چند جانبه گرائی در مقابل یکجانبه گرائی
نکاتی چند درباره چگونگی غلبه بر گفتمان ترامپ
دیپلماسی ایرانی: سخنان غلوآمیز رئیس جمهوری آمریکا در هفتاد و سومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل که باعث خنده همراه با تمسخر حضار شد، بی ادبانه و تند علیه ایران بود اما نکته جدیدی نداشت و تکرار حرف های گذشته اش بود که با واکنش منفی عموم مردم ایران و کاربران فضای مجازی مواجه شد. کی و کِی باورش می شد که رئیس جمهوری آمریکا در سازمان ملل با خنده استهزاء آمیز روبه رو شود؟! جدای از ویژگی های روانی و شخصیتی ترامپ و از جمله شیرین عقلی اش، او مرتجع ترین رئیس جمهوری آمریکاست. در حالی که بعد از جنگ دوم جهانی اقتصاد دنیا در پرتو همکاری بین المللی بر اساس تئوری مزیت نسبی شکل گرفته است او به دنبال انزوا گرائی اقتصادی و بازگشت به اوائل قرن بیستم و دوران حتی قبل از موج سوم فن آوری بوده و صرفا توجه به قدرت صنعتی و کشاورزی تحت شعار آمریکا اول دل خوش کرده و طرفداران خود را در میان کارگران سفید این دو قشر انتخاب کرده است. او با انتخاب مسیر یک جانبه گرائی مشکلش فقط مخالفت با دستاوردهای اوباما و از جمله برجام نیست بلکه او در ظاهر رعایت منافع ملی آمریکائیان با هر گونه موافقتنامه ای که در راستای منافع دو قشر مذکور نباشد مخالف است!
اما سخنان رئیس جمهور ایران جدید و متین بود و ادب دیپلماتیک را رعایت کرد و برای جلوگیری از سوء استفاده ترامپ برای اتخاذ ژست صلح خواهانه در مذاکره را نبست و او را در بستر چند جانبه گرائی و رعایت قطعنامه 2231 شورای امنیت این سازمان به مذاکره فراخواند. سازمان ملل و نهادهایش حاصل از دست رفتن انسانهای بی گناهی در جهان طی دو جنگ جهانی اول و دوم مخصوصا اروپا بود. این سازمان برای مدیریت چالش های بزرگ جهانی و تلاش برای ساختن جهانی سازمندتر و آرام تر که نماد یک تفکر ریشهدار متکی به همکاری های بینالمللی و چندجانبهگرایی بود پایه گذاری شد. سازمان ملل متحد یکی از دست آوردهای چند جانبه گرایی و همکاری کشورها درصحنه بینالمللی برای برقراری صلح و امنیت و جلوگیری از جنگ و خونریزی در سال 1945 بر ویرانههای جنگ جهانی دوم بنا شد تا از بشریت و دست آوردها و تمدنش در مقابل خطر از سرگیری جنگهای مشابه جلوگیری کند. و متاسفانه ترامپ با اقداماتش به ابتدای قرن بیستم برگشته است. زیرا از همان ابتدا رسالت این سازمان حفظ صلح و ثبات در جهان و گسترش مناسبات دوستانه بین کشورها بود و منشورش بر احترام به حقوق بشر استوار است و از تمام کشورهای جهان دعوت میکند که مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بشردوستانه و فرهنگی را با همکاری یکدیگر حل کنند. ولی رویکرد و روش ترامپ بی خاصیت کردن این سازمان و ترویج ملی گرائی مفرط و به راه اندازی درگیری بین کشورهاست. نهاد قبلی که سازمان ملل متحد جایگزین آن شد جامعه ملل نام داشت که پس از جنگ جهانی اول تأسیس شد و هدفش پیشگیری از وقوع یک جنگ دیگر بود، ولی وقتی نتوانست از آغاز جنگ جهانی دوم در پایان دهه 1930 جلوگیری کند در سال 1946 منحل شد و لذا نخبگان، محققین، سیاستمداران و دولتمردانی که دل در گرو چند جانبه گرائی دارند نباید اجازه دهند آن تجربه تکرار شود.
متاسفانه حضور ترامپ در دولت امریکا که هم کشوری است بدون سابقه تاریخی خیلی زیاد در سیاست خارجی که نهایتا به بعد از جنگ اول جهانی برمی گردد و هم از منظر رویکردی بعد از دهه ها سیاست تجارت آزاد جهانی، قصد دارد با نقض مقررات سازمان تجارت جهانی، آمریکا را به پشت مرزهای خود برگرداند. بعلاوه او در صدد نسخه پیچی برای سایرین بوده تا جهان را هر چه بیشتر به دوران مرزهای بسته تجاری و جنگ وتخاصمهای ناسیونالیستی برگردانده تا ضمن حفاظت آمریکا در پشت مرزهای بسته نیم نگاهی نیز به منابع سایر ملتها داشته باشد. در این میان یکی دیگر از موارد نقض مقررات این سازمانها که توسط ترامپ شدت گرفته علاوه بر جنگ تعرفه ها با اروپا و چین، انجام تحریم علیه دولتهای مخالف امریکا و سوء استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی برای تحمیل اراده خود به کشورهای ضعیف و آسیب پذیر است. تحریم کشورها عموما باعث تضعیف بیشتر اقشار محروم، کم درآمد، ضعیف و آسیب پذیر جامعه و نا کارآمدی جامعه مدنی شده و باعث ایجاد فساد و فروپاشی اجتماعی میشود. حداقل چنین وضعیتی باعث انباشت ترس، ناامیدی، کینه، خشم، نفرت و بی اعتمادی به نظامی عادلانه و پاسخگو بوده که گرایشها و گروههای تروریستی از آن تغذیه میکنند. از چنین جامعهای در دراز مدت نه تنها نمی توان انتظار داشت که تغییر مثبت و سازنده در میان آحاد جامعه خود ایجاد کند بلکه چنین جامعه ای می تواند برای جامعه جهانی در آینده خطر آفرین باشد. اما مهمتر از همه و تکمیل کننده آنها تحریم با توسعه و رواج فساد همزاد است که مسبب اصلی آن ترامپ است. زیرا اعمال تحریم و روشهای دور زدن آن باعث عمومی شدن فساد، خروج منابع از چرخه تولید و زایش شده و به فقیر شدن بیشتر اقشار آسیب پذیر می انجامد!
در چنین اوضاعی و برای کاهش اثرات تخریبی تحریمها و ترجمه عملی از گفتمان غالب چند جانبه گرائی ارائه شده رئیس جمهور توجه به دو نکته ضروری است:
1- رعایت چند جانبه گرائی برای اینکه بتواند سایر کشورها را در اردوگاه ما و علیه ترامپ نگه داشته و او همچنان منزوی بماند ملزوماتی در رعایت استاندارد زندگی مردم و حکمرانی خوب دارد که باید راه کار عملیاتی آن طراحی و اجرا شود تا اثرات خود را در سیاست داخلی و تنظیمات خارجی نشان دهد.
2- توجه به انسجام ملی از طریق عمومی کردن مشارکت همه جانبه سیاسی اقتصادی اجتماعی و حذف دایره های خودی و غیر خودی، حاکمیت تفکر سیاسی که مصالحه هسته اصلی آن است و رعایت منافع ملی و مصالح عامه که همگی کمک بزرگی به دولت برای تمشیت امور جاری مردم و جلوگیری از تشدید بحران های سیاسی اجتماعی خواهد شد.
نظر شما :