر تلاش آمریکا معطوف به یکی از متحدین راهبردی خود یعنی عربستان سعودی شود. اتفاقاً مواضع رسمی دیروز ریاض در خصوص قتل روزنامه نگار عربستانی سبب پیچیدهتر شدن این پرونده شده و تازه مشکلات و دردسرهای بعدی آن برای آمریکا شکل گرفته و این مسئله هم زمان با تحریم های ثانویه سبب شده است تا بخشی از توان و نیرویی که آمریکا باید درخصوص تهران صرف کند برای حفظ هم پیمان خود به کار برد. سوم این که متحدین آمریکا نظیر ژاپن، هند و کره جنوبی کشورهایی هستند که واقعا به خرید نفت برای توسعه داخلی نیازمندند. یقینا یکی از بازارهای هدف ایران است. هر چند که در این میان عربستان سعودی و روسیه با حداکثر تولید خود کار می کنند. اما واقعیت ها نشان می دهد که نه عربستان و نه هیچ کشور دیگری توان پاسخ گویی به این میزان از کمبود در بازار جهانی نفت را با عدم حضور ایران ندارد. لذا این متحدین در حال رایزنی با کاخ سفید هستند که بتوانند خرید نفت خود را از ایران با شروطی داشته باشند.
چهارم این که اگر آمریکا در سایه تحریم های ثانویه ۱۳ آبان بخواهد فروش نفت ایران را به صفر برساند، اقدامی تنش آفرین در بازار جهانی نفت خواهد بود که متعاقبش به افزایش فرآورده های نفتی مانند بنزین در داخل خود آمریکا خواهد انجامید. لذا اگر چنین شود مطمئناً یکی از برگ های برنده دموکرات ها و پاشنه آشیل ترامپ و جبهه جمهوریخواهان در انتخابات میان دوره ای کنگره متحده آمریکا خواهد بود. پنجم این که بالاخره این سازوکار مد نظر اروپاییان برای همکاری با ایران شکل گرفته است. البته اتحادیه اروپا اعتقاد دارد که این مدل یک مدل ویژه برای همکاری با ایران نیست، بلکه ساز و کاری است که در بلند مدت این اتحادیه اروپا برای همکاری های تجاری خود با کشورهای دیگر به کار خواهد برد تا بتوان در مواقع ضروری و مقتضی از آن استفاده کند. لذا زمانی که ۲۸ کشور اتحادیه اروپا تصمیم به ایجاد چنین سازوکاری گرفتهاند و کشورهای بزرگ این اتحادیه در جایگاه رهبران سیاسی و اقتصادی قاره سبز به دنبال تحقق آن هستند دیگر ترامپ نمیتواند خود را با کل اتحادیه اروپا درگیر کند. ضمن این که زمزمههایی هم به گوش میرسد که ترامپ به دنبال تعدیل وفروکش کردن جنگ تعرفه ای خود با اتحادیه اروپا است. هم چنان که ترامپ در خصوص پیمان نفتا با مکزیک و کانادا هم تند برخورد کرد، اما اخیراً واشنگتن حاضر به امضای توافقنامه ای شده است که متعاقبش دو کشور مکزیک و کانادا تا اندازه ای حساسیت های خود را نسبت به مواضع ایالات متحده تعدیل بخشند.
در کنار نکات مثبتی که به آن اشاره داشتید ما شاهد هستیم که در ماه گذشته میلادی (سپتامبر) سئول و پکن هیچ خریدی نفتی از ایران نداشته اند و با توجه به تحولات به نظر می رسد که ماه جاری میلادی (اکتبر) هم با همین روال پیش رود. این واقعیت ها در تقابل با این نکات مد نظر شما چه آینده ای را برای کشور بعد از تحریم های ثانویه را رقم خواهد زد؟
مسئله ای که به آن اشاره داشتید قطعی و بلندمدت نیست. خوب کره جنوبی و چین خرید نفتی را از ایران انجام ندادند و این بسیار طبیعی است. واقعیت این است که خریداران واقعی نفت در کره جنوبی و چین، نه دولت ها، بلکه شرکتهای خصوصی و یا نیمه دولتی هستند. این شرکتها برای در امان ماندن از تحریمها و جریمه های اتحادیه آمریکا ذیل تحریم های ثانویه، خرید نفت خود را از ایران متوقف کردند و در ادامه نیز امکان دارد در روزهای منتهی به ۱۳ آبان این رفتارها ادامه پیدا کند تا ببینند ساز و کار مدنظر اتحادیه اروپا تا چه اندازه قابلیت اجرایی شدن دارد و تحولات چه سمت و سوی پیدا خواهد کرد، آن گاه این شرکت ها به فراخور وضعیت، خرید نفت خود را از ایران ادامه خواهند داد. پس اکنون جامعه جهانی منتظر واکنش و اقدام اتحادیه اروپا است و به نظر میرسد تا روزهای بعد از 13 آبان این حالت تعلیق در اقدامات جامعه جهانی ادامه پیدا کند.
نظر شما :